کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

۱

 

 

 

 

۲

 
 

               دکتر حسن شرق

    

 
تعلل در مصالحۀ ملی (۱۳۶۷-۱۳۷۱ خورشیدی) و عواقب خونبار آن در افغانستان

 

 

پيرامون روزهای ناراحتی رئيس جمهور از نويسنده بود که وزير خارجه (عبدالوکيل) به من گفت شواردنادزی، وزير خارجۀ اتحاد شوروی، برای يک سفر کاری به کابل می آيد و زمان ورود وی به شما اطلاع داده خواهد شد. زيرا معمولاً رئيس جمهور و صدراعظم و اعضای کابينه در ميدان هوايی کابل از وی استقبال می کردند و جريان اين پذيرايی ها از طريق روزنامه ها و تلويزيون گزارش داده می شد.
به ايشان گفتم تفاوت اندکی که اين حکومت از حکومت رفقا دارد اين است که از وزير خارجۀ اتحاد شوروی همان طوری پذيرايی خواهد شد که از وزير خارجۀ افغانستان در اتحاد شوروی استقبال به عمل می آيد. همان طور هم شد، يعنی از رفتن به ميدان هوايی به پيشواز شواردنادزی خودداری کردم.
در ديداری که با وزير خارجۀ اتحاد شوروی در قصر صدارت داشتم ضمن تبادل نظر، وی دعوت نامۀ ريژکوف صدراعظم کشور خويش را به من داد، که در آن با جملات خيلی دوستانه از من دعوت شده بود تا به منظور مذاکره پيرامون پياده کردن سياست مصالحۀ ملی در افغانستان با رهبران آن کشور، در زمان مناسب به مسکو سفر کنم.
در سفرم به اتحاد شوروی رهبران دولتی آن کشور استقبال گرم و بی¬سابقه¬ای از من به عمل آوردند. در اين سفر، که از 26 تا 30 سنبلۀ 1367ش دوام کرد، از شهرهای دوشنبه، مسکو و لنينگراد (سنت پترزبورگ) ديدار کردم.
اين سفر مصادف بود به روزهايی که رهبران اتحاد شوروی در رابطه با ختم يا دوام جنگ در افغانستان باهم توافق نظر نداشتند و طرفداران دوام جنگ در مسکو به طور همه جانبه¬ای از موقف داکتر نجيب¬الله به حيث رئيس جمهور حمايت می کردند.
آن طوری که عبدالوکيل در صفحۀ 481 کتاب خود می نويسد، چند ماه پس از سفرم، داکتر نجيب¬الله به وی می گويد: رفيق وکيل می¬دانی رفيق گورباچف از برطرفی شرق رفيق خود بسيار ناراحت است. پروا ندارد، رفيق گريچکوف (رئيس ک گ ب) و ديگران (وزير داخله، وزير دفاع و وزير خارجۀ شوروی – طرفداران جنگ) پهلوی ما قرار دارند. فکرت را خراب نکن.
در اين سفر، علی¬رغم چنين شرايطی، با ميخائيل گورباچف رهبر اتحاد شوروی ملاقات کردم. وی پس از خوش آمدگويی گفت: کشور ما بهترين روابط را در ميان کشورهای بيطرف با افغانستان، خصوصاً در زمان صدارت و رياست جمهوری محمد¬داود که شما نزديک¬ترين دوست و همکار شان بوديد، داشت. اتحادجماهيرشوروی به سهم ارزندۀ شما در تحکيم روابط ميان دو کشور ارج می گذارد.
وی افزود: حکومت شما توانايی و درايت آنرا دارد تا در کنار رئيس جمهور داکتر نجيب¬الله برای تأمين صلح و ختم جنگ، مصالحۀ ملی را در عمل تحقق بخشد.
در پاسخ يادآور شدم: جلالتمآب، اجرای چنين امری مغلق و پيچيده¬ است و حکومتی می تواند موفق شود که از حمايت قاطبۀ مردم خويش برخوردار باشد. متأسفانه حکومت من از چنين حمايتی برخوردار نيست. اما وعده داده می توانم در صورتی که حمايت دولت شما را در اجرای چنين امر مهمی، به همکاری سازمان ملل متحد و پشتيبانی رياست جمهوری، با خود داشته باشم خواهم توانست در تشکيل حکومتی از شخصيت¬های بيطرف همکاری کنم تا انتخابات سراسری تحت نظارت سازمان ملل متحد برای تشکيل حکومت مورد قبول مردم به منظور ختم جنگ برگزار شود.
