بانو فتانه بکتاش عارفی
۳
درونمایه هندسیزم
سبک انفرادی نقاش
هندسیزم سبک یا روش ابداعی ایست که این جانب فتانه بکتاش عارفی آنرا از سال
1985 به صورت منفردانه ابداع و در قالب آن مجموعه از آثار و تابلو های
نقاشی ام را خلق کرده ام ، از نگاه مفهومی هندسیزم تکنیک دوبعدی نگاره گری
است که ترکیب صوری آن برپایه اصول فنی سبک رایجی ریالیسم و امتزاج آن با
قاعده و قوانین علم هندسه استوار بوده تا موضوع و محتوای مد نظر را با
کاربرد اشکال وابعاد گوناگون هندسی و استعمال ترکیبات اکثر شفاف و درخشان
رنگی به تصویر کشیده تا زیبایی و واقعیت ها را با ظرافت خاص و منفردانه
نمایانده باشد. هندسیزم کلمه ترکیبی ایست که از واژه فارسی (هندسه ) و
پسوند انگلیسی ( ایزم ) آنرا ساخته ام ، که از نگاه لغوی به نقش ها ونگاره
های اطلاق میشود که شالوده آن بر مبنای اشکال و ابعاد هندسی می باشد .
تکنیک :
از لحاظ فنی هندسیزم روش ايست در نقاشی های منفردانه این جانب كه
واقعيت ها را در قالب اشكال مسطع ( دو بعدی) و معجم ( سه بعدی ) هندسى با
مراعات تناسبات حقيقى ریالستیکی ومراعات موقعيت هاى طبعيى در اصول علم
پرسكتيف به خصوص ویژه گی ها و باریکی های ( پرسكتيف خطى) و (پرسكتيف ساحوى)
، با طرز و سهولت خاص بيان ، ترسيم و طراحی مى نمايد که در بعد كلى ، ويژگى
هاى فرمى و محتوايى، چون ، عمق، فاصله، تناسب و موقعيت پديده ها و یا
خصوصيات روانى ، حالات و عواطف انسانی را بدون پرداختن به تفصيلات و ريزه
كارى ها ى آنها درقالب پذيرى هاى اشكال هندسى به صورت حقيقى و رياليستيك
نقش میکند.
در هندسيزم، از يك طرف صورت هاى غير هندسى اصلآ وجود نداشته و هر شكل، هر
سطع و هر بعد به كار گرفته شده نماى كاملا” مستقل شكلى خودشانرا به صورت
طبیعی طوری حفظ نموده كه حتى با انطباق وانقطاع پذيرى نيزغير هندسى نمى
گردند و از جانب دیگر تنها با استفاده از ( يك خط واحد ديد) يا (موقعيت
واحد پرسكتيفى) و بكار برد مواد واحد، تون ها وارزش های رنگى، نماى
ريالستيكى اشيا وپديده ها را در يك تجزيه كاملأ” بکر هندسى بيان داشته تا
به ماهيت و اصالت هندسى بودن شان تأكيد كرده باشد.
با رسیدن به آگاهی های از علم Sacred geometry یا (هندسه مقدس) ، درک روش و
رول عمده این علم و اثر گذاری آن در ماهیت صوری و معنوی پدیده ها و هستی ها
نیز به من اجازه داد تا نقاشی های اخیرم را طوری ارائه دهم که باید ترکیبی
از نمای ماهیتی این دانش را هم درخود داشته باشند .
گرچه ترسیم اشکال و ابعاد هندسی معمولا نیازمند استفاده از لوازم و وسایل
کار چون خط کش و پرکار و غیره است اما برخلاف ، ترسیم و طراحی های اشکال و
سطوح در آثار هندسیزم من صد فیصد با دستان خودم و بدون استفاده از لوازم و
ابزارهای هندسی و یا تجهیزات دیجیتالی، ساخته ، نقش و ایجاد شده اند.
در ابتدا و آغاز کار ، نقاشی های هندسیزم را تنها با استفاده مواد رنگی رنگ
آبی ( آبرنگ ) روی کاغذ یا مقوا ایجاد نموده که در حال حاضر آنها را با
استفاده از مواد رنگی رنگ روغنی و یا آکریلیک روی کنوس (بوم نقاشی) ایجاد
می کنم.
