کابل ناته،  Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
   
مصاحبه ذبیح الله امانیارژورنالیست آزادافغان
بــــا
هنرمندمحـــبوب ومردمی (وحــــیدصـــابــــری)

 
 

 

دلالان سیاسی وتاریک بین درطول تاریخ  پرافتخاروطن  عزیز همیشه به سرنوشت ملت مظلوم مابازی نموده،  مردم رادایمادرتاریکی وظلمت قرارداده وخودازآن بهره برداری نموده اند. توده های ملیونی کشوردایما خواهان صلح ودوستی بوده وتاریخ گواه است که تمام ملیتهای مختلف دایماپهلوی هم زیست داشتند، متاسفانه  دایماازجانب اربابان ضددانش وفرهنگ سرکوب وازاحساسات پاک شان سودوبهرهبرداری سیاسی شده است.

تاریخ رامردم وتوده هامیسازند. ماقبل ازسه دهه اخیر کشورآرام وسربلند و زندگی خوش وراحت داشته، کسی راباکسی کاری نبود. آنها ویرانه های خودرابه کاخ کریملین وقصرسفیدتبدیل نمیکردند.  خوشی وغم شان یکجابود،  از روزهای ملی وبین المللی تجلیل به عمل میآوردیم.  به هنرمندان،  بزرگان،  دانشمندان،  شاعران وادبای خوداحترام داشته،  ازآنها قدردانی به عمل میآوردیم.  باآنکه ملت غریب وناداربوده،  ولی  زندگی باعزت وآبرویی داشتیم. این اتحاد وهمبستگی باعث رنجش وناراحتی دشمنان وبیگانگان گردیده، درآن برآمدند تاچگونه وازچه راه های به ماصدمه واردکنند.  دشمنان وطن اززاویه های متفاوت وباسازشهایکه قبلاطرح نموده بودند درصددبلعیدن  کشورشده، مهره های دلخواه ونوکران زرخریدشانرابه اریکه قدرت نصب کردند.   این مهره هاکه رنگهای مختلف ورنگارنگ داشتند، درقدم اول اتحادوهمبستگی مردمراپاشان،  تخمنفاق وبدبختی راکاشته ومردم رابجان هم انداخته، جنگ وبرادرکشی راسازمان دادند. آرزووآرمان قهرمانان سنگرومبارزین راه آزادی وگلگون کفنان توسط این اربابان چوکی ئسرمایه ومقام بنام علمای دین که ازاحساسات پاک مردم به نفع شان استفاده نموده بودندبه بادفنارفت. وطن فروشان برایکسب منفعت، اقتداروسرمایه اندازی بااجانب مقتدردرسطوح مختلف جهان، دست بدست هم داده، باقتل وآدم کشی وچوروچپاول وغارت خویشتن راصاحب ملیاردهادالروقصرهای باشکوه وموترهای ضدگلوله  وحشم وبزرگی ساخته وبرعکس فامیلهایکه باازدست دادن اعضای فامیل شیون فریادهای شان به آسمان بلندبود، چه اطفال معصومی که درزیرآوارهای خانه های غلطیده ودراثراصابت راکتهای کور، جان سپردند، چه فامیلهایکه به عزت وناموس شان تجاوزصورت گرفت ودختران بیگناه و معصوم شان به بازارعرب وشیخ های سعودی فروخته، وچه انسانهای های بیگناییکه  به سرهای شان میخ کوبیده شد وچه فامیلهای که چشم براه نان آوران و عزیزانشان بودند. مگرحسرتا آنهابیرحمانه ونامردانه زنده درزیرخاک شده  وحتی سوزانیده شده بودند. مردم ناگزیرشد تاخانه وکاشانه یی شانرارهاوبخاطرحفظ ناموس وادامه زندگی راه هجرت رادرپیش، و به تمام جهان مانند مورپراگنده گردیده وانتظارآنرا کشیدندتاروزی درکشورشان حکومت ملی ومردمی حکمفرماشودوآنهابتواننددوباره به زادگاه مادری شان برگردند. متاسفانه همه آرزوهاوآرمانهاازجانب وطن فروشان پامال شده، دشمنان ایدیالوژیکی یعنی رفقاوبرادران  دست بدست هم داده باتصاحب پول های سرازیرشده باداران شان،   بجان ومال مردم رنج دیده، افتیده  تمام ارزشهای معنوی، فرهنگی، ادبی وهنری جامعه رازیرپ، وخود درعیش ونوش مصروف گردیدند.  باتاسف فرزندان شهدای گلگون کفن درپی لقمه نانی به هرسودست وپازده ولی دریغاکه چشم بازوگوش شنوای نیست که آنهاراببینند وصدای شانرابشنوند.

