کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

بخش اول

 

 

 

 

بخش دوم

 

 

 

 

بخش سوم

 

 

 

 

بخش چهارم

 

 

 

 
 
   
ساز و آواز میان هندوان و سیکهـ های افغانستان
بخش (۵)
ستاره‌های پنهان

ایشر داس 
 
 

 

بنسری لال مهرا

 

جناب بنسری لال مهرا، در سال ۱٩٤۷ در شهر کابل به دنیا آمد. فرزند لالا مهر چند مهرا و برادر زاده شادروان کانشی رام «انمول» شاعر مردمی می‌باشد.

در نوجوانی در دهه‌ی چهل خورشیدی با شوق و ذوق زیاد در مراسم سروده های نیایشی در نیایشگاه آسمایی کابل سهم می‌گرفت و از همان برهه‌ی زندگانیش به موسیقی عشق می‌ورزد. می گوید "عشق من به موسیقی مذهبی در واقع استاد من درین رستا است."

چند زمانی را به شاگردی استاد موسی قاسمی سپری کرد. استاد موسی قاسمی مادامیکه در استعداد بنسری لال پخته‌گی نگریست، آهنگی را به‌روی تصنیفی از شاعر وارسته «لطفی» برایش آماده کرد. این آهنگ به مطلع «گوش نما ناله و فریادم/ باز بکن یادم» در بهار سال ۱۳۵٠ از طریق امواج رادیو کابل ـ افغانستان پخش شد. شاید این پارچه هنوز هم در آرشیف رادیو افغانستان موجود باشد.

جناب مهرا که پیشه‌ی تجارت داشت، تمام علاقه و استعدادش را به موسیقی مذهبی معطوف ساخته و همیش در نیایشگاه‌ی آسمایی در کابل و اکنون که غریبه‌ی شهر فرانکفورت می‌باشد، در نیایشگاه‌ی آسمایی این شهر در خدمت مردم می‌باشد.

 

 

موهن لال کپور

 

جناب موهن لال کپور، فرزند لالا امیر چند کپور بوده در سال ۱٩٤۶ در گذر شوربازار دیده به جهان گشود.

موسیقی را از روی شوق و اشتراک در مراسم کیرتن و آرتی آرام آرام فرا گرفت. از آواز دلانگیزی برخوردار بود.

سال ۱۳۵٢ شادروان پایی رام سنگهـ سنیاره (رام سنگهـ زرگر) که از کیرتن سرایان سرشناس بود، برای موهن لال، آهنگی را به سروده‌ی پایی نندلال گویا آماده کرد و به یاری و کمک بیدریغ استاد موسی قاسمی، از امواج رادیو کابل ـ افغانستان نشر شد. چون آهنگ به گونه زنده پخش شده‌بود با درد و دریغ که حالا به دسترس نیست. جناب موهن لال کپور، بنابر کبر سن کمتر دست به آرمونیه برده و آواز می‌خواند ولی فرزندش کمار کپور، اکنون به دلگرمی و محبت به موسیقی مذهبی (آرتی و کیرتن) رو آورده است.

  

 

 

 

 

مکیش پران

 

مکیش پران چنان که از تخلصش پیداست فرزند شادروان پران ناتهـ غنیمت است. موسیقی را از پدرش آموخت و اغلبن در محافل موسیقی پدر، شرکت می‌جست.
مکیش، در دهه‌ی پنجاه خورشیدی، دو سه آهنگ در رادیو و تلویزیون ملی ثبت کرد. حوادثی در زندگانی او رخ داد که ناگزیر شد با خانمش ترک دیار آبایی کند و المان را مسکن گزیند.
کم اتفاق افتاد که در سرزمین مهاجرت وی به کارهای موسیقی بپردازد. دو سال پیش خانمش جان را جان‌آفرین سپرد و مکیش هم بعد از چندی، المان را جهت اقامت همیش در کشور چین ترک گفت. از اینرو نتوانستم آگاهی فراگیرتر از کارهای هنری او نصیب ببرم.

