تئاتر:
در طول کار عملی من در هرات در عرصه تئاتر فقط هرات ننداری
فعال بود واین صحنه تحت نظر اداره اطلاعات و کلتور وقت فعالیت داشت، از
سال (۱۳۴۸ – ۱۳۵۳ ش )مطابق ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۳ تئاتر دومی هم به وجود آمد، تئاتر
بهزاد ننداری که ساکاتا راجع به آن صحبت کرده است. (۱۹۸۳:۶۳). این تئاتر پس
از به قدرت رسیدن محمد داوود تعطیل شد. در آن زمان مالکیت روزنامههای
خصوصی، مجلات و مکانهایی تفریحی در سراسر افغانستان ممنوع بود.
هرات ننداری خط مشی دولت را در رابطه با برنامههای هنری
توضیح داد و به این ترتیب به عنوان شاخص و نشان دهندهی روندها حائز اهمیت
شد.(۱)
تئاتر پیش صحنه ابتدا در دهه ۱۹۲۰ به افغانستان معرفی شد و
احتمالاً از تئاتر ترکیه که در آن زمان منبع بسیار ایدههای مدرن بود الهام
گرفته بود. مسئول مجلهء ادبی هرات در اواخر دهه ۱۹۳۰ یکی از طرفداران تئاتر
و به عنوان یک نیروی پر ثمر اجتماعی و آموزشی بود (گرگوریان ۱۹۶۹:۳۵۷).
تاریخچه هرات ننداری احتمالاً به دهه ۱۹۴۰ برمیگردد. این تئاتر چند سالی
از شهرت خوبی در میان طبقات پیشرفته و تحصیل کرده شهر برخوردار بود. در آن
روزها تمام هنرپیشهها و بازیگران مرد بودندو نقش زنان را پسران جوان و
کودکان ایفا میکردند. سپس، زمانی ه بخشی از خط مشی دولت در جهت بهبود
بخشیدن به موقعیت زنان در اجرای کارهای هنری قرار گرفت، زنان به عنوان هنر
پیشه، خواننده و رقصنده معرفی شدند. نتیجه این خط مشی پایین آمدن جایگاه
تئاتر بود چرا که تنها زنانی که حاضر به اجرای نمایش در حضور تماشاچیان مرد
میشدند. زنان بدکارهای بودند که در تئاتر برای خودشان تبلیغ میکردند و
حقوقهای کلانی هم میگرفتند. این نکته حائز اهمیت است که تئاتری که توسط
عمال دولت گردانده میشد نوعی رقص تک نفره را نشان میداد که توسط دفتر
رقصندهای اجرا میشد و پلیس اجرای آن را در خانه خصوصی و در حضور
تماشاچیان مرد ممنوع کرده بود.
نمایشهایی که من در ننداری دیدم ملودراماتیک و کمدی بودند.
بعضی اوقات سرگرمیهای نمایشی عصر فقط شامل یک سری حرکات کمدی و خندهدار
بودند. کمدی یک سنت جا افتاده هراتی در نمایش مردمی و عامیانه بود. (باغبان
-۱۳۵۷ ش۱۹۷۷). نمایشهای جدیتر اغلب دارای احساسات میهن پرستانه و ملی
بودند و غالباً فساد دولتی و اداری را به باد انتقاد میگرفتند و محاکمه
میکردند. تئاتر همچنین تصویری خودآگاه از فرهنگ هراتی به وجود آورده بود و
نسبت ترانههای هراتی در تئاتر خیلی بیشتر از اجراهای دیگر بود. این تمایل
و گرایش به پرورش فرهنگ هراتی به خوبی توسط ارکستر دو تار محمد کریم و دو
تارنواز به نمایش درآمده بود. این ارکستر چند ماهی در زمستان سال (۱۳۵۵ –
۱۳۵۶ ش ) مطابق ۷۶-۱۹۷۵ در تئاتر اجرا داشت و شامل ۸ نوازندهی مرد و یک
زن نوازنده دو تار بود.
ثریا که هم خواننده و هم هنرپیشه بود در یک اقدام غیر عادی
شروع به یادگیری نواختن دو تار کرد تا بتوانند در ارکستر بنوازد. ماهیت
ارکستر در نظرمحمد کریم به طور مشخصی هراتی بود. درین آرکستر موسیقی محلی
نواخته می شد و نوازندگان لباسهای قدیمی هراتی به تن داشتند که از جنس
کرباس ضخیم بود.
