کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

۱

 

٢

 

۳

 

۴

 

۵

 

۶

 

 

 
 
 
الماس کوه نور برتاج شگون بد

بشیر سخاورز
 
 

پسر رنجيت سينگ در ادبگاه انگليس

كسى كه مأمور گرفتن الماس كوه نور از دست سيك ها شد، شخصى بود به نام "دال هايس" كه در سال ١٨٤٩ عيسايى "گورنر جنرال" كمپنى شرقى بريتانانيا در هندوستان بود. شيوه اى كه او براى گرفتن الماس كوه نور به كار برد، انتقاد بعضى سياستمداران انگليس را بر انگيخت. "دال هايس" تصميم داشت كه الماس كوه نور بايست توسط شهزاده "دوليپ سينگ" پسر رنجيت سينگ به عنوان تحفه به شاهبانوى بريتانيا سپرده شود؛ در حالى كه سياستمدارانِ منتقد مى گفتند كه نيازى به چنين چيز نيست و كوه نور  غرامت جنگ به شمار مى رود و شاهبانوى بريتانيا صاحب بر حق آن است. "دال هايس" در سال  ١٨٤٩ ميلادى مشوش از انتقاد سياستمداران، به دوستش "جورج كوپر" كه در انگلستان بود نوشت:

 

" دربارِ كمپنى شرقى پيشنهاد كرده است تا "شهزاده دوليپ" الماس كوه نور را به حيث تحفه به شاهبانوى بريتانيا واگذارد، در حالى كه روزنامه ى " خبر روز" و "لورد النبره" به اين باور اند كه من تلاش كافى براى گرفتن تمام گنجينه ى سيك به نام شاهبانوى بريتانيا انجام نداده ام. مقصود من از سپردن كوه نور توسط "شهزاده دوليپ" به شاهبانوى بريتانيا اين است تا به شاهبانوى بريتانيا ارج گذاشته شود و "شهزاده دوليپ" كه خود فرمانرواى پنجاب است و در برابر سپاه بريتانيا شكست خورده است، به دست خود كه دستِ شهزاده است، الماس كوه نور را به شاهبانوى بريتانيا و با احترام هديه بدهد."

 

الماس كوه نور پس از آن كه به چنگ انگليس ها در هندوستان آمد، به سوى انگلستان فرستاده شد تا شاهبانوى بريتانيا آن را تصاحب كند. كشتى ى كه الماس كوه نور را حمل مى كرد ساحل بمبى در هندوستان را ترك كرد، اما در درازاى راه دشوارى هاى زيادى را متحمل شد. نخست جان عده ى از سرنشينان آن را بيمارى طاعون ربود و باز هنگامى كه  به كشور "موريتانيا" رسيد مردم آن كشور از فرمانرواى خود خواستند تا به آن ها اجازه داده شود كه به سوى كشتى شليك كنند تا كشتى ساحل موريتانيا را ترك كند. مردم موريتانيا از آمدن طاعون به خاك شان هراس داشتند. بارى دشوارى اين سفر پس از ترك موريتانيا پايان نيافت و همين كه كشتى موريتانيا را ترك گفت، در كام توفانهاى پياپى فر رفت اما با همه ى اين دشواري ها توانست كه به ساحل شهر "پلى مت" در انگلستان برسد.

 

هنگام انتقال، الماس كوه نور را در جعبه ى بزرگ آهنين گذاشتند و براى آن كه اين الماس در امان باشد، حتا كسانى كه براى خزانه ى بريتانيا كار مى كردند از وجود اين الماس در كشتى آگاهى نداشتند. اين الماس سرانجام به دست ملكه ى انگلستان رسيد و او در يادداشت هايش نوشت: "بى گمان اين گوهر بى نظير است و من مصمم هستم كه آن را بر تارك تاج شاهى بريتانيا بگذارم."

 

ادامه دارد....

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱٢۷        سال شـــشم              سنبله ۱۳۸٩  خورشیدی         سپتمبر ٢٠۱٠