در سال روان با همدلی و یاری استاد چیت رام سانی، توانست در کشور امریکا، سی دی آماده کنند. خوشبختانه خواهرش رجنی پران کمار، چند آهنگ این سی دی را برایم لطف داشت که در کانال یوتوپ کابل نات بر آنها کلیپ تهیه دیده و در خدمت هنردوستان مانده ام.
تردیدی نتواند بود، که این آهنگ ها استعداد و زیبایی آواز مکیش را هویدا می‌سازند.
 
مکیش پران، راه‌ی موسیقی پدر را دوست دارد و ادامه می‌دهد ولی یگانه اصلی که او از پدر به ارث نبرد، همانا عشق به موسیقی است ورنه، امروز
ستاره‌ی پنهان کهکشان موسیقی نمی‌بود.

 

 

 

 

 عکس از برگه‌ی فیسبوک نیرون کپور گرفته شده

گوکل چند کَکُر

 

موسیقی را از کودکی دوست می‌دارد و آنانی را که موسیقی می‌نواختند یا آواز می‌خواندند به حسرت می‌دید. پدرش آرمونیه ای برایش خرید تا ذوق پسرش پرورش یابد. انجینر گیان چند کپور شوهر همشیره اش که برخی از آلات موسیقی را می‌تواند نواخت، در کوشش های نخستین رهنمایی‌اش کرد. شوق و علاقه بی‌پایانش به موسیقی سبب آن گردید که شماری از آهنگ افغانی و هندوستانی را با آرمونیه بنوازد و گلو تر‌کند. آنگاه که آرمونیه را روان کار کرد در مراسم سروده‌های نیایش (آرتی) در نیایشگاه ی باغبان کوچهء کابل حضور‌یافت و محبت بیدریغ همباورانش را نصیب شد.

زیاد هواخواه‌ی آوازخوانی در رادیو و تلویزیون ملی افغانستان بود مگر نیک می‌دانست که به بنابر تعلقش به اقلیت مذهبی هندوان و سیکهـ های افغانستان، برآورده شدن این آرزو کار ساده ای نیست.

به یاری یکی از دوستان دور دبستانش توانست به رادیو افغانستان راه یابد.

چند تن از استادن ساز و آواز رادیو تلویزیون ملی از وی امتحانی گرفتند و بعد از پیروز بدرآمدن از آن آزمون اجازه آوازخوانی را در رادیو و تلویزیون ملی کمایی‌کرد.

سال ۱۳۵٩هجری خورشیدی، آهنگی زیبای را بر تصنیف اردو از استاد رتن چند قندهاری، به مطلع «افغانستان زنده باد!» در ستایش زادگاه ی خود و نیاکانش خواند. مسوولین موسیقی رادیو بنابر استعداد گوکل چند، وی را به خوانش این آهنگ در تلویزیون نیز تشویق کردند و زمینه ثبت آهنگ را فراهم‌آوردند.

آهنگش در برنامه « آهنگ های جدید » تلویزیون نشرشد ولی کمتر از اعضای خانواده و دیگر همباورانش آن را تماشا کردند زیرا همان روز پوهاند پروفیسر بالمکند داس پدرود حیات گفت بود و همه در سورگواری آن دانشی‌مرد بزرگ در اندوه نشسته بودند.

چند روز بعد زمانیکه بازنشر آهنگش را تقاضا کرد با دریغ بسیار پاسخ یافت که چون آهنگ به زبان اردو بود ضبط آرشیف نشده بود و دیگر در دست نیست. این پاسخ دردناک در واقع دروازه های رادیو و تلویزیون ملی را برای همیش بر رویش بست.

 

در برنامه‌‌ی هنری که به مناسب گشایش نیایشگاه‌ی هندوان افغان مقیم شهر کلن، پنج سال پیش از امروز داشت، باردگر استعداد و توانایش را در نواختن و آواز آشکارا ساخت.
 