موضوع يا محتواى هندسيزم :
هندسيزم در بعد محتوايى خويش حالات ، اتفاقات و واقعيت هاى ، اجتماعى،
خانواده گى، سياسى ، اقتصادى و فرهنگى زندگى انسانى و جامعه بشری و محیط او
را بازتاب مى دهد. تغيرات و تحولات اوضاع سياسى و اجتماعى سال هاى اخيردر
کشور زادگاه ام افغانستان و تحمیل سد بندى هاى ايديالوژيكى و فكرى بر نمود
هاى فرمى و محتوايى هنر ها، به خصوص هنر تصوير گرى و نگاره گری و ممنوعيت
بر تبارز دادن ظواهر زنان، موجبات و دلایل ديگرى بود كه بروز قالب بندی
تازه یی را تقاضا مینمود. چون منعكس ساختن واقعيت هاى زندگى زن جامعه ی مان
موضوع جدى يى بود كه بايد به آن مى پرداختم لذا فرم بندى هاى چنين موضوع را
در قالب روش هندسیزم آزاد تر يافته و همان بود كه سوژه يا موضوع اصلى اين
سبک خويش را بيشتر بر انعكاس چگونگى زندگى زنان جامعه و جهان مان اختصاص
داده ام.
زندگی زنان پر از چالش های گوناگون در همه جوامع و فرهنگ ها است، اما بیشتر
در جوامعی که آپارتاید جنسیتی زنگ خطر بزرگ و بزرگ تر را برای زنان می
نوازد . رویهمرفته، به عنوان یک زن و یک هنرمند متعهد و روشنگر، سبک
انفرادی هندسیزم خویش را ابزار و وسیله ی موثر و مهمی می دانم که با
استفاده از آن می توانم بسا از مسائل اساسی زندگی زنان را با ارائه ویژه گی
های تجسمی و هنری در تابلو های هنری خویش برجسته کنم.
تاریخچه
استعداد ذاتی و وجود احساس و ذوق وافر زيبا پسندى كه در تصوير نگارى
داشتم ؛از دوران کودکی، مشوق ام بود تا در مورد ماهیت و ساختارهای اساسی
فزیکی اشیاء، هستی ها و انسان ها دیدگاه و نگرش کنجکاوانه ترنیز داشته
باشم، بعد از فراغت از نگارستان هنرى غلام محمد ميمنگى، مطالعه ، تحقيق
وپژوهش در خصوصيات پديده ها و واقعيت ها را بر ساير مشغوليت هاى هنرى و
تحصيلى (دانشجویی ) خويش افزودم. با الهام گيرى از تشريحات ، تحليل ها و
مفاهیم علمی دروس هندسه زمان مكتب ( مدرسه) ، رول عمده اين علم در هنر
رسامى (طراحی ) و نقاشى را نيز درک و تشخیص کرده بودم، با توجه به این
ویژگی های اساسی، سعی کردم تا شعاع تخیلات هنری خویش را از شکل ظاهری و
سطحی اشیاء ، پدیده ها وهستی ها به ماهیت ذاتی درونی و ساختاربنیادین آنها
نیز معطوف بدارم . در نتیجه، متوجه شدم که ساختار اصلی و ماهیتی هر شکل و
عنصر بر روی فرم های هندسی استوار بوده که ازیک نقطه آغاز و به اشکال و
ساختمان های دوبعدی و سه بعدی گسترش می یابند. بنابراین، قبل از تجسیم اشیا
به همان شکل و ظاهر طبیعی شان ، ابتدا هر یک از آنها را به دسته های از
اشکال و فرم های هندسی تقسیم وطبقه بندی کرده طراحی میکردم.
در دومين سال تحصيل در فاكولته هنر هاى دانشگاه كابل ( 1985ميلادى) موافق
با (1363هجرى خورشيدى) ،در یکی از روز ها؛ هنگام انجام كارخانگى ( وظیفه
خانه گی) مضمون گرافيك ، تمايلى مرا واداشت تااز به جای پرداختن به تفصيلات
ريالستيكى ، ساختمان هاى اثرم را همانطور هندسى گذاشته و آن ها را به همان
اساس هندسى شان تكميل نمايم، بعد از تكميل، كار دلچسپى به نظر مى رسيد ،
خوشبختانه فرداى آنروز، ارزيابى تحسين آميز استاد مضمون از آن اثرنيزتشويق
فراوانى را برايم فراهم آورد. دومين اثرم در اين روش ، كه گوشهء از يك
ميدان باسكتبال را با بازیكنان آن نشان مى داد، از جريان يك مسابقه هنرى
راه اندازى شده از جانب دانشگاه كابل جايزه یی را نصيب گرديد كه باعث تشويق
بيشترم شد.
