کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 


 

۱

 

 

۲

 

 

۳

 
 

              امان الله کبیری

    

 
عقابان خونین و رازهای اندوه گین

 

 
 

 

 

حیدر کمال جویا صابر شیرزوی، آوازخوان

مرحوم غوث الدین خان )در وسط با کلاه پوست( با شاگردانش

 

 

 

و نظامی بود، با یکنفر آبدارباشی مسن ملبس به لباس رسمی سیاه، پیراهن سفید، بوه سیاه ،بوت سیاه در موتور لندروور انگلیسی با نمبر پلیت محراب و منبر و سمبول شاهی داخل مکتب میشدند.

 

در مکتب حبیبیه که واقع پل باغ عمومی موقعیتّ داشــت داخل میشــدید دو طرفه درختهای غلوی عکاسی و غیره به کلی همین ساحه را پوشانیده و هوای سرد داشت .برای نشستن در زیر درختها دراز چوکیهای چوبی ساخته شده بودند که در یکی آنها یاور با آبدارباشــی مینشستند. آبدارباشی مسؤولیت آبدادن را برای شاهزادگان داشت . آبدارباشی با خود شربتهای مزهدار را در ترموزهای کلان ایگل انگلیسی که رنگ سبز داشــت و هم چای و کافی را با آب سرد تهیه و ترتیب مینمود. موقعیکه آقایون تشنه و یا خسته شده تشــریف میآوردند و مینوشیدند و دوبار به صنف خود میرفتند؛ در حالیکه برای دو هزار شاگرد دیگر مخزن کلان آب ساخته شده بود که همه توسط دست خود آب مینوشیدند. شاهزادگان اخلاق نیک و روش دوستانه با تمام بچهها و استادان داشتند؛ خصوصاً شهزاده شاه محمود دارای پرستیژ خاص و خیلی با تمکین بود. از طرف شاهزادگان سال یکبار یا در فصل بهار و یا در فصل خزان همصنفها و معلمین به کاریز میر و یا پغمان دعوت میشدند.

 

لیسۀ حبیبیه در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی نقش به سزایی داشت. در تدویر محافل و کنفرانسها و روزهای ملی و خاص مثل روز معلم و یا جشن معلم، روز سرهمیاشت ،روز ملل متحد و غیره. در این ایام کنفرانسها، موسیقی و پارچههای درام و یا نمایشنامهها از طرف خود شاگردان حبیبیه تمثیل و اجرا میگردید. برای بزرگداشت از مقام والای معلم و خدمات صادقانۀ ایشان هر سال در ماه میزان جشن معلم گرفته میشد. در عقب تعمیر لیسۀ حبیبیه یک ساحۀ نسبتاً بزرگ و جای مناسبی برای استیژ و کنفرانس بود. در آنوقت در مکاتب سارندوی به وجود آمده بود. برای ترتیب و تنظیم از آنها کمک گرفته میشد .چون رنگ و سمبول حبیبیه رنگ آبی سر مهای بود همیشه استیژ را به رنگ مذکور آماده میساختند.کنفرانس و یا جشن معلم بعد از ساعت دو بعد از ظهر آغاز میگردید. در این محفل یا وزیر و یا معین وزارت معارف با ســایر مدعوین تشریف میآوردند. گردانندۀ این محافل قبلاً توســط مدیر لیسه انتخاب میگردید. محفل توسط یکی از شاگردان که قرآن را خوب قرائت مینمود افتتاح میگردید. سپس مدیر مکتب بیانیۀ مفصّل در مورد شخصیتّ معلم و خود گذریهای معلم به نیکویی یادآوری نموده آنعده از معلمینی که ترفیع مینمودند و یا مستحق تحسیننامه و مدال پوهنه بودند؛ با لباسهای غریبانه و تمیزجوایزی که برایشــان تهیه شده بود، میگرفتند. بعد از آن شاگردان لایق مکتب مقالات خویش را راجع به شخصیت معلم و جشن معلم قرائت مینمودند. در اخیر وزیر معارف با ایراد خطابهای در مورد روز معلم، این روز را خجسته دانسته برای همه معلمین تبریک میگفت .

 

اوضاع سیاســی عمومی لیســهء حبیبیه در دهه های 40 و50 بحرانی و متشنج بود .گروپهای مختلف با عقاید گوناگون فکری میخواستند اعراض موجودیت نمایند. کنفرانس های لیسهء حبیبیه بر اساس تصمیم شاگردان انتخابی بود. با ایجاد فضای رقابت هر کس میخواســت در زمینه ابراز نظر نموده و در صحنهء سیاسی اشتراک نماید. این رقابتهای تنگاتنگ از صنوف دهم، یازدهم و دوازدهم ادامه داشت .

