کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

۲

 

۳

 

۴

 

۵

 

۶

 

۷

 

۸

 

۹

 

 

۱۰

 

 

۱۱

 

۱۲

 

۱۳

 

۱۴

 

۱۵

 

 

۱۶

 

 

۱۷

 

 

۱۸

 

 

 

۱۹

 

 

 
 

   

ترجمه و تحشیه: نصرالدین سلجوقی
سال ۱۳۸۶ آیرلند دابلین

    

 
موسیقی افغانستان و هنرمندان حرفوی شهر هرات مولف : پروفیسور جان بیلی

 

 فصل هشتم

بافت های اجتماعی دراجرای موسیقی:

فعالیت نوازنده هااز طریق اجرای موسیقی در مناسبت های مختلف چون عروسی ها شب نشینی ها و مهمانی هاتامین می شد. نوازنده ها برای جلب بیشتر مشتریان از سبک های بخصوص استفاده می نمودند.  فعالیت گروه­های سازنده بیشتر در ساختمان تئاتر شهر هرات یا (هرات ننداری )بود . ولی گاه­گاه در نمایشگاه­های خارج از شهر در ایام بهار نیز اجرا داشتند آنها همچنین کنسرت­های شبانه­ای در ماه رمضان  ارائه می­نمودند و این زمانی بود که سر و کله گروه سازنده­ها از کابل، در هرات پیدا می­شد. به اضافه این اجراهای عمومی، که اغلب در حضور عده زیادی تماشاچی، ارائه می­شد آنها در محیط­های صمیمی­تر مهمانی­ها از جمله «مهمانی شام»،  «شب نشینی» و میله باغ «مهمانی در باغ» نیز می­نواختند.

حجم کار سازنده­ها در طول سال بسیار متفاوت بود. این درست نیست که از یک دوره یا چرخه سالانه موسیقی در هرات صحبت کنیم چرا که تقویم خورشیدی (شمسی) ]مناسبات مشخص کننده فصول[ و تقویم قمری ]مشخص کننده چرخه آئینی مذهبی[ با هم در یک مرحله قرار نمی­گرفتند. و تقویم مذهبی تقریباً هر سال ۱۱ روز جلوتر بود. تداخل آنها، تعیین فرم دقیق چرخه­ی موسیقی سالانه را زیر سؤال می­برد. اطلاعات بررسی شده که در ذیل می­آیند بیشتر در فاصله زمانی سالهای ۱۳۵۶ -۱۳۵۷ ش مطابق  سپتامبر ۱۹۷۶ و سپتامبر ۱۹۷۷ جمع آوری شده­اند.

