۲.
اوضاع در هند برتانوی و در ولایت مرزی شمالغرب (صوبه سرحد) در آغاز سال
۱۹۴۴.
دومین حکومت
کانگرسی
در پایان
جنگ دوم جهانی جنبش استقلال طلبی در هند نیز نیرومند شد. در شرایط نو بمیان
آمده گروههای منطقوی که علاوه بر منافع سراسری ملی بیانگر وظایف محلی شان
نیز بودند، نقش بیشتری بازی میکردند. یکی از مراکز مبارزهء آزادیبخش ملی در
ولایت مرزی شمالغرب (صوبه سرحد) بود.
م.
ک. گاندی بتاریخ ۴ می سال ۱۹۴۴ بدلیل بیماری از زندان آزاد شد. در ماه
سپتامبر ۱۹۴۴ نایب السلطنهء نو هند لارد اویویل که جانشین لینلیتو در سال
۱۹۴۴ شده بود، با میانجیگری رییس فدراسیون لیبرال ت. ساپر ملاقات م.ک.
گاندی و . م.ع. جناح را سازماندهی کرد. جناح در این ملاقات به ایجاد دولت
اسلامی پاکستان پافشاری کرد. قطعنامه نشست لاهور ایجاد دو دولت مستقل
اسلامی را مرام اصلی مسلم لیگ اعلام کرده و این خواستش را در برنامه و
اساسنامه حزب مشخص ساخت. در سال ۱۹۴۴ هنگام گفتگو با گاندی م.ع. جناح واژهء
پاکستان را توضیح داده، خاطر نشان کرد که قطعنامه مصوب در لاهور ایجاد یک
دولت اسلامی را پذیرفته که در واقع از دوقسمت تشکیل میگردد.۵۸
یکی
از رهبران نامدار کانگرس ج. راجا گوپال چاری طرح همکاری کانگرس و لیگ را در
راستای پاکستان پیشکش نمود. مهاتما گاندی این پیشنهاد را به م. ع. جناح
داد. این پیشنهادات عبارت بودند از: ۱) مسلم لیگ از داعیهء استقلال
پشتیبانی کرده و با کانگرس ملی در ایجاد حکومت موقت در مرحلهء گذار همکاری
میکند. ۲) در پایان جنگ در میان همهء مردم در جاهایی که مسلمان اکثریت اند،
نظر پرسی همگانی پیرامون دولت مستقل براه انداخته میشود. ۳) در صورت جدایی
توافقاتی پیرامون دفاع، وسایل مخابراتی وغیره مسایل مهم صورت خواهند گرفت.
۴) این شرایط زمانی حتمی اند که انگلستان همهء مسوولیتهای مربوط به
حکومتداری و ادارهء هند را بدرستی انتقال دهد.۵۹
مگر
این مذاکرات به کامیابی نیانجامیدند. م.ع. جناح برسمیت شناختن بیقید و شرط
پاکستان را سوا از موقف استعماری هندوستان خواسته و از برسمیت شناختن
کانگرس بحیث سازمان اجتماعی خودداری میکرد. البته گاندی نمیتوانست مسلم لیگ
را بحیث نمایندهء یگانه و مستقل مسلمانان برسمیت شناسد.۶۰
زمستان سال ۱۹۴۴ دبیرکل (سکرتر جنرال) مسلم لیگ لیاقت علیخان و یکی از
رهبران کانگرس ملی هند ب. دیسای دربارهء تکمیل اصول حکومت موقت موافقت
کردند که برشالودهء آن هریک ۴۰٪ کرسیها را بدست میآوردند، ۲۰ درصد کرسیها
به اقلیتها (سیکها، مسیحیان و نجسها) داده میشد. مطابق این توافق موضوع
تقسیم هند به زمان پس از حل موقف هند واگذار میشد.۶۰
در این میان اوضاع در هند
آنزمان بغرنج شده و بحرانی ترمیشد. جنگ بپایانش نزدیک شده، سفارشات جنگی
کاهش یافته، بیکاری بیشتر شده و محافل کاری نمیخواستند وابسته به انگلستان
باشند.
باید خاطر نشان گردد که
موضع لندن پیرامون حل مساله هند در پایان جنگ در سالهای ۱۹۳۰-۱۹۴۰ نیز شکل
گرفته بود. در آنزمان پروفیسور دانشگاه آکسفورد ر. کوپلاند به هند گسیل شد.
وظیفهء او بررسی اوضاع نیمقاره و آماده نمودن سپارشاتش برای حفظ نفوذ
بریتانیا در آنجا بود. برشالودهء یافته های وی هندوستان بدون بریتانیا با
«زوال» کلی مواجه شده و این امر باعث جنگهای نوی خواهد شد. تجزیه هند
برشالودهء مذهبی یکی از گزینه های مخربی بود که با
"استقلال"
زیر نظر
بریتانیا به خانات کوچک و مناطق قبایلی توصیه میگردید. بی تصمیمی لندن را
کوپلاند هراس آن از برخوردهای خونین توجیه میکرد. همزمان او تاکید میکرد که
اگر انگلیسها رسالت «متمدنانه» شان در هند را انجام ندهند، اینکشور همانند
بالکان در اروپا یعنی به مرکز بی ثباتی، تفتین و شالودهء جنگ آیندهء جهانی
تبدیل خواهد شد.۶۱
البته پیشنهاد کاپلاند مبنی
بر تقسیم هند باعث انتقادهایی نیز شد. عبدالفغار خان و هوادارانش در ولایت
صوبه سرحد از این پیشنهاد دفاع میکردند، مگر رهبری کانگرس بیشتر توجهش را
به سازمانش در این استان مسلمان نشین مبذول میداشت.
در آغاز سال ۱۹۴۴ باوجود
اختناقِ
زمامداران برضد کانگرسیها در ولایت صوبه سرحد اوضاع بسود حکومت به رهبری
اورنگزیب خان نبود. بغرنجترین چالش ناشی از جنگ برای اداره ولایت کمبود
خوراک، پوشاک و مایحتاج دیگر بود.۶۲ بهای این کالاها خیلی بالا بودند. غله
به ولایت صوبه سرحد از پنجاب میرسید. سیاستِ
مرتبط با کانگرس در برخورد منفی با باشندگان هندوتبار بازتاب مییافت، در
حالیکه بازرگانی بصورت عموم در دست هندوان بود. مهمتر ازهمه، حکومت
نمیتوانست جلو اختلاس گسترده در عرصهء تامینات کالاها را بگیرد. کارمندان
حکومتی در رده های گوناگون مواد و خوراک را بگونه احتکاری چپاول میکردند.
وجوه تخصیصی به عرصه آموزش و پرورش، صحت عامه وغیره خیلی ناچیز بودند.۶۳
رسانه های مرکزی و مطبوعات محلی از حکومت انتقاد میکردند. بتاریخ ۶ جنوری
سال ۱۹۴۴ یکی از رهبران پیشین کانگرس خان عبدالقیوم خان به مطبوعات اعلام
کرد: «مردم صوبه سرحد که از حکومت کنونی خسته شده اند، بحق آنرا چپاولگر
میپندارند.» شعبهء لیگ تحت رهبری اورنگزیب خان و حکومت ایتلافی زیر اداره
اش بصورت آشکارا نمیتوانستند، دشواریهای موجود را حل کنند و این مساله هم
به اعضای مجلس قانونگذاری و همچنان برای گورنر هویدا شد.۶۴
در شاخهء
مسلم لیگ در سال ۱۹۴۴ انشعاب روی داده و بحران و رویارویی در میان رهبری آن
حاد شد. همچنان ایتلاف حکومتی شکننده گردید. خویش خوری، قوم پرستی و اختلاس
بیروکراسی را بدتر میساختند. خبر مطبوعاتی منشی شعبهء مسلم لیگ منصور محمد
اصلان که طی آن انحلال کمیته های منتخب لیگ توسط اورنگزیب خان و تعویض آنها
با اشخاص شایسته اعلام شده بود، همانند صاعقه طنین افگند.۶۵
در امر انحلال حکومت ادامهء
مشی لیگ در راستای تشکیل پاکستان نیز موثر بود، مگر این استراتیژی در صوبه
سرحد هنوز پیش از وقت بود. بیشترینه باشندگانِ
از نگاه سیاسی فعال در آنجا کانگرس را حمایت میکردند.
