سفر کوتاهی با والی علی احمد خان
( شخصی که دوبار اعلان امارت نمود) قسمت پانزدهم
رشوه دهی علی احمد خان
رشوه دهی بسا جاه طلبان با وعده های بیشمار میسر ویا نامیسر که مانند گپ
آسان واغواگرانه از دهن خارج شده، در اشکال مختلف مادی وغیر مادی همواره
قدرت جویان ویا افراد آرزومند تحکیم قدرت را همراهی نموده است.
بعد از قتل امیر حبیب الله خان، دادن چنان رشوت به عساکر و صاحبمنصب ها،
مطرح واندکی عملی شد.
نصرالله خان، در پرتو مشورۀ محمد نادرخان در جلال اباد، گفت:" در ماهی دو
روپیه بر مشاهرۀ معینۀ شامل که اصل واضافۀ آن در ماهی چهارده روپیه از هر
واحدی به شمار آید، افزون فرمودم." (۵۳)
امان الله خان در کابل اضافه معاش را به صورت علنی وعده داد وعملی
نمود."ماهی بیست روپیه تنخواه عموم سپاه نظام" (۵۴)
آگاهی سپاه جلال آباد از اضافه شدن بیست روپیه تنخواه در کابل، در پهلوی
سایر فعالیت های شبکۀ امان الله خان، بلوایی را علیه نصرالله خان سبب شد.
ورنه او به زودی دست از تدارک جنک علیه امان الله خان نمی کشید.
امان الله خان در آنوقت خزانۀ کابل را در اختیار داشت. اما علی احمد خان
وعده هایی را که مطرح نمود، عاری از پشتوانه بود.
امیرحبیب الله "خادم . . ."، نیز " به منظور استحکام موقعیت خود، حقوق
افسران را در ارتش سلطنتی افزایش داد، قول داد ۲۰۰ درصد حقوق سربازان
معمولی را بالا ببرد وموافقت کرد که کمک های مالی دولتی رابه اعضای بنگاه
های مذهبی افزایش دهد. او نه تنها قادر به انجام این تعهدات نبود؛ بلکه حتی
توان پرداخت منظم حقوق قبلی را هم نداشت.(۵۵)
علی احمد خان برای دهقانان ومالداران سمت مشرقی که در گذشته نتوانسته بودند
مالیات زمین و مواشی خویش را بپردازند، گفت: قرض هایتان را بخشیدم. برای
عساکر گفت که بیست روپیه معاش میدهم.
معلوم است که قرضداری را بگویند قرضت را نده وعسکری رابگویند، تنخواه ات را
چند برابر اندازۀ کنونی بیشتر می پردازم، هزار بار دنبال چنان وعده دهنده
میرود.
اما توجه داشته باشیم که آنوقت، علی احمد خان، جناب حامد کرزی نبود که
"بوش" دنیا را برای نشاندن اش در ارگ، بسیج نمود و همه تصمیم گرفتند ملیارد
ها دالر را به طرفش سرازیر نمایند.
همان امیردوست محمد خان جد مادری علی احمد خان، وقتی آهنگ دوباره به دست
آوردن پشاور را نمود، به هر سوی روی آورد ( من هنوز مطمین نیستم که چنان
قصدی را داشت. احتمال را بر این می گیرم که سکهـ ها را به عنوان هدف نشانه
گرفت تا از احساسات اسلامی مردم بهره بگیرد. لقب امیر به عنوان جهادگر
اسلامی را از همان روی برگزید). پولهای صرافان هندو را نیز غصب کرد.
اما علی احمد خان که با پول اعاشۀ قوای مشرقی میتوانست تعدادی از عساکر و
خوانین را نان بدهد، برای پیشبرد جنگ، نیاز به منبع بیشترمالی داشت که
احتیاجات او را رفع کند. شیرین سخنی هایش برای هند بریتانیه وانگلیسها، گوش
شنوایی از جانب آنها نیافت. در نتیجه خان وملکی که چشم در راه گرفتن
امتیازمالی عاجل است، عسکری که به دست آوردن معاش بیشتر را آرزو داشت، چه
میکرد.
علی احمد خان زیر قول وقرار خود زد، حتا مالیۀ پیش از وقت مطالبه نمود و
تاجران هندوی جلال آباد را زیر فشار قرار داد که برای او پول بدهند. رفتاری
که امیرحبیب الله "خادم . . ." با خزانۀ برباد رفته و تهی، در کابل در پی
اجرای آن بود.
ادامه دارد