وحید(صابری)گلدسته پرباری ازباغستان فرهنگ وهنر این خطه یی باستان دراثراین حوادث خانمانسوزمانندده هافرهنگی وهنرمندشریف وطن دور ازآشیانه گردیده وآرمانی راکه درحق مادروطن داشت بدان نایل نگردید. وحیدجان رادرشهردهلی کشورهندوستان بعدازمدت بیست وپنج سال دوری ازوطن ازطریق تیلفون دریافتم. بعدازاحوال پرسی گرم هردوازخداوندعالمیان تمنانمودیم تاالله پاک حکومت ملی ومردمی را درکشور بلاکشیده ما برقرار سازدتامادورافتاده هابازهم بتوانیم دورهم جمع شده وبقیه عمررا گردهم سپری نماییم. درآغازقبل ازاینکه به پرسشهای هموطنان گرانقدرم پاسخ اراهه دارم،  تمنیات ودرودهای گرم خودراحضورتک تک ازهموطنان پرمحبت وگرانقدرم که درهرگوشه جهان سکونت دارندتقدیم داشته آرامش وخوشبختی های بی پایان راازدرگاه رب العزت برای شان تمنادارم.  واینک میپردازم به پاسخ پرسشهایشان:

پرسش:چه سبب شدتاازهفت شاخه هنر،  شاخه یی موسیقی راگزیدید؟

پاسخ:درآغازبه هنرنقاشی ورسامی دلبندبوده ودرتلاش آن بودم تاروزی ازنقاشان مجرب وطنم گردم. چنانچه دردوران مکتب بلندترین نمره رادرمضمون رسامی بدست میآوردم. آهسته آهسته هنروالای موسیقی دروجودم زنده شده توجه ام بدان معطوف گردید. دردوران مکتب  درلیسه حبیبیه اکثرا بربالای میزصنف تمرین و مشق طبله نواختن نموده،  آهنگهای هنرمندان عزیزخاصتاآهنگهای هنرمندگرانمایه وطن (محترم امانی)راسروده،  وموردتشویق  استادان وهمصنفی هایم  قرار میگرفتم.

هکذابه ورزش نیزعلاقه داشته،   در وزن(۶۲)کیلوگرام دربین کلپ های آزاد لقب قهرمانی رابدست آورده بودم. درسال(۱۳۵۷)ش زمانیکه ازلیسه حبیبیه فارغ التحصیل گردیدم نظربه ذوق وعلاقه بیش ازحدبه هنرموسیقی،   هنررسامی وورزش رارهاو به آغوش موسیقی پناه آوردم. درآنزمان دراداره موسیقی رادیوتلویزیون تقررحاصل وفعالیتهای هنری ام ازهمان زمان آغازگردید.  آهسته آهسته وحیدصابری آوازخوان مردم عزیزوشریفم گردیدم.

 

 

پرسش:ماندگاربودن صدای احمدظاهردرصدربهترین آوازخوانهادرحالیکه سه دهه ازمرگش میگذرددرچه نهفته است؟

پاسخ:خداوندیکتاصدای داودی واستعدادی خاصی رابه این بنده نیکویش ارزانی فرموده،  اوزیبامیسرایید،  اشعارناب را میگزیدوازجانب دیگرتیم خاصی چون کمپوزیتوران شایسته وتوانمندونوازنده های گرانمایه اوراهمراهی مینمودند. اوعاشقانه وازطی دل میخواندوهمانگونه آهنگهایش بردلهاچنگ زده برقلبهاجابازمینمود. اوآواز خوان نسلهاست وهنرش مانندشعرناب بردلهانشسته و جاودانه میماند.