 

اوضاع انتخاباتی طوری بود که هر شاگردی که بیشتر آرا را بدست می آورد، حق انتخاب اول را داشت. خلاصه در این فضای متشنج حسن سیغانی، شیرمرد حبیبیه که بعد ها بنام حسن امیری در تلویزیون «آریانا افغانستان» )لاس انجلس( برنامهء سیاسی «چشم انداز» را پیش میبرد و یکی از کاندید هایی بود که از اعلان شدن نتایج بیشترین رأی را کسب نموده بود و کنفرانس را برای روز معلم انتخاب نمود. شاگردان هرکسی میخواست اشتراک نماید و مقالات خود را به رییس کنفرانس تفویض مینمودند. بعد ادارهء به شمول مدیر مکتب عبدالغفور خان قرار، نیز مقالات را بررسی می نمود .

خلاصه روز موعود یعنی یکی روز قبل از کنفرانس حسن سیغانی را اداره احضار نمود تا مقالات شــاگردان را بررسی و دوباره ابراز نظر نمایند اما بعد از آنکه مقالات را مدیر مکتب به خوانش گرفت، اکثر نوشته ها را رد نمود و خواهان تبدیلی فوری آنها شدند. میان

حسن خان معلم سپورت، بری غفارشاد، حیدر خان معاون لیسه

 نشسته: عزیز بچهء تیکه، عزیز عزیار، عثمان سلیمی ارسلا، فرهاد فرهادحسن سیغانی و مدیر مکتب آقای قرار جر و بحث تندی صورت گرفت که حسن سیغانی مقالات را جمع نموده اداره را ترک نمود. بعدا دوباره مدیر مکتب توسط یکی از شاگردان بنام تیمور حسن سیغانی را به مکتب آورد و مقاًلات را دوباره مرور نموده که ایشان خواهان تغییر و حذف فاحش مضامین بود که به احتراز حسن سیغانی مواجه گردید.

به روز موعود یعنی جشن معلم که همه ساله به تاریخ سوم میزان دایر میگردید، در آن شهزاده شاه محمود، شهزاده داوود پشتونیار، وزیر معارف و بعض اراکین بلند رتبه به شمول معلمین و شاگردان مکتب، اشتراک می ورزیدند. شاگردانی که در کنفرانس مقالات خویش را ایراد نمودند این ها اســتند: حسن سیغانی رییس کنفرانس، اسحاق جبران، اکبر بیات ،عبدالباقی رشیدی، داکتر آصف سیغانی، نثار علی فریاد نیز در یک کنفرانس به حیث رییس کنفرانس انتخاب گردیده بود .

 

سیاسیون و انقلابیون لیسهء حبیبیه:

 

محمد هاشم میوندوال که در مکتب «پردیس» تخلص مینمود؛ شــادروان محمد طاهر بدخشــی، محبوب الله کوشانی، حبیب الرحمان نیازی بعد ها معاون علمی پلتختنیک کابل، محمود بریالی، نــور الحق علومی، عبدالحق علومی، عبدالوکیل بعدا وزیر خارجه ،سرور منگل، داکتر نجیبً، اکرم عثمان ،خلیل زمر، برهان غیاثی، اســماعیل زلمی جهش، اسماعیل محشور، داکتر فــاروق، هادی ابــوی، حیات کریم ،سمیع سپهر، حشمت کیهانی، داوود کاویان، حشمت اورنگ، ببرک ارغند ،اسحاق کاوه، لطیف محمودی، عزیز سیاهپوش )شــیربچهء کابل(، داکتر واحد رائین، حسن سیغانی، غنی اتمر ،محمد اســحاق جبران، داکتر محمد حبیب الرحمن نیازی معاون اسبق انستیتوت پولی آصف سیغانی، یحیی وثیق داکتر رسول تخنیک کابل و امان کبیری در هالندرحیم، نجیب الله، فرید ماهر، فریدون ماهر، امین معروف به اوغان، محمد عظیم، صمد برومند ،سید نصرالدین هاشمی، سید سرور صفدری، کنشکا محمودی، غلام حسن )که پدرش مغازه بوت آهو در تعمیر سینمای پامیر داشت(، محسن هزاره و چند نام دیگر که فراموشم گردیده است.

ادامه دارد

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۰۴    سال هــــــــــژدهم                حوت/حمل۱۴۰۰                       هجری  خورشیدی         شانزدهم مارچ   ۲۰۲۲