دو دوره­ی اصلی پر کار برای نوازندگان یکی در فصل بهار یعنی زمان بر پا شدن نمایشگاه­های خارج از شهر بود و یکی فصل تابستان که می­شد عروسی­ها را شبانه و در فضای باز برگزار کرد. مطلوب­ترین زمان برای عروسی، درست پس از (درو) بود یعنی وقتی که زمین­داران پول حاصل از فروش محصول را در دست داشتند و غذا نیز فراوان و ارزان بود. این ملاحظات فعلی با دو دوره در تقویم مذهبی تعدیل می­شد: ماه محرم، دو ماه عزاداری شیعیان، و ماه رمضان (ماه روزه­داری) که برای سنی و شیعه یکی بود. شیعیان در ماه محرم مهمانی نمی­دادند و از نواختن موسیقی و گوش کردن به آن پرهیز می­کردند. ماه رمضان نیز به علت مشکلات روزه­داری، زمان مناسبی برای مهمانی­های عروسی نبود. در سال ۱۳۵۶ ش مطابق ۱۹۷۶ ماه محرم در ۲۲ دسامبر آغاز شد و تا ۱۷ فبروری ۱۹۷۷ طول کشید یعنی تقریباً ۵۸ روز. البته چون این ماه با فصل زمستان مصادف شد، خیلی چرخه فعلی موسیقی را به هم نزد نمایشگاه­های خارج از شهر بهاری قبلاً اواخر محرم آغاز شده بودند. در سال ۱۳۵۷ ش مطابق  ۱۹۷۷ ماه رمضان در ۱۵ آگوست شروع شد و هفته­های پیش از آن مردم عجله زیادی برای برپا کردن جشن­های عروسی از خود نشان دادند زیرا پس از ماه رمضان هوا بسیار برای مهمانی­های شبانه در فضای باز سرد می­شد. ساختمان تئاتر تنها جایی بود که موسیقی زنده در تمام طول سال در حال اجراء بود و تازه آن هم در هوای بسیار سرد زمستان بسته بود. دو فستیوال مذهبی اصلی در عید وجود داشتند که یکی بلافاصله پس از ماه رمضان بود در حقیقت جشنی برای پایان دوره روزه­داری محسوب می­شد و دیگری سه ماه پس از آن که با پایان سفر حج مصادف می­شد. «عید زمان لباس نو پوشیدن و دیدن دوستان و اقوام بود». نوازندگان سرنا و دهل و نوازندگان چلو در بازارها و مناطق مسکونی می­گشتند. و بیرون مغازه­ها و خانه­ها برای گرفتن پول یا هدیه می­نواختند. نوازندگان سازنده با آلات موسیقی­شان به دیدن مشتریان و طرفداران خود می­رفتند، برایشان می­نواختند و پول و هدیه می­گرفتند.

جشن عروسی:

ازدواج در هرات که رویداد بس طولانی بود که مراحل زیادی داشت. آنچه در این جا توضیح داده می­شود نوع ازدواج معمول در میان مردم نسبتاً مرفه طبقه متوسط، سنتی با مصارف گزاف برگذار میشود. در این گزارش نسبتاً مبسوط، تغییراتی نیز به چشم می­خورد و گاهی مراحل مخصوص مانند «نخ و سوزن» و فاتحه خوانی در هم ادغام شده­اند. مراسم ازدواج چندین ماه ادامه دارد و حتی می­تواند از این بیشتر هم طول بکشد.

جستجو برای پیدا کردن عروس مناسب: خانواده داماد آینده در میان قوم خود تحقیقاتی برای پیدا کردن یک عروس مناسب به عمل می­آورند.

مذاکرات با خانواده عروس احتمالی: زنان خانواده داماد چندین بار به دیدن خانواده عروس احتمالی برود تا درباره ازدواج مذاکره کنند. این دیدارها خواستگاری یادر اصطلاح (حواستگاری) نامیده می­شد. نتایج این مذاکرات را به اطلاع مردان دو خانواده می­رساندند.

امضای قرارداد ازدواج: هنگامی که خانواده عروس پیشنهاد ازدواج را می­پذیرفتند، یک روحانی قرارداد (مطالبه ها) را می­نوشت و دارایی عروس (پیش کش) را که باید به پدرش می­پرداختند و جواهر و لباس عروس را مشخص می­کردند. قرارداد را برای خانواده داماد می­فرستادند تا پدرش امضاء کند.

جشن نامزدی (نخ و سوزن) این مهمانی کوچک در خانه عروس و به صورت زنانه و مردانه برگزار می­شد. نخ و سوزن (یک سوزن طلا یا برنجی بزرگ و رشته­هایی از نخ رنگارنگ به هم تابیده شده که با مهره­هایی تزیین شده بود) به عنوان سمبل نامزدی، از طرف خانواده عروس به داماد هدیه می­شد. در عوض خانواده داماد بخشی از پیش­­کش را هدیه می­کردند. روز بعد زنان خانواده داماد با هدایایی برای عروس «جواب نخ و سوزن» به خانه عروس می­رفتند.