پرسش:چه زمانی روی استیژدرحضورعلاقمندان هنرتان حاضرگردیدید؟

پاسخ:دردوران تحصیل درلیسه حبیبیه دراستیژهای مختلف آوازخوانده وتاحدودی مردم باهنرم وآوازم آشنایی داشتند. امابه طوررسمی بنام وحیدصابری دربرنامه پرشنونده (قطعی عطار)که توسط هنرمندگرانقدرمحترم ظاهرهویدادرتالاررادیوافغانستان درحضوربیننده های عزیزاجرامیشداشتراک نمودم. قبل ازاجرای آهنگ درمقابل بیننده های تالارموردانتقادشدیدگرداننده برنامه یعنی هویداصاحب قرارگرفتم که گویامن ازصدای هنرمندمحبوب احمدظاهرتقلیدبه عمل میآورم. درآن لحظه عرق ازسرورویم جاری گردیده بود خوشبختانه کنسرتم موفقانه پایان ومورد استقبال قرارگرفت.  درحالیکه ازبابت حرفهای انتقادی هویداصاحب متاثرگردیده بودم استیژراترک گفتم. صدایم درآغازشباهت زیادی به صدای هنر مندعزیزظاهرجان داشت،  ولی ازصدای اوهیچگاه تقلید نمیکردم. به هرصورت حرفهای انتقادی هویداصاحب  بعدا تاثیرپذیری مثبتی را بالای هنرم بارآورده،  باخوداندیشیدم که باید وحیدصابری باشم. تاجایی رادرکانون خانوادگی هنری  دریافت بدارم. همان بودکه بازحمات زیادوتلاش پیهمتوانستم موقعیت کوچکی رادربین خانواده یی شریف هنربدست آورده و امروزدرردیف آوازخوانان مردمم قرارگرفتم. گرچه انتقاد محترم هویدادیروزبرایم سخت تمام شدولی امروزمن ازآن سودبرده وازین بابت ممنون هویدای عزیزمیباشم. چه خوب گفته اند(صبرتلخاست ولیکن برشیرین دارد

پرسش:کدام یک ازآهنگ های تانرادوست داشته،  ازاشعاروتصانیف کدام یک ازشاعران استفاده مینمایید.  وتاحال کدام یک ازکمپوزیتوران محترم درساختن آهنگ شمارایاری رسانیده اند. ازاولین آهنگ تاننام گیرید؟

پاسخ:درسال(۱۳۵۷)ش دراداره موسیقی رادیوتلویزیون تقررحاصل نموده واین سال مصادف بودبه پیروزی انقلاب ثور. درآنزمان توجه مسوولین رادیوتلویزیون به طرف ثبت آهنگهای انقلابی ومیهنی بود. یکتن ازهمکارانم دراداره موسیقی محترم سایرهراتی شاعروکمپوزیتورمعروف،   پارچه شعری را تحت عنوان(دخترزحمت کش دهقان منم)سروده وآهنگی رابه آن آماده،  نموده تابصدای هنرمندی که ازطبقه اناث باشدثبت نماید. هنرمندموردنظرش رادریافت ننموده،  ناگزیرباتغیرشعر(دخترزحمتکش به بچه زحمت کشآهنگ رادراختیارمن قرارداد. درآنوقت هیچ کمپوزیتوری حاضرنبودتاآهنگش رادراختیارم قراردهد،  این آهنگ برای بارنخست به صدایم ثبت و   ازطریق تلویزیون نشرگردید.  اینکه من کدام یک ازآهنگهایم رازیاددوست دارم بایدگفت: نزدهنرمندتمامی آثارش عزیزودوست داشتنی بوده ولی دوآهنگ یعنی آهنگی راکه بگونه مرثیه بعدازوفات مادرگرانمایه وهستی زندگی ام به این مطلع سرودم:

