«کابل ناتهـ» با همنوایی همدلانش
هشتادوششمین سالگرد فرخنده استرداد استقلال کشور را
برای کافهء ملت غیور و سربلند افــــــــــغان
از ژرفای قلب تبریک عرض میدارد.
١٢۹٨ ٢٨ اســــد ١٣٨٤
نکته هایی نوشتهء پــــرتو نادری شايد انتظار داشته باشيد که در نخستين سطر بنویسم، گزارش چيست؟ و بعد با استفاده ازاين يا آن کتاب تعريفی بر آن ارائه کنم. درکشورما معمولاً آموزش هر چيزی را از تعريف آن آغاز می کنند. البته شيوهء ديگری نيز وجود دارد.....
در آغاز رویا بود بخش دوم تاريخ اسراييل همان طوريکه در کتب تاريخ و هم در انجيل عصر عتيق ثبت شده است، اين نکته را روشن ميسازد که يهوه (خداوند) حضور خود را در روياهای پيامبران نشان ميدهد و از آن طريق است که ارادۀ خود را به گوش مردم ميرساند......
من لالهء آزادم خـود رویـم و خود بویــم در دشت مـــکان دارم همـفطرت آهویـــم آبــم نــم بازانســـــت فارغ ز لب جویــم تنگ است محیــط آنــجا در باغ نمیرویـم
دلم کی سبــــــــحهء صددانه می شه؟ همیشه ســــاغر و پیـــــمانه می شه! برآیــــــــد نور از گبــــــر و مسلمان چو یــــار مـــن برون از خانه می شه
قصیدهء بشر بود که شود مالــــک زمان و زمـین چو همتـــش نبود پایبند باغ و ســــــــرا بش بود که از و دیو می کــــــــند لاحول چو منحرف چود از چادهء رضـــــای خدا
چنــــــــگال باز
دوکتور اسدالله حبیب وطنم بر ورق حادثه ماند ارغوانی غزل گمشده است که کسی تا خط آخر ننوشت و کسی هم به تمامیش نخواند
چوب و شیشه
شب خود
در آسمان شبي دو ستاره به هم رسيد اميد را چو شاخه گلي از باغ آفتاب گرفتند اما ستاره هاي دگر حيران كارشان شب مي نوشت بارقهء سرنوشت را بر امتداد حاشيه هر ستاره اي......
|
شیما رضایی را
دوکتور صبورالله سیاه سنگ افغانستان کشوري است نيازمند به همه چيز، از آب و نان تا آزادي، از الفبا تا هنر، از آفتاب تا برف و باران و از آرامش روان تا آينده يي که نه نزديک است و نه روشن و از کجا پيدا که آينده هم نباشد.........
شیما رضایی ــــــــــــــــــــــــــــــ
علی احمد نعیمی نوشتهء نعمت حسینی امروزه دیگر روشن گردیده است که، خلاقیت های داستانی معاصر افغانستان، با داستان «جهاد اکبر» نوشتهء محمد حسین می آغازد. چاپ این اثر در کابل، در سال ١٢۹٨ خورشیدی در مجلهء معروف معارف آغاز گردید...
از بیخ
بته «نبی» از بیخ بته بود، هیچکس و کویش را نمی شناخت. حتی خودش. مثل سمارق که بهاران آب جویکی میروند او هم غفلتأ در آن کوچه سبز شده بود. گویی زمین ترکیده و از از میانش سربر آورده است. چارشانه، شاه زور و شیرمست بود و قدش یک ونیم قد دیگران. مورچه زیر پایش آزار نمیدید.... .
ترانهء استقلال داستان کوتاه از سپوژمی زریاب اواخر سال تعلیمی بود. شاید هم ماه های عقرب یا قوس، درست به خاطرندارم. صنف اول بودم. شیشه های در و پنجره های صنف ما شکسته بود و باد از لای شیشه های شکسته به صنف ما هجوم می آورد و موهای شانه شده و شانه نشده ما را مورد تهاجمش قرار میداد. در آن فصل سال تقریبأ همه ما ریزش میداشتیم....
نشان افتخــــار
افسر جوان با لباس جنگ آراسته بود. تفنگش را به شانه انداخته، بوسه از پیشانی زن جوان گرفت و از خانه بدر رفت. قطرات اشک از چشمان نازنین عروس زیبا سرازیر شده، عارض گلگون و افروخته او تر ساخت و به دامان پاک فرو ریخت. خانم جوان، خود را به درب حویلی رسانیده از درز باریک آن قامت بلند..... ــــــــــــــــــــــــــــــ
|
آزادی چیست و ما تا کجا آزاد هستیم؟ داکتر اکرم عثمان
آزادی
نوعی توانستن است. اما چگونه توانستن؟ شاید تا حال کسی دقیقأ این سوال مشکل را
پاسخ نگفته باشد. ــــــــــــــــــــــــــــــ
دعوت شهریان کراچی نوشتهء عزیزالدین وکیلی پوپلزایی
کمپنی هند شرقی و مرگ وزیر محمد اکبرخان نبشتهء نصیر مهرین
بخش دوم
تا کی نیروهای ائتلاف بین المللی در افغانستان بمانند؟؟ نوشتهء واسع بهادری
برگی از:
کودتا ها در تاریخ نصیر مهرین
نگاهی به کارکردهای اعظم سیستانی شاه اشرف پسر مير عبدالعزيز هوتک که با شاه محمود هم سن و سال و در حدود ٢٦ يا ٢٧ سال داشت، به تاريخ ٢٦ اپريل ١٧٢٥ ميلادى به جای شاه محمود به سلطنت ايران نشست. بقول کروسينسکى، او با همه جوانى، لشکرکشى کار آزموده و شجاعى بود و کفايت خود را در مقام رهبرى .....
نبشتهء ایشور داس بيخي به يادم است، در کودکي همرکاب پدرم که به شمالي ميرفتم در عرض راه در گوشه و کناري قبر هاي وجود ميداشت که عابرين با اداي احترام به آنها و با خواست مغفرت و آمرزش از بارگاه يکتاي بي همتا، به سفر خويش ادامه......
|
کابل ناتهـ
زدست عنايت و چشم محبت اين ابر مردان قلم و فرهنگ برخوردار خواهد بود:
دوکتور محمد اکرم عثمان
محمد آصف آهنگ
رهنورد زریاب
نصیر مهرین
پــــرتو نادری
دوکتور صبور الله سیاه سنگ
زلمی بابا کوهی
مريم محبوب
دوکتور پروین پژواک
محمد کاظم کاظمی
میرحسین مهدوی
هژبر شینواری
احسان الله پاکزاد و افسر رهبین ======== ===
آرشیف صفحات اول
=========
====
|
[مطاب فارسی دری] [دریچهء تماس] [Deutsch] [آرشیف صفحات اول]
Update von 06. 08. 2005 Nächste Update am 21.08.2005
Ó
www.kabulnath.de
این صفحه در چوکات [1124x768]
ترتیب یافته و اعتبار از
هشتم مارچ 2005 راجستر شده است.
استفاده از مطالب «کابل ناتهـ»
با ذکر مأخد آنها هیچگونه مانعی ندارد.
ترتیب و تنظیم از: ايشر داس