استاد کهزادازچهره های بزرگ شناخته شده فرهنگی کشور ونقاش توانایی است که آثارش دایما در داخل و خارج کشور به نمایش گذاشه شده ومورداستقبال مردم واقع گردیده است.استادگرانمایه علاوه از هنرنقاشی شاعرپرتوان ونویسنده چیره دست نیز بوده که آثارشان درسالهای اخیربدست نشرسپرده شده است.
او هنرمند مردم بوده در تمام آثارشان بوی وطن، ومردم دوستی به مشاهده رسیده و عاشقانه درین را جدوجهد دارد.در آثاراستاد تعهدوالتزام
هنرمندانه همیشه موردنظربوده،واین شیوه رادرآثارشان مشاهده نموده میتوانیم.اگربه آثارنقاشی استادنظراندازیم دربسیاری ازآنهاحضورانسانهاوجامعه نموداربوده وفریادوصدای مردم درآن انعکاس یافته است. درین اواخرعلاقمندان استادکهزادضمن ارسال نامه های شان،پرسشهای راازایشان مطالبه داشتند.ماآنرا ازطریق تیلفون بااستاددرمیان گذاشته واینک آنرا یکجابه خوانش میگیریم:
پرسش:درموردکارکردهای تان درشاخه های هنرکه دسترسی دارید،روشنی انداخته،واضیح سازید تا کنون به چه تعداد ازآثارتان اقبال چاپ حاصل نموده است؟
پاسخ:ازآوان طفولیت به کتاب وکتابخوانی علاقه فراوان داشته ودایمامجموعه های شعرارامطالعه میکردم دردنیای جوانی عطش مطالعه ام بلندترگردیده،دیوان های شعرای بزرگ رادایمامطالعه نموده وخاصتابه دیوان بزرگ مردشعردری،فارسی حضرت(بیدل)علاقه سر شارداشته وبدون آنکه معنی شعررا میدانستم،اکثراوقاتم رابه خوانش شعربیدل سپری مینمودم.دردوران مکتب خوشبختانه استادزبان وادبیات دری محترم(نجف علی خان)مرادرین رارهنمایی داشته برایم سبک هندی راآموختانده وگرویده خودساختند. خوشبختانه امروزاشعارم رابه این سبک میسرایم. هکذادرآنزمان
به اثر(بینوایان )نوشته نویسنده نامدارجهان(ویکتور هوگو)علاقه خاص وآنرادایمامطالعه مینمودم. بعدازختم تحصیلات عالی دررشته نقاشی درکشورایتالیا به وطن برگشته وبه صفت مشاورهنری دررادیوتلویزیون توظیف گردیده،درآنزمان ازاندوخته های هنری ام کتابی راتحت عنوان (جلوه های زیبایی درهنر)به رشته تحریردر آوردم که به مصرف رادیوتلویزیون چاپ،وبااستقبال هنردوستان واقع شد.اندوخته های هنری زیادی داشتم ومیخواستم آنهارایک پی دیگربه هنردوستان
پیشکش بدارم،ولی بدبختانه جنگهای تنظیمی جنگسالاران که هدف شان بربادی وطن وغارت اموال مردم وچوروچپاول وبربادی مردم بود،ناگزیر شده مانندهزاران هموطن بیگناه خود،بخاطرحفظ ناموس وآبرووطنی راکه مانندجان دوستش داشتم بافامیلم باهزارناامیدی ترک وراهی دیارغربت گردیده، مدت هشت سالرا بانهایت مشکلات وسختی درکشورهندوستان به سربردم.درآنجابه همت ومعاونت سفارت افغانستان ومحبت شخص سفیردانشمندگرامی مسعودخلیلی مجموعه اشعارم راتحت عنوان(گزیده های شعر)به چاپ ونظربه تقاضای نشریه ییکه
ازطریق افغانهای مهاجر در کشورامریکا انتشارمیآفت، داستانی رازیرنام (خدازیبایی راآفرید)نوشته ودرمدت ده ماه این داستان طورمتواتردرآن نشریه انتشارکه بعداآنرا بصورت کتابی درآورده چاپ و دراختارعلاقمندان هنرگذاشته شد.دراینجامن ازقدردانی وزحمات محترم خلیلی اضهارامتنان میدارم.ازسال(۲۰۰۲)م بدینسوبافامیل عزیزم درکشور امریکادردنیای غربت بسربرده،سروده های پراگنده یی راسروده
وقصددارم آنرابصورت مجموعه یی بعدی چاپ کنم.
