کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
   
مصاحبه یی ذبیح الله امانیارژورنالیست آزادافغان
    
بـا

   
هنرپیشهء ســینـمای افـــغـانــسـتـان
         
ســـــلام ســــــنگــــی
 
 

 سینمادرافغانستان تاریخچه یی توام با تاریخ مدرنیته درین کشوردارد وباکارنامه های مدنیت سازی شاه امان الله گره خورده است. آن شاه ترقی خواه  علاقه فراوانی به رشد  فرهنگ نوین درجامعه افغان داشت. همچنان درپهلویش، ملکه آگاه وروشن نگری چون (ملکه ثریا) قرارداشت که هردو درین باور شریک وهمراه بودند. هکذا مرد فرهیخته ودانشمندی چون محمود طرزی نیز در رهبرد افکارشاه به سوی تجدد و بازساختن درهای جامعه به سوی جهان متمدن وآموختن ازآن،بی تاثیر نبوده است. سینمای افغانستان درهمان دوران تجددو نهضت امانی می آغازدوبرای اولین بارسینمادرپغمان پایه گذاری میشودوتیاتربه معرض تماشاه قرارمیگیرد که حتی خودشاه درآن گاهی نقش بازی میکند.  متاسفانه باسقوط آن شاه وآن دوران طلایی،سینما نیزچون همه دستآورهای فرهنگی وهنری روبه زوال میرود.

 

 