جشن نامزدی: یک مهمانی بزرگ یا «مجلسی» که در خانه عروس برگزار می­شد که بعضی ها آن را فاتحه خوانی (دعا خواندن) و کسانی هم آن را شیرینی خوری (خوردن شیرینی) می­نامیدند. این جشن معمولاً همزمان با عقد شرعی (نکاح) بر پا می­شد.

ازدواج شرعی: جشنی که در خانه عروس برگزار می­شد. یک روحانی می­آمد و از خانواده عروس و داماد درباره توافق­شان در مورد این وصلت سئوال می­کرد و سپس مراسم عقد نکاح توسط یک عالم یا روحانی اجرا می شود.

هنگامی که مناسک مذهبی انجام می­شد، پسر داماد وی را به جمع زنان هدایت می­کرد و پس از یک سری مراسم، عروس و داماد به یک اتاق خصوصی می­رفتند تا شب را باهم بگذرانند. اکنون این زوج شرعاً زن و شوهر بودند ولی عروس همچنان با خانواده خودش زندگی می­کرد و داماد گاهی شب­ها به دیدن او می­رفت.

جشن ازدواج (عروسی):

 این جشن در خانه داماد برگزار می­شد و مجلس بزرگی بود برای پایان دادن به مراسم ازدواج. پس از این جشن سرانجام عروس برای زندگی با شوهرش به خانه خانواده او می­رفت. این مراسم هنگامی که پیش­کش به خانواده عروس داده می­شد، انجام می­شد و بزرگترین و پر ریخت و پاش­ترین آنها بود. این مراسم با جزئیات بیشتری در زیر آمده است.

مراحل متوالی مراسم ازدواج به تدریج مفصل­تر می­شد، و حجم موسیقی نواخته شده نیز افزایش می­یافت. در طول ملاقات­های خواستگاری  موسیقی نواخته نمی­شد چرا که به اعتقاد آنها این کار ازدواج را در خطر بدبختی قرار می­داد. در جشن نامزدی، زنان آواز می­خواندند، دایره می­زدند و می­رقصیدند. موسیقی را زنان خانواده داماد فراهم می­کردند زیرا برای به دست آوردن عروس جشن می­گرفتند و شادی می­کردند و این در حالی بود که خانواده عروس برای از دست دادن دخترشان اندوهگین بودند. در فاتحه خوانی یا شیرینی خوران گروهی از زنان سازنده از کوچه گل پسندها استخدام می­شدند تا برای مهمانی­های زنانه بنوازند، در حالی که برای جشن­های مردانه کمتر از مردان سازنده استفاده می­شد. زنان نوازنده وظایف و آداب خاصی داشتند، در زمان­های بخصوصی، عروسی می­نواختند و هدایای عروس به داماد را به همه نشان می­دادند.

در جشن عروسی، هم سازنده مرد و هم سازنده زن استخدام می­شدند. این به علاوه فرصتی بود تا زنان بتوانند جشن­های کوچک­تر دیگری هم برپا کنند و وسایل سرگرمی خودشان را فراهم آورند. به گفته اسلوبین، مراسم ازدواج کانونی ومحلی را  برای زنان ایجاد می­کرد تا بتوانند در نوازندگی، خوانندگی و رقص شرکت کنند (۱۹۷۴:۲۴۱).

پذیرایی از مردها در جشن عروسی:

