در برابر "یک نــــــه و صد آسان" طالبان
«...برای همــرهی و اتحـــاد با چو منی
خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری...
ز قـــید بنـــدگی، این بستگان شونـد آزاد
اگـــر بشوق رهــائی، زننـد بال و پــری
یتیم و پیره زن، اینقـدر خون دل نخورند
اگــر بخانــهٔ غارتــگـری فتــد شــرری...»
(پروین اعتصامی)
با راهگیری، برهم زدن امنیت، گردن بُری، انفجار، انتحار و گونه های جنایات
ضد انسانی؛ به مردم آزاری و انسانیت ستیزی پرداختند.
با استفاده از علایق موجود در حکومت های خائن کرزی و غنی، دریافت کمک های
گوناگون، هزاران جوان متعلق به اقشار تهدیست و نیازمند جامعه را ترور
کردند.
در محضر عام، با استفاده از سلاح های دریافتی از ستون پنجمی ها، به هوتل ها
و جای های بود وباش خبرنگاران و خبر رسانها، هجوم مسلح بردند، خون ریخحتند
و دهشت ایجاد کردند.
به هرنوع خفت وخواری و ذلت به سازمان جاسوسی پاکستان و هواداران عربی تن
دادند و تملق کردند.
به تداوم رهبردهای انقیاد طلبانۀ امریکا، مشروط به گرفتن قدرت، دریافت
ججیره و نکشتن امریکایی ها گردن نهادند.
سبب مهاجرت ده ها هزار انسانی شدند که میهن را دوست داشتند.
پس از تحویل گیری قدرت، از هیچ جنایتی دریغ نورزیدند. خون جوانانی را
ریختند که ناگزیر بودند، در نهادهایی از پولیس و ارتش کار کنند، اما
سرقوماندان خائن آنها راه تسلیمی وفرار را در پیش گرفته بودند. به منازل
آنها یورش بردند، خانواده ها آنها را اذیت کردند.
تبعیض های تعفن آمیزآنها دهن گشو: با نگرش و رفتار بس پسمانده و غیر انسانی
اپارتاید جنسیتی را تبارز داد ند. وحشیانه ترین ستم را علیه دختران و زنان،
علیه تحصیل و کار آنها اعلام داشتند و در عمل نشان دادند. دحتران و زنان
ناراضی و سخندار را اختطاف، شکنجه و اذیت های گوناگون نمودند.
علیه سایر ملیت های غیر افغان – پشتون، بی مانند ترین تبعیض و رفتار
زیانبار را در پیش گرفتند که هیچ بهبودی را برای پشتون های کشور نیز در
قبال ندارد. اتخاذ موضوع ضد زبان فارسی و ازبیکی جلوۀ دیگری از این سیاست
ستمگرانه و جهالت گسرترانه است.
علیه پیروان مذهب تشیع که ملیون ها انسان را در بر میگیرد، تبعیض مذهبی را
اعمل نموده و تزیید و تشدید آن، مصیبت آفرینی میکنند.
علیه هنر و هنرمند، چنان به دشمنی برخاستند که هنرمند کشی را وضاحت میدهد.
به معیبوبین، به بیوه ها، به یتیمان، به متقاعدین، به اکثریت عظیم مردم
فضایی را ایجاد کردند که با تحمل رنج و درد روزانه درد بکشند و بمیرند.
در حالیکه این رفتار هر روز به انسان آزاری ادامه میدهد و در سوی دیگر به
فربهی و قطر شکم قشری ستمگر ومزدور می افزاید و بازتاب زود و گسترده در سطح
جهان می یابد، طالب کار را آسان ساخته است، میگوید: نه، این گپ ها پروپاگند
است!
در پوشش رد کردن و نپذیرفتن وقیحانه آنها، پای شریعت اش را همواره در میان
نهاده است. لابی های گوناگون نیز از استاد، هنرمند، شاعر، ونویسنده و غیره
دلبسته اش نیز آشکارا با کلالت زبانی، شارلتانی، لفاظی های شناخته و قاطع
به دور از حضور معترضان، از این گروه جاهل، مزدور و ستمگر دفاع میکنند.
در برابر این دیده درایی، بهتر آنست که به تکرار و بازآوری شرح جنایات این
گروه بسنده نشود. بـــه آنچه طالبان اِعمال کرده اند، نــــه گفته شود. هر
روز وشب می نگریم که این تعداد اندک نیستند، بسیار اند.
همه شخصیت های سیاسی، فرهنگی، نهادها و مجامعی که عناصر ویرانگر وضد انسانی
طالبان را نمی پذیرند، به تشریک مساعی میسر توجه نمایند. حلقات، انجمن ها و
نهادهای بزرگتری را ایجاد و انسجام ببخشند که همصدایی و همگامی مورد احتیاج
جامعه و تاریخ است.
***
|