هرات ننداری در شهر جدید واقع شده بود و شامل صحنهای در
انتهای سالن بود که میتوانست در حدود ۲۵۰ تماشاچی را روی صندلیهای چوبی
جای دهد. فضای کوچکی برای زنها اختصاص داده شده بود و در سال ۱۳۵۵ش مطابق
۱۹۷۵ پشت سالن نمایش، محلی برای گروههای خانوادگی ساخته شد. جایگاه ارکستر
در پایین صحنه بود و یک دیوار گلی کوتاه داشت که نوازندگان را از تماشاچیان
جدا میکرد. یک نمایش عصرانه در ننداری در بخش داشت: اول نمایش و بعد کنسرت
که شامل چندین خواننده و تعدادی رقص تک نفره بود. نوازندگان جایگاه ارکستر
هم موسیقی مورد نیاز نمایش را تأمین میکردند و هم در کنسرت ها همکاری
داشتند . کارکنان تئاتر شامل مجریان، کارمندان بخش اداری و تولید بودند.
بازیگران (هنرپیشهها): تقریباً تمام آنها مشاغلی کوچک در
تئاتر دولتی داشتند. آنها هراتی بودند و بعضیشان سالها در تئاتر کار
کرده بودند. گاهی یک یا دو هنرپیشه بسیار حرفهای مشل الفت هروی که قبلاً
تئاتر خودش را داشت (بهزاد ننداری) و دولت رسماً از وی تقدیر کرده بود، نیز
حضور داشتند (ساکاتا ۱۹۸۳:۸۶). اعضای بخش تولید نیز نقشهای اصلی را ایفا
میکردند.
هنرپیشه – خوانده – رقصندهها: بعضی زنان هنر پیشه و
خواننده اصلی بودند و بقیه خوانندگان بودند که نقشهای بسیار جزیی در نمایش
داشتند. تنها یکی یا دو تا از زنان رقص تکی هم میکردند. تئاتر اغلب هر بار
حدود ۵ زن با قراردادهای متفاوت استخدام میکرد. بعضی از آنها هراتی
نبودند - از کابل قندهار و جلال آباد آماده بودند.کارکنان زن اغلب در حال
تغییر و تبدیل بودند.
خوانندگان مرد: در سال ۱۳۵۷ ش مطابق ۱۹۷۷، تئاتر غلام
دستگیرسرود را به عنوان خواننده ترانههای هراتی استخدام کرد. او نیز مانند
دیگر بازیگران، روزها در یک دفتر دولتی به صفت پسته رسان مشغول کار بود.
بلبل هروی «بلبل هرات» نیز به عنوان خواننده و مجری برنامه تقلید
آوازپرنده استخدام شده بود. کار او به عنوان یک مجری تا حد زیادی براساس
چنین امور روزمرهای بود. ناوک و غلام نبی زنده دل دو خوانندهء هراتی دیگر
بودند که تئاتر یک توافقنامه غیر رسمی داشتند و به موجب آن میتوانستند هر
وقت که دلشان خواست همکاری کنند.
جایگاه نوازندگان: گروه تئاتر نمونهای از یک مجموعه شهری،
با هارمونیوم، رباب، دو تار، طبله و گاهی تنبور و دو زنگه بود. اجرا در
تئاتر از نظر نوازندگان زیاد جالب و محرمانه نبود چرا که مجبور بودند
موسیقی رقص بنوازند. آنها کار و مهارت موسیقایی زنان را دست کم میگرفتند و
شاکی بودند که زنان اغلب درخارج میخوانند و وقت زیادی صرف تمرین
ترانههای جدید میکردند (که برای این قسمت به نوازندگان پول اضافی داده
نمیشد). گرچه استخدام در تئاتر به طور منظمی انجام میگرفت ولی حقوقها
خیلی کم بود. در زمستانها که تعداد تماشاچیان کم بود، نوازندگان دستمزد
کمتری میگرفتند و شبهایی که اجرا کنسل میشد پولی دریافت نمیکردند. غلام
سرور به من گفته بود که در سال ۱۳۵۴ ش مطابق ۱۹۷۴ گروهش برای هر شب اجرا
۳۵۰ افغانی میگرفتهاند. خود وی به عنوان رهبر ۱۱۰ افغانی گرفته بود و به
هر نفر ۶۰ افغانی داده بود.