گوکل چند در سال ۱٩۵٩ عیسوی در گذر شورباز کابل در خانواده شادروان لالا کشن چند چودهری دیده به جهان بازکرد. سال ۱٩۷۷ از لیسهء مسلکی تجارت به درجهء ممتاز فارغ گردیده و  از دو دهه‌ی پسین با خانواده اش مهاجر شهر هسن کشور المان است. در اتحادیه فرهنگی هندوان افغان آن شهر در زمینه‌ی کار های فرهنگی همکار  بوده و باری که دست به آرمونیه می‌برد، باعث شادمانی حاضرین گردیده کف کف زدن های دوامدار را نصیب می‌گردد.

تا هنوز به ترتیب و پیشکش سی دی یا دی وی دی همت نکرده و درین رستا خیلی فروتنی را نشان می‌دهد.

گوکل چند کَکُر از تاسیس تارنما کابل ناتهـ همکار قلمی ‌و دایمی‌بوده و از چهار شماره هایی پسین این تارنما، سلسله‌ی را به نام «نویسنده و وجدان» می‌نویسد.

 

می‌گوید موسیقی یاری من است و پی این یار همیش سرگردان گشته ام.

 

چه لیونی گرحمه، غم د هجران دی            ملامت نه ایم خلقو «یار» په ما گران دی

مراد از «یـــار» موسیقی می‌باشد.

 

 

بنسری لال پهله لوگ

 

نخستین استاد این آواز خوان سرزمین غزنه، شادروان سده نند غزنوی بود. همچنان از بزرگان خانواده اش که با موسیقی مذهبی علاقه و بسته‌گی داشتند،‌‌ ‌نیز بهره‌ها برده و پسانها در کابل برین، نزد استاد خیال مراجعه کرده و به گونه هنری موسیقی را فراگرفت.

افزون بر آواز خوانی، آرمونیه، تنبور و رباب را نیز می‌تواند نواخت.
آقای پهله لوگ، که در شهر همبورگ المان مهاجر است، گاه‌ی در تلویزیون افغان‌های آن شهر، به نام «اشوک کمار غزنوی» کنسرتی هم اجرا کرده که در مورد توجه هموطنان و همباورانش واقع شده است

 

 

 

 

 رمیش کمار کپور

 

موسیقی را در آغاز کارهای هنریش از پدرش (کانشی رام کپور) که از شاگردان استاد رحیم بخش مرحوم بود، فراگرفت. پسانها از پروفیسر بنرجی و خانم او کرشنا بنرجی که از هندوستان جهت اجرای کورس موسیقی آمده بودند، آموزش دقیق دریافت کرد. زیاد علاقه داشت تا از طریق امواج تلویزیون هنرش را در خدمت مردم بگذارد ولی بنابر عواملی این آرزویش برآورده نشد.
به گونه پراگنده چند سی دی و دی وی دی ترتیب کرده در تلاش است تا البوم مکملی را درین تازه‌گی‌ها پیشکش بدارد.
به پندار رمیش کپور، بنابر وضع سیاسی و علاقه مندی بیشتری همباورانش به پیشه‌ی تجارت، سبب شده که غیر از یکی دو هنرمند، کسی دیگر به آوازخوانی و نوازنده‌گی در رادیو و تلویزیون ملی افغانستان سهم نگیرد.
چندباری وعده کرده که نمونه‌ی از کارهایش را برایم بفرستد ولی تا هنوز که هنوز است، از آن نمونه‌ها بی‌نصیب مانده ام.

 

 

ادامه دارد....

 

در دو شماره‌های آینده می خوانیم:

- حرف‌های در مورد، راجش موهن و اشمی راج و سنجو راج، انیل کمار کَکُر و سومناتهـ بجاج

- نظر استادان گرانقدر: دکتر اسدالله شعور، استد سمع رفیع، استاد وهاب مددی در مورد ساز و آواز میان هندوان و سیکهـ های افغان

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل    ۱٤۷   سال        هفتم               سرطان       ۱۳۸٩  خورشیدی                 اول جولای ٢٠۱۱