حتی
در ماه فبروری شاخهء کانگرس ملی هند در صوبه سرحد م. ک. گاندی را برای کسب
اجازهء ایجاد حکومت در ولایت صوبه سرحد فرستاد.۶۶ مگر گاندی از دادن سپارش
خودداری کرده، اعلام کرد که وی برضد اعادهء حکومت کانگرسیها زیر رهبری
گورنر است.۶۷
در
این میان بحران در صوبه سرحد ژرفتر شد و تاحدی رسید که وزیر مالیه طرح
بودجهء ۱۹۴۴-۱۹۴۶ را به مجلس قانونگذاری پیشکش نکرد که این امر باعث
نارضایتی جدی نمایندگان و گورنر شد. کانینگهم در آغاز حکومتش احساس میکرد
که از عهدهء کارش برآمده نخواهد توانست، مگر در آنزمان او مجبور بود دستور
نایب السلطنه را عملی سازد. اکنون مگر اوضاع دگرگون شده بودند و گورنر
آشکارا شکست حکومت اورنگزیب خان را میپذیرفت. بتاریخ ۱۲ مارچ ۱۹۴۴ در مجلس
قانونگذاری موضوع رای عدم اعتماد به حکومت مطرح شد.۶۸ در نتیجه ۲۴ رای
مخالف (حکومت) و ۱۸ رای موافق بودند.۶۹ حکومت استعفا داد. پس از رایگیری
گورنر ج. کانینگهم به خان صاحب سپارش کرد که حکومت نو را تشکیل دهد. خان
صاحب از وی فرصت ارزیابی اوضاع را خواست.۷۰ او باید با عبدالغفار خان در
زندان هریپور ملاقات کرده و درینباره نظرش را میدانست.۷۱ با دریافت توافق
برادرش خان صاحب نیز به این امر موافقت کرد.
همچنان رسما اعلام شد که دو عضو حکومت پیشین خان صاحب لالا بنجو رام گاندی
و خان محمد عباس خان در حکومت نو شامل بوده و حکومت بتاریخ ۱۶ مارچ بکارش
آغاز خواهد کرد. ۷۲ باینترتیب حکومت برهبری اورنگ زیب خان در ماه مارچ سقوط
کرده وجایش را به حکومت کانگرس زیر رهبری خان صاحب داد.۷۳
این
خبر در سراسر هند همانند صاعقه طنین افگند. پس از دو روز از مراسم تحلیف
حکومت کانگرسی ۲۲ تن از زندانیان سیاسی، بشمول خان عبدالفغار خان و چهار
عضو مجلس قانونگذاری صوبه سرحد از حبس آزاد شدند.۷۴ سازمان کانگرس در صوبه
سرحد با شور و هیجان گسترده به تشکیل حکومت دوم زیر رهبری خان صاحب آغاز
کرد. در اعلامیهء مورخ ۱۷ مارچ وی آمده بود: «به استانهای دیگر نیز فرصت
دهید تا از نمونهء ما پیروی کنند».۷۵
عبدالفغار خان پس از آزادی
اش اعلام کرد که او با برنامه های کاری اش عجله ندارد و پیش از همه میخواهد
اوضاع موجودهء هند و ولایت صوبه سرحد را بررسی کند. مساله بسیج نیروها و
آمادگی برای انتخابات قریب الوقوع مهمترین وظیفهء فراکسیون پارلمانی
کانگرسیها و خدایی خدمتگاران بود.
پیرامون شعبهء ولایتی مسلم
لیگ، باید گفت که در آنشرایطی که باعث ناکامی حکومت اورنگزیب خان شد، لیگ
باید کارهای بیشماری را انجام میداد، تا موفقانه در این انتخابات سهیم شود.
نمایندگان لیگ در مجلس قانونگذاری ولایتی باید اپوزیسیون میشدند، که رهبری
شانرا کانگرسی پیشین عبدالقیوم خان بعهده داشت.
حکومت دوم خان صاحب با
نخستین چالشی که روبرو شد، تامین مردم با مواد ضرورت اولیه بود.
بتاریخ ۲۶ مارچ سال ۱۹۴۴ خان صاحب اعلام کرد که همه کوششهایش را میکند تا
برای مردم خوراک و پوشاک تهیه نموده و همهء موانع موجود در راستای حل این
دشواریها را رفع کند. صدراعظم (ولایتی) در پاسخ به ژورنالیستی که پرسیده
بود، تا چه زمانی حکومت را رهبری خواهد کرد، گفت: «تا زمانیکه مجلس
قانونگذاری اورا پشتیبانی کند.»۷۶
این واقعیت
که بتاریخ ۱۲ اپریل در نشست حکومت نو که تقریبا ۱۲ ساعت از ۸ پگاه تا ۸
بیگاه دوام کرده و خان صاحب شخصا به حدود ۴۰۰ شکایت مردم رسیدگی کرد، گواه
شدت کار حکومت جدید بود.۷۷
بتاریخ ۳ اپریل عبدالغفار خان با پسرش به بمبی آمده و با م.ک. گاندی گفتگو
کرد. او بروز ۱۴ اپریل طی مصاحبه یی نظر شخصی اش را پیرامون تلاشهای ب.
دیسای بیان داشت. وی خاطر نشان کرد که پندارهایش با نظریات خان صاحب همانند
است، مگر او با تفاوت از نخست وزیر ولایت صوبه سرحد به پارلمانتاریزم باور
نداشته، ولی از حوصله فراخ برخوردار بوده و مخالف آن نیست تا کانگرسیها را
تا آنزمانیکه میتوانند بمردم خدمت کنند در راس حکومت ببیند. ۷۸
بتاریخ ۲۱ اپریل ۱۹۴۴ نشست شعبهء ولایتی کانگرس در صوبه سرحد گشایش یافت.
این نخستین مجلس علنی کانگرس پس از جنبش «ازهندوستان خارج شوید!» بود.۷۹
درمیان نمایندگان و دعوت شدگان که شمارشان بسیار بود، در حدود صد تن
نماینده از منطقهء قبایل افریدی، مومند و شنواری اشتراک داشتند.۸۰ در این
اجلاس بنمایندگی از رهبری کانگرس ملی هند بهولبهای دیسای، رهبر کشمیری شیخ
عبدالله و داکتر سید محمود اشتراک داشتند.۸۱ در این نشست نمایندگان دیگر
جنبشهای ملی کشمیر و بلوچستان نیز شرکت نموده بودند. رییس اجلاس سید محمود
بود.
رییس
کمیته ولایتی کانگرس خان علی گل خان در این مجلس در بیانیه اش اعلام کرد که
ادارهء انگلیس در موسسات ماموران خود را نصب کرده و تلاش میکند که نشان دهد
که مردم صوبه سرحد از مسلم لیگ پشتیبانی میکنند. خان علی گل خان تاکید کرد
که اینها همه در زیر شعارهای مبارزه بخاطر پاکستان صورت میگیرد، مگر در عمل
ماموران فقط منافع انگلیس را دفاع میکنند. او با شعار «پاکستان» مسلم لیگ
موافقتش را ابراز داشت، مگر اعلام کرد که برای وی این شعار آزادی و رهایی
از تسلط بیگانه است که اشتراک کنندگان اجلاس زندگی شان را وقف آن کرده
اند.۸۲
همچنان عبدالفغار خان نمایندگان قبایل را پزیرفت. او در جریان صحبت با آنها
خاطر نشان کرد که تحکیم روابط دوستانه و صمیمی با قبایل یگانه راه درست
میباشد.۸۳
در میان
بیانیه دهندگان اجلاس ب. دیسای و عبدالغفار خان نیز بودند. رهبر خدایی
خدمتگاران در بیانیه اش خاطر نشان ساخت که برای رسیدن به هدف قربانی را
همانند «سرخ جامگان» باید پذیرفت. وی تایید کرد که از قانون ۱۹۴۳ ادارهء
هند و انتخابات مجلس قانونگذاری راضی نیست. عبدالغفار خان گفت که حزب
پارلمانی باید خدمتگذار مردم باشد، مگر تاکید کرد که این راه وی نیست. او
کاملا حکومت خان صاحب را پشتیبانی نمود، ولی خاطر نشان ساخت که شخص وی
انقلابی بوده و هوادار پارلمانتاریزم نمیباشد.
ب.
دیسای در بیانیه اش خواستار ایجاد «حکومت ملی هند» شده و از فعالیت م. ک.
گاندی و عبدالفغار خان حمایت کرد. دربارهء حکومت نو ب. دیسای گفت که اگر
این حکومت تشکیل شود، باید بریتانیا بپذیرد که این حکومت و یا نمایندگان آن
در همه ارگانهای جهانی، کنفرانسها و سازمانها با حقوق مساوی با دیگران
عضویت داشته و بحیث نمایندهء هند کاملا مستقل و مطابق با این (اصول) عمل
کند.۸۴
بدون شک این اجلاس ارزش
بسیاری برای بسیج نیروی کانگرسیها داشته و نشان داد که باوجود اختناق و یا
ببرکت آن مواضع خدایی خدمتگاران و شاخهء کانگرس ملی هند در صوبه سرحد
مستحکم شده است.