جشن عروسی، نمایشی از ثروت و طبقه اجتماعی بود. میزبانان بنا به استطاعت مالیشان، بهترین نوازندگان شهری را استخدام می­کردند، صدها مهمان دعوت می­شد، چند روز قبل از عروسی کارت دعوت می­فرستادند. برای تمام مهمانان غذا سرو می­شد و آدابی انجام می­گرفت. تعیین محل مجلس با همکاری گروهی از صاحب نظران انجام می­شد. فضایی بزرگ، معمولاً یک حیاط مفروش با تکه­های گلیم که از یک فرش فروش کرایه می­کردند. دیوارهای اطراف حیاط را با توپ­های رنگارنگ تکه که از یک بزاز کرایه می­شد تزئین می­کردند. پارچه به بسته­های چوبی که نجار درست می­کرد میخ می­شد. یک دستگاه موتور برق برای برق رساندن به رشته لامپ­های رنگارنگ و روشن کردن حیاط از یک مغازه الکتریکی اجاره می­شد. و دستگاه سخنرانی عمومی که نوازندگان از آن استفاده می­کردند را از یک فروشنده تعمیرات رادیو کرایه می­کردند. جایگاه ارکستر (تخت ساز) را پس از ساختن، با پارچه تزئین می­کردند. آشپزها غذا درست می­کردند و ظروف، سرویس قاشق چنگال، لیوان­های چای و سینیهای کوچک برنجی از فروشگاه­های مناسب کرایه می­شد. مردان خانواده داماد از مهمانان پذیرایی می­کردند. از سماور چای می­آورند و غذا را صرف می­کردند. توجه خاصی به جای نشستن مهمانان براساس رده اجتماعی آنان مبذول می­شد. مهمانان مهم در اتاق­های مشرف به حیاط، و بقیه در خود حیاط می­نشستند. پسران جوان نیز درست روبروی نوازندگان می­نشستند. نوازندگانی را که برای چنین پذیرائی­هایی کرایه می­کردند معمولاً از دسته سازنده تحت رهبری امیر محمد، امیر جان، علی احمد و گاهی غلام سرور بودند. یک توافق اولیه با خانواده داماد صورت می­گرفت که طول زمان اجرا و کرایه را مشخص می­کرد و بیعانه­ای نیز پرداخت می­شد. روند یک عروسی معمولی در فهرست شماره ۷ آمده است.

فهرست شماره ۷

چاشنی اول که ۳-۲ ساعت طول می­کشد.

سه ربع از استراحت یک ساعته که نوازندگان غذا می­خورند.

چاشنی دوم که بعد از آن رقص و نمایش­های کمدی است.

تخت داماد، مراسم اصلی مجلسی

رقص و نمایش­های کمدی بیشتر (اختیاری)

چاشنی سوم که عمدتاً غزل­های مذهبی است.

اولیه بخش برنامه عصر یک چاشنی طولانی ۳-۲ ساعته بود که وقت استراحت (آنتراکت) هم نداشت.

ابتدا نوازندگان، سازهایشان را (سور) می­کردند. مرحله­ای که با شکل ساز، که نواختنی جامع از عبارات شکل است، هر نوازنده­ای اجرای خودش را از مقام (موسیقی) ارائه می­کرد وا ین با وزن و ریتم آزاد و تک ضربهایی از طبله (طبله آستائیه) همراه بود. در این مرحله هنوز تنظیماتی در سور سازها صورت می­گرفت و مرز مشخص میان سور کردن و نواختن شکل ساز وجود نداشت. سپس یک نغمه کاشال می­نواختند، بعد از آن چندین غزل بود و سپس برنامه­ای که عمدتاً متشکل از ترانه و غزل­های معروف و محبوب بود. مقام­هایی که در این مرحله از اجرا مورد استفاده قرار می­گرفتند عبارت بودند از یمن، کوسیه، پری، کستوری و پیلو.

از آغاز هر ترانه جدید، یک فرد می­خواند، بیتی از شعر که مناسب ترانه بود. مفاد موجود در برنامه بی­وقفه ارائه می­شد. همین که یک ترانه تمام می­شد خواننده با فرد شروع می­کرد تا آهنگ بعدی را معرفی کند. حضار در خواست­هایشان را به صورت کتبی، دست به دست، به خواننده می­رساندند، ولی سیستم و روش درخواست آهنگ در اینجا به اندازه تئاتر یا کنسرت رمضان اهمیت نداشت. اولین بخش مجلسی یک کار جدی و سنگین بود. اگر طبق معمول، موزیک در ساعت ۶ شروع می­شد و مهمانان یک تا دو ساعت بعد هنوز در حال آمدن بودند. هنگامی که مهمانان پرسیدند، اعضای خانواده داماد به آنها خوشامد می­گفتند و آنها را به محل نشستن­شان راهنمایی کردند و برایشان چای می­آوردند. مهمانان آرام می­نشستند و حتی کسل به نظر می­رسیدند ولی در واقع با رفتاری مؤدبانه و بدون واکنش فیزیکی آشکار مشغول گوش دادن بودند. و معمولاً به جای ابراز احساسات در پایان آهنگ، در ابتدای آهنگ­های مورد علاقه­شان (که معمولاً از موسیقی­های معروف و محبوب بود) کف می­زدند. به عبارت دیگر برای آنها انتخاب و گزینش بیش از اجرا اهمیت داشت و تأیید می­شد.

