کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱

 

 

 

۲

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

              ضیاء دستور

    

 
برگردان کتاب فرهنگ و معنا
۳

 

 



فلسفهء دانشهای انسانی

پیشگفتار نویسنده:


این کتاب پیامد کار آموزشی است که من سالهای زیادی در دانشکدهء فلسفهء دانشگاه دولتی Groningen و دانشکدهء فرهنگ در دانشگاهِ آزاد پیشکش کرده ام. در این روند، این کار بزرگتر از آن شد که من به آن میاندیشیدم؛ با نگرش دوباره به ارزش، علمی بودن و جایگاهِ دانشهای های انسانی.
در دانشهای انسانی و فرهنگی گونه گون – تاریخنگاری، دانشِ رسانه ها، باستانشناسی، ادبیات شناسی، پژوهشهای تاریخ هنر و بسیاردیگر- در زمینهء زنده گی انسان و زنده گی اجتماعی و هر آن چه در آن آفریده میشود، پژوهش علمی در کار است. جستجوی پاسخ به پرسشی که این همه چی معنایی دارد. این چیزیست که از مرز آموزش و پژوهش اکادمیک و همچنان از مرز تأمل یا رفلکسیون فلسفی در بارهء آن بالاتر میرود.
این که اجتماعدها و فرهنگها به شناخت خود میپردازند و آن را درک میکنند، امریست که نه تنها برای دانشگاهها، بل که برای همه گان ارزش دارد.


بنابرین امیدوارم که این کتاب که پیش از هر چیزی برای دانشجویانِ رشته های دانشهای انسانی نگاشته شده است، در میان انبوه دوستداران این دانش جایی بیابد؛ آنانی که به مطالعهء علمی فرهنگ و معنا دلچسپی دارند. بار علمی دانشهای انسانی و دانشهای فرهنگ، من این دو اصطلاح یا دانشواژه را همچون واژه های همردیف به کار میگیرم، بار ها زمینهء بحث بوده است و این امر برای برخی از دانشمندانِ این عرصه هنوز هم یک تجربهء دردناک انگاشته میشود. کسانی که اندازه گیری، شارش و پیشبینی دانشهای طبیعت یا علوم طبیعی را همچون هنجار میپذیرند، در دانشهای انسانی دچار دلشکسته گی میشوند، چرا که این جا با شیوهء دیگر کار میشود. بنابرین، دانشهای انسانی در این کتاب تنها آن جایی که خیلی به آن نیاز است، نه پیهم، با دانشهای طبیعت مقایسه میشوند. این جا همچنان نمای کُلی یا Überblik فلسفء دانش جا داده نشده است. به جای آن من کوشیده ام تا پیوندی با خودِ تکامل تاریخی دانشهای فرهنگ و به ویژه تأمل فلسفی یا Philosophische Reflexion با آن بیافرینم.

نتیجهء کار در گام نخست یک نمای کُلی از مهمترین تیوریهای خردورزی و بینشی است که برای آفریننده گان ادبیات، مردمشناسان، تاریخنگاران، دانشمندان عرصهء سینما و دیگران اهمیت دارد. این جاهمچنان از تناسب یا انداز در گفتمانهای میان رشته یی و دیدگاهها و رویکردهای گونه گون آن سخن به میان می آید. در کنار این، به گونهء گسترده در زمینهء روش شناسی کار گفتگو خواهم کرد و در آن شیوه های گوناگون کار هر رشته از دانشهای انسانی؛ چون تحلیل دیداری visuell Analyse، تحلیل رسانه و نقدِ منابع توضیح میشود. این شیوه های کار در دانشهای انسانی را میتوان مهارت یا چیره گی تا تکنیک یا شگرد های استادانهء آنها نامید که در روند بالنده گی یا تکامل تاریخی ارزش خود را نشان داده اند. آن چه در زمینه از آن سخن خواهد رفت، آغازه های های حرکت روش شناسانهء این شیوه و سبک کار است که در بسیاری از رشته های دانشهای انسانی به همدیگر مانند اند. در همه موارد، سخن از شکل یا چارچوب تعبیر خواهد بود که در فلسفهء دانشهای انسانی از همه سو و از همه گوشه ها به آنها روشنی انداخته میشود. بنابرین یکی از پرسشهای بنیادین این کتاب آن خواهد بود که " تعبیر" یا Interpretation چیست، چی گونه کار میکند و هم این که آیا میتوان برای "تعبیر" هنجار یا Norm ساخت.