بعدهاکه باردیگرسینماکه درحیات اجتماعی جامعه جابازمیکند،چندان توجه جدی به سینماصورت نمیگیرد.باآنکه(افغانفلم)به فعالیت می پردازداما سینمای تولیدکننده ییکه بتوان ازآن یادکردایجاد نمیشود.دردوره های اخیرجمهوریت داودخان حرکتی درسینما دیده شده وبعددردوران حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق ازهنرسینمااستفاده ابزای به منظورتبلیغ دیدگاه های رژیم حاکم صورت میگیرد. درسالهای اخیرنظام که اوضاع روبه تغیررفت وسلطهیی آن حزب کاهش پذیرفت وتن به سازشهای دادوفرصت پدیدآمدتاسینمانیزازین کشایش بهره گیردوتصاویری دیگری رانیزعرضه دارد.سینمای افغانستان سینمای جوانی است که اخیراتوانسته چندفلم باارزش راعرضه نموده که موردتوجه درسطح بین المللی واقع شده است. یکی ازهنرمندان نامدار وبی رقیب  هنرمندبیبدیل  سلطان سینمای افغانستان(سلام سنگی)است که باارایه هنرنمایی های ارزشمندخودبه سینمای ماروح ورونق بخشید.
چنانچه درفلهایکه نقش بازی میکرد،آنفلم مدت طولانی درپرده سینمانمایش داده میشد. علاقمندان این هنرمندگرامی پرسشهای راازهنرمندخود مطالبه نموده اندکه ماخوشبختانه ایشان رادرغربت سرای امریکایافته وپرسشهای شمارامطرح ساخته اینک توجه شمارابخوانش آن جلب میداریم:
پرسش: چه زمانی این جرات رادرخودپیدانمودیدکه در شاخه هفتم هنرقدم گذارید؟
ازآوان طفولیت به سینماعلاقه داشته عاشق این هنر بودم.وهمیشه آرزویم این بود که روزی درسینمانقش ایفابدارم.زمانیکه موسسه شخصی(نذیرفلم)درســال (۱۳۵۳)هسته گذاری شد.درفلم هنری(رابعه بلخی) که اولین فلم این موسسه بودو کارگردانی آن توسط مرحوم داود  فارانی انجام شدنقشی رادرآن ایفانموده متعاقبا درچندین فلم هنری این موسسه نقشهای رابه من واگذارنمودند. بازی درآغازین فلم هنری برایم نهایت مشکل وهراس  انگیزبودولی خوشبختانه خودرازودیافته وازنقشی که درآن فلم ایفانمودم موفقانه ورضایت کارگردانم رابدست آورده بودم.
پرسش: چه زمانی سلام سنگی شدید؟
درآغازفعالیتهای هنری ام راازطریق نمایشات تلویزیونی شروع کرده آهسته آهسته پایم به سینما کشیده شد.بعدازآنکه درچندفلم هنری نقشهای کوچک رااجرا نمودم،برای باراول درفلم هنری(گناه)نقش مرکزی رابه من سپردندواین فلم  مورداستقبال واقع گردید ازآن به بعدمن (سلام سنگی) مردم گردیدم.
پرسش: باکدام یک ازدایرکتران ونقش آفرینان محترم هنرسینما خودراراحت احساس میکنید؟
دربیش ازچهل فلم سینمایی وتلویزیونی نقش آفرینی نموده وباتمام نقش آفرینانیکه درنمایشات هنری بامن همبازی بودندراحت بوده ازکارکردهایم باایشان لذت میبردم.زیرانقشی راکه دایرکتربرایم درفلم تعین مینمود آنراعاشقانه ایفانموده وموردعلاقه دوستداران هنر سینما واقع میگردید.باکارگردانهای گرامی زنده یاد داودفارانی،عباس شعبان،انجنیرلطیف،صدیق برمک،سعید ورکزی،جان محمدحیدری،فقیرنبی ودیگران کارنموده،خو رابادایرکترگرامی محترم فقیرنبی زیادراحت احساس نموده،اواستعدادخارق العاده یی درفلمسازی داشته وچنان باعشق به کارش میپرداخت که من ازآن لذت می بردم.یادش بخیرباد،هرجاییکه باشدآبش سردونانش گرم باد.
پرسش: آیاتاکنون فلمی رادایرکتری نموده اید؟
پاسخ:به اساس داستان نویسنده گرامی(معروف قیام) فلم هنری رازیرنام(آب)دایرکت نموده ام این فلم بینش روشنفکرانه داشت وازروال کارهای معمول سینمایی ماخودرابیرون میکشید.داستان فلم چنین بود:دریکی ازکوچه های قدیم شهرکابل،اهالی این منطقه روزانه برای دوساعت میتوانستندازنل آبی که درآن کوچه وجودداشت آب نوشیدنی استفاده مینمودند.درهمین کوچه مردزورمندی زندگی داردوزمانیکه آب درنل جاری میشوداوذریعه پمپی جریان آنرابه منزلش انتقال داده ،سایرباشندگان راازآن  بی بهره ُساخته بود.درمیان اهالی  پسرخوردسالی باسطلی دردست منتظراست تابه سفارش مادرش که به اوتاکیدنموده تا حتماآب بیاورد.پسرک هرچندتلاش می کندتاآب بدست آردولی چون انکان ندارد،درتجسس میشودتاهرطوریکه شده بایدآب بدست بیاورد.درین لحظه متوجه میشود ازسوراخی پیپ، آب قطره قطره به زمین میریزد.پسرک ازموقع استفاده نموده سطلش رادرتحت آن قطرات آب قرارداده تاشودازآن مستفیدگردد.مردزورمندازین عمل کودک به خشم آمده اوراموردلت وکوب قرارمیدهد.این عمل وی  سبب قهروغضب اهالی  واقع شده ودست آن ظالم را ازسرشان  کوتاه میسازند. علاوه ازهنرسینمابه ادبیات کلاسیک دری فارسی علاقمندی زیادداشته وعاشق شهنامه وزین فردوسی بزرگ بوده قسمتهای آنراازبرنموده ام.درمحفلیکه به مناسبت هزاره فردوسی سالهای قبل درکابل دایرشد درآن محفل (جنگ رستم وسهراب) رادیکلمه نمودم که سخت مورداستقبال اشتراک کنندگان محفل واقع گردیده که فراموش ناشدنیست.درختم محفل سفیرکبیرهندکه شخصیت ادبشناس بودند مراموردتقدیرشان قراردادند.به استقبال این قدرشناسی شان گفتم:این کلام فردوسی بزرگ،منظومه حماسه ملی مابوده وبایدباشوروهیجان  اجرامیشد.