گورباچف گفت: ما از حکومت مورد قبول مردم که با کشور ما دشمنی نداشته باشد حمايت می کنيم.
(تفصيل ملاقات اينجانب با گورباچف را در کتاب "تأسيس و تخريب اولين جمهوريت" مطالعه فرماييد)
متأسفانه بازتاب گستردۀ اين مسافرت در رسانه¬های گروهی اتحاد شوروی و عکس¬العمل شديد رياست جمهوری صدارت مرا در برابر رئيس جمهور قرار داد. عبدالوکيل در صفحۀ 480 کتابش می نويسد:
"دعوت و پذيرايی گرم و رسمی داکتر حسن شرق از جانب رهبری اتحاد شوروی و ملاقات وی با گورباچف رئيس جمهور آن کشور و ستايش از حسن شرق.
"اين مسافرت در رسانه¬های گروهی اتحاد شوروی در مقايسه با سفر رسمی داکتر نجيب¬الله و هيئت همراه وی به آن کشور انعکاس بی¬سابقه و غيرقابل تصوری داشت.
"اين برخورد رهبر اتحاد شوروی برای نجيب¬الله نشانده توجه بيشتر رهبری اتحاد شوروی به حسن شرق نسبت به وی را نشان ميداد. نجيب¬الله نمی توانست در مورد بی تفاوت باشد."
تشريفات و استقبال گرم شوروی¬ها از هيئت افغانی و ملاقات با گورباچف در چنان سطحی به عمل آمد که در ده سال پيش از آن سابقه نداشت و از هيچ يک از رهبران ح د خ چنين استقبالی نشده بود. اين امر نشان¬دهندۀ آن بود که که رهبری جديد شوروی از حمايت بی¬نتيجه و بی¬معنی از زمامداران ح د خ خسته شده بود و در نظر داشت تا توجه را به حکومت انتخابی مورد قبول مردم در افغانستان معطوف سازد، نه به من يا به احمد و محمود ديگری.
به هر صورت، همين که از مسکو به کابل باز گشتم مستقيم خدمت رئيس جمهور شتافتم و ايشان مرا با آغوش باز و ابراز محبت پذيرفتند. اما تا می خواستم گزارش سفر خود را ارائه کنم گفت: من از جزئيات سفر شما و به خصوص ملاقات با رفيق گورباچف به وسيلۀ شواردنادزی با خبر شدم، دلچسپ و موفقانه بود، به شما تبريک می گويم.
با اينکه برخورد وی دوستانه بود کمترين علاقه¬ای به شنيدن گزارش سفرم نشان نداد. بناءً از حضور شان مرخص شدم.
ناگفته نماند که آنچه بيشتر از پذيرايی از هيئت افغانی در مسکو باعث آزردگی خاطر رئيس جمهور و تصميم وی به سقوط حکومت من شد همسان بودن نظريات رهبر شوروی با نمايندۀ سازمان ملل متحد و پيشنهادات اينجانب در رابطه با ختم جنگ و مصالحۀ ملی بود. به اين معنی که هر سه جانب اتفاق نظر داشتيم که برای تأمين صلح در افغانستان رهبران تنظيم¬های مقيم پشاور و ايران و رهبران ح د خ کنار گذشته شوند تا مردم افغانستان با آزادی کامل بتوانند در يک انتخابات واقعی به حکومت مورد نظر شان رأی اعتماد بدهند.
کوردوويز در کتاب خويش تحت عنوان "پشت پردۀ افغانستان" در رابطه با همگونی اين سه ديدگاه¬ به ترتيب آتی توضيح می دهد:
اول - در صفحۀ 301 می نويسد:
"موقعيکه با سرمنشی سازمان ملل، پرز دکوئيار، به دعوت دولت شوروی وارد مسکو شدم آنچه بيشتر مرا (کوردوويز) نگران کرد دريافتن اين نکته بود که وضعيت کابل (حفظ زعامت ح د خ) باعث اختلاف ميان رهبران شوروی بر سر قضيۀ خروج از افغانستان شده است.