برای بررسی اختلاسها در
صوبه سرحد ادارهء استعماری مامورش او. گریس را در راس کمیته تحقیق گسیل
نمود. این واقعیت گواه آن است که حکومت و شعبه ولایتی مسلم لیگ تا آن حد
خود را بدنام کرده بودند که حتی باور حکومت مرکزی را نیز از دست داده بود.
رهبری لیگ سراسری مسلمانان هند مجبور شد که به اقدامات جدی برای اعادهء نظم
در سازمان ولایتی اش متوسل شود. برای بازسازی شاخهء ولایتی مسلم لیگ در
ولایت صوبه سرحد یکی از کارمندان مرکزی آن قاضی محمد عیسی فرستاده شد.
حکومت خان صاحب برای تنظیم اولیه امور در راستای تهیهء مایحتاج مردم فرصت
کم داشت. روزنامهء «هندو» که در مدراس نشر میشد نوشته بود که اگر بهبود
سریع وضعیت مردم رخ ندهد، پس حکومت نو نیز اعتبارش را از دست میدهد. خان
صاحب مجبور بود شخصا به محلات ولایت رفته و نظم را اعاده کند.۸۴
در ماه می
سال ۱۹۴۵ وضعیت جهانی بشکل ریشه یی دگرگون شد. آلمان نازی تسلیم بیقید وشرط
را امضا نموده و آشکارا شد که شکست جاپان بزودی جامه عمل میپوشد. نگهداری
اعضای کمیته کاری کانگرس ملی هند توسط بریتانیاییها در زندان دیگر منطقی
نمی نمود. برعلاوه در منطقه نفوذ ایالات متحده افرایش مییافت. اوضاع هند
گواه خیزش دوبارهء جنبش آزادیخواهی ملی بود. حکومت بریتانیا که از این
ناحیه نگران بود، نایب السلطنه هند لارد اویویل را به لندن برای مشوره
خواست. او در ماه می بهند برگشته و اعلام کرد که میخواهد در جنب نایب
السطنه گی شورای مشورتی متشکل از رهبران احزاب سیاسی را بسازد. م.ک.گاندی
به این پیشنهاد بدبین بوده، شخصا در گفتگوها اشتراک نکرده و همچنان آنها را
مزاحمت نیز نکرد.۸۵
در ماه جون
سال ۱۹۴۴ پروژهء قانون اساسی نایب السلطنه بنام «پلان اویویل» نشر شد که در
آن به اعطای حیثیت دومینیون به هند، دادن حق به هندوان (شهروندان هند،
مترجم) جهت تهیه قانون اساسی خویش، دادن همهء پستهای بلند در شورای عالی
اجراییوی به هندوان بجز از پست نایب السلطنه، برسمیت شناختن حق روابط خارجی
و دادن حق برابر به هندوان مربوط به کاستها و مسلمانان در شورای اجراییوی،
اذعان شده بود. کانگرس بصورت عموم «پلان اویویل» را پذیرفت، گرچه با
فورمولبندی «هندوان مربوط به کاستها» موافق نبود چون مانع اشتراک نجسها در
این پروسه میشد. ۸۶
لیگ سراسری
مسلمانان هند با شامل شدن کانگرسیهای مسلمان در این شورا مخالف بود. در
چنین شرایطی نایب السلطنه لزوم تدویر کنفرانس نیروهای اساسی سیاسی را در
سیمله درک نمود.۸۷
بیشترینه احزاب سیاسی باستثنای کمونیستها با این پیشنهاد واکنش مثبت نشان
دادند. ج. لعل نهرو که تازه از زندان آزاد شده بود از حل سیاسی مساله آینده
هند برشالودهء استقلال کامل هند و شمولیت کامل الحقوق آنکشور به عضویت
جامعه جهانی گفت. ۸۸
بتاریخ ۲۴
جون همانسال ملاقات مقدماتی مهاتما گاندی، عبدالاکلام آزاد و م.ع. جناح با
نایب السلطنه اویویل صورت گرفت. م.ع. جناح با دعوت کانگرسیهای مسلمان مخالف
بود. پیشتر بتاریخ ۱۱ جون نایب السلطنه گفته بود که تمام رهبران کانگرس ملی
هند و کمیته کاری آن تا ۱۴ جولای از زندان رها میشوند.۸۹ تا ۱۴ جولای در
کار کنفرانس وقفه اعلام شد. بروز ۱۴ جولای اویویل از طریق رادیو بیانیه یی
داده و رهبران احزاب هند را به شورای نو اجراییوی که در آن حکومت دیگر حق
ویتو را نخواهد داشت، دعوت کرد.
کمیته اجراییوی کانگرس به گاندی و عبدالکلام آزاد تمام صلاحیتهای مربوط به
گفتگوها با نایب السلطنه را در سیمله داد.۹۰ اساسیترین خواسته های کانگرس
ملی هند عبارت بودند از:
ادارهء امور داخلی باید از
حکومت موقت اطاعت کند.
-
- به حکومت باید حق کنترول
بالای نیروهای مسلح داده شود.
- حکومت باید حق کنترول
سیاست خارجی را داشته باشد.
- حکومت هند مخالف استفادهء
ذخایر کشور در راستای زیان مردمان آسیا است.
- حق کنترول شاهزاده نشینها
(مهاراجه ها و نوابها).
مگر هیچ یک از این خواسته
ها ازسوی اویویل پذیرفته نشدند.
اختلاف نظر پیرامون تکمیل نمودن حکومت نیز آشکار شد. کانگرسیها خواستار
نماینگی برابر کانگرس ملی هند و مسلم لیگ بودند، در حالیکه نایب السلطنه
خواستار نمایندگی برابر هندوان و مسلمانان بود، یعنی نه بر شالودهء سیاسی
بلکه بر اصل کمونالیستی. برعلاوه جدال میان کانگرس و لیگ نیز آشکار شد.
کانگرس ملی هند میخواست حد اقل یک کرسی ویژهء مسلمانان به آن حزب تعلق
گیرد، مگر لیگ تاکید میکرد که مخالف این کار است، چون این حزب یگانه
نمایندهء مسلمانان هند است. اویویل از حل اینگونهء مساله فاصله گرفته و
اعلام کرد که موقف لیگ نادرست است و باید لیگ و کانگرس یکجا این مشکل را حل
کنند. در نتیجه در فهرست کانگرس ملی هند دو هندو، یک مسلمان، یک فارس و یک
سیک شامل شد. مگر بدلیل اختلافات گفتگوهای سیمله ناکام شدند که در این امر
کانگرس و لیگ یکدیگر را مقصر میدانستند، مگر ادارهء استعماری احزاب سیاسی
اشتراک کننده در کنفرانس را مسوول شکست مذاکرات میدانست.۹۱
در خود
انگلستان نیز اوضاع تغییر کرد. در نتیجهء انتخابات پارلمانی ۱۹۴۴ حزب کارگر
(لیبوریست) پیروز شده و ک. ایتلی نخست وزیر نو شد.
در ماه سپتامبر ۱۹۴۵ جاپان
تسلیم بیقید و شرط را امضا کرده، جنگ متوقف شده و هیچ دلیلی برای اجرا نه
نمودن تعهدات انگلستان باقی نماند. نایب السلطنه اویویل با حکومت ک. ایتلی
به مشوره پرداخته و در لندن و دهلی بتاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۴۴ اعلامیه نخست
حکومت ایتلی پیرامون سیاست هند نشر شد که در آن آمده بود، لیبوریستها
اقداماتی را در راستای انجام پیشنهادات سال ۱۹۴۲ انجام میدهند. همچنان
دراین اعلامیه تدویر انتخابات برای مجالس قانونگذاری ولایتی در زمستان
سالهای ۱۹۴۴-۱۹۴۵ اعلام شده بود.
اثرات منفی شکست کنفرانس سیمله در اوضاع ولایت صوبه سرحد بازتاب یافتند.
هواداران لیگ همانند استانهای دیگر با راه اندازی تظاهرات از موضع م. ع.
جناح در کنفرانس دفاع میکردند. در پیشاور نیز میتنگی دایر شد که در قطعنامه
آن از رهبری لیگ در راس م. ع. جناح در کنفرانس و فیصلهء مربوط به «پلان
اویویل» پشتیبانی میشد.۹۲
باید تاکید
کرد که واقعا بقدرت رسیدن کانگرسیها در صوبه سرحد چنان برای رهبری کانگرس
ملی هند غیر منتظره بود که زمانیکه از رییس آن مولانا عبدالکلام آزاد برای
بازدید از این ولایت دعوت شد، نامبرده گفت که نمیتواند برنامهء سفرش به این
استان را در شرایط بغرنج کنونی آماده سازد.۹۳ ولی رهبری کانگرس باید اوضاع
را در این ولایت که تمام باشندگان آن مسلمان بودند، بررسی میکرد. بتاریخ ۲۴
اگست سال ۱۹۴۴ ج.ل. نهرو برای بازدید سه روزه به ولایت صوبه سرحد آمد. در
سفر این ولایت او را عبدالغفار خان، خان صاحب وغیره شخصیتهای رسمی بدرقه
میکردند. ج. ل. نهرو همچنان با گورنر صوبه سرحد کانینگهیم نیز دیدار کرد.