 

 

نکته ضروری رایادآورمیشوم که بایددست اندرکاران هنروفرهنگ کشورنقش ادبیات کلاسیک مارادررشدوگسترش امروزی کم نگیرندوبدان توجه لازم داشته باشندوبه خصوص شهنامه فردوسی رابایدبه شکل تصویری ودیکلمه یی آرشیف نمایندواین حماسه ملی رادربرنامه خاص دایماازطریق رسانه هاانعکاس دهند تانسل جدیدباتاریخ واسطوره سرسزمین شان آشنایی حاصل کنند.خوشبختانه شهنامه فردوسی ازآنگونه حماسه های ملی است که به تمام منطقه ماتعلق داشته وشامل تاریخ اسطوره یی چندین کشورومنطقه میشود. لهذااین گنجینه ملی اتحادوپیوستگی دیروزوامروز ماشده میتواند.درشهنامه، تاریخ اسطوره یی افغانها،ایرانیها،ترکهاوسایرملل منطقه اعم ازتاجکها،پشتونها،هزارهها،بلوچها،ترکهاوغیره انعکاس یافته که درآن گذشته های اجدادی وروحیه حماسی وسلحشوری اسطوره یی خودرامییابند.شهنامه تاریخ حماسی همه اقوام این سرزمین است ونبایدموردبی مهری واقع گردد.زیرا مال مشترک منطقه بوده همه درآفرینش داستانهاوقهرمانان آن سهیم اند.زمانیکه سرگذشت قهرمانان وکارنامه های اسطوره یی رادرشهنامه میخوانید،دیده میشودکه اتفاقات وحوادث شهنامه همه درگستره یی سرزمینهای شکل گرفته که امروزمتعلق به همین اقوام ومردمان میاشد.پس نیاکان همین منطقه بوده اندکه پهلوانان وقهرمانان شهنامه راآفریده اند.پهنای تاریخی واسطوره یی شهنامه ازافغانستان تاجکستان،ازبکستان،ایران وپاکستان وماورای اینها گسترده است.ازهمین جاست که بایدپروژه های مشترک فرهنگی شهنامه یی راکشورهای منطقه دردست اجراقراردهند.
پرسش: تاجاییکه مااطلاع داریم سالهای قبل ازطرفاداره رادیوتلویزیون ملی تصمیم اتخاذ گردید تا شهنانه رابه صدای شما و خانم شفیقه حبیبی آرشیف نمایند، نتیجه چه شد؟ اگر زحمت نباشد درمورد هنرپیشه موفق (محمدجانگورن) معلومات ارایه داده بگویید ایشان به کجا میباشند؟
پاسخ:بعدازاینکه مجاهدین درکابل به پیروزی رسیدند  وحکومت استقراریافت،به اساس پیشنهاداداره آرشیف نشراتی رادیوافغانستان ومنظوری ریاست عمومی رادیوتلویزیون فیصله شدتاکمسیونی تحت ریاست محترم استادواصف باختری،قهارعاصی تشکیل شده وشهنامه به دیکلماتوری من وخانم شفیقه حبیبی درج آرشیف نشراتی رادیوگردد.متاسفانه دراثرجنگهای تنظیمی آنچنانکه تمام عرصه های وطن ویرانگردید،پروژه فرهنگی شهنامه نیزبرهم ودرهم شد.چنانچه یکی از مهره های اصلی این پروژه شاعرگرانمایه وطن،عضو کمسیون دراثراین جنگهابافیرراکت کوری جام شهادت رانوشیده وهمه اعضای کمسیون تیت وپاشان گردیدند. رزودارم تادرفضای صلح وآرامش کارآرشیف نمودن این اسطوره ملی ماازسرگرفته شود.

 

 