Textfeld: محفل عروسي در تالار شمس القمر، هرات.
از چپ به راست، گدامحمد، جليل احمد دل آهنگ، عبدالسميع قرباني، وحيد احمد دل آهنگ

 



 

 

 

 

حدود ساعت ۵/۸-۹ مردان خانواده داماد آماده سرو غذا می­شدند و برای مهمانان آفتابه و لگن می­آوردند که دستهایشان را بشویند. سپس غذا را روی ظروف فلزی بزرگ (کوری – توری) انباشته از برنج و گوشت، با سبزی و نان در کنار آن صرف می­کردند. مهمانان هر سه نفر دور یک (توری – کوری) می­نشستند و با دست مشغول خوردن می­شدند. غذا به ترتیب اولویت سرو می­شد. ابتدا مهمانان مهم و دست آخر جوانانی که کنار جایگاه ارکستر نشسته بودند، غذا می­خوردند.

هر ۵ یا ۶ نفر سر یک ظرف غذا می­نشستند. جشن زنان در حیاط مجاور برپا می­شد و زنان معمولاً پس از مردان غذا می­خوردند. نوازندگان به نواختن ادامه می­داند و پس از اینکه غذا خوردن مهمانان تمام می­شد، در یک اتاق خصوصی مشغول صرف غذا می­شدند. هنگامی که نوازندگان را برای مقام بیرامی (سور) می­کردند و چاشنی کوتاه تر دوم را که با یک غزل شروع می­شد و با چند آهنگ معروف دنبال می­شد را اجراء می­کردند. سپس جایی برای رقص در وسط حیاط باز می­کردند. ابتدا گروهی از مردان که اغلب از خویشاوندان نزدیک داماد بودند نوعی رقص شهری آنان راانجام می­دادند که رقص ملی افغانستان است و معمولاً در (پاری) نواخته می­شود. در رقص ۳ گروه وجود داشتند: ابتدا با مارش رسم و گذشت شروع می­کردند که در (گده) نواخته می­شد و در ان مردان یک دایره تشکیل می­دادند، سپس آنان اصلی که در مغولی اجرا می­ گردید و با حرکت چرخشی رقصندگان همراه بود، بعد اوشاری در (دادره)، که آن هم با چرخش بود نواخته می شد. آهنگ اوشاری که به عنوان بخشی از آنان در عروسی شهری نواخته می­شد کاملاً با آهنگ­های هراتی به نام اوشاری متفاوت بود. (فصل ۶ صفحه ۶۳) اجرای این آهنگ ها  در مقام کستوری بود. موزیک به تدریج در ضرب سرعت می­گرفت و ۱۰-۵ دقیقه ادامه نیافت تا هنگامی که رقصندگان خسته می­شدند. بعد از آنان معمول­ترین نوع تفریح و سرگرمی رقص یک نفره بود که توسط مردان جوان انجام می­شد. اینها جوانانی از میان مهمانان بودند که رقص­هایی مانند شیش کبابی، توریستی و غمزه گی و هم چنین بخشی از مجموعه رقص زنان و دختران جوان را نیزانجام می­دادند. این رقص­ها با حرکات تند لگن و باسن همراه بودند و به طرز خنده­داری شهوت انگیز می­نمودند. نوازندگان، آهنگ­هایی شبیه آن برای پسر رقصنده می­نواختند؛ قطعاتی عادی از آهنگ­ها و ملودی­هایی که جزئی از مجموعه رقص شده بود با استفاده بلامانع رقص لوگری. نوازندگان ادعا می­کردند که توجه زیادی به این نوع موسیقی ندارند ولی در موقعیت­های مناسب، از نواختن، خندیدن به مسخره­بازی­های رقصندگان و اظهار نظر و تشویق با صدای بلند لذت می­برند.