مادرمراببخش که هنگام کودکی

وآهنگ

دوموجودزهستی گرامی تراست

یکی مادرودیگرش میهن است

نهایت دوست دارم. تصانیف واشعارشعرای گرانقدر:محترم سایرهراتی،  سیدنورفرخ کبیراستوار،  یوسف کهزاد،  سخی راهی،  حضرتسعدی،  رهی معیری،  فرخ فرخزاد،  سیمین بهبهانی وغیره رادرآهنگ هایم استفاده نموده ،  آهنگهای کمپوزیتوران عزیز چون:محترم سایرهراتی،  سدید،  داودایوب،  سیدحامدحسینی وحیدقاسمی،  شادکام،  فرهاددری،  استادسلیم سرمست،  استادننگیالی(که درفلم هنری پنجصدوپنجاه و پنج)ازآهنگهای این استادان گرامی استفاده نموده ام. بیشترین آهنگهای راکه تاکنون سروده ام ازساخته های کمپویتورتواناوبااستعدادمحترم (نیسازمیباشد. دراثرجنگهای خانمانسوز که تمام عرصه های زندگی راویران نمودمن نیزمانندسایرهموطنان خانه وکاشانه رارهانموده غریب گردیدم. دردیارهجرت با مشکلات زیادی خاصتاعرصه هنری مواجه گردیده ناگزیر برعلاوه آوازخوانی گاه گایی آهنگهای رانیزکمپوزنموده ومی نمایم. فعلا اکثریت آهنگهایم راقدرت الله جان صابری برادر کوچکم کمپوزوبعضاازتصانیف واشعاربرادگرانقدرماسدالله جان صابری روان استفاده نموده ام.

پرسش:آوازخوان موردعلاقه تان کیست،  کارکدام یک از کمپوزیتوران ونوازنده های محترم رامیپسندید؟

پاسخ:سوال مشکلی رادوستان مطرح نموده اند. من به تمام هنرمندان عزیزیکه ازصدای خوب بهره مندهستند دلباخته بوده وآنرادوست دارم چه هنرمندان نسل گذشته ویا  نسل جدید. بایدیادآورشوم دردوران مکتب زمانیکه به موسیقی علاقمندگردیدم عاشقانه به صدای هنرمندگرانمایه محلی محترم امانی علاقه شدیدداشتم ودایمادرکنسرتهایم ازآهنگ های این مردخوش صدااستفاده وآنرااجرامیکردم. بعدها صدای گیرای احمدظاهرتوجه ام رابه خودجلب وآهنگ های این هنرمندجاودانه موسیقی را درکنسرت هایم اجرا مینمودم. در موردکمپوزیتوان محترم عرض میدارم کارهرکمپوزیتورمحترم مختلف بوده،  آوازخوان مکلف است نظربه سبک وتون وروش صدایش کمپوزی رادرقالب آهنگش اجرابداردتابه صدایش سازگارباشد. من اکثراازکمپوزهای کمپوزیتورمحبوب محترم(نیساز)استفاده وهمچنان ازسایرکمپوزیتوران محترم نیزآهنگهای راسروده ام. نواختن ترمپت توسط استادننگیالی،  نواختن ماندولین ازطریق استادسلیم سرمست،  فلوت توسط گل نظیرونواختن گیتارخالدارمان راخیلی دوست داشته ودارم.

پرسش:آوازخوان چگونه آهنگی رااجرانمایدتاآن آهنگ درقلبهاج،  وماندگارشود؟

پاسخ:یک آهنگ خوب متشکل است ازاجزای ذیل:

کمپوزخوب

شعرخوب

نوازنده های خوب وباالاخره

صدای خوب،  رساوگیرنده

آوازخوان بامشق تمرین فراوان مکلف است تاآهنگ را بصورت کل عظم نموده وآنرابااحساس وازطی دل  اجرانماید. چهره وصورت دراجرای یک آهنگ تاثیرپذیر نبوده،   متاسفانه تعدادی صورت رادوست داشته وبه ارزشهای هنروآهنگ سطحی مینگرند. پس گفته میتوانم که صورت نمیتواندجاودانه درقلبهاباقی بماندوآن آهنگی که بگونه یک اثردرقلبهاباقی میماند،  بایدهنرمندآنرابااحساس عالی هنری ومزایایی راکه دربالاِیادآورشدم اجرانماید.