"ارتش (جناح پرقدرت ح ک ش) شديداً تأکيد داشت که نبايد خروجی در کار باشد. چرا که اين اقدام باعث راه افتادن حمام خون (قتل عام کمونيست¬های افغانی) در کابل خواهد شد.
"اما هنگاميکه که پرز دکولار حين ملاقات با گورباچف موضوع افغانستان را مطرح کرد، گورباچف به اين بحران به مثابۀ چيزی که مشکلات عظيمی برايش بوجود آورده است اشاره کرد. او تأکيد کرد، اهميتی ندارد که افغانها تصميم بگيرند شاه داشته باشند يا امپراطور.
"او (گورباچف) گفت که افغانها بايد رژيم دلخواه خود را انتخاب کنند و اتحاد شوروی خوشحال خواهد شد اگر آنها تصميم بگيرند يک حکومت بيطرف داشته باشند که با اتحاد جماهير شوروی دشمن نباشد.
"اين اظهارات مهم بود چرا که اولين بار بود اصطلاح "بيطرف" توسط رهبر شوروی به جای غيرمتعهد که هميشه سوء ظن¬هايی را بر می انگيخت مورد استفاده قرار ميگرفت. همچنين به اين دليل که او بجای دوست گفت دشمن نباشد و اين دو نظر از نظر کيفی کاملاً (با گذشته) متفاوت بود.
"او (گورباچف) با اشاره به جدول زمانی خروج گفت که از نظر فنی اتحاد شوروی می تواند بسيار سريع نيروهايش را خارج کند. اما دوستان بسياری در آسيا و افريقا اظهار خواهند کرد که شوروی¬ راه آسان را برگزيده و پشت سر خود حمام خون بر جای ميگذارد."
دوم - کوردوويز در صفحۀ 375 همان کتاب می نويسد:
"تا آن زمان (قبل از ديدار با گورباچف) هر موقع مسئله (داکتر نجيب¬الله) را مطرح ميکردم آنها (مخالفين نظريۀ گورباچف در رابطه با افغانستان) استدلال معروف خود را پيش می کشيدند که رژيم او (داکتر نجيب¬الله) از تمام ويژگيهای يک حکومت قانونی برخوردار است.
"به آنها با قاطعيت گفتم که تلاش برای تحميل رژيم داکتر نجيب¬الله به همان اندازه اشتباه است که سعی در تحميل حکومت مجاهدين. بايد به افغانها اجازه داد حکومت دلخواه خويش را آزادانه انتخاب کنند و تنها حکومتی که همه افغانها مشروع بدانند قادر به ترويج مصالحۀ ملی مورد نياز پس از چندين سال جنگ خواهد بود.
"مکرراً تأکيد کردم که بايد به افغان¬ها اين شانس داده شود تا زمينه¬های وحدت خويش را بيابند."
سوم - بازهم کوردوويز در صفحۀ 389 همان کتاب (ترجمۀ اسدالله شفايی) می نويسد:
"اخبار مکرری گزارش می شد که نجيب¬الله نزديک است برکنار شود. طبق بعضی منابع، شوروی¬ها تصميم گرفته بودند او را کنار بگذارند و بر اساس بعضی ديگر در نتيجۀ تجديد کشمکش¬های درونی حزب حاکم ممکن بود چنين چيزی اتفاق افتد.
"هنگامی که نخست وزير حسن شرق به رياست هيئت افغانستان برای رفتن به مجمع عمومی منصوب شد توهمات شديدی ابراز گرديد که شوروی¬ها سعی دارند او را به عنوان "مصالحه کننده" تبليغ کنند. وقتی او (حسن شرق) صريحاً اظهار داشت که: مردم افغانستان ديگر اطمينانی به رهبران ح د خ و رهبران مجاهدين ندارند همه در شگفت شدند."
***
من که در ماه عقرب 1367ش  ادامه دارد

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل          ۳۷۳           سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        قوس/ جدی ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                شانزدهم دسمبر  ۲۰۲۰