خوانده اید:
مایا یا فرشته
از دارا تا نادار
قدرت اندیشه
آزمایش زیرکانه
ابتکار نیک و اقبال
نیک
تنزیل
شخصیت در کسب مقام
خدا کفن کش
سابق را بیامرزد
خری که دم نداشت
راز و رمز پیروزی
مجسمه ها انتقام
میگیرند
خدمت کرده گناه
لازم |
|
|
|
|
|
|
|
|
انسان ها حتا در زنده گی روزمره و عادی هم با مشکلات و
موانعی مواجه می شوند که اسباب عدم دسترسی به خواسته ها را فراهم می سازند
و اگر با نگاه ژرف بنگریم، در می یابیم که بروز این دشواری ناشی از سهل
انگاری و یا اشتباهات در امور میباشد. خوبی در این است که بازهم تلاش صورت
میگیرد تا موانع از سر راه برداشته شود و انسان بتواند به هرچه نیاز دارد
برسد. این امریست مسلم و تردید ناپذیر.
اما اگر نارسایی، سوءتفاهم و یا نقیصه از حد و مرز معیارهای قابل تحمل
انسان فراتر برود، در این صورت خسارات هنگفتی را به بار می آورد. از این
جاست که راه علاج و چاره ی درمان آن دشوارتر شده، تلاش و مصارف زیادی را
تحمیل می کند.
آنچه گفته شد یک روی سکه است، ولی روی دیگر سکه را به گونه متفاوتی خواهید
یافت، آن تفاوت همانا مجبوریت و اجبار است که باعث رفع مشکل می گردد. در ین
حالت ضرورت و نیازمندی، نه بر اساس مصارف گزاف، بلکه برمبنای شناخت از
حقیقتی که ناشی از تعقل و خرد میباشد، صورت می گیرد.
اکثر انسان های دردمند یا مصیبت زده به خاطر عدم توانمندی مادی و در ضمن
برای جاگزین ساختن آن از هوش و ذکاوت مانند دیگر انسان های بی نیاز کار می
گیرند و طی طریق می نمایند. یعنی با استفاده از توانایی های معنوی راهی را
جستجو می کنند که به بهترین وجه، درکمترین زمان بدون مخارج اضافی موفق و
کامگار بدر می آیند و به دیگران سرمشق می شوند.
ابتکار عمل و خلاقیت درانجام امور را به جز از طریق تفکر سالم و اندیشیدن،
آنهم بنابر ضرورت های لازم میتوان به دست آورد.
اگر افراد عادی جامعه را به دو دسته ارزیابی کنیم، یکی را با درآمد نه
چندان دلگرم کننده و دومی را با زندگی تاحدی مرفه، البته نه بیشتر می یابیم
.
دسته اول افرادی با عاید ناچیز ، شب و روز خویش را پیش می برند. با همان
عاید کم خویش می کوشند با آنچه در اختیار دارند به زندگی عادی خویش سر و
صورت داده ،به کمی ها و کاستی ها خاتمه بدهند. ولی دسته ی دوم غافل از حد
ومرز تقاضا ها با مصارف آنچنانی آنهم به خاطر عدم قبول رنج و زحمت زیاد، که
به زعم خودشان درد سر اضافی خواهد بود، عمل می نمایند. این عده افراد بی
پروا و عاقبت نیندیش هستند.
و این هم حکایتی در این ارتباط.
*
کشور جاپان امروز یکی از صادر کننده گان مهم اموال و کالا های مورد ضرورت
مردم جهان است؛ مخصوصاً در عرصه وسایل الکترونیکی (برقی) جایگاه خاص دارد.
دریکی از کمپنی های بزرگ و معروف آن در تولید لوازم آرایش مشکلی پیش آمد و
این معضله هرچند بزرگ نبود، ولی از آنجایی که انگشت انتقاد به کمپنی وارد
میشد و شاید هم اطلاعات همگانی چیزهای زیانباری در آن باره نوشته بودند، یا
می گفتند که باعث بدنامی کمپنی می گردید، مدیران به فکر چاره برآمدند.
به دستور مالکین کمپنی، هیأت مدیره فوراً تشکیل جلسه داده، خواستند هرچه
زودتر از این مشکل نوپیدا جلوگیری و نقیصه را سریع و آنی برطرف نمایند.