پرسش:گفته میتوانیدسرودن شعرونوشتن داستان ازکدام ویژه گی های برخورداربوده،درموردچاپ آثاریکه درین اواخربطورسرسام آوربدون مسوولیتبچاپ میرسند چه نظردارید؟
پاسخ:شعروداستان نویسی هردوپدیده های ادبی وهنری بوده ومیتوانندباهم رابطه یی نزدیک داشته باشند زیراتخیلی که یک شاعردرشعرخوددارد،یک نویسندهنیزدرداستان خودازآن مددجسته است.داستان فاقد تخیل، به یک گزارش ومقاله شبیه بوده وخواننده ندارد.درطول سه دهه اخیرچنانچه تمام عرصه های وطن به نابودی کشیده شد،عرصه یی هنروفرهنگ نیز ضربات کوبنده یی دید،چنانچه اکثریت آثارچاپی این دوره مطابق فرمایش ومیل
زمامداران دوره بوده ودرآن بوی هنربه مشام نرسیده،کمیته مسوولی وجود نداشته تاآن آثاررابررسی نماید.ازهمین روفرهنگ وفرهنگی رادچارتشویش قرارداده وهنرزیرپاقرار گرفته است.ازجانب دیگرمتاسفانه درکشورماازسالهای متمادی بدینسوفرهنگ کتابخوانی جایش رابه فرهنگ جمع آوری کتابهای متعددبخشیده ومردم علاقمندآن هستندتاتعدادکتابهای زیادی راجمع ودرکتابخانه مجلل شان قرارداده ولی هیچگاهی آن دوستان عزیزرا ملاقات نمی نمایند.دریجاقصه یی جالب
بخاطرم خطور نموداینک آنرادراینجاباشماشریک میسازم.دریکی از محافل ادبی قطعه شعری را ازیکی مجموعه هایم به خوانش گرفتم،مورداستقبال حاضرین محفل قرارگرفته،دوستی که قبلااین مجموعه یی شعری ام راطورتحفه دراختیارش قرارداده بودم درآن محفلنزدم مراجعه،خواهش نمودتاکاپی شعرقراهت شدهرادراختیارش گزارم.گفته بالایم درینجاصدق نموده که متاسفانه فرهنگ کتابخوانی جایش رابه فرهنگ کتاب جمع داشتن وگذاشتن درکتابخانه هاتعین نموده است،ورنه
دوستم که مجموعه اشعارم رادراختیارداشتواگرآنرامطالعه میکردبه کاپی شعری راکه ازآن مجموعه گزیده ودرآن محفل به خوانش گرفتم،ضرورتنمیداشت.
پرسش:باکدام یک ازشاخه های هنرکه بدان دسترسیدارید،بیشترراحت میباشید؟
پاسخ:هنرنقاشی مسلک اساسی ام بوده درآن رشته تحصیلات اکادمیک دارم.به شعرعلاقه فراوان داشته وبعضاشعر میسرایم ولی هیچگاه ادعای شاعری نداشته وندارم،باهردو شاخه یعنی شعرونقاشی خودراراحت احساس میکنم.هردوبرایم یارویاوربوده وبرایم موهبت وتفریح است.وقتی تابلویی رانقش میکنم وشعری رامیسرایم،آن لحظات خوش وفرح بخش زندگیام میباشد.
