طی چندین سال، بارها از ایجاد صلح میان طالبان و دولت افغانستان صحبت شده
است . با نگاهی به مواضع و فعالیت های حکومت افغانستان در زمان حامد کرزی و
"حکومت وحدت ملی"، اشتیاق را برای "صلح" در طرف حکومت می توان نشانی نمود.
طرف حکومت افغانستان، همواره از صلح سخن گفته است. "شورای عالی صلح" تأسیس
نموده ومصارف هنگفتی را برای آن در نظر گرفته وحیف ومیل کرده است. واین
موضعگیری وتداوم آن در حالی بوده است که طالبان از فعالیت های دهشت افگنانه
امتناع نورزیده و به دامنۀ آن افزوده اند. حتا رئیس "شورای عالی صلح"
حکومتی را با موقف آشکار همیشگی، به قتل رسانیدند. . .
پیشرط های طالبان نه تنها خروج قوای خارجی، بلکه بنابر مطرح نمودن مواضع
همیشگی ایشان، حاکمیت امارت اسلامی افغانستان، یا دورۀ جهالت گستری وحوالۀ
شلاق بر پیکر افغانستان ومردم آن بوده است. اعتراض های هم که در سطح بسیار
گسترده بر حکومت کرزی وحکومت کنونی در این پیوند مطرح شده از همین جا
برخاسته که چه گونه گروه تروریستی را که حکومت وقانون وساختارهای گوناگون
آن را به رسمیت نشناخته و از مواضع تروریستی عقب نه نشسته است، می توان طرف
صلح خطاب نمود. اما می دانیم، مصیبتی در حکومت پیشین وحکومت کنونی حضور
داشته است که از فعالیت های تروریستی طالبان چشم پوشی نموده و دلبستگی های
محکم خویش را همچنان درمعرض نمایش می گذارد. این زمینۀ موجود طرف توجه
مقامات پاکستانی و گروه تروریستی طالبان قرار گرفته به وسایل ایجاد فشار
بیشتر بالای حکومت افغانستان و حامیان جهانی وی افزوده اند. ومسلم هم بوده
است که نتایج چندین نشست وجلسه میان طالبان وحکومت افغانستان و با حضور
نمایندۀ چند کشور دیگر، منفی باشد. زیرا تا آنجا که تجارب جهانی نشان داده
است، مذاکرات ودیدارهایی، صلح آفرین وثمر بخش بوده اند که طرفین درگیر به
مواضع انعطاف پذیرانه و عدول از موقف تشنج آور، خونریزانه و ویرانگرانه
رسیده باشند. طرفین نقطه نظر های خویش را با شفافیت مطرح نموده ومردم کشور
را درجریان گذاشته باشند. . .
برخلاف، در مواضع دو حکومت پیهم می نگریم که مشخصات اساسی و ماهیتی را که
بر تروریسم طالبان حکم می کند، پنهان می دارند. ایالات متحدۀ امریکا نیز به
دلیل این که گروه طالبان خون مردم افغانستان را می ریزد نه از امریکایی ها
را آن گروه را تروریست نمی شناسد. طرف هم همچنان به معنی واقعی کلمه ترور
می کند. . . .
در این میان نقشی را که دولت پاکستان برجای می گذارد، نا شناخته نیست.
پاکستان سعی دارد که گام های برداشته شده از جانب تروریست ها، گام های که
از طرف سازمان جاسوسی پاکستان رهنمایی می شوند، در راستای تحقق برنامۀ کلان
یا سلطۀ پاکستان در افغانستان سمت وسو بیابند. و دراین راستا، توهین آمیز
ترین رفتار ها را که شاید تاریخ به خود نه دیده باشد، نیز به کار می برد.
نمونۀ پنهان داشتن مرگ ملامحمد عمر معدوم، و این که او دوسال واندی پیشتر
مرده بود، اما، از نام او پیام نشر می کنند، پیام مرده یی را به عنوان
"امیرالمؤمنین" طرف خطاب استقبالیۀ حکومتگرانی در کابل قرار می دهد، که
ازتۀ دل ملا عمر دوستی دارند. وموازی با آن با تادیۀ 70 ملیون دالر،
"تفاهمنامه" یی را امضأ می کنند، که به گام های سلطه جویانۀ پاکستان پاسخ
بدهد. . . .
رسوایی مرگ ملاعمر، واکنش وسیع مردم علیه "تفاهمنامۀ" ضد ملی وخائنانه در
افغانستان، بالا گرفتن اختلافات قدرت جویانه و امارت طلبانۀ دست پرورده گان
پاکستان در تحریک اسلامی افغانستان، سبب شد که پاکستان با برافروختن بیشتر
دهشت افگنی، بر رسوایی ها وبحران ها سر پوش بگذارد. . . .
تشدید فعالیت های تروریستی، مطرح بودن گسترش تبهکاری در شمال افغانستان و
از جمله هدفی که در قندز پیاده شد، پاسخ به این نیاز پاکستان بود.
اکنون از قراین بر می آید که پاکستان در هر دو مورد، "میز مذاکره" و دهشت
افگنی، به بن بست رسیده است. برای رهایی از این بن بست، چندی است که (به
ویژه که حرکت اعتراضی 20 عقرب کابل نیز در تشدید بحران وبن بست برای
پاکستان مؤثربود)، دست به منفی بافی فرصت طلبانه و راه جویانه زده است. . .
هنگامی که می خوانیم:
،" . . .
سرتاج عزیز، مشاور نخست وزیر پاکستان در امور خارجی،
در یک نشست خبری در اسلامآباد گفت که در حال حاضر زمان برای اینکه پاکستان
نقشی در روند صلح افغانستان ایفا کند، مناسب نیست.
. . "، پرده از این بحران پاکستان بر می دارد. . .
با تمام دردآمیزی اش، امکانات در دست داشتۀ پاکستان، تنها در این امتیاز
ودست بالا داشتن خلاصه نمی شود که طالبان وگروه حقانی وحکمتیار را در دست
دارد واز آنها به عنوان وسایل فشار استفاده می کند، بلکه وابسته گان به
پاکستان در درون دولت افغانستان که به ستون پنجمی ها یا خدمتکاران پاکستان
وطالبان شهرت یافته اند، همچنان سیاست مماشات با تروریسم طالبان در
افغانستان از طرف امریکا ومتحدین آن، این فرصت را در دست مقامات پاکستانی
می گذارد که از بحران کنونی بیرون بیایند و با بهره گیری از تشدید تبهکاری
ها، به ویژه پس از زمستان، میزمذاکره را در خدمت دستاورد های تروریستی
وخدمتگذار رهبردهای پاکستان قرار بدهد. . . .
راهی که می تواند این سیاست پاکستان و سیاست غلط حکومتگران افغانستان را
مانع شود، راه مبارزۀ جامع با تروریسم، و دستگاه آغشته با مزدورمنشی، فساد
پیشه گی؛ بیرون آمدن از دام تفرقه، کینه توزی های پاکستان پسندانه و
زیانمند به حال مردم ما با اتحاد عمل است.
................
·
متن فشرده شده به نشر می رسد. تصویرمحمد اشرف غنی و نواز شریف از تارنمای
فارسی بی بی سی گرفته شده است.
|