کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

۱

 

 

۲

 

 

۳

 

 

۴

 

 

۵

 
 

               امان الله کبیری

    

 
عقابان خونین و رازهای اندوهگین

 

 

میرزا محمد پروانه، بلبل حبیبیه با همراهی احمد ظاهر

ولی با احمد ظاهر با سید جمال معصومی، اعظم پرونتا و اقبال گیتاریست، شاگردان لیسهء حبیبیه و اعضای گروه ستاره ها دریافت نشانی ویبسایت داکتر ناشناس که زمینهٔ دسترسی به زندگینامهء مفصل، بیشترین مصاحبه ها و آهنگهای این ستارهٔ موسیقی افغانستان از جانب انتشارات شاهمامه فراهم شده است، این نشانی را به شما پیشکش میداریم و به همین خلاصه بسنده میکنیم:
آقای حسیب دلنواز قاری قرآن و هنرمندی با صدای گیرا سرودگر آهنگ )بیا بریم قالین ببافیم، سوی آقچه، تخته تخته، پارچه پارچه(، مسحور جمال و هنرمندی با صدای گیرا ،احمد ولی، حیدر جویا، میرزا محمد پروانه که به )بلبل حبیبیه( شهرت پیدا کرده بود و بسیار زیبا میخواند. احمد ظاهر، صابر شیرزوی، هاشم قیومی، اکبر نایاب، ظاهر قیامی ،کبیر واصل با آهنگ )بودنه جگی جگی(، حامد شکران، سید جمال معصومی، احمدشاه صمدی، علیشاه )خوشحال( تیمور شاه سدوزی، احمدشاه پویا، پیروز کندهاری و عزیز غزنوی، حشــمت صدقی، جگندر سنگ ،سنتوک سنگ، سازماندهی آرکستر و رئیس کنســرت زمریالی رفیق بود که زحمات زیادی را متقبل میشد. در بین بچههای که در تیاتر و درامه شــهرت زیاد داشت، احسان آرام دلسوز، ولی لطیفی، کبیر واصل، بریالی رفیق، لطیف، ســعید جلیا و شیر احمد حقپناه، اقبال رهبر توخی، هاشم قیومی، میرزا محمد پروانه ،زمری رفیق و نعیم فرحان بودند که روی اســتیژ خوب میدرخشیدند .


)باری( این ممثلین یک درام به نام )ملنگ( را خیلی خوب به نمایش گذاشتند که مورد تشویق تماشاچیان قرار گرفتند. قابل یادآوری است که در اوایل آزادی برای طبقۀ نسوان داده نشــده بود. بعضی از دختران لیســۀهای ملالی و زرغونه با چادری برای تماشای بعضی کنســرتها در مکتب حبیبیه تشریف میآوردند. در کنسرت برای اولین مرتبه آهنگ بودنه جگی جگی، مرا در بغل بگیر توســط کبیر واصل که تصنیف و کمپوزش را خودش کرده بود اجرا گردید که باعث ســرور و خوشی و استقبال تماشاچیان قرار گرفت. بعضی پارچههای انتقادی و تربیوی و انتباهی توســط شاگردان حبیبیه به طور



نمایش درام اقبال رهبر توخی با حق پناه، لیسهء حبیبیه


دراماتیک اجرا میگردید که از احسان دلسوز میتوان نام گرفت که پارچه ) چاینکهای تانرا بیارین پطره کنیم( به شــکل موزیکال اجرا نمود که فوق العاده استقبال گردید. در روز معلــم همه صنوف برای خــود در صحن مکتب خیمههای کوچک زده و در بین بچهها کارها تقسیم میشد. یکی چراغهای رنگه را نصب و دیگری دیگچهپزانی نموده همه منتظر بودیم که کدام معلم ما سری به خیمه ما خواهد زد. معلمین مانند عید برای دقایق محدود در هر خیمه رفته در آنجا شیرینی باب، خوراکهها ترتیب شده بود. برای معلمین که ترفیع کرده و یا مدال گرفته بودند اکلیل از گلهای تازه از طرف شــاگردان در گردنهای شان آویخته میشد. حوالی ساعت ۱2 شب جشن به پایان رسیده همه به خانههای خویش بر میگشتند. این جشن همه ساله دوام داشت تا سال ۱۳۴۳ که شب جشن معلم در لیسۀ غازی حادثه رخ داد که چند نفر از شاگردان بالای یک هم صنف خود در شب معلم در مکتب تجاوز جنسی نموده و آن پسر که نامش را نمیگیرم بعد از چند روز یک میل تفنگچه را آورده دو نفر کسانیکه همین عمل شنیع را انجام داده بودند به قتل رسانید. از آن سال به بعد وزارت معارف تصمیم گرفت که جشن و روز معلم که به آن شور و شعف صورت میگرفت از بین ببرد.


برای تجلیل از استرداد و استقلال افغانستان در مکتب کهنه تقریباً یکماه قبل صبحانه به ساعت ۷ بجه باجهخانۀ عسکری آمده بچه های که قبلاً برای رسم و گذشت معارف انتخاب شده بودند با موزیک قواعد را تمرین مینمودند امّا به واقعیت آنقدر نوای موزیک در فضای مکتب پر کیف و پر خاطره بود که در وجود تمام شاگردان یک حالت هیجانی و خلسهای آمده و کلمه آزادی در تار و پود شان تنیده و حظ میبردند. در مکتب بعضی از شاگردان به شمول خودم و شهزاده داؤود پشتونیار برای انجام مسابقات فوتبال صنف به صنف آمده در عقب الحاقیه مکتب نزدیک به اداره سرمعلمیت سید ناصر خان بازی صورت میگرفت. در ختم زنگ مکتب نواخته شده، بچههای که توان خریدن کشمش آب و آب آلوبالو را داشته به طرف کانیتین رفته و دیگران به طرف مخزن آب کلان که مقابل سرمعلمیت یعقوب خان موقعیتّ داشت توسط دستها آب نوشیده و راهی صنفوف خود که در لین بودند میرفتند.



صحنهء تمثیل شاگردان در نقش پولیس

میرزا محمد پروانه و حق پناه در صحنهء تمثیل میدان بازی قمار

شیر احمد حق پناه و احسان دلسوز



محمد اکبر بهادر، گولکیپر تیم ملی افغانستانِ دهه های ۳۰ و ۴۰


لیسۀ حبیبیه در سپورت، هنر و موسیقی و هم سیاست خیلی شهرت داشت. بهترین بازیکنان در عرصههای مختلف ســپورت و نوازندگان ماهر و آوازخوانان با شــهرت داشــت که قبلاً معرفی گردیدند. مسابقات در کول حبیبیه که نزدیک به ارگ سلطنتی موقعیتّ داشــت که فعلاً لیســۀ امانی و یا نجات تعمیرش ساخته شده است صورت میگرفت، بعداً در کول استقلال میانجامید.
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۰۶    سال هــــــــــژدهم                حمل/ ثور           ۱۴۰۱    هجری  خورشیدی         شانزدهم اپریل   ۲۰۲۲