پیامد های ناهنجارجنگ و نابسامانى هاى اجتماعى و سياسى آن در افغانستان در
یک مقطع زمانی سبب دورى من از كار هاى هنرى گرديد، از اينرو در آن حالات تا
مدتى كار و تمركز بيشتر روى روش انفرادى ام را آنطوريكه ضرورت داشت ييگیرى
نتوانستم، در جریان زندگی مهاجرت در پاكستان با وجود درگیر بودن با سختی
های آوارگی،لطف خداوند(ج)،اراده مستحکم وشور بیشترهنر پسندی توانم بخشید تا
با طرح كمپوزيشن هاى منسجم تر، غناى رنگى و استعمال دقيق تر اشكال و فورم
های هندسى دوباره آغاز به كار نموده كه ( انتظار 13 12 X انچ — رنگ آبى —
1995م) اولين محصول اين پيگیرى در خارج از افغانستان است ، ( زن آواره 17
12 X انچ — رنگ آبى- 1995م ) دومين اثر رنگى ايست كه در آنجا كار نموده ام
.
در قالب اين روش تا حال در حدود 30 عدد تابلو را با بكار گيرى مستقلانه
مواد هنری چون رنگ آبى ، رنگ روغنى و اكريليك تهيه ديده و هم اكنون شمارى
ديگرى را روى دست دارم كه تصوير روى جلد کتاب هنر نقاشی وسیر تاریخی آن در
افغانستان ( تضاد- 18 24 X انچ- رنگ روغنى — 1998م) یکی از تابلوهای
هندسیزم من است که نا هم گونى هاى تحميل شده فضاى بيرونى به خصوص سختی های
مهاجرت و آواره گی را بر شخصيت زن تر سيم مى نمايد
نيمه اول سال 1997 ميلادى ايامى بود كه بأيست بالاى نام گذارى اين روش خويش
كار مى كردم ، از اينرو در صدد رو آوردن به فرهنگ ها و لغتنامه ها شدم ،
ابتداء آنرا جيومتريزم (Geomtrism) نام گذاشتم اما بعدأ به منظور انتخاب
نام مناسب تر دوباره به فرهنگ فارسى دری رجوع كرده و استعمال كلمه تركيبى
(هندسيزم ) را مناسب تر يافتم.
روش ابداعی هندسیزم علاوه براینکه جوایزی را از منابع با اعتبار هنری ،
فرهنگی و دولتی وقت افغانستان بدست آورده ، به عنوان یک ابتکار هنری از
جانب مجله معتبر بین المللی (The Artist magazine) نیز رسماً برگزیده شده و
حق ابتکار یا کاپی رایت آن با تذکر ( سال ایجاد 1985) به نام این جانب
فتانه بكتاش عارفى در کتابخانه ملی کانگرس کشورآمریکا نیز ثبت میباشد.
تفاوت هندسيزم با دیگر روش ها:
از ابتدا و آغاز هنر آفرینی با روش هنرسیزم و تا حال نیز ، در بعضی
مواقع ، بعضا نظرياتى برايم حالى گردیده و می گردند كه گویا نوآوری یی در
کار نبوده و کار های من دنباله رو سطحی نگرانه همان سبک “كوبيزم ” است ، که
در اینجا ضرورت مبرم میدانم تا ابراز نمایم که رسیدن به شناخت مفاهیم و
ماهیت هندسی پدیده ها و موفقیت عملی بر نحوه چگونگی استفاده آنها در نقاشی
ها زمانی برایم دست داد که تا آندم ابتدایی ترین اطلاعات و دانش در مورد
هنرهای مدرن، تکنیک ها و منابع آنها به خصوص در زمینه سبک کوبیزم نداشته و
رخنه کردن اندیشه این ابتکار وتفکر و تجربه بر شکل دهی ساختار شکلی و
مفهومی هندسیزم نتیجه طراوش تجدد نگری ذهنی، خصوصی و انفرادی خودم در مقطع
زمانی یی بوده که خصوصيات سبك پیچيده ى چون كوبيزم برایم نا شناخته و نا
آشنا بود؛ چگونه مى توانست دنبال رو سبكى باشم كه در آن زمان از یکسو در
مورد اش هیچ نمی دانستم و از سوی دیگر زمینه های دسترسی به مواد تحقیقاتی
در حوزه ها و ساحات هنری به خصوص هنر های مدرن ، آنهم در جامعه یی که نسبت
لشکر کشی اتحاد شوروی سابق زیر قیودات وانزوای شدید سیاسی اقتصادی و فرهنگی
قرار داشته، دسترسی به مواد علمی و آموزشی مدرن نایاب و ناممکن و تدریس و
آموزش معیاری و اکادمیک تکنیک ها و سبک های مدرن هم دراکثر حلقات و
آموزشکاه های هنری کشور نامروج وحتی ناشناخته بودند.
