کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

بخش اول

 

 

 

بخش دوهم

 

 

 

بخش سوم

 

 

 

بخش چهارم

 

 

 

 

 
 

   

نویسنده: Katrin Kuntz
Der Spiegel. Nr. 15/9.4.2016
برگردان: نصیر مهرین

    

 
کودکان دولت اسلامی
بخش ششم

 


کودک پذیرفته شده به فرزندی، درتذکرۀ والدین جدید به ثبت میرسد و به عنوان عضو خانواده شناخته می شود. همسایگان نیز پرسشی را در بارۀ او مطرح نمی کنند. سند قومیت او وابستگی به اجتماع کرد است. نامیدن تحقیرآمیــز کودک که فرزند اعضای "حکومت اسلامی" است، مجاز نیست.
کودکانی که به سوی دکتور تایب و قاضی حسن آورده می شوند، سعادت دارند. اما این دوتن نمی توانند همه زنان را کمک نمایند. زیرا تمام زنان امکان مراجعه به نهاد های کمک رسان ندارند. برخی چنان با روزگار اندوهباری مواجه استند که موقعیت وامکان مراجعه را ندارند . . .
برای برخی از زنان، یگانه راه میسر آن است که با حقیقت تلخ زنده گی خویش کنار بیایند . ساجــده نمونۀ از آن ها است. زن جوان هژده ساله یزیدی که در یک دخــمۀ خاموش در گوشه یی از شهرک دوحک زنده می نماید. در کنار او کودکش نورا در گهواره خوابیده است. نورا پنج ماهه است. خواب خوب دارد و بیشترگرسنه است. دارندۀ آرامش متوسط می باشد. سرفه می کند. کلاهی در سر دارد و چوشک سرخ در دهن. چشمان اش آبی است. همسایگان می گویند نورا بدون تردید کودک داعشی است. . . هوای سرد از سوی کوه به منازل سنگی مردم غریب نشین پهن می شود. در داخل اطاقی در زیر یک چراغ، مادرکلان، پدرکلان، عمه، کاکا وساجده دور گهوارۀ نورا نشسته اند. ساجده پیراهنی درتن دارد و شالی بر سر. شوخی کنان می خندد . . .
ساجده در فاصلۀ اندک دورتر از گهواره می نشیند وبعد از حدود نیم ساعت می گوید:
"کودک خوابیده در گهواره فرزند من است."

 

https://magazin.spiegel.de/SP/2016/15/144021688/images/co-sp-2016-015-0086-01-206547-bi-crop-h.409303d.jpg

 

ساجده از شش ماه به اینسو در آزادی به سرمی برد. او پس از چهارده ماه اسارت، نورا را به دنیا آورد. در ماه نهم حامله گی اش که بسیارزجردهنده بود، به کمک یک تن از کردها به وسیلۀ موتر آب رسانی از شهر"تل افر" و جهنم "حکوکت اسلامی" نجات یافت. او به گونۀ عمیق متأثر است. نشانه های آزاردیده گی و تأثر او را در هر حرکت، نگاه، سخن گفتن وچهــره اش می توان دریافت. اطمینانی نیست که آیا سرگذشتی را که دیده است، درست باشد. مجال طرح پرسش را نیز نمی دهد. اگرپذیرفته می شد که کودک او ازیک مرد "داعشی" است، کاملاً متلاشی می شد. او به این باور است که از شوهرخویش "میزبان" باردار شده است. میزبان هنگام جنگ علیه داعشی ها از طرف آنها اختطاف و ناپدید شد. میزبان برای ساجده یک قهرمانی است که نامش را نیز با سوزن و شیرۀ سبزه، در بازوی دست خویش نگاشته است. اما میزبان نیز نمی تواند او را از آزار تهمت های همسایگان نجات بدهد. هنگامی که"حکومت اسلامی" در روزهای نخست ماه اگست سال ۲۰۱۴ قریۀ "تل اسر" را اشغال کردند، ساجده در منزل با شوهر خویش، میزبان به سر می برد.


ادامه دارد
 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل             ۲۶۸     سال  دوازدهم           سرطان/اسد     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی    ۱۶ جولای   ۲۰۱۶