۳
طالب چگونه زنی میخواهد؟
در قسمت های پیشتر، از دشمنی وکینه ورزی طالبان با زنان ودختران کشور گفتیم
و از بُعد وابسته گی این گروه به سازمان امنیت پاکستان.
در این فاصله، هموطنی که مانند هزاران تن دیگر، موضع شفاف، رگ وراست علیه
جهالت طالبان ندارد، اما همزمان وانمود میکنند که مترقی و علیه ارتجاع
استند، با استفاده از فرصت طلبی های نام مستعارنویسی که رسانه های مجازی
بیشتر در اختیارشان نهاده است، پیام داده بود که:
"... من که طرفدار طالب نیستم!؟ مگر از شما سوال دارم که طالبان اگر دشمن
زنها میباشند به چه تعداد زنان دلیر وطن ما را از بین برده اند؟"
طرف معنی کینه ورزی، تبعیض وبی حرمتی های طالبان را در برابر زنان ودختران
میداند، اما از آن افرادی است که به اصطلاح "غت مغتولی" میکند. میخواهد ویا
میخواهند که برای اثبات ضدیت طالب با زنان، اجساد هزاران زن را برای شان
نشان بدهیم ورنه پذیرش ضدیت و تبعیض جنسیتی طالبان برای ایشان پذیرفتنی
نیست.
گروه طالبان مانند هم اندیشان شان در افغانستان، پاکستان، سومالی، و... به
زنان نیاز دارند. نیازی که پاسخ گوی غرایز جنسی شان باشند. برای شان فرزند
(آنهم پسر) بار بیاورد. نیازی که در سطح کار خانه محدود شود. برای طالب نان
بپذد، نانی که او فرمایش میدهد. اگر اندکی نمک بیشتر داشت، دست طالب و گلوی
زن او.
طالب زنی میخواهد که لنگی طالب را بشوید و پشتی را هنگام نشستن او در عقب
اش بگذارد و بوت هایش را پیش از در پای کردن پیش پایش. طالب نمیگذارد که زن
با لباس دلخواه و پسندیده اش که کسی را هم مزاحمت نمیکند، برود خارج منزل و
اب ونان برای یتیمان وبازمانده گان جفای تروریست ها بیاورد. زیرا ضعف جنسی
دارد و با دیدن زن، ضعف اش برملا و تحریک میشود، پس بهتر! که برای جلوگیری
از این عیب مردانه وطالبانه، زن اسیرخانه باشد.
طالب زنی میخواهد که سواد نیاموزد، زیرا توان خواندن ونوشتن می یابد.در
آنصورت محتمل است که توان اندیشیدن وزیر پرسش بردن گپ های جاهلانه را فرا
گیرد. طالب زن ودختری میخواهد که حتی زبان نداشته باشد. ابزار بی زبان در
اختیار او باشد. با داشتن زبان، شاید از درد بنالد، با گریۀ پرسوز آه بگوید
و حرف درست شنیده گی را روزی بر زبان بیاورد.
طالب، زنی میخواهد که اگر بیمار شد، حواله اش به تقدیر، سرنوشت زن چنین
بود! باید بمیرد تا وی بتواند زن ویا زنان دیگری بگیرد. دست و پایش هم باز
است، زیرا پیشتر برای رفیق فراز آورندۀ خویش زلمی خلیل زاد گفته بود که
مطابق شریعت رفتار میکنیم. سخنی را که از گوش ترامپ و ج. بایدن نیز کشیده
است و عمراخان در آن تشبثی ندارد که مداخله در امور داخلی افغانستان تلقی
خواهد شد!
در چارچوب آرزوی طالب و برداشت ورفتار او از زن ودر برابر زن، این رفتار
واضح است که او نباید دربیرون از منزل کارکند. اگر دربیرون از منزل کار
کرد، هم مرد وهم زن می بینند(همانگونه که دیدند) که زن میتواند دربیرون از
منزل هم کار کند. میتواند داکتر وقاضی وپیلوت وسیاستمدار، هنرمند و ورزشکار
و. . . شود. در آنصورت تحکمی که بر بنیاد جهل واستبداد عمر کرده است، دچار
دگرگونی میشود. سخنان دیرپای وناپذیرفتنی زیر سوال میروند وسرانجام طرد
میشوند. مردم نتیجه یی را می پذیرند حاکی از این که "ناقص العقل" کسانی
استند که چنان باورداشت هایی را پذیرفته و در پی عملی کردن آن اند...
طالب این آرزوها را برای افغانستانی میخواهد که تاریخ ونیاز های تحول
جویانه اش آنرا نمیخواهند.
پس طالب با هنر زن، با پنجه های هنر آفرین زن، با حنجرۀ روحنواز زن، با
خندۀ زن وبا استعداد انسانی زن، همانگونه که مردان از آن بهره مند استند،
کینه ورزی دارد. چه رسد به تبسم صمیمانه و خواهرانۀ زن. "امارت اسلامی
طالبان" دارندۀ چنین برداشت ورفتار با زن در افغانستان است.
یاوه هایی را که طالب ها در این یکماه پسین در برابر پرسشگران ترسیدۀ و
محتاط تلویزیون ها ابراز کرده اند، بوی افکار تعفن آمیز آنها را به قدر
کافی به مشام میرساند.
اینجا اندک را گفتم. باید فرا گرفت که تبعیض یا اپارتاید جنسیتی طالبان،
ابعاد وحشت آمیز دارد. واگر طالبان از عناصر مختلف بومی، داخلی و کتله های
اجتماعی بهره میگیرد، بخشی از آنها در خط طالب برابراند و بخشی را هم
مدافعان شرم آگین تشکیل داده است که سالها از آزادی و عدالت ومنجمله محکوم
کردن تبعیض جنسیتی گلو پاره کردند. اما اکنون که فیصله کرده اند با جهالت
طالب مرزنکشند، بهانه جویی ها و گرفتن سراغ موی در نمد را پیشه کرده اند.
این گپ را هم بگویم که آرزوهای یاد شدۀ طالب را دیگران از امریکا، مدافع
کنونی (چین)، آخوندهای جفاکارایران، پوتین وغیره در ذهن شان بذر نکرده اند.
در افغانستان در گذشته وحال چنین آرزومندی پایه ونیرو داشت. اما دیگران نام
برده شده، سعی دارند تا از چنین گروه وحشی وننگ جامعۀ انسانی برای مقاصد
ومنافع خودشان استفاده کنند. پس نه چشم پوشی از جهالت طالب و نه فراموشی
مقاصد دیگران.
ادامه دارد
|