کابل ناته،   Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
   
مصاحبه ذبیح الله امانیارژورنالیست آزاد افغان
 بــا
ژورنالیست شناخته شده،   گوینده موفق،   گرداننده برنامه
      محـــمداسمعیـــل فــــروغــــی
 
 

درین شماره گوینده محبوب،   ژورنالیست بنام رامعرفی میدارم که شنوندگان یک هفته انتظارمیکشیدند تاوقت نشر برنامه ییکه توسط او تهیه میگردید،   فرارسد،   آن برنامه وزین (ساعتی باشما) نام داشت وعلاقمندان فراانی داشت.   همچنان برنامه های دیگری چون (فرهنگ مردم) و چند برنامه باارزش دیگر که علاقمندان خاص خود را داشت.   این ژورنالیست گرامی فعلا در کشورآلمان زندگی میکند.   اودرسال (۱۹۵۵)م دریک خانواده متوسط در شهرکابل بدنیا آمد.   تحصیلات عالی را دررشته ژورنالیزم در دانشگاه کابل به پایان رساند و درکشورهای آلمان چکسلواکیا وبلغاریا دوره های عملی رشته ژورنالیزم رادیو تلویزیون راگذرانید.   ازسال (۱۹۷۷ـ۱۹۹۲)م در بخشهای مختلف رادیوتلویزیون ملی افغانستان به کار مشغول بود وچندین برنامه رادیوتلویزیون راگویندگی میکرد.   اوهمچنان در رشته داستان نویسی استعداد خوب داشته که برخی از آنها در نشریات داخلی وبیرون مرزی به چاپ رسیده است.  آخرین کارمسلکی موصوف ایجاد نشرات تلویزیون جهانی آریانا درکشور آلمان بود که تمام مسوولیتهای مسلکی وبرنامه یی آن را آقای فروغی برعهده داشتند.  

محترم فروغی باجبین گشاده به پرسشهای دوستداران ژورنالیزم وادبیات پاسخ ارایه داشته اینک توجه نمایید به خوانش آن: 

 

 

پرسش:  چگونه فعالیتهای ژورنالیستی راانجام داده و چندخاطره یی رااین مسلک برای ماحکایه دارید؟


پاسخ:   بعدازآنکه به صفت کارمندرادیوتلویزیون پذیرفته شدم پرودیوسری چندبرنامه نشراتی راعهده دارگردیدم.  نوشتن مطالب برای برنامه های مختلف،  نوشتن داستانهای کوتاه وگزارشهارابرای روزنامه هاومطبوعات .  برای بارنخست درنشرات رادیوافغانستان ازطریق اداره هنروادبیات برنامه پرمحتواوشنیدنی (موسیقی ونکته ها)راپرودیوس میکردم که شنونده های زیادداشت.  بعدااین برنامه تحت نام (ترانه هاو سخن ها)  نشرمیشد.  این برنامه جالب رابه همکاری زهره جان رهگذر ژورنالیست وگوینده محبوب رادیو تلویزیون تهیه مینمودیم.   دراداره آرشیف نشراتی رادیو،   برنامه های (آسمایی غږ) برنامه وزین (فرهنگ مردم) را باهمکاری گوینده موفق محبوبه جان جباری بدست نشر میسپاریدیم که شنونده های زیادی را به خود جلب نموده بود.   مدتی مسوولیت اداره اطلاعات تلویزیون را عهده دارگردیده وازآنطریق تازه ترین اخبارو گزارشهای داغ روز،  مصاحبه با اراکین معتبردولت و کنفرانسهای مطبوعاتی رادراختیاربیننده های گرامی قرارمیدادم.  مدت کوتایی به صفت معاون ریاست نشرات تلویزیون تقررحاصل نموده ولی بدبختانه فعالیتهای مردمی،  ژورنالستی ام درمربوطات مختلف رادیوتلویزیون سبب ناراحتی واذیت عده یی ازحاسدان سیه دل که قدرت دولتی رادراختیارداشتند گردیده به بهانه های مختلف دستم راازکارهای عزیز ژورنالیستی که عاشقش بودم کوتاه ساخته ودراداره غیرفعال به اصطلاح(مفسرین) گماشتند.   دراین اداره معمولا افرادی راکه میخواستند جزا داده باشند توظیف میکردند.   به اساس همین حرفها میخواهم تبصره یی داشته باشم  زیرا مدت (۲۲) بهارزندگیم رامصروف کارهای ژورنالیستی درآن کانون فرهنگی گذشتانده ام. 
 عده یی ازوطنفروشان برای خوش خدمتی باداران شان ازهیچگونه توطهه  روگردان نبودند.   گوش دادن برادیو(بی بی سی) برای کارمندان اضافه کارکه ازطرف شب نشرات را انسجام میدادند جزای بزرگ بود.   در زمانیکه یکی از رهبران اتحادجماهیرشوروی وقت وفات یافته بود،   تمام نشرات رادیو را قطع و در عوض به گفته خودشان (سازغم) نشرمیکردند که گویا کسی از نزدیکان خانواده اش باید وفات شده باشد.   حرف جالب اینجاست:   دشمن رادیوبی بی سی که در زمان زمامداریشان کارمند رادیوحق شنیدن آن رادیو را نداشتن د امروز خود باخانواده اش درلندن زنده گی  داشته و رادیویی راکه روزی رادیوی دشمن میگفت،   بدبختانه امروز درصدای دشمن،   صدایش را بلند مینماید.  و درخدمت ضداندیشه خود قرارگرفته است. 