پرسش:ازنظرزمانی بین هنرنقاشی وشعرفاصله زیادی وجودداشته،مگرشعربیشترموردتوجه است چرا؟
پاسخ:هنرنقاشی قدامت تاریخی داشته وآثارزیادی را درطول تاریخ دربردارد.ولی شعردری بیش ازهزارسال قدامت ندارد.چون ازطرف دربارهاوسلاطین موردحمایت قرارگرفته،توجه بیشتربه آن جلب گردیده مثلادر دربارسلاطین غزنه برای مدح وستایش شان بیش از(۴۰۰)شاعرموجودبودولی نقاش ارزش نداشت.مادیدیم که دردربار سلطان محمودغزنوی شهنامه درحدود(۴۵)سال سراییده شدوفردوسی توسط آن دربارجاومقام
کسب نمود.
پرسش:هنروادبیات رادرشرایط کنونی افغانستان چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ:فعالیت های هنرمندان،شاعران،ادباونویسندگان دایمادرتحول و تغیربوده فراز ونشیب داشته، باآنکه درطول سه دهه اخیرمانندسایرعرصه هابه رکودمواجه گردیده است،ولی چون هنردایمادررگ وخون آدمی جا داردبنانمیتواندبرای دایم خاموش گردد.جای خوش بختی است امروزجوانان بااحساس وفرهنگ دوست ما دست بدست هم داده باآفرینشهای خارق العاده روح تازه یی به هنروفرهنگ بخشیده اندکه من ازین بابت خوشنودم.امیدوارم دورجدیدی ازخلاقیت
هنری درکشورعزیزرونماگردیده ودیگردوره تاریک جنگ تکرارنگردد،زیراترقی وپیشرفت وتعالی همه وهمه به صلح وآرامش وابسته است.
پرسش:فرهنگ وهنروادبیات رادرزمان اقتدارحزب دیموکراتیک خلق یاانقلاب ثورچگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ:نظام، فرهنگیان رادرخدمت خودقرارداده وبرای اهداف شان استعمال نموده،چنانچه یک عدهازین هنرمندان وفرهنگیان باآن نظام موافق گردیدهدرمدح وستایش نظام پرداخته هنرشانرادرخدمت آنها قراردادند.هنرمندان زیادی درین خط نوشتند، شعر سرودندکه آثارشان به مثابه اسنادتاریخی باید برای نسلهای بعدمحفوظ بماندتاآنهابیاموزندکه غلامی وابستگی و بیگانه پرستی چه اضراری دارد.درین دوره اشعارکلیشه یی وشعارگونه به نفع ایدیالوژی حاکم نشرودرمطبوعات به چشم میخورد.حتی
امروزدربعضی ازنشرات رگه های ازاینگونه ادبیات فرمایشی بچشم خورده که همه پوچ وفاقدکارایی لازم اجتماعی وفرهنگی میباشد. درموردهنروفرهنگ دوره جهادومقاومت بایدگفت: آنهاازلحاظ موضعگیری خوددرظاهردرخط مردم قرار گرفتندوبرای اهداف آزادی وعدالت وراندن استعماروبیگانگان به میدان آمده ولی ازلحاظ صوری وتخنیکی ضعفهاوقوتهای خودراداشتند. فرهنگیان این دوره پیام آورعصرخودبودند. شاعروفرهنگی خوب همان است که بیانگرآرمان عصرخود بوده ودرآن عصرزندگی کندواثر او،خودتاریخ زنده
همانعصرباشد.مثلااستادخلیلی رادرنظرگیرید.دراشعارماقبل انقلاب ثوراین شاعر تماماشوروعشق وهیجانهای لطیف زندگی رامیتوان تصویرکرد،ولی دراشعاربعدازانقلاب ودوره مقاومت اشعارشاعردروصف میهن وقیادت مجاهدین راستین چرخیده وازداعیه آنهاحمایت میکندوپیام عصرخودرا بازتاب میدهد.ازلحاظ تاریخی اشعارشاعران این دوره بیانگردوران شان بوده وپیامی رابرای آیندگان ازخودباقی گذاشته اند
پرسش:درموردشعرکهن ونوچه نظردارید؟
پاسخ:شعربه اسلوب کهن وهمچنان باموازین نووشعر امروزی،هردوشکل درجامعه طرفدارانی داردوحتی شعرسپید یابی وزن نیزطرفدارانی داشته وبعضی هامعتقداند که این نوع شعربیشترظرفیت بیان پیام روزراداشته تا شعرموزون.البته این یک امرکلی است دریک جامعه یی فرهنگی وادبی،اشکال مختلف شعرحضوردارندودرپهلوی غزل ناب وبکر،شعرنوهم بایدزیبایی خودرابه رخ بکشد.ضرورت شعرنودرپهلوی شعرکهن محسوس بوده که باالاخره این نوع شعرایجادشده است.امااینکه مقابله نووکهن به کجامی انجامد،امریست که درآینده ادبیات تثبیت میشودوالبته روندشعردرهمه
جانشان ازآن میدهدکه شعربه زبان گفتاری وهمسویی بازندگی عینی وملموس تمایل بیشتری نشان داده،تازبان کلاسیک وقالب های تثبیت شده.شرایط زندگی بوجودآورنده یی پدیده های هنری است وسبکهاواشکال واسلوب همواره جاعوض میکنند.