هنرمندگرانمایه جهان سینما(محمدجان گورن)مردبزرگ،باکرکترعالی واوصاف تحسین برانگیزازدوستان نزدیکم بوده باایشان درسه فلم هنری بنام(دام مرگ ،گناه،اشک ولبخند)همبازی بودم.گورن عزیزدراواخر سالهای(۱۳۶۰)خورشیدی بناباناسازگاری بارژیم برسر اقتداروقت،کشورراترک و به دیارغربت مهاجرشدند. درین اواخراطلاع بدست آوردم که  درکشورترکیه زندگی دارند.متاسفانه تاکنون نتوانسته ایم باهم ارتبات برقرارسازیم. حوادث خونباردرافغانستان همه چیزرادرکام خودفروبردو شوون زندگی مردم راصدمه وویران نمود.هنرمندان از هم گسیخته وآواره یی دیارغربت گردیده سینمای نوپای ماراازمیان بردودستاوردهای آنرانابودگردانید.هرچندهنرسینماازهمان آغازطالعی چندان نیکویی نداشت ودرهمان بدوتولدبخت نیاوردوحامی بزرگ خودشاه امان الله غازی راازدست داد.ماهنرسینماوتیاتررااززمان اوداشتیم که درپغمان پایه گذاری شدواولین فلم مشترک افغان وهندبنام (عشق ودوستی ) درآن زمان ساخته شد.محترم رشیدلطیفی سناریوی آنرانوشته بودوتوسط نشاط ملک خیل،عبدالرحمن بینا،احمدضیاء،محمدابراهیم نسیم،نور محمدافغان،ودخترهندی بنام (مریم)نقش آفرینی گردید. محدظاهرشاه به خاطریکه فلم های مستندوتاریخی اش همیشه جاودان بماند،موسسه افغانفلم راایجادکردند این موسسه وظیفه داشت تاسفرهای ملوکانه وخانواده شاهی راثبت وآرشیف کندوعلاوه برآن این فلمهادر آرشیف ارگ مبارک نیزنگهداری میشد.درزمان جموری داودخان این موسسه فلمسازی ازتهیه فلمهای مستند قسمارهایی یافت وبه ساختن فلمهای هنری پرداخت. بعداکمپنی های شخصی فلمبراری درکابل افتتاح شد. اولین کمپنی فلمبرداری راشادروان(نذیر)که علاقمندسینمابودایجادکردونذیرفلم نام نهاد.آریانا فلم،شفق فلم وگلستان فلم موسسات خصوصی دیگربودند که درین عرصه پابه میدان نهادند.ازکارهای محترم رشیدلطیفی،توریالی شفق،وعباس شعبان بایدقدردانی کرد. این مردان بزرگ سینمای افغانستان کارهای ارزنده یی رادرساحه هنرسینماانجام دادهاند. روح همه شان شادباد.درزمان حکومت حزب دیموکراتیک خلق افغانستان برعلاوه فلمهای تبلیغاتی،فلمهای هنری خوبی هم روی پرده های سینماآمد.ولی متاسفانه باحکومت مجاهدین درکابل تهداب همه عرصه های وطن به شمول هنروفرهنگ وسینما برچیده وبه خاک سیاه یکسان گردید.
پرسش:چه زمانی ازکشورمهاجرشده وکنون درکجابسرمی برید؟
پاسخ:دراثرجنگهای خانمانسوزعناصربیوطن،بی فرهنگ نوکران بیگانه که کشورعزیزوکابل زیبایم بخاک وخون وآتش وباروت کشیده شدوعاشقانش یاکشته ویامانند پرنده هابه هرگوشه جهان پراگنده شدند،من هم مانندهزاران هموطن دیگرم  به خاطرزنده ماندن وحفظ ناموس  مدتی رادرشهرمزارشریف که درآنزمان شهرامن بودپناه برده وازآن به بعدبه کشورتاجکستان مهاجرگردیدم.بعدازفروکش نمودن جنگهاکوچ وبارم رادوباره بسته نموده به کلبه ویرانه ام برگشتم.زمانیکه طالبان به قدرت رسیدند بازهم نفس درگلویم  تنگ آمده واینباردرکشورپاکستان،شهرپشاورمهاجرودرسال(۱۹۹۷ (به اساس دعوتنامه هنرمند عزیز سینما(ناصرجان عزیز) به خاطراشتراک دریک فلم هنری عازم کشورامریکاگردیده و تا فعلا در ینکشور درشهر سانفرانسیسکوزندگی مینمایم.
پرسش:ازخاطره های سینمایی تان قصه کنید.
پاسخ:درفلم هنری(فرار)که قسمتی ازفلم درشهرزیبایهمیشه بهارجلال آبادفلم برداری میشد،نقش جاله بان(قایقران)رادرآن فلم اجرامیکردم.آهسته آهسته جاله یا قایق مابدشت خشکزاری نزدیک میشد.درین اثناصدای هوشداردهنده یی به گوشم رسید(احتیاط احتیاط)صدای فیرهای ازبالای کوه مقابل که درنزدیک ماقرارداشت شنیده شد،خوشبختانه مرمیهابه لطف خدای بزرگ به مااصابت نکرده جان به سلامت برده،جریان فلم برداری رامتوقف و ازآن منطقه خودرادورساختیم.هکذادرجریان فلمراری یکی ازفلمهای هنری که صحنه یی ازآن درجنگلی فلم برداری میشد،ازطرف شب مرمی یی ازسوب نامعلوم به به طرف ماپرتاب شد ودرجبه وسایل تخنیکی مااصابت نمودکه بازهم خداراشکرازخطرنجات حاصل نمودیم.