در
این میان مبارزهء شدید حزبی آغاز شد. کارمندان شاخهء ولایتی مسلم لیگ به
تهاجم پرداختند. بتاریخ ۲۸ اگست سال ۱۹۴۴ در جریان میتنگی در پیشاور
عبدالقیوم خان که پیش از این شعبهء کانگرس را ترک گفته و به لیگ پیوسته
بود، اعضای خدایی خدمتگاران را تحریک کرد تا کانگرس را ترک گفته و به لیگ
سراسری مسلمانان هند بپیوندند.۹۴ بروز ۲ سپتامبر در میتینگ دیگری در مرکز
ولایتی عبدالقیوم خان دلیل ترک کانگرس و پیوستنش به لیگ را چنین توضیح داد
که کانگرس برای مسالهء مسلمانان راه حلی ندارد، در حالیکه لیگ این گزینه را
بشکل پاکستان دارا است.۹۵ در روز بعدی در میتنگ دیگری در پیشاور او از
گفتهء ج.ل. نهرو که گفته بود، «درقرن بم هستوی پاکستان نمیتواند وجود داشته
باشد.» انتقادش را بیان داشت.۹۶
اینهمه
انتقادها هنوز در صوبه سرحد کارا نبود. حکومت پیشین اورنگزیب خان چنان خودش
را بدنام کرده بود که هواداران مسلم لیگ نسبت به کانگرس بسیار کاهش یافته
بود. مگر ازآنجایی که عبدالقیوم خان رسما هنوز بحیث حیث عضو کانگرس شناخته
میشد، باید این حزب دست به اقدامات میزد. بروز ۸ سپتامبر ۱۹۴۴ خان
عبدالقیوم خان بخاطر پیوستن به مسلم لیگ که سازمان اجتماعاتی مذهبی بود، با
اتهام خیانت به حزب از کانگرس اخراج شد.۹۷
همچنان فیصله شد که در
جریان پنج سال از عضویت دوبارهء وی به کانگرس خودداری شود.
چندروز پس م.ع. جناح به
کویته رسید. همچنان عبدالقیوم خان به ملاقاتش نخستین بار پس از اخراج از
کانگرس شتافت. عبدالقیوم خان که عضو شاخه ولایتی مسلم لیگ بود، به رهبر
عملی سازمان ولایتی مسلم لیگ در صوبه سرحد تبدیل شد.
بروز ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۴ در
آستانهء اعلامیهء حکومت (هند برتانوی) پیرامون تدویر انتخابات برای مجلسهای
مرکزی و ولایتی قانونگذاریء هند، هیات خدایی خدمتگاران برای اشتراک در
کنفرانس ملی مسلمانان هند به دهلی رفت. حتی پیش از اعلام رسمی حکومت هند
برتانوی دربارهء انتخابات آشکارا بود که بزودی این فیصله رسمی میشود،
بنابراین نیروهای سیاسی صوبه سرحد همانند سراسر هند به این رویداد عملا
آماده میشدند.
******
۳.آمادگی
برای انتخابات سال ۱۹۴۶ .
سومین
حکومت کانگرسی در ولایت صوبه سرحد .
زمانیکه جهان
و هندوستان وارد عصر نوین میشد، اینکشور و یکجا با آن ولایت صوبه سرحد برای
انتخابات مجالس مرکزی و ولایتی قانونگذاری آماده میشدند. خطر جهانی فاشیزم
از میان رفت. دوران روابط رومانتیک متحدان غربی با استالین و اتحاد جماهیر
شوروی نیز پایان یافت. رویارویی اتحادشوروی و متفقین اتحاد ضد هیتلری با
تناسب نزدیک شدن پیروزی بر فاشیزم نیز افزایش
یافته
و بویژه در ماه اپریل سال ۱۹۴۴ پس از مرگ ف. روزولت رییس
جمهور امریکا که جایش را گ. ترومن گرفت، حاد شد. بروز ۲۰ اپریل ۱۹۴۴ رییس
جمهور امریکا در جریان ملاقات با س. مولوتوف با لحن شدیدی از اتحادشوروی
خواست تا سیاست خارجی اش را به نفع امریکا تغییر دهد. در جریان کمتر از
یکماه بدون آگهی قبلی تامینات مواد «لیند لیزا» به اتحادشوروی متوقف
شدند.۹۸
در خرابی مناسبات دوجانبه هردو
سو مقصر بودند. غرب از نیات بلند
پروازانه استالین آگاهی
داشت. اتحادشوروی از جنگ درهم شکسته برآمده بود،
مگر از نگاه تخنیک نظامی نه. آنکشور دارای نیروهای مسلح فوق العاده مجهز،
با فرماندهی و صفوف باتجربهء غنی جنگی، علم و اقتصاد همسو با جنگ بوده و
پروژههایی را برای انکشاف تخنیک ریاکتیفی با اسلحهء هستوی پیش میبرد. اتحاد
شوروی باوجود تلفات جنگی دیگر کشور پایان سالهای سی نبود.
در اینزمان رویارویی شرق-
غرب ژرفتر شده و هردوسو برای آن آماده میشدند. بتاریخ ۴ مارچ ۱۹۴۶ در کالج
ویست مینستر شهر فولتون ایالت میسوری امریکا نخست وزیر پیشین بریتانیا او.
چرچیل بیانیه یی ایراد کرد که در واقع آغاز «جنگ سرد» بود. پسانها در مارچ
۱۹۴۷ دوکتورین باصطلاح «ترومن» که کمک اقتصادی بکشورهای غربی و دادن
تخصیصها به مبارزه با «خطر کمونیستی» را پیشبینی میکرد، تصویب شد.
البته جانب دیگر نیز
صلحدوست نبود. جاه طلبیهای استالین پیرامون ایران، ترکیه و نصب رژیمهای
دلخواه وی در کشورهای اروپایی که بکمک ارتش شوروی آزاد شده بودند، آغاز
مبارزه نو با «دشمنان خلق» در درون اتحادشوروی و حتی گرفتن دوباره الاسکا
از ایالات متحده، در این شمار بودند.
حکومت بریتانیا میدانست که
رویارویی ایدیولوژیکی در جنوب آسیا حتمی است، بنابراین به آن آماده میشد.
مگر امید انگلیسها برای حفظ نفوذ در هند که مهمترین نیروی آن کانگرس ملی
هند بود، ناچیز بود. بتدریج، همانگونه که اوضاع پسانتر نشان دادند، نزد
رهبری انگلیس این پندار نیرو گرفت که از خواستههای مسلم لیگ برای تقسیم هند
و پیدایش پاکستان برای استفادهء قطعه (کارت) پاکستان در رویارویی با
اتحادشوروی، پشتیبانی کند. کانگرس ملی بیشتر مستقل و مخالف با حاکمیت
انگلیس بود. لیگ بیشتر مناسب بود و سیاستمداران انگلیس امیدوار بودند که
اگر این حزب در پاکستان بقدرت برسد، اینکشور میتواند در آینده زیر تاثیر
غرب باشد. چنانکه حوادث آینده نشان دادند، پاکستان واقعا زیر چنین تاثیری
بود، مگر تعیین کنندهء این موقف نه بریتانیا بلکه ایالات متحده امریکا بود.
البته انگلستان خواهان زیر تاثیر داشتن هند واحد بود، مگر اینکشور باید با
واقعیتهای تلخ کنار میآمد.
در
آستانهء آغاز انتخابات ۱۹۴۶ در هند شرایط انفجارآمیزی بمیان آمد. شروع این
امر از خروج نیروهای هند از اندونیزیا و هندوچین آغاز شده و سپس واکنش
عمومی هند به محاکمه فضیحانه نظامیان «ارتش ملی هند»، همچنان بازداشت
سوبهاس چندرابوس و بالاخره به قیام ملوانان بحریهء شاهی هند ختم شد که در
نتیجه حکومت ک. ایتیل معتقد شد که گره مشکل را برای اینکه «هند خود دست
بکار شود» باز میکرد.۹۹
فرکسیون
پارلمانی کانگرس در صوبه سرحد به انتخابات آمادگی میگرفت، مگر عبدالغفار
خان باوجود حمایت از آن در آغاز نمیخواست در آن اشتراک کند. هنگام دیدار با
م. ک. گاندی در کلکته وی به او از تصمیمش گفت و گاندی از آن حمایت کرد. مگر
زندگی اوضاع را بگونهء خودش دگرگون کرد. هنگام سفر به ولایت (صوبه سرحد) او
درک کرد که ماموران دولتی زیر تاثیر کالج اسلامی پیشاور و مدارس ولایت
بوده، و بدانشجویان و شاگردان مکاتب در انتخابات رای دهی به مسلم لیگ را
تبلیغ میکردند.