پرسش:  ژورنالیست گرامی آیاژورنالیزم علم است یا فن؟  

 

پاسخ:   من به این عقیده هستم که ژورنالیزم مثل روان شناسی وسوسیولوژی به علم تبدیل شده و آنچه ر اامروز ژورنالیزم عرضه میداردهمه بنیادعلمی دارد.   ژورنالیست میداند که اگر نحوه ارایه خبر را تغییر دهد،   یا باعث پذیرش خبراز طرف شنونده ویا برعکس مورد تردید وشک شنونده قرارمیگیرد.   ژورنالیزم مانند سایر علوم اجتماعی امروزیک علم است. 

 

 


پرسش:   زمانیکه گویندگی برنامه(ساعتی باشما)رابازهره جان رهگذربدوش داشتید،  برنامه بیننده زیادداشت،  ولی بعداکه برنامه راگویندگی نمی نمودیدازارزش برنامه کاسته شد.  علت موفقیت تان درچه بود؟
پاسخ:   حتی الوسع درآن زمان میکوشدیم برنامه هارا صادقانه وعاشقانه ارایه ودرآن نوآوری داشته باشیم در قدم دیگراین برنامه زمانی به نشرات آغازکرد که قوای نظامی شوروی ازافغاستان خارج گردیده وفضای نسبتا بازتری سیاسی وفرهنگی ایجادشده بود ومارا فرصت میداد تا مستقلانه تربرنامه ها را تهیه کنیم.   علاوه براین ما برای تهیه برنامه تیمی کار یرا تشکیل داده بودیم وآن تیم عبارت بوداز:   زهره رهگذر،   سعیدورکزی،   سهیلا حسرت نظیمی،   اسد سیفی و همکاران خوب تخنیکی که درواقع همکاری دسته جمعی این برنامه را به ثمررسانیده بود. 


پرسش:  راجع به داستان نویسی تان صحبت کنید.  آیامجموعه یی ازداستانهای تان چاپ شده است؟


پاسخ:   در زمانی که متعلم مکتب بودم به داستان نویسی خیلی علاقه داشتم وگاهی داستان مینوشتم چنانچه در صنف دوازدهم لیسه غازی بودم که برای نخستین باریکی از داستانهایم درمجله ژوندون اقبال چاپ یافت.   از همان زمان به مطالعه داستانهای نویسندگان محبوب چون داکتر اکرم عثمان،   سپوژمی زریاب،   رهنورد زریاب و دیگران پرداختم و آثار نویسندگان بزرگ دری،   فارسی را دایما مطالعه میکردم.   متاسفانه این رشته را نتوانستم پیگیری نمایم.   مصروفیتهای وظیفوی فرصت نداد تابداستان نویسی بپدازم.  داستان هایم دریک مجوعه مستقل چاپ نشده،   ولی اراده آنرا دارم که آنهاراجمع آوری ونشرکنم. 


پرسش:  شمااهل مطالعه وکتاب بوده،  بهترین کتابی راکه مطالعه نموده ایدکدام است؟


پاسخ:  درقدم اول کتاب آسمانی قرآن عظیم الشان و بعداد وکتابی که سخت بدان علاقمندم،   مثنوی معنوی مولوی و دیگری رمان(صدسال تنهایی )ازگابریل گارسیا مارکوز و البته بعداکتابهای دیگر.  من عاشق کتاب و مطالعه هستم. 
پرسش:  رسالت یک ژورنالیست ویک فرهنگی درشرایط کنونی کشوروجهان چه میباشد؟
پاسخ:  اولین رسالت ژورنالیست درهرزمان،  انعکاس دادن حقایق وواقعیتهامیباشد.  درشرایط کنونی که جهان پرآشوب شده،  این رسالت اهمیت بیشتر پیدامیکندتاواقیعتهابرای مردم گفته شده ،  حقایق تاریخی آشکارتامردم ازسرنوشت خودمطلع باشند.  عده یی ازژورنالیستان ونویسندگان کوشش مینمایندتادرحواشی موضوع  بچرخندوعمق ومیان مساله راطوری مبهم ارایه دهندکه ازفهم وخواننده عادی دورمیباشد.  لهذابایدکوتاه بیان کرد وباعمق مساله رادیدوتوضیع کرد. 
پرسش:  درین اواخردیده میشودکه نشرات فراوان شده و هرکس کتاب چاپ و داستان و شعر میسراید و مینویسد.   نظرتان درین زمینه چه میباشد؟