در آن زمان فقط ۳ زن در تئاتر کار میکردند. یکی شمشاد بود
که خواننده مشهور کابلی بود و شبی ۱.۰۰۰ افغانی میگرفت، دومی شبی ۲۵۰
افغانی و سومی که جوان بود و داشت کار یاد میگرفت ماهی ۲۵۰۰ افغانی که کمی
بیشتر از دستمزد یک نوازنده مرد بود. تقریباً از سال ۱۳۴۳ ش مطابق ۱۹۶۳،
غلام سرور که خواننده و نوازنده هارمونیوم بود تئاتر را اداره میکرد. وی
پیش از آن به عنوان نوازنده طبله در آنجا کار میکرد. تغییر و تحولات زیادی
در بخش کارکنان صورت میگرفت و در سال ۱۳۵۵ ش مطابق ۱۹۷۵ گروه گل پسندها
جانشین غلام سرور شدند: غلام محمد، نوازنده هارمونیوم؛ غنی لندی، نوازنده
رباب؛ حیدر، نوازنده دو تار؛ و جلیل، نوازنده طبله. هم آنها به استثنای
جلیل قبلاً در گروه ارکستر بهزاد ننداری مینواختند. (برای عکس گروهی آنها
رجوع شود به ساکاتا ۱۹۸۳:۸۷) در سال ۱۹۷۶ ۱۳۵۶ ش مطابق غلام سرور سرور با
شرکت جدیدش کریم خوشنواز دوباره به تئاتر برگشت.
نمایشگاههای خارج از شهر: (میله)
کلمه میله به گشت و گذاری در فضای باز خارج از شهر اشاره
میکند که به منظور تفریح و سرگرمی است. هراتیهایی که در مدرسه زبان
انگلیسی خواندهاند معمولاً از واژه پیکنیک برای ترجمه میله استفاده
میکنند. این لغت برای اشاره به یک میله کوچک مناسب بود ولی آنچه این جا
مورد نظر ماست چیزی بس بزرگتر است که همان واژه نمایشگاه بیرون از شهر
برایش مناسبتر است. این مبلهها پدیدههایی بهاری بودند که در پیشواز
اولین روز سال نو که در افغانستان و ایران مصادف با ۲۱مارچ مطابق اول حمل
است اتفاق میافتادند. آنها معمولاً در اواسط فبروری واوایل ما حوت، هر
جمعه که هوا خوب بود برپا میشدند. میلههای بیشتری نیز در اولین روز سال
نو (نوروز)، چهارشنبه (چهار شنبه اول) و پنج شنبه (پنج شنبه اول) پس از
نوروز برگزار میشدند و پس از آن هر جمعه تا چهلمین روز از سال نو ادامه
مییافتند. بعضی میلهها در محوطه زیارتگاهها بر پا میشد و دلایلی وجود
دارد که فکر میکنیم میله در ارتباط تنگاتنگ با پدیده (یورس در پاکستان و
هندوستان دارد .
میله باغ در کرخ، قلعه شربت، جلیل احمد دل آهنگ، عبدالسمع قربانی، وحید
احمد دل آهنگ
اولین میله در افغانستان در مزار شریف افغان ترکستان، به
قولی در مزار علی اتفاق افتاد (ن. هـ. دو پری ۵۶-۱۹۶۷:۴۹). هزاران زائر در
هر سال به مزار سفر کردند تا پرچم سال نو را به اهتزاز در آورند. مله گل
سرخ «جشن لاله» چهل روز ادامه داشت و موقعیتی مناسب برای آهنگ و موسیقی
بود. میلههای هرات نیز چهل روز ادامه داشت و . موسیقی ملههای هرات ارتباط
خاصی با موسیقی افغان ترکستان داشتند و مجموعه ترانههای میله غالباً حاوی
اشاراتی به جشن لاله مزار بودند.
در نزدیکی شهر هرات پنج منطقه اصلی برای برگزاری میلهها
وجود داشت: تخت سفر، ابوالو لید، شاهزاده یعقوب، امام شش نور، مزار یک
اولیا در کنار فضای میله بود و رفتن به زیارتگاه بخش اصلی رفتن به میله
محسوب میشد. تخت سفر یک باغ تفریحی بود که فقط یک مایل از مزار انصاری در
گذرگاه فاصله داشت. میله شاهزاده یعقوب در مسافتی از زیارتگاه قدیس به همان
نام برگزار میشد. در پل مالان که پلی قدیمی روی رود هرات است مزاری در محل
وجود داشت ولی معلوم نیست که چرا میله را آن جا برگزار میکردند.(۱)
جدول زمانی میلهها تقریباً هر سال در یک زمان بود و اگر
تغییری در جزئیات داشت فقط به خاطر تغییر روز سال نو بود. ملههای سال۱۳۵۷
ش مطابق ۱۹۷۷ در جدول (فهرست) شماره ۸ نشان داده شدهاند.