پرسش:ادبیات ماچرابه زبانهای خارجی ترجمه نشده واگرهم شده،ناچیزاست.وهمچنان درموردرمان(کاغذپران باز)که درین اواخرتوسط محترم خالدحسینی تحریرگردیده چیست؟
پاسخ:این واقیعت داردکه آثاروداشته های زبان دری بزبانهای خارجی ترجمه نشده واگرهم شده اندک وناچیز میباشد.فکرمینمایم چندداستانی ازنویسندهای گرامی داکتراکرم عثمان،رهنوردزریاب،سپوژمی زریاب به زبان فرانسوی ترجمه گردیده است،وآنهم دراثرتلاشهای شخصی نویسنده های گرامی ما. درموردرمان خالدحسینی که بزبان انگلیسی نوشته ودرامریکاانتشاریافت وبعدازآن به اساس رمان فلمی هنری تهیه گردید.به عرض رسانم که هرکشوردارای
فرهنگ وکلچرمختلف بوده که بعضادارای جنبه های مثبت وبعضادارای جنبه های منفی میباشد. متاسفانه جنبه های منفی که دراین رمان انعکاس یافته اشتباه بزرگی است.آقای حسینی روی احساسات این رمان رانوشته که قسمتهای زیاداین داستان فانتزی بوده وبرای ماافغانهاقابل پذیرش نبوده،زیرادرآن دوملیت دربرابرهم قرارگرفته که مایه یی تاسف میباشد.
مابه وحدت ملی نیازداشته وبایددرزمینه چنان کاری راانجام دهیم که باعث تفرقه نگردد.به نظر من نوشتن این داستان اشتبایی بزرگی بوده وسبب بدنامی افغانهاگردیده است.
پرسش: چهاربیتی های راکه سروده و باهمراهی ذکیه جان کهزاد آنراد یکلمه نموده اید، مورد توجه فرهنگیان وتمام مردم قرار گرفت،روی کدام احساس این سروده های ناب راسرودید؟
پاسخ:زمانیکه دراثرجنگهای خانمانسوزباخانواده به کشورهندوستان مهاجرگردیدم،روزهای بس دشواری راگذشتاندم.زندگی درآنجابرایم طاقت فرساورنج آور گردیده بود.من وخانم فرهنگی ام، در کشورخود ارزش معنوی زیادداشته ولی متاسفانه درآنجامردمان گوشه گیرودلتنگی شده بودیم.دراین مدت که هشت سال رادربرگرفت نهایت خسته وناتوان گردیده بودم.
یاددردهاورنجهای مردمم بادردورنج خودوفامیلم ودردبیوطنی باهم یکجاشده وتوانستم برای تسکین این رنجهاچهاربیتی هایراانعکاس دهم که
مجموعه آنهاجمعابه(۱۳۰)بیت میرسد.متاسفانه درآنزمان توانایی چاپ آنرانداشته،به مشوره دوستان وخانم عزیزم ذکیه جان کهزادکه نطاق ورزیده رادیوتلویزیون ملی بودند تصمیم گرفتیم تا این چهاربیتی هارابه صدای ذکیه جان ثبت نوارکست ساخته وبه علاقندان شعرپیشکش داریم .خوشبختانه مورداستقبال گرم مردم واقع شده وتعدادآوازخوانان های عزیزدرآهنگهای شان ازآن استفاده نمودند. درمورداین چهاربیتیهابایدگفت: این چهاربیتی هاهیچگونه تخیلات شاعرانه وجودنداشته، بیشترتمثیل آلام مردم درآن دیده شده که من شاهدآن بوده
ام.