پس از این
عبدالغفار خان فهمید که انتخابات سال ۱۹۴۶ برای مجلس قانونگذاری به معنی
گزینش میان هند و یا پاکستان است. این امر تصمیم او را بگونهء ریشه یی
دگرگون کرد.
۱۰۰
مسلم
لیگ رقیب اصلی کانگرس در انتخابات سال ۱۹۴۶ بود. از پایان سال ۱۹۴۶ درخواست
ایجاد پاکستان در صوبه سرحد قویا پشتیبانی میشد، مگر شعبهء ولایتی مسلم لیگ
نمیتوانست ازاین امکان بهره گیری کند.۱۰۱ در آنجا افراد گذشته مسلط بودند
که در واقع در حکومت گذشته شکست خورده بودند. اتحاد میان هواداران پاکستان
حتی در پیشکش نمودن کاندیدای واحد وجود نداشت. رییس کمیسیون تعیین کاندید
(مجلس ولایتی) نواب مامادوتا، مگر رهبر عملی آن عبدالقیوم خان بود. در
نتیجهء این اختلاف نظر شخص مامادوتا نیز به فهرست کاندیدان شامل نشد.۱۰۲
یک
رویداد دیگر مربوط به یک جرگه دیگر افغانی (که سازمان همنام با جرگه
عبدالفغار خان بود) بریاست ارباب عبدالغفور بود، نیز رخ داد. نخست او به
لیگ پیوست، مگر پسانتر از آن بطور موقت خارج شد. در جریان جلسهء کمیسیون او
اعلام کرد که لیگ برخی از توافقات را عملی نکرده، بنابراین جرگهء افغان
فهرست هشت نامزد خویش را پیشکش مینماید. ۱۰۳
بروز ۱۹
نوامبر سال ۱۹۴۴ م. ع. جناح به پیشاور آمده و بطور باشکوه از سوی اعضای لیگ
و هموادارنش استقبال شد.۱۰۴ سفر م.ع. جناح به صوبه سرحد همزمان با تدویر
اجلاس شاخه ولایتی لیگ بود. پیش از کنفرانس او در میتینگی بیانیه داده و
یادآوری کرد که در سالهای اخیر در پیشاور تغییرات بیشماری رخداده و
مسلمانها نه در میان انگلیسها و نه در میان هندوها دوست نداشته و آنها با
این و آن درصورتیکه آنها متحد شوند، خواهند رزمید. م. ع. جناح هندوها را به
فریب مسلمانها متهم کرده گفت که کانگرس «پاپوشهای اویویل را میبوسد».۱۰۴
سفر جناح آغاز تحرکی بود برای ترک کانگرس توسط برخی اعضای ولایتی آن و
پیوستن شان به مسلم لیگ.
بتاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۴۴ کنفرانس شعبه ولایتی مسلم لیگ دایر شد. این اجلاس را
وزیر صنایع در حکومت ولایتی که به لیگ پیوسته بود گشود. ۱۰۵ در کنفرانس
مسایل مربوط به انتخابات پیشرو و بسیج نیروهای هوادار مسلم لیگ و ایجاد
پاکستان به بررسی گرفته شد. م. ع. جناح به شعبهء ولایتی لیگ کمک بزرگی را
انجام میداد.
او پس
از کنفرانس
در میتنگی در مردان درخواست کرد که به اختلافات پایان داده و متحدانه علیه
کانگرس که دشمن مسلمانها ست باید رزمید. وی خاطرنشان کرد که هر رای به لیگ
به معنی پاکستان و هر رای برضد نامزدان لیگ به مفهوم حکومت هندویی است. ۱۰۶
نوار قرمز در تمام بیانیه هایش همانا مرام یگانهء او پاکستان و دشمن اصلی
اش نه انگلیسها بلکه کانگرس بود. م.ع. جناح به هوادارنش کمکهای مادی نیز
مینمود. چنانچه پیش از حرکت از صوبه سرحد تنها به فدراسیون اسلامی
دانشجویان ۸ هزار روپیه بخشید.۱۰۷
انتخابات
سال ۱۹۴۴مرحلهء پر از مسوولیت در فعالیت کانگرس ملی هند بود. کانگرس باید
فعالیتهایش را در ماه اکتوبر سال ۱۹۴۴ درمیان مسلمانان تشدید مینمود. رهبری
کمیته مرکزی انتخاباتی کانگرس را مولانا عبدالکلام آزاد یکی از فعالان
برجسته حزب و روحانی نامور اسلامی عهده دار بود. برای همین منظور م.ک.
گاندی به ولایت صوبه سرحد رفت. در اعلامیه های سیاسی خویش او از یگانگی
نظریات کانگرس و پندارهای عبدالغفار خان پیرامون آیندهء هند میگفت.۱۰۸
«گاندی سرحد» چنانکه به عبدالغفار خان میگفتند، شخصا در کار ارگانهای مرکزی
کانگرس ملی هند سهم فعال داشت. در اجلاس کمیته کاری کانگرس در کلکته فیصله
شد تا «اعلامیهء قبل از انتخابات» کانگرس پیرامون ایجاد «اتحاد هند» فدرالی
طرح شود. بروز ۷ دسامبر سال ۱۹۴۴ عبدالفغار خان در کار دو روزهء کمیته کاری
کانگرس سهم گرفت که در جریان آن روی کمپاین پیش از انتخابات بحث صورت
گرفت.۱۰۹
پیش
از این مطبوعات خبر داده بودند که گورنر صوبه سرحد مجلس قانونگذاری را بروز
۷ نوامبر منحل میکند.۱۱۰ والی درنظرداشت که موعد راه اندازی انتخابات را در
پایان جنوری سال ۱۹۴۴ اعلام کند. شاخهء پارلمانی کانگرس در صوبه سرحد مجلسی
را دایر کرد تا نامزدان خویش را انتخاب نماید، بنابراین شعبه ولایتی بیدرنگ
به کمپاین انتخاباتی آغاز کرد.۱۱۰ گروهی از رهبران حزب ازجمله سکرترِعبدالغفار
خان محمد یونس جهت سفر کاری رهسپار نواحی جنوبی ولایت برای ملاقات با
رهبران محلی کانگرس و تدویر میتنگهای مربوط به کمپاین انتخاباتی شد.
بتاریخ ۲۰ اکتوبر ۱۹۴۴ کمیته پیشاور کانگرس چهار نامزد را برای انتخابات
مجلس قانونگذاری ولایتی پیشنهاد کرد. آنها عبارت بودند از: رای بهادر مهر
چند خانا (از حوزهء انتخاباتی پیشاور و نوشهره)، سردار ساره سینگ وکیل
مدافع (حوزهء انتخاباتی سیکهای پیشاور)، لالا مدن لعل وکیل مدافع (حوزهء
مرکزی انتخاباتی پیشاور، خان یحیی جان (حوزهء انتخاباتی شهری مسلمانان
پیشاور).۱۱۱
در روز بعدی جلسه سازمان
کانگرس ملی (شاخه پارلمانی) دایر شد که در آن چند کاندید دیگر شامل خان
صاحب پیشنهاد شدند. ۱۴نوامبر فهرستی متشکل از ۷ نفر تصویب شده و سپس ۱۶
نامزد دیگر به آن اضافه شدند.
بروز
۲۷ نوامبر خان صاحب با انتقاد شدید پیشنهاد م. ع. جناح که ازوی خواسته بود
به او بپیپوندد، را رد کرده گفت، که رای به کانگرس رای به آزادی است. او
گفت که انتخابات مهم نیستند، و مبارزهء واقعی پس از (استقلال) آغاز میشود و
در آنزمان همه میبینند که کی برای آزادی هند ایستادگی میکند، کانگرس یا
لیگ. ۱۱۲ رویدادهای نزدیک آینده نشان دادند که مبارزهء واقعی درست پس از
انتخابات آغاز شدند.
انتخابات برای مجلس
قانونگذاری ولایت بروز ۴ دسامبر ۱۹۴۴ آغاز شد. نتایج آن بروز ۲۰ دسامبر
اعلام شدند، که نشاندهندهء پیروزی سازمان ولایتی کانگرس بود.
