تاراج:
مقبرۀ استاد سرآهنگ در شهدای صالحین، در پایین زیارت، روبری
زیارت میر صاحب قصاب کوچه، و در رستۀ مقبرۀ محمد هاشم میوندوال در یک
چاردیواری که به نام "قبرستان ترک ها" مشهور است، قرار دارد.
با آن که حکومت وقت،
وعدههای زیادی به خاطر اعمار مقبره سپرد و حتا طرح مقبره در نتیجۀ یک
رقابت مهندسی نهایی شد و انجنیر عبدالوکیل طراح مقبره، جایزۀ ۲۰هزار افغانی
طرح مقبره را نیز گرفت؛ اما در حالی که بودجۀ اعمار مقبره حدود ۸.۴ میلیون
افغانی به منظوری صدراعظم وقت سلطان¬علی کشتمند نیز رسید؛ اتحادیۀ هنرمندان
وقت، برخلاف وعدهها، هیچ گاهی کار اعمار مقبره را آغاز نکرد.
در اواسط سال ۱۳۶۹ خورشیدی، اتحادیۀ هنرمندان وقت به ریاست مهندس حیدر
پردیس و به مشورۀ عبدالوهاب مددی به این نتیجه میرسد که گنبدی بر سر مزار
استاد سرآهنگ اعمار کنند. بر همان مبنا، طرح مقبره نهایی شد. هیأتی از
اتحادیۀ هنرمندان به دفتر سلطان¬علی کشتمند صدراعظم رفت و صدراعظم به وزارت
مالیه دستور داد تا ۸ میلیون افغانی مصارف اعمار مقبره را به حساب اتحادیۀ
هنرمندان انتقال دهد. ظاهراً ۴ میلیون افغانی یا ۵۰درصد مصارف پرداخته شد و
به مصرف رسید. پیش از انتقال ۵۰درصد دیگر بودجه، سلطان¬علی کشتمند صدراعظم
برکنار شد و جای او را فضل الحق خالقیار گرفت. او نیز دستور داد تا ۴
میلیون دیگر به حساب اتحادیه پرداخته شود و وزارت مالیه این کار را کرد. سه
چهار روز بعد صحن اتحادیه از سیخ گول پر شد؛ اما از کار ساختمان خبری نشد و
گویا به دلیل جنگها در کابل کار ساختمان ناتمام ماند. عبدالوهاب مددی،
نخستین کسی است که در کتاب «خاطرات من» به این موضوع پرداخته و حیف و میل
شدن آن همه دارایی را روشن ساخته، اما ماجرا فراتر از این است.
شش سال پس از مرگ استاد
سرآهنگ، در ایامی که ابتذال¬گرایی در رادیوتلویزیون و نشریههای افغانستان،
جای موسیقی غزل و کلاسیک را میگرفت، یکی از نشریههای کابل در مطلبی به
پیشواز بزرگداشت از سالروز تولد استاد سرآهنگ، نوشت که لازم است تا کار
هایی در یادبود و گرامیداشت از آن شخصیت بزرگ فرهنگی افغانستان صورت گیرد.
به نقل از حمید هامی، اخبار هفته، ۳۰ سنبلۀ ۱۳۶۸ خورشیدی، اتحادیۀ هنرمندان
وعده سپرد که یکی از استدیوهای رادیو افغانستان را به نام استاد سرآهنگ،
نامگذاری کند. کاری که هیچ گاه عملی نشد. به همین گونه وعده سپرده شد که
نمایشگاه دایمی افتخارات استاد سرآهنگ در محلی مناسب و در خور شأن استاد
افتتاح شود. پسانها به این منظور بزرگ، اتاقی کوچک را در ساختمان اتحادیۀ
هنرمندان اختصاص دادند. قرار بر آن شد تا مقبرۀ استاد سرآهنگ، اعمار شود.
کاری که به گونۀ نمادین آغاز و با فاجعه پایان یافت.
به نقل از اخبار هفته، ۲۰ میزان ۱۳۶۸ خورشیدی، در همان ماه، محفلی به
مناسبت ۷۲مین سالگرد تولد استاد سرآهنگ در هوتل آریانای کابل برگزار گردید.
پیش از محفل سنگ تهداب مقبرۀ استاد سرآهنگ نهاده و قرار بر آن شد تا کار
اعمار مقبره آغاز بیابد. از میزان ۱۳۶۸ تا ثور ۱۳۷۱ خورشیدی که جنگها در
کابل آغاز یافت، حدود دو سال و هفت ماه را در بر میگیرد که مدتی طولانی
است و نشان میدهد کار اعمار مقبره به دلایلی دیگر غیر از آغاز جنگها با
معطلی مواجه شده است. باید گفت که در کارت دعوت به اشتباه ۶۸مین سالگرد
تولد استاد نوشته شده بود.