در کنار اینها، پیوند یا Beziehung میان اجتماع، فرهنگ و دانش موضوعی خواهد بود که پیوسته به آن بر خواهیم گشت. از سویی این کار از سرشت پژوهش علمی است که از فرهنگ و زیزساختهای آن که زمینه یا موضوع پژوهش علمی اند، یک فاصله یا دوری گزینی انتقادی میگیرد. این کار باید چنین شود تا بتوان یک نمای کلی از موضوع یا زمینهء پژوهش به دست آید و هم این که در ارزیابی هایی که میشوند، داوری سرسری به میان نیاید، و داوری با میانه روی رنگ گیرد. سخن بنیادین این است که در پژوهشهای دانشهای انسانی پژوهشگران و زمینه یا موضوع پژوهش آنان خود زیربافت Element, Bestandteil جامعه یی اند که مورد پژوهش قرار میگیرد و این پژوهشگران همچون همه گان در گفتگو های اجتماعی و سیاسی موضعگیری یا جایگاه خود را دارند. این تنش در دانشهای انسانی ذاتی/درونی یا inhärent است و در شمار زیادی از رویکرد های فلسفی از آن سخن گفته میشود. در بحث های اجنماعی و سهم دانشها در آنها پیوسته بر اهمیت همکاری‌ میان رشته یی یا interdisziplinär تأکید میشود؛ این که موضوع در زمینهء اثرگذاریهای بحران آب و هواست یا در زمینهء هوش ساخته گی یا جهانی شدن فرهنگ و اجتماع، این درک ژرفتر میشود که این ها مسأله های تنها تخنیکی نیستند و آنها را نمیتوان بدون چشم اندازPerspektive دانشهای انسانی مورد پژوهش قرار داد. از همین رو پرسشها و تیوریهایی که در این کتاب نگارش یافته اند، برای آنانی که به مطالعهء جدی جامعه و فرهنگ، تاریخ و هویت، انسان و اجتماع دلچسپی داشته باشند، اهمیت فراوان دارد.


ساختمان کتاب چنین است: پس از آشنایی نخستین با مفهومهای " فرهنگ" و " دانش" یک شیمای تاریخی داده میشود از پیدایش و پیشرفت دانشهای دانشهای فرهنگی، فلسفهء آنها و تأمل روش شناختی. از این زمینه یک گفتار گسترده از دانش تأویل یا Hermeneutik پیش می آید که یک سنت کهن در اندیشه در زمینهٔ "تعبیر" است. سپس سه رویکرد بررسی میشوند که هر یک با شیوهء خود به جستجوی ساختار ها و نیرو های نهفته یی که " معنا" را ممکن میکنند و بر آن اثر میگذارند، میرود: ساختار گرایی، تحلیل روانی و تیوریهای انتقادی. این رویکرد ها و شیوه ها سپس با هم یک جا شده و در یک گفتار گستردهء دانش تأویل و ساختارشکنی تبیین شده اند.
در بخشهای پایانی کتاب به چشم انداز های نوین پرداخته میشود که در گذشت سالها توجه بیشتری را برخود کشانده اند و میشود آنها را زیر نامهای جنسیت یا Gender، پسا استعمار، دانشهای اجتماعز دیجیتال و چگونه گی مسألهء اقلیم یا آب و هوا جا داد و بررسی کرد.


در پایان کتاب خواهیم دید که یک پالت رنگ Farbpalette خیلی ارزشمند از تیوریها و چشم انداز ها در دانشهای انسانی و پژوهشهای فلسفی به میان آمده است. همزمان با این، ایده هایی که دانشهای انسانی با آن، چنان که ما امروزه آنها را میشناسیم و به کار میبریم، در قرن نوزدهم پدید شده اند، به گونهء بنیادین مورد بحث قرار خواهند گرفت. با اینذباور که با این نقد درونی، خودِ ایده ها و چگونه گی پیشرفت آنها آشکار میشود و هم این که دانشهای فرهنگ امروزه خیلی چیره، نیرومند و مهم اند.

(پیوست در آینده پیشکش میشود.)


 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۶۵    سال بیستم      میزان     ۱۴۰۳         هجری  خورشیدی                            اول اکتـــــــــــــــــوبر  ۲۰۲۴