هر رقصنده فقط چند دقیقه­ای قبل از ترک صحنه می­رقصید. مهمانان، داوطلب رقص نمی کردند و معمولاً میزبانان جوان به زور آنها را به صحنه می­آورند. به ندرت یک رقصنده واقعی را که آرایش زنانه کرده بود، لباس زنان به تن داشت و خلخال به پا داشت کرایه می­کردند بعضی اوقات یک کمدین جوک می­گفتند، آواز می­خواند و رقص خنده­دار می­کرد. این برنامه­های کمدی نشأت گرفته از یک سنت قدیمی بودند. در اوایل این قرن گروه­هایی از کمدین­ها، احتمالاً غریب­زاده که سیل هم اجرا می­کردند، را برای سرگرم کردن مهمانان می­آوردند. گاهی یک رقصنده کمدی مهمان را سرگرم می­کرد و حرکات مختلف جست وخیز به اضافه برنامه معمول رقص کمدی – شهوانی انجام می­ شد. این هنرمندان، آماتورهایی بودند که به طور رایگان کار می­کردند و به آنها «مسخره­باز». کمدین و یا «بی­کار» ژوکر می­گرفتند. بعضی وقت­ها از خواننده­های آماتور بین مهمانان تقاضا می­شد که کنار نوازندگان بنشینند و آنها را همراهی کنند. چندین خواننده معروف هراتی مانند خالو شوقی، کار حرفه­ایشان را به این صورت آغاز می­کردند. گا هی یک خواننده که استعداد چندانی هم نداشت مجبور می­شد برای خوشی حضار و ارکستر بخواند و آهنگ­های غلطی برای شاد کردن مردم میزد.

سپس نوبت به آئین اصلی عصر یعنی، تخت داماد، «سریر داماد» می­رسید. یک یا دو ردیف صندلی برای مهمانان مهم می­گذشتند و چندین سینی از چیزهای ضروری برای انجام مراسم جلوی آنها می­چیدند. نوازندگان دو آهنگ عروسی می­نواختند: اول «حنا با کارا» و سپس یکی دیگر مانند اُلانگ اُلانگ یا «در مجلس حنای تو». داماد توسط پدرش یا یکی از بزرگتر­های قوم هدایت می­شد و آنها سر جای خود در وسط ردیف جلوی صندلی می­نشستند. سپس پدر داماد یک سری آداب آئینی انجام می­داد. یک کلاه پوست نو پر از نقل (بادام­های شکری) که هدیه خانواده عروس بود از سینی برمی­داشتند و آن را روی سر داماد می­گذاشت. به این ترتیب نقل­ها مانند آبشار از سر داماد سرازیر می­شدند و آن وقت بود که نقل­های بیشتری روی سرش می­ریختند. یک ملنگ یا یکی از آشپزها، ظرفی از اسپند سوزان جلوی او حمل می­کرد و سپس برای رفع چشم زخم دور سر حضار می­گردانید. حلقه­ای از گل­های مصنوعی به گردن داماد می­انداختند و گلوله­ای از حنا به انگشت کوچک دست راستش می­پیچیدند. سپس سینی حنا را میان جمع می­بردند تا هر کس که می­خواست انگشتانش را رنگ کند. یک سینی نقل نیز میان مهمانان پخش می­شد و به هر مهمانی یک مشت نقل می­دادند. آخوند دعایی می­خواند و یک عکاس حرفه­ای عکس می­گرفت. داماد توسط پدرش به میان زنها می­رفت، در آن جا به عروس ملحق می­شد و در مراسم بعدی حضور می­یافت. در انتهای مراسم. تخت داماد (معمولاً رقص و نمایش کمدی بیشتری اجرا می­شد. روند این قسمت با صلاحدید و اختیار مهمانان بود چرا که ارکستر اعتقاد داشت خدمتگزار مردم است. هنگامی که رقص به پایان می­رسید، ارکستر چاشنی آخر آهنگ­ها را می­نواخت که اغلب تعداد زیادی غزل و در مورد امیر محمد، اغلب یک راگ بود.