 

 

پرسش:کدام کارهای هنری رادرهجرت انجام داده اید؟
پاسخ:درهجرت تیمی هنری راایجادداشته،چون وضع مالی خوب نداشتیم،به ساختن فلم ویدیویی تحت نام (سرزمین بیگانه)پرداختم.درین اواخردرفلم هنری(سر زمین افغانستان که داستان آن زندگی مهاجرین افغان رادرکمپهای پاکستان نشان میدهدوسناریوی آن توسط یک امریکایی بنام(چارلی ویلسنوار)نوشته شده نقش یک مهاجرافغان را باهنرپیشه معروف امریکایی (تام هینگس)هنرنمایی نموده ام.تهیه کننده فلم از هنرپیشگان معروف سینمای هالیودمیباشد. تهیه کننده محترم فلم هنری(کابل اکسپرس)چندینباراز من تقاضابه عمل آوردندتادرآن فلم نقش آفرینی نمایم باآنکه حاضربودند حق الزحمه خوبی ام بپردازند. چون  قبلاسناریوی فلم رامطالعه نموده بودم پیشنهادی رابه دایرکترفلم داشتم تااگربعضی ازقسمتهای سناریو ر ااگرتغیردهند حاضرم درفلم نقش ایفا بدارم، ولی  پذیرفته نشدازسهم گرفتن درآن فلم معذرت خواسته میدانستم که نمایش این فلم به شکست مواجه خواهدشد.
پرسش:اززندگی شخصی تان بگویید.
پاسخ:زندگی شخصی ام مانندسایرمهاجرین عزیزم بوده،آدم بیوطنم،قدروقیمت نداشته،سنگی که دروطن وبین مردمم بودم،دراینجاخاکسترشده ام.شب وروز دررویاهای وطن به سربرده،می اندیشم،گریه میکنم، اشک میریزم وگاهی هم میخندم،به کی میخندم؟ به بازی سرنوشت،به آنانی میخندم که تادیروزحتی ازگرفتن نام یکدیگرمتنفر بودندوبابم وراکت یکدیگر رااستقبال میکردندووطن عزیزراکه گلستان مابودبه ویرانه یی مبدل وبلبلان آنراپرپروتارومارساخته دردامان بیگانگان انداختند.متاسفانه این دشمنان سرسخت امروزچنان دوستانی سرسخت شده و باهم دریک کاسه نان نوش جان نموده ودرخانه ملت(پارلمان)یکدیگررادرآغوش کشیده،وواژه ایدیالوژی دربین شان یک بهانه بود وبس ،ثروت ودارایی های ملی رابیشرمانه بین شان شریک ساخته اند.پس مجرمین مابوده ایم که درسراسرجهان سر گردانیم. سالهای قبل ازدواج نموده دارای هشت فرزندعزیزبوده،دخترانم تحصیلات شانرابه پایان رسانیده پسربزرگم(بصیرجان سنگی) تحصیلاتش رادررشته دایرکت فلم درامریکابه پایان رسانیده،پسردوم(بابک جان سنگی)انیمشن فلم رامیخواند،(سمک جان عیار) دررشته اکتنگ تحصیل داشته ومیخواهدروزی هنرپیشه فلم شود.کمپنی فلم راتحت نام(سنگی فلم)دراینجاراجستر نموده آرزودارم تاروزی درکشورم حکومت ملی رویکار شده تا بتوانم بافرزندان هنرمندم  مصدرخدمت گردم

هنرمندگرانمایه ازشماسپاسگذاریم

 

دوستان ارجمند

مهمان شماره آینده هنرمندجوان وتوانا(نجیم نوابی)میباشد.لطفاپرسشهای تانرابه این آدرس بفرستید

zafghan2000@hotmail.com

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱۳٢        سال شـــشم            عقــــرب/قوس ۱۳۸٩  خورشیدی         نومبر ٢٠۱٠