۲۶
- هرچه از تو به من برسد، به آن میسازم. بیشتر از آنچه تو به من میدهی،
نمیخواهم.
- آری، آری، ای گدای محبوب! ترا میشناسم. تو همه چیزهای را که کسی داشته
میتواند، میخواهی.
- اگر حمایل گلی باشد، آن را در دل خود جا خواهم داد.
- ولی اگر خار باشد؟
- تحمل میکنم.
- آری! ای گدای محبوب، من ترا میشناسم. تو همه دارایی مردم را میخواهی.
- اگر صرف یکبار چشمان پر از مهرت را بالا کنی و نگاهی بر روی من فگنی،
زندگی من بعد از مرگ هم شیرین میشود.
- اگر نگاه ستم و جفا باشد؟
- آن را مانند تیری که قلب را میشگافد در دل خویش جا خواهم داد.
- آری، ای گدای محبوب! من ترا میشناسم. تو همه دارایی کسان را میخواهی از
تو شود.
|