مقام­های مناسب و مطلوب بخش­های آخر آسا بود که گفته می­شد «به ویژه برای آخر شب خیلی شیرین و مناسب بود» این مقام ارتباط مذهبی با اشعار روحانی داشت و معمولاً برنامه با چندین نعت، غزل­های عرفانی یا روحانی خاتمه می­یافت. و سرانجام مجلسی با آهنگی جدی، افکار اسلامی، یاد خدا و پیامبرش تمام می­شد. ارکستر طبق قرارداد، باید تا زمان معینی می­نواختند و وقتی که آخرین آهنگ نواخته می­شد، نوازندگان رباب و دوتار، سازهایشان را کنار می­گذاشتند و دم­ هارمونیه (سازی شبیه ارگ) را می­بستند و نوازنده طبله، پوشش­های پارچه­ای روی پوست طبله می­گذاشت.

مهمانان باقیمانده اغلب از نوازندگان تقاضا می­کردند که بیشتر بنوازند ولی آنها قاعدتاً نمی­پذیرفتند. سپس با چای از ایشان پذیرایی می­کردند و یک سینی نقل و بیسکویت، که روی هر کدام پاکت مهر و موم شده که در آن پول شان قرار داشت، برایشان می­آورند. رهبر گروه پاکت­ها را بدون گشودن در جیب می­گذاشت و نوازندگان شیرینی­جات را بین خودشان تقسیم می­کردند. بعد ابزار موسیقی­شان را در  پوشه هایش می­گذاشتند و اجازه مرخصی می­گرفتند.

 

 

اداهه دارد

در شماره های بعدی کابل ناتهـ خواهی خواند:

 

 

۶۴ – پذیرائی اززنان در جشن عروسی

۶۵ – کنسرت های رمضان

۶۶ – تئاتر

۶۷ – میله های عنعنوی خارج از شهر

۷۰ – نوازندگان در میله ها

۷۱ – جشن ها

۷۲ – جشن های خصوص

۷۳ – مهمانی و شب نشینی

 

 

فصل نهم

۷۴ – سیستم ارزیابی از موسیقی در هرات

۷۵ – محکومیت موسیقی

۷۶ – اثرات ناگوار و ثمرات شوم موسیقی ازدیدگاه صحت وروانشناسی

۷۷ – محکومین خوانندگان و نوازندگان

۷۸ – دلایل نگرش مثبت نسبت به موسیقی

۷۹ – محمد کریم دوتارنواز

۸۰ – ارزشهای مثبت موسیقی

۸۱ – موسیقی وتصوف

فصل دهم

۸۲ – تفسیر تغیر وتحول موسیقی در هرات

۸۳ – نوگرائی ونوسازی

۸۴ – ملی گرائی افغان و هویت ملی

۸۵ – قدرت تشکیلات مذهبی

۸۶ – موسیقی به عنوان بعد ی از تکنالوزی

۸۷ – تضادها با مشهد

۸۸ – نویسندگان اباواجدادی رده بال

۸۹ – پیروی از استاد در نوازندگی

 ۹۰– مثال آهنگ های شامل این اثر

 

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۳۱                           سال دهم                          جدی          ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی          اول جنوری      ۲۰۱۵