 


پاسخ:   دردوره اخیرچون هیچگونه قیدوقیودی وهیچ منتقدی خاصتادربیرون ازکشوروجودندارد،  بناهرکس هر چه میکندوهرکس شعرمیسرایدوداستان مینویسدوچاپ می کندوهرکس رادیووتلویزیون ایجادمیکندوهرچه دلش خواست نشرمیکندوهیچ ظابطه ومعیاری درکارنیست.   برای جلوگیری ازین هرج ومرج فرهنگی هرگاه ارگانهای ذیصلاح ومسوولی اگردرخارج ازکشور بوجودمیآمدبسیارخوب بود.  ماننداتحادیه های مسوول وانجمنهای فرهنگی که لااقل نظارت براینگونه فعالیتها میداشتند.   درغیرآن همین اوضاع شبه فرهنگی ادامه میآبد.   مثلادرساحه یی موسیقی ببینیدهرکس آوازمیخواندوکاپی میکندوکست وسی دی بیرون میکشد وخلاصه امروزمابیش ازده هاآوازخوان داریم که در میان شان آوازخوان خوب به ندرت دیده میشود.  در واقع درهمه عرصه های فرهنگی همین شبه فرهنگ فرهنگسازی وجودداردواوضاع تیت وپاشان است.  باید بااین نوع بی بندوباری های فرهنگی مقابله شود ومرجع باصلاحیت رسانه یی ازطریق نقدوبررسی اینگونه آثارراموردعنایت قراردهند و توجه کنند تا مثلا آثار ارایه شده از قبیل موسیقی،   شعر،   داستان وغیره بدون واکنش باقی نماند و حتما درباره یی آن نقدونظری داده شودتاابداع کنندگان این آثاربخودآیندوبدانندکه مراجعی هم وجودداردکه کارآنهارابررسی ونقد میکند اگراینگونه عمل شودیقیناهرتازه رسیده یی ازراه،   ادعای رسالت نخواهدکرد.  نکته دیگرآنکه باید رسانه ها نیز صلاحیت نقد وبررسی را داشته باشند.   زیر ارسانه ه انیز اغلبا فاقد معیارها هستند وافراد غیر مسلکی درآنها کار میکنند.   ازین سبب بسیاریها به این رسانه ها بی باور اند. 
پرسش:   لطفاازخودوزندگی تان واززمانی که مهاجرشدیدوفعلادرکجازندگی داشته وچه فعالیتهای دارید؟


پاسخ:   دراثرجنگهای خانمانسوزمانندسایرهموطنان درسال (۱۹۹۲)م ازکشورمهاجرشده ودرسال(۱۹۹۳)م باخانواده به آلمان رسیده وتافعلادرهمین کشورزندگی میکنیم.  اززمان سکونت درآلمان بااکثریت نشریه های افغانی همکاری قلمی داشته وچندسال قبل تلویزیون جهانی آریانارادرین کشورپایه گذاری وباهمکاری عده ازژورنالیستان وقلم بدستان که قبلادررادیوتلویزیون افغانستان باهم همکاربودیم درشهرکلن آلمان به نشرات آغازنمودیم.  ازطریق این دستگاه نشراتی برنامه های جالبی هنری وفرهنگی رابرای بیننده های گرامی پیشکش نمودیم.  امانسبت فقدان منابع مالی نتوانستیم مصارف آنراتمویل نموده بناتلویزیون ازنشربازماند. 


پرسش:   درین اواخردرغرب دیده میشودکه عده یی از دلالان سرمایه داربه منظورشهرت وبرآوردن اهداف سیاسی  ومنفعتهای  شخصی شان دست بدامان مطبوعات زده وتلویزیونهای(۲۴)ساعته راراه اندازی نموده اند.  متاسفانه اکثریت گردانندگان و گویندگان که برنامه هارا پیشکش میدارندازسوادکافی بی بهره بوده وآبروی فرهنگی مارابه بادفناسپرده ودرجوامع همزبان،   افغانها را بیسواد معرفی داشته اند.   درموردچه گفتنی دارید؟


پاسخ:  واقعاعده یی ازین نشرات بی محتواوبی ارزش بوده وشایستگی هنری وفرهنگی ندارند وقبلانیزدرین موضوع اشاره کردم که یگانه علت آن غیرمسلکی بودن افرادیست که برنامه هاراپیشکش می دارند.  متاسفانه منابع قوی نقدوبررسی وجودنداشته تاجلواین بی بندوبارهای فرهنگی وهنری را گرفته خطاهاولغزشهارانمایان وآنرابه طرف بهبودی سوق دهند.  امادرینگونه نشرات منافع شخصی،  منافع فرهنگی وهنری رازیرپانموده است. 