پیش از برگزاری آن محفل در هوتل آریانا، استاد الطاف حسین سرآهنگ، تمام
جوایز، مدالها، وسایل موسیقی، دیپلومها و اسناد، تصاویر تاریخی،
روزنامهها و چپن زری و یک دست لباس ویژۀ استاد سرآهنگ را به اتحادیۀ
هنرمندان اهدا کرد. سید یعقوب وثیق رئیس رادیو تلویزیون و مهندس حیدر پردیس
رئیس اتحادیۀ هنرمندان، نمایشگاه دایمی افتخارات استاد سرآهنگ را در آن
اتحادیه افتتاح کردند و آثار به نمایش گذاشته شد.
نمایشگاه دایمی افتخارات استاد سرآهنگ را در حالی در اتحادیۀ هنرمندان
گشایش دادند که در آن ۶۰ سند، شامل مدال ها، القاب هنری، نشانها و تحایفی
که استاد در حیات هنری خود به دست آورده به نمایش گذاشته شد و به همین
بهانه، تمام مدالهای طلا و نقره، کپها، چپن زر کاری شده تحفۀ کنسرت
بخارا، تمام تصاویر یادگاری و تاریخی، قاب زمرد نشان پروفیسوری داکتری و
ماستری موسیقی و تحایف استاد را از خانواده اش تسلیم شدند که امروز همه به
تاراج رفته است.
مقبرۀ استاد سرآهنگ، امروز هم به حالتی است که با توجه به بهای ساختمان در
آن سالها بیشتر از یکصد هزار افغانی در آن مصرف نشده است. هیچ کسی تا هنوز
پاسخ نداده است که آن مقدار پول به کجا رفت؟ آن همه بیمهری نسبت به
بزرگترین استاد موسیقی افغانستان چرا صورت گرفت؟
در همان سالها و پس از مرگ استاد سرآهنگ، دولت هند وسایل بیشمار موسیقی
شامل طبله، ستار، سرود، کلارنت، سورمندل، تانپوره، هارمونیه، سارنگ، دلربا
و وسایل دیگر را از طریق سفارت هند در کابل توسط شمیم احمد قریشی اتشۀ
فرهنگی و در حضورداشت خانوادۀ استاد سرآهنگ به افغانستان کمک کرد.
رادیوتلویزیون افغانستان و نشریههای کابل این گزارش را پخش کردند. در آن
هنگام که استاد الطاف حسین سرآهنگ به هند سفر کرده بود، شریف غزل به عنوان
عضو خانوادۀ استاد سرآهنگ ترجیح داد تا آن وسایل به اتحادیۀ هنرمندان سپرده
شود و مکتب استاد سرآهنگ تأسیس شود. اتحادیۀ هنرمندان آن وسایل را در
کانتینرها جا بجاد کرد و مقامهای اتحادیه آغاز کردند به سپردن وسایل به
دوستهای شخصی شان که در نتیجه تمام وسایل موسیقی مانند تحایف شخصی به
افراد غیر مستحق سپرده شد.
پس از ورود مجاهدین به کابل و پیروزی انقلاب اسلامی، روزی که تازه به کابل
برگشته بودم با شریف غزل به دیدن داکتر عبدالرحمن رفتیم تا سراغ نمایشگاه
دایمی افتخارات استاد سرآهنگ را بگیریم. متأسفانه در اتحادیۀ هنرمندان هیچ
چیزی به جا نمانده بود، اما چنان به نظر میرسید که تمام آن اسناد به صورت
جمعی و به گونۀ سالم به جایی دیگر انتقال یافته باشد. اتاقی که به این
منظور اختصاص داده شده بود، منظم بود. یکی از مجاهدان دم در مسوولیت محافظت
از ساختمان را به عهده داشت. او گفت که هیچ کسی به ساختمان وارد نشده است.
تا هنوز هم که حدود ۴ دهه از مرگ استاد سرآهنگ و ۳ دهه از تاراج آن همه
اسناد و افتخارات سپری میشود، رد پای آنها پیدا نشده است. کتابخانۀ عامه
دست ناخورده باقی ماند. اتحادیۀ نویسنده¬گان و شعرای افغانستان به حال خود
باقی ماند. دفاتر نشریههای کابل دست ناخورده باقی ماندند. اتحادیۀ
ژورنالیستان به حال خود باقی ماند. رادیوتلویزیون به گونۀ عادی به فعالیت
خود ادامه داد. اتحادیۀ هنرمندان و در آن اتحادیه هم، نمایشگاه دایمی آثار
و افتخارات استاد سرآهنگ اما به تاراج رفت. تاراجی که این همه خاموشی
طولانی در مورد آن به شدت پرسش برانگیز است و پیشینۀ کم¬توجهی به اعمار
مقبره و حیف و میل کردن حدود ۸.۴ میلیون افغانی به شک و تردیدها در مورد
تاراج عمدی آن میافزاید.
پایان |