مبرهن است که انسانها از قرن های متمادی بدینسو متجدد و نو گرا بوده که از
سده ها پیش از یک طرف شناخت های از اشکال و ابعاد هندسی داشته اند و از
جانب دیگر به مفاهیم انتزاعی گونه ی ازاشکال و پدیده ها نیز رسیده بودند که
زمان ها قبل از پیکاسو ، نماد های مختلف از بکارگیری نمود های هندسی را در
هنر مسحیت و هنر اسلامی ، واستعمال نمود های انتزاعی و نیمه انتزاعی اشکال
را حتی در هنر های قبل التاریخ و هنر های افریقایی هم میتوان دید وسراغ کرد
که هرگاه بنابر این دلایل استفاده هرچه مفاهیم هندسی و انتزاعی اشیا را در
هنر های مابعد از آن دوره ها ممنوع و مردود بشماریم پس باید به بسیار سادگی
انگشت رد ، نفی و طرد کردن را اولتر بر هنر پیکاسو گذاشته و او را هم باید
هنرمندی خواند که تفلید و پیروی هنرمندان دوره ها ی ماقبل و خطه های دیگر
را نموده است . در نهایت باید وضاخت دهم که گرچه از اشكال و صورت هاى هندسى
گونه، هم در كوبيزم و هم در بعضى روش هاى متقدم و یا مدرن ديگر نيز استفاده
هاى شده است اما مشخصاً باید خاطر نشان نمایم که به خصوص کوبیزم هنریست که
تاکید بیشتر بر اشکال انتزاعی و تجریدی اشیا داشته تا بر نماد های مستقل
هندسی شان، از اینرو در هنر پیکاسو نمایان ساختن اشکال کاملاً مستقل هندسی
ضروری دانسته نشده ، و نه تنها حد اکثر از اشکال و ساختمان ها غیرهندسی اند
بلکه حتی برخلاف نام این سبک ، فرم های مستقل هندسی به خصوص صورت های مستقل
مکعبی یا (Cubic) نیز اصلاً در آن دیده نشده و نام گذاری این سبک هم بیشتر
بر نمای ذهنی از چند بعدی بودن اشیا وپدیده هااستوار است تا صورت های عینی
مکعبی . از طرف دیگر ، کوبیزم از يك جانب با استفاده (از چند خط و زاویه
ديد) يا (چند موقعيت پرسكتيفى)، اشيا وپديده هارا همزمان درموقعيت هاى
مختلف پرسكتيفى نشان داده تا نتيجتا” به عمق سه بعدى اشيا و پديده ها توجه
كرده باشد، و از جناح ديگر از نکته نظر استعمال مواد و مسایل هنری تنها رنگ
به حيث يگانه عنصر ایجادگری بكار نرفته بلكه از مواد مختلف به شيوه ( Mix
media) یا مخلوط مواد ؛ جوهر و خمیره های گوناگون آفرینشگری نيز استفاده
هاى شده است.
و دریک بررسی دیگر، هم در کوبیزم وهم در ساير روش های هندسی گونه، به کار
گیری کاملا مستقلانه و خالصانه ساختمان های هندسی هیچ گاه مطرح نبوده که در
مجموع درهمه این سبك ها و روش ها و به ویژه در كوبيزم معمولآ استعمال
انتزاعى گونه يا شکل ابستركت غیر فیگوراتیف گونه داشته اند در حاليكه
هندسيزم با تاكيد تمام روى اصالت هاى حقيقى و طبيعى، اشيا و ساختمان ها
يگانه روش متقدمى اثبات مى گردد كه صورت هاى نمايشى هندسى و فیگوراتیف يك
رويداد يك پديده و يك اتفاق واقعى را منفردانه ريالستيك و واقع گرایانه
بازتاب مى دهد.
در شرایط حاضر به خصوص درسالهای پسین (ما بعد 1985) هنرمندان یا از دست
اندرکاران هنر های بصری و گرافیکی متعددی ظهور نموده اند که ایشان هم با
استفاده از اشکال هندسی آثاری ایجاد نموده که شاید شماری از آنها نیز
خودشانرا ابداع کننده سبک جدید هندسی شان بدانند که دراین ارتباط هم باید
اظهار نمایم که اگر ماهیت فرمی ومحتوایی هنر آنها از سبک های متقدم دیگر و
به ویژه از آنچه که ماهیت روش هندسیزم من را میسازد تفاوت کلی داشته باشد،
چنین نوآوری را برای ایشان شاد باش گفته ، وهرگاه آثار شان با ماهیت فرمی و
محتوایی دیگر سبک های منشابه و یا سبک ابداعی هندسیزم من همخوانی وتطابق
مطلق داشته باشد در آن صورت گزینه های مانند مراجعه به داوری قانونی ارگان
چون کاپی رایت نیز وجود دارد.
ادامه دارد
|