در
مرحلهء نهایی آمادگی به انتخابات ولایتی کانگرسیها تبلیغات شان را تشدید
نمودند. عبدالغفار خان شخصا در میتنگها اشتراک کرده و علنا موضع زمامداران
انگلیسی و مسلم لیگ را انتقاد مینمود. بتاریخ ۱۸ دسامبر خان صاحب با
هواپیما به دهلی رفت تا در جلسهء کمیته بازسازی پس از جنگ اشتراک نماید.۱۱۳
بتاریخ ۲۲ اکتوبر حکومت صوبه سرحد قواعد نو تقسیمبندی زندانیان و متهمان را
تصویب کرد. مطابق این مقرره کسانیکه جرم سیاسی کرده بودند، بحیث زندانی
سیاسی شناخته شده و همراه بازندانیان دیگر ولی سوا از آنان نگهداری
میشدند.۱۱۴
پیشتر
یادآوری شد که رقیبان اصلی انتخابات آینده شاخه های ولایتی کانگرس و لیگ
بودند. مگر در این استان سازمانهای دیگر نیز شامل بودند. حمایت شعار
«پشتیبانی از پاکستان وجیبهء هر مسلمان است.»، از سال ۱۹۴۰ موضوع هر خطبه
یی در مساجد شهری و روستایی شده بود. در کار مبارزه برای ایجاد پاکستان
علمای زیادی پیوسته و در این راستا از نفوذ خویش بالای توده ها بهره
میبردند. ازآنجاییکه بسیاری از عالمان عضو «جمیعت العلمای هند» برضد تقسیم
هند و هوادار کانگرس بودند، طرفداران ایجاد پاکستان در راس مولانا شبیر
احمد (از دیوبند) در سال ۱۹۴۱ تصمیم گرفتند، (بنیاد اسلامی) خود را بنام
«جمیعت العلمای اسلام» بنیانگذاری کنند. این عالمان به لیگ کمک زیادی در
جریان کمپاین پیش از انتخابات سالهای ۱۹۴۴- ۱۹۴۶انجام دادند.۱۱۵
سازمان ولایتی حزب سیکها «اکالی دال» در صوبه سرحد کم نفوذ بود. بیشترینه
سیکها از کانگرس و خدایی خدمتگاران پشتیبانی میکردند. بتاریخ ۸ اکتوبر تارا
سینگ رهبر آنها اعلام کرد که سازمانش برای هرسه کرسی ویژهء سیکها برقابت
خواهد پرداخت. باوجود این او گفت که آمادهء سازش با کانگرس است.۱۱۶
برخی از
کرسیهای مجلس قانونگذاری برای زمینداران تخصیص داده شده بود.
انتخابات سال ۱۹۴۴ برای مجلس قانونگذاری ولایت صوبه سرحد از ۲۴ جنوری تا ۱۴
فبروری صورت گرفت. شاخهء ولایتی کانگرس در این انتخابات با کسب بیشترینهء
مطلق رای پیروز شده و از ۴۰ کرسی ۳۰ آنرا بدست آورد، درحالیکه مسلم لیگ در
این ولایت با اکثریت مسلمان شکست جدی خورده و فقط ۱۷ رای را کسب کرد.
«جمیعت العلمای هند» ۲ کرسی و حزب سیکها «اکالی دال» فقط یک کرسی را نصیب
شدند.۱۱۷
انتخابات مذکور در سطح سراسری هند به معنی تناسب جدید نیروهای سیاسی در
اینکشور بود.۱۱۸ این واقعیت را شخص نایب السلطنه هند لارد اویویل نیز باید
میپذیرفت. وایسرای در دفتر خاطرات روزانه اش بروز ۱۶ فبروری ۱۹۴۶نوشته بود:
«در انتخابات مجلس موسسان مسلم لیگ اکثریت رای ویژه مسلمانان را و کانگرس
بیشترینه رای کرسیهای دیگر را بدست آورد. در انتخابات ولایتی کانگرس
بیشترینه کرسیها برای مسلمانان را فقط در صوبه سرحد حاصل کرد.۱۱۸
به اینگونه
در ولایت صوبه سرحد مسلم لیگ شکست خورد ولی در سطح کل هند این حزب با شعار
دولت پاکستان بطور واضح مواضعش را در میان مسلمانان هند مستحکمتر کرد.
نامزدان مسلم لیگ در صوبه سرحد بصورت کل در شهرستان هزاره در هشت حوزه
برنده شدند. کاندیدان کانگرس در پیشاور در هفت حوزه و در مردان و کوهات در
چهار حوزه انتخاباتنی برنده شدند.۱۱۹
یکی
از دلایل موفقیت کانگرس در سال ۱۹۴۴ تفاوت میان شیوه کار حکومت کانگرس و
حکومت مسلم لیگ بود. علت دیگر هم آن بود که کانگرس از یک ربع قرن به اینسو
در اینولایت سازمان نیرومندی را داشت که از اعتماد شخصیتهای بانفوذ قبایل و
طوایف پشتون برخوردار بود. و همچنان باید گفت که یک امتیاز دیگر کانگرس
اتکا به اقشار بینوا و نادار بود که حمایت آنها پیروزی این حزب را در سال
۱۹۴۴ برعکس ۱۹۳۷ تامین کرد.۱۲۰
شعبه ولایتی کانگرس همچون
فراکسیون پارلمانی و همینگونه خدایی خدمتگاران هوادار هند واحد بودند،
درحالیکه خواستهای لیگ برای ایجاد پاکستان هنوز وزنه نداشتند. باشندگان
پیشاور و برخی شهرهای دیگر و بعضی قبایل که با مناسبات نو اقتصادی سروکار
داشتند، بصورت عموم از کانگرس حمایت میکردند. شعار پاکستان برای عشایر کوچی
و کوهنشین جذبه داشت. آنها بدلیل بیسوادی مطلق آلهء دست ملاهایی بودند که
بیشترینهء شان هوادار ایجاد پاکستان بودند.
عجیب
بود که پیروزی کانگرس اعتراض هواداران «اکالی دال» را در ولایت صوبه سرحد
در قبال داشت، که نمیدانستند آنها متحدان طبیعی کانگرس اند. بروز ۲۷ فبروری
سال ۱۹۴۴ مجلس قانونگذاری پنجاب برهبری سردار بالدیو سینگ در برابر خواهش
همکاری حکومت کانگرسی از سیکها اعتراض نمود.۱۲۱ دلیل این اعتراض گویا تلاش
کانگرسیها در راستای شکست «اکالی دال» بود. البته بیشترینه هوادران مسلم
لیگ نیز هنوز بسیاری چیزها را نمیدانستند. زندگی بزودی همه چیز را درجایش
گذاشت.
به اینگونه شاخهء کانگرس
بیشترینه رای در مجلس قانونگذاری ولایتی را از آن خود کرد که از سوی رسانه
های همگانی بنلم «پیروزی کانگرس در صوبه سرحد» عنوان شد. اکنون لازم بود که
حکومت را تشکیل داد. برعلاوه اولاف کیروی که ولایت را خوب شناخته، شخص قاطع
و خدمتگار صادق سلطنت بریتانیا بود، بجای جورج کانینگهم گورنر صوبه سرحد
شد.
حکومت پیشین باید تا آمدن عبدالکلام آزاد و آغاز بکار گورنر جدید صوبه سرحد
بکارش ادامه میداد. کانگرس با اتکا به اکثریت اعضای مجلس میخواست حکومت
جدید را طوری تشکیل دهد که زیر فشار گورنر قرار نداشته باشد. ۲۴ فبروری
۱۹۴۴ کانگرسیها مجلس فراکسیون شان را زیر ریاست ریسس کانگرس ملی هند
عبدالکلام آزاد که تازه به آنجا رسیده بود، دایر کرده و در آن تصمیم به
تاسیس حکومتی زیر رهبری عبدالغفار خان کرده و از وی خواستند شورای مشورتی
یی را تشکیل دهد تا هر از گاه حکومت ولایتی را با توصیه های مطابق با مشی
رهبری مرکزی کانگرس ملی هند مشوره دهد. مولانا آزاد به درخواست حزب موافقت
کرد که دوباره بتاریخ ۴ مارچ به پیشاور جهت رهنمایی شعبه کانگرس بیاید.۱۲۲
رهبران
ولایتی به عبدالکلام آزاد طور آشکارا گفتند که آنان نتوانستند حکومت را
مطابق شرایط رهبری کانگرس ملی هند تشکیل دهند. مهمترین شرط آنها فرمانبری
این حکومت از عبدالغفار خان که موضع دیکتاتور مأبانه پیدا کرده بود،
پنداشته میشد.
مولانا آزاد و خان صاحب پس از تفهیم مواضع شان به دهلی رفته و اخیرالذکر با
نامه یی از نایب السلطنه لارد اویویل برگشت که طی آن تحریر شده بود، دولت
مرکزی با این شرایط موافق است.۱۲۲ اینگونه حکومت ولایتی بسوی غفار خان
نزدیک شده و صلاحیتهای گورنر در عمل تا حد معینی محدود شد.