جدول شماره ۸: ملههای سال ۱۹۷۷ ۱۳۵۷ ش مطابق که تعداد
گروههای نوازنده را نشان میدهد:
گروهها
|
مکان
|
روز
|
۱ |
تخت سفر |
جمعه۱۱ فبروری مطابق جمعه چهارم حوت |
۲ |
تخت سفر |
جمعه ۱۸ فبروری مطابق جمعه یازدهم حوت |
۲ |
تخت سفر |
جمعه ۲۵ فبروری مطابق هجدهم حوت |
۳ |
تخت سفر |
جمعه ۴ فبروری مطابق بیست وپنجم
حوت |
۳ |
تخت سفر |
جمعه ۱۱ مارچ |
۳ |
تخت سفر |
جمعه ۱۸ مارچ |
۲ |
تخت سفر |
دوشنبه ۲۱ مارچ نوروز اول خمل |
۲ |
ابو ولید |
|
۳ |
شاهزاده یعقوب |
|
۴ |
ابو ولید |
چهارشنبه ۲۳ مارچ چهار شنبه اول سوم حمل |
۳ |
شاهزاده یعقوب |
|
۷ |
شاهزاده یعقوب |
پنچ شنبه ۲۴ مارچ پنج شنبه اول
|
۷ |
شاهزاده یعقوب |
جمعه ۲۵ مارچ |
۴ |
امام شش نور |
جمعه ۱ اپریل |
۳ |
امام شش نور |
جمعه ۸ اپریل |
۲ |
پل مالان |
جمعه ۱۵ اپریل |
۴ |
پل مالان |
جمعه ۲۲ اپریل |
۲ |
پل مالان |
جمعه ۲۹ اپریل |
فعالیتهای زیادی در میله جریان داشت. صاحبان سماواری
ها(چای خانهها) ساز و برگ خود را از شهر به محل میله میآورند و
چایخانهها را در آن جا بنا میکردند. سماواری هادر سادهترین فرمش یک فضای
کوچک فرش شده بود که سماوری داشت که با آن چای تهیه میکردند. بعضی از
مالکین چای خانهها خیمه و سایهبانهایی میآوردند تا برای مشتریانشان محل
خوبی فراهم کنند. عده معدودی از آنها گروه نوازنده کرایه میکردند و چای را
گرانتر میفروختند. در بزرگترین میلهها شش گروه نوازنده در چنین
(چایخانهها) مینواختند.
مغازهداران غرفه هایی برای فروش غذا، آجیل، شیرینی،
بیسکویت و میوه می ساختندد. قصابها در فروشگاههایشان گوشت گاو و بره مورد
نیاز کباب رستورانها را تأمین میکردند. بستنی فروشها، جلبی فروشها
(نوعی شیرینی هندی) و آب فروشها هم بودند. چیزهای دیگری مثل آئینه دستی،
تیغ ریش تراشی، عطر و زیور آلات نیز به معرض فروش گذاشته میشد. اسباب
بازیهای چوبی دست ساز مثل طبل، کامیون، گهواره و جغجغه نیز میفروختند.
این اجناس توسط غریب زاده ساخته و فروخته میشد.
اداهه دارد
در شماره های بعدی کابل ناتهـ خواهی خواند:
۷۰ – نوازندگان در میله ها
۷۱ – جشن ها
۷۲ – جشن های خصوص
۷۳ – مهمانی و شب نشینی
فصل نهم
۷۴ – سیستم ارزیابی از موسیقی در هرات
۷۵ – محکومیت موسیقی
۷۶ – اثرات ناگوار و ثمرات شوم موسیقی ازدیدگاه صحت وروانشناسی
۷۷ – محکومین خوانندگان و نوازندگان
۷۸ – دلایل نگرش مثبت نسبت به موسیقی
۷۹ – محمد کریم دوتارنواز
۸۰ – ارزشهای مثبت موسیقی
۸۱ – موسیقی وتصوف
فصل دهم
۸۲ – تفسیر تغیر وتحول موسیقی در هرات
۸۳ – نوگرائی ونوسازی
۸۴ – ملی گرائی افغان و هویت ملی
۸۵ – قدرت تشکیلات مذهبی
۸۶ – موسیقی به عنوان بعد ی از تکنالوزی
۸۷ – تضادها با مشهد
۸۸ – نویسندگان اباواجدادی رده بال
۸۹ – پیروی از استاد در نوازندگی
۹۰– مثال آهنگ های شامل این اثر
|