مشکل در کجا بود؟
یکی از مشتریان سرشناس به اداره کمپنی تیلفون کشیده میگوید: از جمله چند
بسته صابون خریداری شده دریکی از آنها بسته بندی شده بود ولی صابون دربین
آن وجود نداشت. این شکایت چون بم انفجار می کند و همه کارمندان را در تکاپو
می اندازد. بلافاصله با تأکید هیات مدیره و پیگیری های مسوولین مشکل بطور
جدی بررسی و هدایت صادر میگردد که خط بسته بندی تجدید و به بخش فنی و
انجنیری به خاطر عدم بروز همچو حادثه امر داده میشود در حصهٔ خویش تشبثات و
ارزیابی های شایسته به عمل آورند.
انجنیران مسلکی به نوبه خویش جلسات متعددی براه انداخته و از مجرای خویش
پیشنهادی آماده و به مقامات بالا تقدیم کردند و سرخط این همه پیشنهادات با
ابراز نظر های همگانی، توحید یافته دوباره به هیئت مدیره ارسال و در آنجا
بعد از طرح تقاضا ها، جرو بحث های مکرر صورت میگیرد.
هیئت مدیره تصمیم بخش فنی را دایر براینکه علاوه بر تجدید مونیتورینگ،
دستگاه اشعه ایکس نیز به آن افزوده شده در خط مذکور نصب و راه اندازی گردد
تا حساسیت و کیفیت بالا برود.
هیأت خریداری اجناس تذکر یافته را آماده نموده و در اختیار بخش فنی و
انجنیری قرار داد و بعد از فعالیت شبا روزی مانیتورهای جدید و دستگاه اشعه
ایکس نصب و خط مزبور تجهیز گردید.
در ضمن این همه فعالیت ها و ابتکارات عمل دو نفر کارگر (اپراتور) جهت نظارت
دایمی عقب دستگاه درتشکیل اضافه و استخدام و به زودترین فرصت به کار گمارده
شدند تا از عبور احتمالی قطی های خالی جلوگیری نمایند.
گفتنی جالب و در خور دقت این است، که همزمان با این ماجرای یاد شده ، در
یکی از کمپنی های کوچک تولیدی که در آن هم همین مشکل احساس می شد با افشا
شدن کمپنی مشهور قبلی وادار به آن شدند تا نقیصه را هر چه زودتر رفع
نمایند.
ولی مسؤولین این کمپنی کوچک نسبت عدم تخصیص کافی برای جبران خساره، پول
هنگفتی را در اختیار نداشتند، دست به یک عمل بی سابقه و خوب زدند. به این
ترتیب که تمام کارکنان سابقه دار و با تجربه را احضارکرده و مشکل را با
ایشان درمیان گذاشتند .دو روز به آنها وقت دادند، تا نظرشان را در بارهٔ
رفع مشکل و بهبود بخشیدن به وضع تولید ابراز بدارند.
ازمیان همه، یک نفر باتجربه و فنی حاضر شد بهترین مفکوره اش را ارایه بدهد
که طرف قبول هیئت مدیره و شرکا قرار بگیرد.
این شخص تجربه کار با هوشمندی تمام و تعقل لازم، بادپکه یی تهیه دید و آنرا
درهمان مسیر خطی که صابون های بسته بندی شده عبور داده می شدند، در فاصله
معین قرار داد . با فعال ساختن بادپکه ، وزش باد می توانست قطی های بدون
صابون را به هوا پرتاپ نماید نه قطی صابون دار را. جالب اینجاست که اگر ما
اسم این عمل انجام شده را اختراع کوچک بنامیم، درمقایسه با آن کمپنی بزرگ
که قبلاً یاد کردیم و سالانه شاید ده ها هزار دالر به
مصرف می رسید با این روش با گذاشتن یک بادپکه همان فعالیت انجام می یافت،
که مورد نظر بود.
بلی، این پیشنهاد نه مخارجی نه پول اضافی و نه استخدام اپراتورها در کار
بود.
نتیجه ی آنچه درمقدمه ارایه شد، اینست که لازم نیست برای حل مشکلات و رفع
نیازمندی ها در جستجوی راه های پرهزینه، جنجال برانگیز و پراز درد سر شد،
بهتر آنست که به کمک هوش و ذکاوت خود، در پی کم هزینه ترین، بی زحمت ترین و
بدون دردسر ترین کارها قرارگرفت. خوب فکر کردن، مشوره با کسانی که در یک
رشته دست بالا دارند و بالاخره استعداد و توانایی را همواره مدنظر داشت و
سودبرد. |
|