 

 

پرسش:چه زمانی باگروپ هنری باران همکاروچرابه یکباره گی آنراترک گفتید؟

پاسخ:قبل ازتشکل ارکسترباران هنرم مورداستقبال قرارگرفته ومحبوبیتی خوب درمیان مردم عزیزم کسب ودرتمام محافل شادی شان اشتراک داشتم. درآنزمان فرهادریابه موسیقی کلاسیک مشغول وفعالیت داشت که موردقبول پذیرش علاقمندان وجوانان نبودزیرااونمیتوانست ازعهده آن بدرآید. روزی فرهاددریاازمن تقاضابه عمل آوردتابا همکاری عده ازجوانان ارکسترباران راایجادنماییم. پیشنهادش راپذیرفته به همراهی مختارمجید،  جاویدراهی که تاآن هنگام بارادیوتلویزیون همکاری هنری نداشتند،  هارون غزل جوان نهایت با استعدادکه صدایش شباهت زیاد به آوازغلام علی خان داشت،  آقای محشرنوازنده ستار و فریدرستگار نوازنده آلات پرده باب ارکسترباران راهسته وپایه گذاری نمودیم. باتقدیم چندبرنامه این ارکسترمورداستقبال گرم  مردم واقع شد،  بعدهاهنرمندان شناخته شده چون استادمهوش ناشناس،  هویداآهنگهای راازطریق این ارکستربه علاقمندانشان عرضه نمودند. فریدرستگاربعد ازمدتی ازطریق سازمان جوانان موظف به تشکیل ارکسترگل سرخ گردیده،  ارکسترباران راترک گفت. درعوض اسدبدیع راکه درارکستر شخصی من کیبورد مینواخت،  به مشوره هم جاگزین رستگاردرارکستر باران ساختیم. مصوفیتهای بیش ازحدهنری ام که معمولااشتراک درمحافل خوشی وشادی هموطنان عزیز بود،  بعضادربرنامه های ارکسترباران اشتراک نموده نمیتوانستم. درسفرهنری که تحت ریاست عبدالحمید محتاط معاون رییس جمهوربه اتحادجماهیر شوروی وقت داشتم،  همزمان باآن سفرهنری،   ارکسترباران کنسرتی رادریکی ارتالارهای بزرگ وطن به گویندگی محترم هویدابرگزارنمودند. باآنکه من از بنیانگذاران ارکستربودم  ولی متاسفانه درآن جا نامی ازمن برده نشده بود. باآنکه علاقمندانم آرزوداشتندتاآهنگهای رادرآن کنسرت برایشان اجرامیکردم،   متاسفانه ازجریان سفرهنری ام بیننده هارادرجریان نگذاشته بودند. عناصرعقده مندنمیخواستندتا درآن گروپ  فعالیت داشته باشم. بناتصمیم گرفتم تابعدازآن باارکسترهمکارنبوده زیرااین من بودم که ارکسترباران راایجاد وباران، وحیدصابری رانساخته بود. بعدازچندی ارکسترباران کنسرتی را در شهر مزارشریف راه اندازی نموده ودرآنجا درمشاجره یی که میان اسدبدیع و قهارعاصی صورت گرفت ارکسترباران ازهم پاشید

پرسش:فعالیتهای هنری دیروزوامروزتانراچگونه ارزیابی میکنید؟

پاسخ:من دیروزرادرموردفعالیتهای هنری ام بهتر دانسته زیراآنوقت  دردامان مادرم زیست،   ازآب وهواوتمام امکانات آن استفاده،  درثبت آهنگهایم نوازنده های گرانقدر،  شاعران گرانمایه،   کمپوزیتوران پرارزش رادراختیار،  وازهمه مهمتر مردم شریف ونجیب خودرادرپهلوی خوداشتم. واقعاکه عزت وحرمت افغان  وطنش میباشد.

 دراثرجنگهای خانمانسوزبیگانگان دیاروکاشانه راترک گفته راهی دیارغربت گردیده، دراینجامشکلات وپراگندگی فراوانی دامنگیرم گردیده، فعالیتهای هنری ام بطی گردید.

