سخن نخستین
مادامیکه شخصی بخواهد در شبکهء جهانی انترنیت، به ماشین جستجوگر «گوگل» در پیوند با موسیقی و هندوان و سیکهـهای افغانستان، به پالیدن پردازد؛ در ظرف یک ثانیه، بیشتر از هشتادوهشت هزار پاسخ ویا لینک را می یابد، سوای چندتای انگشت شمار آن که از نشرات هفت سالهء تارنمای کابل ناتهـ اند، یافتههای دیگر، ناآشنا اند و دور از هدف ومقصد چهره می نمایند. خواننده شفاف ذهن و دارای دید ی پهناور با دریغ می یابد که هیچگاه پژوهشی لازم درین رستا صورت نگرفته است.
با توجه به زیبایی واهمیت موضوع و کمبودی که احساس می شود، درین نوشتار تلاش دارم تا به آن در حد توان بپردازم. و درکنارآن؛ کارکردها، جفاها، وفاها، هنجار و ناهنجاریهایی را که فرزندان هندو باور و سیکهـ، در راه ی فراگیری و بازتابی موسیقی را در روند صدسال اخیر، بیاورم.
درین راستا تمنایی هم از خواننده گان گران ارج دارم و آن اینکه درین گستره اگر اندک ترین آگاهی ولو چند سطرهم باشد، داشته باشند، برایم لطف نمایند، سپاسگذار خواهم و با همدلی شان این کاوش پوره خواهد شد.
موسیقی با نام پروردگار پیوند دارد
موسیقی، با آیین هندو و سیکهـ پیوند ناگسستنی دارد. ایشور یکتا، فرشتهء بانو «سرسوتی» را به منظور پرستاری از گلو و آواز انسانها که خداوند دوست شان دارد، خلق کرد؛ و به گمان ما هندوباوران افغان، این فرشته بانو، برای نخستین بار در هیرمند کشورمان، تجلی کرده است. حضرت کرشنا، دهمین پیام آور آیین هندو، نواختن توله را خیلیها دوست می داشت.
حضرت گورو بابا نانک، دو همراه ی که همیش می داشت، یکی آن «مستانه» نام داشت و برای آن حضرت رباب می نواخت.
در هر دو باور، نیایش سرودها و دعاها به گونه نظم و آهنگین اند. همچنان بازخوانی کتابهای مذهبی گیتاجی و دربار صاحب به گونهء آهنگین دوستداران فراوان دارند و شنونده بهره یی با احساس عالی و لذت گواراتراز شنیدنش تواند برد. آیات دربار صاحب همه منظوم اند و خوانش آن هم سٌر را خواستگار اند.
نباید فراموش کرد که در درمسالهای برادران سیکهـ باور ما، کف زدن همراه بانیایش سرودها، که به زبان پنجابی «کیرتن» گویندش، روا نیست. کف زدن را، اخلال پنداشته و نادرست تلقی می نماید. البته این برداشت در نیایشگاههای هندوان مطرح نیست.
در افغانستان عزیز، همواره دلبسته گی فرزندان جامعهء هندوباور و سیکهـ به آشنایی و فراگیری موسیقی به گونه روشن دیده شده است. شماری برای سهم گیری روزانه در مراسم نیایش دسته جمعی و همراهی نیایش سرودها و دسته یی برای سرور و شادمانی بیشتری گردهماییهای خانوادهها، به گنجینهء سٌر و لی و تال رو میآورند. مطرح ترین جلوه گاه ی هنر موسیقی هندوها و سیکهـها، نیایشگاهها و درمسالها اند.
از دوردستها و پیشینهها می یابیم که در سده ی چهارم هجری قمری، سرودههای پایی نند لال گویا، که منشی دیوان دربار سلطان محمود غزنوی بود، کاربرد بیشتر در درمسالها نصیب شدند. این رجحان در واقع بر اساس دستور حضرت گورو گوبند سنگهـ جی بود. آن حضرت به درون مایهء سرایش نندلال گویا پی برده بود و آن را تبجیل می کرد و تا هنوز که هنوز است در درمسالها هنگام نیایش، سرودههای نندلال گویای غزنوی در افغانستان، هندوستان و کشورهایکه شهروندان سیکهـ باور دارند، با سازو سرود خوانده میشوند.
آلات موسیقی در نیایشگاهها و درمسالها، از قدیمها، آرمونیه، طبله، دوهلکی، چهنی و چمته بوده اند. گاه گاه شمولیت آلات تار مانند، گیتار، سیتار، سارانگ و سرینده و تان پوره را هم می توان دید.
دوهلگی چهنی که با دو دست نواخته می شوند
عمدتأ جوانان و مردها به ساز و آواز نیایشی می پردازند که از سوی حاضرین تشویق و تحسین نصیب می شوند. البته دوشیزهها هم این صلاحیت را دارند که بدون کدام حاشا و دریغی در مراسم اجرای نیایش سرودها سهم بگیرند و استعداد شان را به نمایش بگذارند.
بانوان هندوباور، گاه در نیایشگاهها و زمانی به خانههای شان، بنابرمناسبتی نیک، « دیوی » فرشته بانوها را به شفاعت گرفته و از پروردگار آسانی مشکل و رسیدن به مراد شان را با خوانش سرودههایی به نام «چهن» ـ به وزن «پهن» ـ آرزو می کنند.
مراسم «چهن» یکسره افغانی بوده، زبان آن پنجابی ـ افغانی است و در دیگر کشورهای که شهروندان هندوباور دارند رواج ندارد. بایستهء گفتن دارد که چهن را با «بهجن» نباید یکسان و یکی شمرد.
بهجن در مجموع نیایش سرودهایی را گویند که ستایش خداوند، پیام آوران و فرشتهها را همراه دارند. ولی چهن، که سرود پرداز و آهنگسازش با دریغ تاهنوزهویدا نیست، سینه به سینه به هندوان افغانستان به ارث رسیده، ستایش و اظهار خرسندی از کارهای مهربانه فرشتههای نزدیک به ایشور یکتا را حاوی اند.
چهن، از سوی بانوها و مردهایی که نزدیکی جنسی را ترک گفته اند، اجرا میگردد. شماری از بانوها به گونه دایره وی کنار چهن سرا نشسته وی را با نواختن دوهلگی، و چهنی همراهی می کنند. در صورتیکه از بانوهای حاضر مراسم، سرودههای چهن را بداند می تواند همصدایی کند.
ولی بهجن را هرشاعری می تواند بسراید و هر آوازخوانی با همکاری نوازندهها یک یا دو ویا چندین آله موسیقی آن را به نمایش گذارد.
در کابل برین،ازجملهءآنانیکه درهشت دهه ی پسین، به سرایش چهن سرشناس بوده اند، نخست نام خانم جسونده مشهور به چاچی جسو، آقای پشاوری لال دیپک، به زبان می آیند.
ادامه دارد....
در شمارههای آینده به این موضوعات خواهم پرداخت:
آرزو می رود با پیشکش نمودن این یادداشتها، پرسشهای پایان نیز پاسخ بیابند:
در گسترهء چنین بحثی پیرامون موسیقی و هندوان افغانستان، در این یادداشت دهها پرسشها و پاسخهای دیگری را که همیش در ذهن مان بوده ولی تا حال مطرح نشده اند، طرف تأمل قرار میدهیم.
|