حکومت نو کانگرسی شامل داکتر خان صاحب، همکار دیرینه اش قاضی عطالله (وزیر
مالیات دولتی) و دوچهرهء نو بود: یحیی جان (وزیر معارف) و مهر چند خانا
(وزیر مالیه). همهٔ اینها بشمول وزیر هندوتبار مهرچند خانا ازسوی عبدالغفار
خان تعیین شده بودند.۱۲۳ حکومت نو دست به اجرای اصلاحات اجتماعی و سیاسی در
عمل زد.
شعبهء کانگرس گرچه مشغول امور در در صوبه سرحد بود، مگر به معضلات سراسری
هند نیز توجه داشت. بروز ۶ می ۱۹۴۴ کمیته پشاور کانگرس پیشنهاد کرد جلسه
کمیته سراسری کانگرس هند در پیشاور دایر شود.۱۲۴ بروز ۱۶ می ۱۹۴۴ انتخابات
برای کمیته سراسری کانگرس هند دایر شد. عبدالغفار خان یکی از اشخاص منتخب
به این ارگان بود. در ماه جون ۱۹۴۶ مولانا عبدالکلام آزاد و عبدالفغار خان
از سوی ولایت صوبه سرحد بحیث نماینده در مجلس مرکزی قانونگذاری برگزیده
شدند. سومین نماینده از صوبه سرحد وکیل حوزه هزاره و عضو مسلم لیگ بود.
۱۲۵
بروز ۱۰
مارچ سال ۱۹۴۴ شاخه لیگ جلسه یی را زیر ریاست نواب هوتی دایر نمود.
عبدالقیوم خان بمقام رهبر اپوزیسیون و نواب هوتی بحیث معاونش انتخاب شدند.
۱۲مارچ انتخابات برای گزینش رییس مجلس قانونگذاری ولایت صوبه سرحد دایر شد.
نواب زاده الله نواز و گیرهاری لال پوری با اکثریت مطلق آرا بترتیب بحیث
رییس و معاون مجلس قانونگذاری برگزیده شدند.۱۲۶
باینگونه
رهبران مجلس قانونگذاری در صوبه سرحد با آرای واحد از کانگرس انتخاب شدند.
ولی بتاریخ ۱۳ مارچ در مجلس مذکور جنجالی برپا شد که دلیلش اظهارات وزیر
مالیه در بارهء اینکه وی میخواهد گذارش بودجه اش را به پشتو پیشکش کند، مگر
چونکه او وقت کم دارد، بنابراین برگردان آن به پشتو پس از دو روز ممکن است،
بود. ۱۲۷ اپوزیسیون ترجمه گذارش را به پشتو و اردو میخواست. مشاجرات
دوامدار شدند، تا اینکه اپوزیسیون به مصالحه تن داد و آن اینکه پس از تاخیر
برگردان گذارش به دو زبان پشتو و اردو صورت گیرد.
ماهیت قضیه در این نبود که
پشتونها به انگلیسی و اردو خوانده نمیتوانستند، بلکه در این بود که آنان
خود خواندن پشتو را بلد نبودند. اپوزیسیون فقط در جستجوی بهانه برای
رویارویی سیاسی بود و این بهانه را اپوزیسیون دریافت. و این فقط آغاز کار
بود.
همزمان در هند حوادثی در پیوند با «هیات سه وزیر» که در ترکیب آن وزیر امور
خارجه هند و برما لارد پیتیک لارنس- رییس «هیات»، وزیر بازرگانی س. کریپس و
وزیر بحریه الکساندر شامل بودند، رویداد. در غیر آن این ماموریت بنام «هیات
پیتیک- لارنس» نامیده میشد. بروز ۱۴ مارچ ۱۹۴۴ صدارعظم انگلستان هنگام
بیانیه در مجلس نمایندگان اعلام کرد که حکومت آمادهء دادن استقلال به هند
است، گرچه ترجیح میدهد این کشور بحیث دومینیون باقی مانده و این «هیات»
باید برنامهء انتقال حکومت را بدست آنها طرح کند. ۱۲۸
حکومت بریتانیا اعلام کرد
که منتظر پیشنهادات بعدی «هیات کریپس» است. ۲۴ مارچ «هیات پیتیک- لارنس» به
هند رسید. در ملاقات با م. ک. گاندی اعضای هیات اعلام کردند که نگران اند،
اگر آنها از هند بروند، در آنجا جنگ د اخلی آغاز میشود. مگر م. ک. گاندی با
این پندار موافقت نکرد.
اعضای «هیات» بصورت عموم با رهبری کانگرس و لیگ ملاقات کردند. نتیجهء کار
آنها اعلامیه یی بود که بروز ۱۶ می ۱۹۴۴ انتشار یافت. در این اعلامیه آمده
بود که «هیات» با نظریه تقسیم هند موافق نبوده مگر نگرانی مسلمانان را درک
میکند که در هند واحد آنها جذب اکثریت هندو خواهند شد. بنابرآن پیشنهاد
میشد تا دومینیون «اتحاد هند» که در ترکیب خویش هند برتانوی و همهء شهزداه
نشینها را دارا باشد، ایجاد شود. برشالودهء این طرح هند باید عضو اتحادیه
ملل بریتانیا وبا روابط دوستانه با آنکشور باقی میماند.۱۲۹ همچنان ولایات و
شهزاده نشینها خودمختاری بیشتر بدست میآوردند.
براساس اصول دینی هند
برتانوی به سه ساحه زیر تقسیم میشود:
الف. استانهای با بیشترینه
تعداد هندوان.
ب. ولایات مسلمان نشین شرقی
بنگال و آسام.
پ. استانهای غربی با
بیشترینه باشندهء مسلمان- شامل پنجاب، سند و ولایت مرزی شمالغرب.
برای طرح قانون اساسی
دومینیون مجلس موسسان از شمار نماینگان منتخب مجالس ولایتی از حساب یک
نماینده از یک ملیون نفر دعوت میشود. انتخابات برشالودهء اصل دینی-
اجتماعاتی سازماندهی میشوند. نمایندگان شهزاده نشینها از سوی زمامداران
آنجاها گزیده میشوند.
مجلس نمایندگان به سه شعبه
تقسیم شده، قانون اساسی هر ساحه (زون) را طرحریزی کرده و سپس پلنوم آن
قانون اساسی همگانی هند را ترتیب مینماید. برای اجرایی شدن این پروژه لازم
است که اکثریت کوریه های مسلمانان و هندوان به آن رای مثبت دهند.
م.ع. جناح این پلان را
تایید کرده گفت که ایجاد پاکستان مستقل را ممکن دانسته و اعلام کرد که در
این راستا دست به اقدامات عملی خواهد زد.
نایب
السلطمه هند اویویل بروز۱۶ جون ۱۹۴۶ از ورای امواج رادیو در دهلی پیشنهاد
حکومت موقت از شمار نمایندگان احزاب سیاسی را ارایه کرد. او اصل همانند در
کنفرانس سیمله را پیشنهاد میکرد. لیگ موافقتش را دراینباره اعلام نمود،
گرچه با این پیشنهاد بصورت کل موافق نبود. گاندی میگفت که این بهترین
چیزیست که انگلیسها برای هند پیشنهاد کرده میتوانند، مگر مجلس موسسان
میتواند یا این پیشنهادات را بپذیرد و یا هم بکلی قانون اساسی دیگری را
تصویب کند.۱۳۰
عبدالغفار خان بر برنامهء پارچه نمودن هند مخالفت میکرد. در نامه یی از او.
کیروی به نایب السلطنه اویویل به ماهیت خطرناک ضد حکومتی رهبر پشتونها
تاکید شده بود. ۱۳۱
وی از
«هیات» توضیح برخی مواد را خواسته تقاضا میکرد که تعداد کرسیهای متلق به آن
حزب در حکومت باید بیشتر از لیگ باشد. مگر کانگرس پاسخ قناعت بخش دریافت
نکرده و اعلام کرد که شرایط
کانگرس«هیات»
را پذیرفته ولی از شرکت در کار حکومت خودداری میکند.۱۳۲
خان
صاحب با تبصره یی پیرامون تصمیم کانگرس مبنی بر عدم شرکت در حکومت موقت
اعلام کرد: «این یگانه تصمیم بجای کانگرس در شرایط کنونی است.»۱۳۳
اویویل در بیانیهء ۱۶ جولای ۱۹۴۶خویش یادآوری کرد که اگر کدام حزبی از شرکت
در حکومت خودداری میکند، درآنصورت حکومت بدون این حزب تشکیل خواهد شد.۱۳۳
پس از خودداری کانگرس از شرکت در حکومت موقت م. ع. جناح پیشنهاد ایجاد
حکومت را بدون کانگرس نمود. مگر نایب السلطنه پاسخ داد که او نمیتواند به
این امر موافق باشد، بنابراین حکومت را از حساب ماموران تشکیل میدهد. این
پاسخ نایب السلطنته خلاف گفتهء پیشتر وی مبنی بر ایجاد حکومت بدون حزبی که
از شرکت در آن خودداری میورزد، بود.