من غریب بچه یی بیش نبودم هیچگونه سرمایه یی ازپدروفامیل برایم باقی نمانده بود وبه زوربازوواستعدادهنری خودسرمایه ییکوچکی راکه دروطن بدست آورده بودم همه رادرینجابه خاطرخوشی علاقمندان هنرم درثبت آهنگهای جدیدم به مصرف رسانیده وزمانیکه آهنگهارابصورت مجانی در اختیاردستگاه های نشراتی قرا میدهم اولا آنرانشرنکرده، واگرنشرهم مینماینددرآغازآنرا  سانسوروبعدازیکی دوبار نشر، درآرشیفهای zafghan2000@hotmail. com

پرسش:درمورداتحادیه یی سراسری هنرمندان چه نظردارید؟

پاسخ:من ازبودن چنین اتحادیه یی هیچگونه آگاهی نداشته ونمیدانم که چه اشخاصی درتشکل آن اقدام داشته وبه کجاموقعیت،  وچه هدف دارند. متاسفانه منحیث یک هنرمندازین اتحادیه که شایدبنام باشداطلاعی ندارم.

پرسش:آیااین تصویردرذهن تان خطورمیکردکه روزی هنرمندقبول شده مردم تان میشوید، حالاکه آن تصور به حقیقت پیوسته بارمسوولیت شما دربرابرمردم بیشترگردیده، متاسفانه فعلافعالیتهای هنری تان بسنده نبوده،  درمورداین بارسنگین چه گفتنی دارید؟

پاسخ:بدبختانه سه دهه اخیرتمام عرصه های زندگی به شمول عرصه های هنری وفرهنگی راصدمه زده ودرهم وبرهم گردانید. هنرمندان وفرهنگیان بخاطرزنده ماندن وحفظ ناموس وعزت وآبرومانندسایرهموطنان کشورآبایی شانراترک گفته غریب گردیدند. من درکشورخودوحیدصابری هنرمندشان بودم. واقعا عزت وقدرهرافغان وطنش میباشد. دیارغربت برای همه یکسان بوده هرکس درفکرپیدانمودن کاروباربرای زندگی  بوده، دایما سرگران میباشند. خاطرات ومحبتهای هموطنان عزیزدرذهنم موجودبوده وتاحدامکان درصدد آن میباشم تاداشته های جدیدهنری خویشرادرخدمت شان قراردهم.   همین لحظه یی که باشمامصاحبه دارم،  غرض ثبت آهنگهای جدید به کشور هندوستان آمده وتصمیم دارم تاتعدادی ازآهنگهای جدید رادراختیارعلاقمندان هنرخودقرارداده باشم.

پرسش:چراشریک زندگی راتاکنون انتخاب نکرده اید؟

پاسخ:من درخانواده غریبی بدنیاآمده بودم. مشکلات اقتصادی شدید دامنگیرزندگی خانوادگی ام گردیده بود. زمانیکه ازلیسه حبیبیه فارغ گردیدم درآغازدرصددآن شده تا کاری دستیاب واز طریق آن بتوانم زندگی فامیلم رادرپیش گیرم وبعدااگررضای الله یکتابوددرفکرازدواج خواهم شد. همان بودکه سرنوشت پایم رانظربه استعدادوعلاقه ام به رادیوتلویزیون کشانید.   به اساس تشویق هموطنان عزیزهنرمندقبول شده شان گردیده،  دایمادرمحافل خوشی هموطنان عزیزاشتراک،  و الحمدالله مشکل اقتصادی فامیلی ام تاحدودی مرفوع گردید. دراواخرسال(۱۳۷۰)ش بنا به دعوت اتحادیه ملی رادیوتلویزیون کشورتاجکستان روانه یی آن دیارشده کنسرتهای متعددی رادرشهر دوشنبه در(کاخ باربد) اجراکه مورداستقبال گرم مردم آن دیارقرار گرفت. به اساس دعوت یکی ازپرودیوسران تلویزیون ملی ازبکستان در دومین برنامه تازه ایجادشده یی (مرواریدهای شرق)که دراولین برنامه یی آن هنرمندمحبوب ایران خانم گوگوش  اشتراک داشتند،  به نمایندگی ازکشورافغانستان اشتراک وموفقیت بزرگی رانصیب کشورم گردانیدم.  هنوزبه کشوربرنگشته بودم،  که مجاهدین قدرت سیاسی راتصاحب وداکترنجیب الله رییس جمهوروقت در مقرملل متحد پناهنده سیاسی گردید. بدبختی مردم مظلوم آغازگردیده بود.  درکشورجنگهای تنظیمی درگرفته ومردم هرسوهراسان روان بودند. من ناگزیرمدتی رادرتاجکستان وسایرکشورهای آسیای میانه سرگردان بوده، روزشماری داشتم تا آرامش بالهایش راپهن ساخته وکشورومردمم رادوباره درآغوش جادهد.  ولی افسوس وصدافسوس که بیگانگان به کمک باداران شان به استقلال وآرامش کشورم ضربه محکم حواله نموده، بناازبازگشت به وطنم محروم گردیده بودم. ناگزیربرای زندگی نمودن  شهرمسکواگزیده، چشم براه آزادی وامنیت وطن عزیزم بودم. مگر تاکنون به این آرمان نایل نگردیده، بیوطن وسرگردانم، به همین سبب تاکنون نتوانستم که شریک زندگی ام راانتخاب نمایم. برای انتخاب همسرازهمه مهمترشناخت خانواده خیلی حتمی وضروری بوده وهمسر که ناموس انسان میباشددرشناخت آن بایددقیق و حساس بود. کنون تصمیم دارم اگر خواست الله پاک باشدبرای برادرکوچکم قدرت الله جان صابری همسری راانتخاب بدارم. الحمدالله مسلمان بوده وبه قسمت وتقدیراعتقادداریم اگرتقدیرم رفته باشد انشاالله که همسردلخواهی راخداوندیکتاقسمتم خواهد ساخت. پس دیده شودکه قلم زن قسمتم رابکجاقدم زده است.

