درادامۀ کوشش های مقامات حکومتی پاکستان، راحیل شریف رئیس ستاد نیروهای
زمینی ارتش پاکستان، بازهم در روزشش جدی 1394، وارد افغانستان شد. درست یک
سال پیش بود که وی در فردای حملۀ طالبان تروریست بریک مدرسۀ دولتی ارتش در
پشاور، به کابل مسافرت نمود. دیدار با رویداد هایی که طی یک سال تبارز
یافته اند، حاکی از آن است که مسافرت کنونی حامل تلاشی است به منظور گسترش
اهداف رهبردی پاکستان وبا بهره گیری از اوضاع وامکانات جاری.
سال گذشته حملۀ تروریست ها که با بازتاب های بسیار گسترده
در سطح جهان وایجاد نفرت در پاکستان همراه شد، به حکومت نوازشریف سرکوب
طالبان پاکستانی را دردستور کار قرار داد. سرکوبی که با موافقت ارتشی ها
وشخص راحیل شریف، نه تنها درسطح نظامی؛ بلکه در سطوح رسانه یی و اجتماعی
موفقیت هایی را در دست حکومت پاکستان نهاد. بر بنیاد تصمیم قاطع برای سرکوب
بود که سال پیش راحیل شریف با مطالباتی به سوی حکومت افغانستان روی آورد،
که در واقع می شد آنها را گونه یی از اوامر وتعیین خط ونشان برای حکومت
افغانستان تلقی نمود. به طورمثال، طرف پاکستانی از مقامات افغانستان مطالبه
نموده بود که :
-
ملا فضل الله از رهبران طالبان برای پاکستان تحویل داده شود.
-
افغانستان علیه طالبان پاکستان در مناطق شرقی جدیت سرکویگرانه را علیه
طالبان پاکستان اعمال کند.
-
علیه تروریست ( نه طالبان افغانستان) مبارزۀ مشترک در پیش گرفته شود.
-
همکاری های امنیتی بین دوکشور صورت بگیرد. . .
پیام های روشن
آن مسافرت ونکات مطروحۀ علنی شدۀ طرف پاکستان، همه از تصمیمی حکایت داشت که
پاکستان در راه مبارزه با تروریست های داخل کشورخویش در پیش می گرفت.
وهمانگونه که دیدیم به آنها عمل نیزکرد. اما در قبال افغانستان، دو عامل
مبارزه را همچنان در بستر بحران نگهداشت:
1- نبود
اراده وتصمیم مبارزه با طالبان افغانستان درحکومتی ها و افرادی متنفذ در
دیگرارگان های دولتی افغانستان.
2-
رسوایی انتشار مرگ ملاعمر و افشأ تفاهمنامۀ ضد ملی که با وضوح کامل ازنفوذ
و قدرت پاکستان و منافع آن سخن داشت.
از این رودر
مدت این یک سال، پاکستان مبارزۀ ضد تروریست های داخلی را با قاطعیت به پیش
برد، درافغانستان به دنبال نمودن سیاست تقویۀ طالبان ومحافظ آنها پرداخت.
بحران داخلی ناشی از قدرت طلبی در طالبان افغانستان که زیر نظر وهدایت
پاکستان به سر می برند، مانع تحقق سیاست انسجام یافتۀ می شد که پای آنها را
در شریک سازی قدرت دولتی افغانستان نزدیک بیاورد.
وضعیتی که پس
از امضأ پروژۀ انتقال گاز ترکمنستان از طریق افغانستان، پاکستان به هند به
میان آمد، همچنان پس از نشست ترکیه و نشست اسلام آباد؛ پاکستان همنوایی
سیاسی برای حل تشنجات منطقه یی را ظاهر ساخت. این تظاهر را در برابر هند می
تودن پذیرفت. زیرا هند با قاطعیت و با داشتن امکانات بهترمی تواند به
سرکوبی تروریست های دست پروردۀ پاکستان در هرنقطۀ هند و کشمیر بپردازد.
اما بدبختانه
سیاست های پاکستان در رابطه با افغانستان نمی تواند، پیامد صلح را در قبال
داشته باشد. زیرا برای افغانستان، سعی پاکستان در این نیست که موارد اختلاف
را نشانی کند . مثلاً اگر موضوع خط مرزی بی المللی دیورند در میان است، به
شکایات و مواضع اش شفافیت ببخشد و با پیشنهادات روشن آن را دنبال نماید.
مشکل بسیارگستره در این است که پاکستان هنگام رویکرد به مبارزه علیه
تروریسم، طالبان افغانستان را مشمول آن مبارزه ندانسته بلکه طرف افغانستان
را از پذیرش آنها در قدرت و مصالحه دعوت می کند. هنگامی که به ابتکار برخی
نظامیان افغانستان و یا ناگزیری حکومت افغانستان، فعالیت های دفاعی ویا
سرکوبگرانه علیه طالبان افغانستان رونما شده است، اسباب شکایت و نارضایتی
پاکستان را فراهم آورده. آن سخن چند ماه پیش مشاور نوازشریف را به
یادبیاوریم که گفت با کشتن طالبان مذاکرات صلح عملی نمی شود. آن
ابرازمخالفت علیه سرکوب طالبان به دلیلی بود همواره مطرح است که پاکستان
نیروی زیرحمایت خویش را نمی خواهد در حال سرکوب ببنید. وبهانه یی هم بود.
زیرا بحران طالبان افغانستان، سیاست طالبانی پاکستان را نیز به بحران کشیده
بود. درحالی که مردم افغانستان بارها جنایات غیر انسانی تروریست ها را که
با خونبارترین رویدادها همراه بوده است، ناظر بوده اند ومبارزه با تروریسم
آنها در داخل افغانستنان نیز در سطوح مختلف وبا برنامۀ وسیع امری حیاتی
است.
هنگامی که
پاکستان سیاستی را دنبال نماید که رساندن پای طالبان در قدرت باشد، و تأمین
صلح را به شرط گذراز چنان معبری مطرح کند، مسلم است که صلح در افغانستان
تأمین نمی شود؛ بلکه در جای آن نفوذ وسلطۀ بیشتر پاکستان در افغانستان
تأمین می شود.
سفر اخیر
راحیل شریف به کابل از این مقاصد تشنج زا حکایت دارد.
وبازهم یاد
آور شویم که نبود اراده وتصمیم مبارزه علیه تروریست های طالبان درحکومت
افغانستان، و حضوردلبستگی وعلایق برای همکاری با طالبان به این سیاست های
غلط پاکستان زمینۀ تقویۀ بیشتر می دهد.
|