پرسش:ازچه زمانی به هنرنقاشی روآوردیدوچه دست آورهای درزمینه دارید،آیاموردتقدیرواقع شده اید؟
زمانیکه متعلم مکتب بودم،یعنی ازسالهای(۱۳۲۵)خ به این هنرعلاقه ودرپهلوی آن به هنرشعرنیزگرایش پیدانمودم.چنانچه دراثراین دلچسپی درسال(۱۹۶۰)م غرض تحصیلات عالی به کشورایتالیارفته وبعدازختم تحصیل موفقانه به وطن برگشته ومدت زیاده از(۴۵)سال بااین هنرسروکاردارم.تاکنون تابلو های رانقاشی نموده ودرکشورهای چون اتحادشوروی سابق ،
آلمان، ایتالیا، هندوستان
وغیره به نمایش گذاشته وجوایزی بدست آورده ام. زمانیکه درکشور امریکا مهاجرگردیدم، نمایشات نقاشی رادرشهرهای مختلف اینکشورراندازی نموده وکارهایم مورداستقبال مرد اینکشورواقع شده چنانچه یکی ازتابلوهایم ازجانب وزارت خارجه این کشورخریداری شده وبرای نصب نمودن درسفارت کشورمقیم افغانستان فرستاده شد.اکثرکار های نقاشی ام رامناظرطبیعی وآبدات تاریخی وفرهنگی کشورعزیزم تشکیل میدهد.
پرسش:درموردکارهای نقاشی سایرنقاشان افغان چهنظردارید؟
پاسخ:بکارهای استادبزرگواربرشناعلاقه فراوان داشته وبرایم سخت لذت بخش است.همچنان کارهای استادغوث الدین خان راکه ظریفانه وکم نظیرعرضه نموده انددوست دارم.ازکارهای گرانمایه استادکریم شاه خان کهنقاشی حیوانات وکوچه های قدیم شهرکابل میباشدقابل احترام است.آثاراین استادان وبزرگمردان گنجینه ملی بوده وهویت ملی افغانهادرآن نهفته است.
پرسش:درموردزندگی خصوصی تان صحبت،وهدف آینده تانچیست؟
پاسخ:بعدازآنکه ازختم تحصیلات عالی به وطن برگشتم درریاست تالیف وترجمه وزارت معارف تقررحاصل نمودم.درآنزمان مادرنهایت عزیزم ضعیف وناتوانشده آرزوداشتندتامن ازدواج نمایم.درجستجوی همسر گردیده همان بودکه همسردلخواهم که ذکیه جانمیباشدپیدانمودم.چون او رامطابق ذوقم یافتم،همان بودکه باموصوف بعدازرضایت ایشان،ازدواج وزندگی نهایت خوش وفرح بخشی داشته،فعلا درشهرسانفرانسیسکوی امریکازندگی داشته وثمره ازدواج ماچهارفرزندعزیز که سه دختر ویک پسرمیباشد. همه مشغول فراگیر تحصیلات عالی بوده،زندگی آبرومندانه یی داریم
که من ازآن راضی میباشم.هدف آینده ما،برگشت صلح وآرامش دروطن عزیزبوده تامادوباره به آن آشیان برگردیم.
محترم استادکهزاد ازاینکه به صدای علاقمندان تانلبیک گفتید جهانی سپاس.
دوستان گرانمایه
مهمان شماره آینده هنرمندبلندمرتبت،شخصیت نیکوی فرهنگ کشورمحترم(خلیل راغب( میباشد.خاطرات جالب وباارزشی دارد درمورد هنرمندمحبوب احمدظاهر.ازهمین لحظه پرسشهای تانرابه آدرس زیرارسال دارید.
zafghan2000@hotmail.com
|