 

 

پرسش:چندخاطره جالب زندگی تانراحکایه دارید؟

پاسخ:هنرمندان خاطرات زیادی درزندگی دارند. یکی از خاطرات جالب زندگی ام این استدرگذشته ثبت نمودن یک پارچه موسیقی ازخود تعاملی داشت درآغاز آوازخوان برای سپری نمودن امتحان آوازخوانی به رادیومراجعه وازطریق استاان مجرب موسیقی امتحان آوازاخذونتیجه رابعدازارزیابی نتیجه اعلان میشد.

 زمانیکه برای اخذنتیجه به رادیو مراجعه نمودم، اسمم رادرقطار افرادانگشت شماری که موفق گردیده بودنددریافتم ازخوشی زیاددرحیرت مانده ومیلرزیدم. این ازخاطرات نهایت جالب وفراموش ناشدنی ام میباشد.  همچنان اشتراک نمودنم درفستیوالهای جهانی چون میخک سرخ که دراتحادجماهیرشوروی سابق دایرشده بودودرجمع سی وهشت کشورجهان، اگراشتباهی راکه درادای شعرآهنگ انجام نمیدادم مقام اول رابدست میآوردم، باآنهم درآن کنسرت مقام سوم رانصیب گردیدم.  

درین فستیوال هامدال هاودیپلومهای زیادی رابه نفع وطن ومردم عزیزم بدست آوردم.  هکذادرفستیوال بزرگی موسیقی که میان پنجاه ودوکشوردرآذربایجان راه اندازی شده بودنتیجه عالی رابه نفع کشورم کمایی و افتخااتی رانصیب وطنم گردانیدم. درراه اندازی انتخاب هنرمندسال که ازطریق مجله وزین سباوون همه ساله به راه می افتاد،  درچهارسال متواترهنرمندسال انتخاب شدم.  بزرگترین دست آوردوخاطره خوش زندگی ام استقبال گرم مردم ازهنرناچیزم بوده ومن تازنده هستم خاطرات ومحبت های بیش ازحدمردم شرافتمندم رافراموش نخواهم کرد.