پس
از این بصورت عاجل شورای لیگ دعوت شده و اعلام کرد که «مسلم لیگ» نه در
مجلس موسسان و نه در کار حکومت سهم گرفته و زیر شعار پاکستان دست به
اقدامات مستقیم خواهد زد. این فعالیتها بروز ۱۶ اگست ۱۹۴۶ با میتنگی در
کلکته آغاز شده و به برخوردهای خونین در این شهر بزرگ آنزمان و نواحی بنگال
و بیهار انجامید. پس از این تراژیدی خونین نباید جلو مسلمانان از بیان
پندار پاکستان گرفته میشد. این کشتار امکان ایجاد فدراسیون هند را برباد
داد.۱۳۴ انفجار خشونت در بنگال باعث افزایش حس بدگمانی متقابل میان هندوان
و مسلمانان در نواحی شد که آنان قرنها در صلح و آشتی زندگی میکردند.۱۳۴
بروز
۷ جولای ۱۹۴۶ در بمبی جلسه کمیته سراسری کانگرس هند (ک. س. ک.) دایر شد.
نظر به پیشنهاد عبدالکلام آزاد جواهر لعل نهرو بحیث رییس کانگرس انتخاب شد.
م.ک.گاندی از این گزینش پشتیبانی کرد.۱۳۵
نایب
السلطنه به ج. ل. نهرو پیشنهاد کرد حکومت موقت را همچون شورای اجرایی تشکیل
دهد (وایسرای بحیث رییس حکومت باقی میماند). این پیشنهاد از جانب نهرو
پذیرفته شده و بروز ۲۴ اگست ترکیب شورای اجرایی نو اعلام شد که در آن معاون
صدراعظم نهرو و وزیران آن شخصیتهای نامور کانگرس مانند و. پاتیل، ر. پرساد
و دیگران بود، و همینگونه نمایندگان اجتماعات مسیحی، سیکها و پارسیان شامل
بودند. ۱۳۶ ج. ل. نهرو از م. ع. جناح نیز دعوت کرد تا در حکومت شامل شود،
مگر وی خودداری کرده و بنابراین حکومت موقت بدون اعضای مسلم لیگ تشکیل شد
(آنان پسانها در ترکیب آن شامل شدند). نایب السلطنه دولت موقت را تشکیل داد
و پارلمان بریتانیا اعلام کرد که انگلیسها پس از چند ماه از هند بیرون
میشوند.۱۳۷
رویدادهای
هند در صوبه سرحد
نیز
بازتاب
یافتند. در آنجا حوادث اکثرا از رخدادهای کل کشور پیشی میکردند. بتاریخ ۲۷
جولای ۱۹۴۶ در مرکز اداری هزاره ابوت آباد ناآرامیهایی رخ داد که با چپاول،
تخریب و آتشزدنها همراه بود.۱۳۸ برای کنترول اوضاع واحدهای ارتش گسیل شده و
وضعیت آرام شد. در روز بعدی خان صاحب آنجا رهسپار
آنجا شد. همچنان مامور برتانوی آ. ن. میتچیل نیز به آنجا جهت بررسی رفته و
دریافت که ناآرامیها نتیجهء برخوردهای جماعتی بودند. وی در گذارشش خاطر
نشان ساخت: «اگر مسوولان ابوت اباد در نیمه روز ۲۸ جولای به وضع وخیم پیش
آمده برخورد دقیق میکردند، میشد از رویدادهای بعدی جلوگیری کرد».۱۳۹
در قطعنامه
مربوط به گذارش میتچیل حکومت صوبه سرحد مسوولیت کلی حالت پیش آمده را بگردن
زمامداران ابوت اباد گذاشته و از برخورد نظامیان تقدیر نمود.
مگر
در میان رهبری شاخه ولایتی کانگرس اختلافات بروز کرد. بروز ۱۶ اگست ۱۹۴۶
حاکم عبدُل نادوی رییس کمیته پیشاور کانگرس به نشانه اعتراض در برابر
اقدامات حکومت که بدون درنظرداشت موقفش صورت گرفته بود، کمیته را ترک
گفت.۱۴۰ ۳۱ جولای ۱۹۴۶ کمیته نامبرده از وزیران مالیه مهرچند خانا، آموزش و
پرورش محمد یحیی جانا و سکرتر پالمان مندال دال درخواست تا استعفا دهند.
همچنان حکومت از مدیر شهرداری پیشاور خان علی گل خان نیز عین درخواست را
نمود.
پاسخ افراد مسوول محتاطانه
بود. مگر اعضای کمیته به واکنش دست یازیدند و این واقعیت گواه آن بود که
اختلافات زمانی آغاز شدند که لیگ نیروهایش را بسیج کرد.
******
با بررسی اوضاع استان صوبه
سرحد در دورهء زمانی نامبرده میتوان به این نتیجه رسید که پیروزی سازمان
ولایتی کانگرس در انتخابات سال ۱۹۳۷ و بقدرت رسیدن حکومت یکم کانگرسی در
صوبه سرحد ببرکت شهرت گستردهء رهبر کاریزماتیک آن عبدالفغار خان و همچنان
نیکنامی برادرش خان صاحب بود. رهبران کانگرس ملی هند به متحدان خویش در
صوبه سرحد منظما کمک میکردند و قدرت حکومت کانگرسی در آنجا وابسته به حمایت
آنان بود. شاخهء ولایتی کانگر ملی هند دارای سازمانی توانمند با تجربهء
کافی سیاسی بود.
میتوان گفت که در برههء
زمانی مورد مطالعهء ما اوضاع در صوبه سرحد تا حد معینی مربوط به وضعیت کل
هند و جهان بود. همزمان پروسه های جاری در ولایت نامبرده نیز نقش قطعی برای
حکومت اجراییوی صوبه سرحد داشتند. از همینجا بود که جای حکومت ایتلافی مسلم
لیگ و اکالی دال تحت رهبری عضو شاخه ولایتی لیگ اورنگزیب خان را حکومت دوم
خان صاحب که اکنون فقط از نمایندگان کانگرس ملی تشکیل یافته بود، گرفت.
پیروزی فعالیت حکومت دوم
کانگرس همانند بقدرت رسیدنش تاحد زیادی مربوط به شکست حکومت اورنگزیب خان
بود. «پیروزی کانگرس» در صوبه سرحد در انتخابات ۱۹۴۶ در گام نخست با اعتبار
(اتوریته) عبدالغفار خان و سازمانش خدایی خدمتگاران و در گام دوم وابسته
حیثیت و نیکنامی خان صاحب در راس حکومت یکم و دوم که وی کوتاه مدتی با
دستآوردهای بیشماری برای مردم ولایت در راس آن قرار داشت، بود. پیرامون
خدایی خدمتگاران میتوان گفت که این سازمان بسیار بمردم نزدیک بود. باشندگان
ولایت بیشتر با فعالیت «سرخپوشان» آشنا بودند تا فعالیت فراکسیون پارلمانی
کانگرس ملی هند. بنابراین رای به کانگرس ملی رای به خدایی خدمتگاران بود.
در اوضاعیکه او. کیروی-
شخصیکه به قاطعیت، جدیت شهرت داشته، ولایت را خوب شناخته و بدولتش نه از
ترس بلکه از روی وجدان خدمت میکرد- در صوبه سرحد بحیث والی تعیین شد، رهبری
مرکزی و ولایتی کانگرس به شیوههایی دست یازیدند تا صلاحیتهای استاندار
(گورنر) را کم و بیش محدود کرده و به عبدالفغار خان امکان رهبری حکومت صوبه
سرحد را بدهند.
اختلاف نظر میان کانگرس ملی
هند و لیگ اسلامی سراسری هند روی ایجاد حکومت موقت هند چنان بالای حوادث
صوبه سرحد تاثیر کرد که برخوردهای جماعتی از نگاه زمانی پیشتر از
رویداددهای کلکته بتاریخ ۱۶ اگست ۱۹۴۶ رخ دادند.
پس
از شکست مسلم لیگ در انتخابات ولایتی زمستان ۱۹۴۶ رهبری مرکز آن به
اقداماتی در راستای بازسازی سازمان ولایتی و بسیج هواداران خویش متوسل شد
که باعث استحکام مواضعش در صوبه سرحد شد.
******
|