کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

بخش اول

 

 

 

 

 

بخش دوهم

 

 

 

بخش سوم

 
 

   

نویسنده: Katrin Kuntz
تصویر: Maria Feck
Der Spiegel. Nr. 15/9.4.2016
برگردان: نصیر مهرین

    

 
کودکان دولت اسلامی
بخش چهارم

 

 

 

خاوله گفت:

" سرانجام من آزاد بودم"

حدود 2000 اززنان اسیرشده توانسته اند که از زیر اسارت " دولت اسلامی" پای به فراربگذارند. دفتر ملل متحد بر این باور است که3500 زن یزیدی به عنوان کنیز در اسارت به سر می برند. منابع دیگری این رقم را 7000 می دانند.

دهک که در فاصلۀ هفتاد وپنج کیلومتر دور از موصل موقعیت دارد، گذرگاهی است برای زنده مانده های ترور"حکومت اسلامی". خیمه های در آن جا برای نیم ملیون انسان درمجاورت منطقۀ کوهستانی و فضای خاک آلود برپاشده اند. عملیۀ سقط جنین، همچنان ترتیب دادن "فرزندی" کودکان زنده ماند، نیز در همانجا عملی می شود.

در یکی از کمپ های دوهک، خاوله برادر خویش را پس از سپری شدن چندین ما دید. در این باره می گوید:

"از خوشحالی بسیار نمی دانستم چگونه او را در آغوش بگیرم."

شب هنگام که لباس دیگری را نیز برتن کرد، تا بارداری خویش را پنهان نماید، اما همه از آن آگاهی یافتند.

یکی از شب ها کاکایش او را درکنار خویش بنشاند وگفت:" لطفاً هرگز نباید طفلی از داعش داشت". با دسترسی به یک خانم دکتور و دوای مورد نیاز که از درد بکاهد، آماده گی برای نابودی کودکی گرفته شد که خاوله در بطن داشت. در بیمارستان خاوله به عنوان بیمارعادی معرفی شد و دو روز را در هوتلی سپری نمود. دربیمارستان گفته شد که پدر کودک در جبهۀ جنگ می رزمد.

  کودک دختر بود با موهای سیاه وچهرۀ یک پرنده. خاوله پیش از آن در نظر می آورد که  کودک اش چه گونه خواهد بود. اکنون مردۀ او را درکنار پای خویش می دید. دوثانیه با انگستان خویش او را لمس کرد. خاوله گفت، دکتوران نمی خواستند او بمیرد. اما در صورت زنده ماندن او مشکلی پیش می آمد. پس از مرگ پارچه یی را بر روی نعش کودک تازه تولد شده افگندند ودختر کاکایش که با موتری آمده بود او را دریک خریطۀ پلاستیک نهاد و همراه با خاوله با خودش از شهر بیرون برد. در کنار یک جاده نعش کودک را به خاک سپرد. خاوله که در آن هنگام در موتر نشسته بود، در این پیوند  گفت، کودکی را کشتم که یگانه خاطره ام می باشد.

کاکای خاوله پس از آن گوسفندی را قربانی نمود تا گناه قتل کودک بخشیده شود.

خاوله  به سوی چشمۀ سپید به لالیش رفت و خود را در آن جا که محل مقدس یزدیان است، شست. در آنجا زنانی مانند خاوله، از جانب بابا شیخ یک تن ازمقام های روحانی یزدیان، دعای بخشاینده و مبارک در یافت می دارند  و به اجتماع دوباره پذیرفته می شوند.

اد امه دارد

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل             ۲۶۵       سال  دوازدهم          جوزا     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی      اول جون   ۲۰۱۶