پرسش:موسیقی امروزبادیروزچه تفاوت داشته، درمورد زندگی شخصی تان صحبت، بگوییددرکدام کشورمسکن گزین بوده، چه فعالیتهای هنری داشته، کدام وقت دوباره به مادروطن برمیگردید؟

پاسخ:قبلایادآورشدم که مدتی درکشورهای آسیای میانه سرگردان بودم وانتظارداشتم تاروزی آرامش درکشورم استقرار یابدتا دوباره درآغوش مادرم برگردم ولی متاسفانه به این آرزویم نایل نیامده درفکرآن برآمدم تامکانی رابرای زندگی نمودن دردیارغربت  جستجونمایم. همان بودکه مسکورابرای زندگی کردن انتخاب وفعلادرآن مسکن گزین میباشم. درسال(۲۰۰۵)م به تعدادچهل آهنک جدید راکه اکثریت کمپوزهای آنرابرادرم قدرت الله جان تهیه داشتندبه مصرف شخصی درکشورهندوستان ثبت وازطریق تلویزیونهای مختلف دراختیارعلاقمندانم قراردادم. همچنان درسال(۲۰۱۱)به تعداد پنجاه آهنگکه  اکثریت کمپوزهای آن توسط قدرت جان تهیه شده، بازهم درکشورهندآماده،  وفعلاکارثبت آن جریان داشته وعنقریب دراختیارعلاقندانم قرارخواهدگرفت.  درموردموسیقی دیروزوامروزمیتوان گفت که موسیقی دیروز معیاری ودرچوکات اساسات علمی عیاربود.  درآهنگها تمام موازین موسیقی مدنظرگرفته میشد مثلادرقدم نخست انتخاب شعرمطابق کمپوزآهنگ، تعین وترتیب وآلات موسیقی درچوکات ساختمان آهنگ انتخاب وبالاخره با مشق وتمرین دوامدارواساسی آهنگ آماده ثبت میگردید وزمانیکه آن آهنگ نشرمیشدموردعلاقه مردم قرارودایمادراذهان باقی میماند. همان بودکه موسیقی دیروزدارای ارزشهای هنری بیشتربود. متاسفانه جوانان تازه کار امروزبدون اینکه خودرابه زیوردانش و اساسات موسیقی آراسته سازندبانهایت عجله بخاطرنمایش دادن روی پرده تلویزیون ظاهر، یک باره شراره شده امابه زودی خاکسترمیگردند. خلاصه میتوان گفت که موسیقی امروزازحالت شنیدنی به دینی تبدیل شده است. خوشبختانه درین کشورهاامکانات خوبی برای جوانانیکه به هنرهای هفت گانه علاقمند میباشندمیسربوده، بایداین گلدسته هاازوجوداستادان مجرب وفراگیری علم موسیقی استفاده اعظمی  برده وآنوقت آثاری راکه بجامیگذراندجاودان خواهدبود.

خوشبختانه مادرشرایط کنون جوانان نازنینی راهم داریم که هنرشان مایه افتخارمامیباشد.  اینکه چه زمانی دوباره به وطن برمیگردم، زمان لازم دارد. بعدازاستقراربه اصطلاح حکومت دیموکراسی خواستم که دروطنم زندگی نمایم. مدت شش ماه رادرکابل عزیزبه سربرده،  متاسفانه وطنی راکه با آب وهوای اوبزرگ شده وعاشقش بودم، دگروطن بیگانه وعوض شده یی یافتم، فرهنگ بیگانه درآنجاحکم فرم، امنیت بکلی رخت بربسته حکومت تفنگ وبیعدالتی وزورگویی  مستقر، ترورواختناق به کمال رشدوخلاصه آنراوطن قبلی وجای خودنیافته مجبورشدم تاباردگرآنراترک گفته، بدربارالله پاک استدعانمودم که پروردگارابه بزرگی وعظمت الهی ات لطف وکرم نماتاخانه وکاشانه افغانهادوباره دراختیارشان قرارگرفته وماعاشقان میهن دوباره به لانه های ویران شده خودبرگردیم.

 

هنرمندگرانمایه محترم وحیدجان صابری

جهان سپاس ازخودت که باحوصله مندی فراوان به پرسشهای هواخواهانت  پاسخ اراهه داشتید. سرخ رووسرفرازبوده، امیدواریم تادربرنامه عروسی ات مارافراموش نداشته باشی.

 



 

 

 

دوستان گرانمایه
هنرمندمحبوب آماتور(جوادغازی یار)مهمان شماره آینده بوده، هرگونه پرسشی که درموردداریدبه آدرس مابفرستید:
 zafghan2000@hotmail.co

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل    ۱٤۷   سال        هفتم               سرطان       ۱۳۸٩  خورشیدی                 اول جولای ٢٠۱۱