پرسش:  درباره بیهوده گی تلویزیونهاگفتیم،  همچنان لازم است ازاضرارنصب آنتنهای تلویزیون درداخل شهرکابل نیزبگوییم که تعدادشان روزافزون بوده وازین ناحیه صدمات مرگبارصحی برباشندگان شهرکابل وارد میآید.  چه نظردارید؟


پاسخ:  واقعااین آنتنهای ماهواره یی اضراربسیاری برمردم واردمیکندبایدحکومت تصمیم جدی درمورداتخاذ کندونصب آنرادرمحلات نزدیک به زندگی مردم منع قرارداده   زیراامواج وتشعشعات آن برصحت انسانهامضرثابت شده است.  به یاددارم درزمان اشغال،   شوروی دررادیو تلویزیون آنتن دستگاه شمشادرانصب کرده بودندکه به کارمندان ما اجازه نمیدادندکه درحصه یی یک کیلو متری آن نزدیک شوندزیراامواج وتشعشعات آن برای سلامتی مضربود.  تازه آن یک دستگاه ضعیف ومعمولی تخنیکی بود.  حال توجه کنیدبه این آنتنهای ماهواره یی که مستقیماازامواج کیهانی متاثرهستندوصدمات آن بازهم برمردمان بیچاره یی میرسدکه درنواحی آنهامنازل مسکونی موقیعت دارند.  


پرسش:  چه خاطره یی جالب دوران ازکارکردهای تان دارید؟


پاسخ:  یکی ازخاطراتم رانقل میکنم:  روزی درجریان تهیه برنامه(موسیقی ونکته ها) باهمکارم آقای حسین میترا که هردوباهم  برنامه راتهیه مینمودیم  خواسته بودیم تامطلب تهیه شده باآهنگ مطابقت داشته باشد.   درمورد مفیدیت شلغم مطلبی را تهیه وبرای انتخاب آهنگ که باشلغم ارتبات داشته باشدبه اداره آرشیف موسیقی مراجعه وآهنگی راکه اگرباشلغم ارتبات داشته باشددربرنامه بگنجانم.  ناگهان درذهنم گذشت که خانم رخشانه آهنگی داردکه درآن ازشلغم یادشده است (شلغم دانی دانی) بدون آنکه درشنیدن آهنگ دقت نموده باشم،  آهنگ را در برنامه گنجانیدم.  وقتی برنامه راغرض نشردراداره موظف سپرده وگزارش محتوای برنامه را اراهه کردم،  درمطلبیکه پیرامون فواید شلغم بود با آهنگ مطابقت نداشت زیرا آهنگ را که محترم خانم رخشانه سروده بودند چنین بود (شبنم دانی دانی دی) نه (شلغم دانی دانی) همه کارمندان دفتر باهم خندیدیم. 


پرسش:  ژورنالیست گرانمایه لطف کنیدپیرامون زندگی خانواده صحبت کنید. 

 

پاسخ:   بادختری که موردعلاقه ام بودقبلادرافغانستان عزیزازدواج نموده والحمدالله ثمره آن سه فرزندعزیز میباشد.  پسربزرگم پرویزجان دررشته اقتصادتحصیلات  عالی داشته وفعلادریک شرکت تجارتی مسوول یامنیجر میباشد.  دخترعزیزم مژگان جان دررشته یی تعلیم وتربیه درس خوانده ودریکی ازکودکستانهای این شهر به صفت معلم اجرای وظیفه دارد.  پسرسوم منوچهر جان  دررشته فزیک تحصیلات عالی اش راختم و فعلادرهمین رشته تحصیلات تا سطح دوکتور اادامه میدهد. 

خداوند(ج) را نهایت سپاسگذارم،  ماخانواده خوش بختی هستیم وهمه باهم روابط بسیاردوستانه داشته و اززندگی راضی میباشم.  آرویم این استکه در کشورعزیزم آرامش وامنیت عام وتام برقرارشده تا فرزندان افغان ازچهارگوشه جهان دوباره به وطن شان برگشته،   داشته هایشان را درآبادانی آن مادروطن قراردهند

 

 

دوستان گرانقدر

مهمان شماره آینده هنرمندجوان وخوش آواز(فرشته جان سما) میباشد.   پرسشهای تانرا به این آدرس مطرح سازید

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱۳٠        سال شـــشم             میزان/عقــــرب ۱۳۸٩  خورشیدی         اکتوبر ٢٠۱٠