کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

۱

 

 

۲

 

 

 

۳

 

 

۴

 

 

 

۵

 

 

 

۶

 
 

   

برگردان سید ضیاء فرهنگ

    

 
روی‌داد‌های تاریخی افغانستان
نوشته ژیل روسینیول (Gilles Rossignol

 

دولو – سیاح:

از تمجید ممتد دولو نسبت به هاکن می‌توان برداشت نمود که او نه تنها مرهون هاکن و همکارانش از نگاه شناخت افغانستان و تاریخ آن و اطلاع از کشفیات تفحصات باستانی‌ شان بود بلکه مرهون تسهیلاتی نیز بود که ایشان در راستای مسافرت به داخل کشور برای او فراهم می‌نمودند خصوصاً با به دسترس گذاشتن موتر" مودل لافلی" که مودل ملکی موتر‌های قوای نظامی فرانسه و قادر به راه پیمایی بالای هر نوع اراضی بود.

بدین ترتیب رونی دولو توانست که در افغانستان مساقرت کند ولی بنا بر مشکلات تدارکاتی و بنا بر بعضی ملاحظات سیاسی نتوانست آن‌طوری که تمنای آنرا داشت از این کشور دیدن کند.

برعلاوه ای اطراف کابل، او چندین بار از پغمان و استالیف دیدن نمود و در جریان تابستان 1935 دو مسافرت بزرگ در داخل افغانستان انجام داد که بعد‌ها در باره ای آن‌ها با پادشاه نیز صحبت نمود.

به تاریخ 16 اکتوبر به مناسبت روز نجات و سالگرد پادشاه ضیافتی به افتخار هیأت‌های سیاسی مقیم کابل ترتیب داده شده بود که در آن برای اولین بار از خانم‌ها نیز دعوت به عمل آمده بود. وزیر مختار از این موضوع گزارش می‌دهد و علاوه می‌کند که به عوض خانمش، که در کابل نبود، با دخترش در این محفل شرکت نمود. فردای آن دعوت شام دیگری ترتیب داده شده بود که محمد ظاهر شاه نیز در آن اشتراک داشت. دولو می‌گوید که طی این ضیافت، شاه، که ایام شاگردی اش در فرانسه را خوب به خاطر دارد با من راجع به مسافرت‌هایم به بامیان، به ترکستان افغانی تا به ساحل دریای آمو، به غزنی و به قندهار صحبت نمود. شرمساری ای که در سال‌های قبل شامل حال او بود در حال از بین رفتن است.

گیسلین دولو – دختر رونی دولو – نیز مانند پدر در داخل افغانستان مسافرت‌های انجام داد. او بدون آن که پدرش او را همراهی کند به کوه‌‌نوردی‌های پر از مشکلات مبادرت ورزید. این مطلب را می‌توان از مکتوبی که شاه‌ولی خان، وزیر‌مختار افغانستان در پاریس، به تاریخ دوم جنوری 1936 به جواب مکتوب مؤرخ 17 دسمبر 1935 رونی دولو نوشت استنباط کرد. در جوابیه ای خود شاه‌ولی شاه نوشته بود که :" با خواندن یک مقاله ای منتشره در جریده ای "دوست مردم"[1] از کوه نوردی‌های خارق‌العاده ای دختر شما و تعدادی از استادان فرانسوی در سلسله کوه بابا که قلۀ آن با داشتن 4850 متر ارتفاع بلند تر از قلۀ مونت بلان است اطلاع حاصل نمودم.

اما دولو نتوانست که به هرات سفر نماید. او همچنان مؤفق نشد که از مناطق هم سرحد با امپراطوری هندوستان، که تقریباً دایماً در شورش بودند، دیدن کند. این را نیز بایست به یاد داشت که وضع سرک‌ها نیز بی‌اندازه خراب بود.

در مورد وضع سرک‌ها در افغانستان اتفاقاً راپوری به دست ما رسیده است که آنرا ژوزف هاکن منحیث عضو اردوی شرق میانه و مقیم در افغانستان که اطراف و اکناف این کشور را کاملاً می‌شناخت به تاریخ 20 اپریل 1940 عنوانی قوماندانی عمومی آن اردو فرستاده و در آن نقشه ای سرک‌های موجود و همچنان وضعیت دقیق آن‌ها را تشریح داده است. او در توضیحات نفشه ای خود می‌گوید که سرک‌های که به خط مداوم قرمزی رسم شده اند سرک‌های اند که موتر‌های تیزرفتار و لاری بالای آن‌ها عبور و مرور کرده می‌تواند. قسمت بزرگ این سرک‌ها قفط به صورت موسمی قابل استفاده می‌باشند. سرک‌های که سال تمام - یعنی با مسدود شدن کمتر از یک هفته در سال - قابل استفاده می‌باشند سه سرک اند: سرک کابل – پشاور از طریق کوتل لته بند، سرک کابل پل‌خمری و از آن‌جا به مزار شریف و یا به خان‌آباد و تالقان و بالاخره سرک کابل گردیز. سرک کابل قندهار عادتاً در ماه‌های جنوری و فبروری الی نیمه ای ماه مارچ مسدود می‌باشد. متباقی سرک‌های که به خط مداوم رسم شده اند تنها در موسم تابستان و ماه‌های بعدی آن الی دسمبر قابل استفاده می‌باشند به استثنای سرک هزاره‌جات (بامیان - هرات) که بین ماه‌های نوامبر و می مسدود باقی می‌ماند زیرا که در فصل زمستان برف‌باری‌های شدید و در فصل بهار سیل‌های که پل‌های کم ثبات را تخریب می‌کنند مانع گشت و گزار ترافیک می‌گردند.میزیآم

هاکن بالای این موضوع که نباید به خبر‌های رسمی که سرک‌ها را باز اعلان می‌نمایند بیش از حد اعتبار نمود مصرانه تأکید میکند و می‌گوید که این معلومات اکثراً خیلی خوشبینانه می‌باشند و سرک‌های را که به مشکل میتوان از آن‌ها عبور نمود به روی ترافیک باز نشان می‌دهند. او در این راستا می‌گوید که اگر حاکمی مؤفق گردد که به کمک کارگران استخدام شده به منظور تیله نمودن موترش در جاهای سعب‌العبور به محل مأموریت خود برسد مقامات سرک مذکور را به روی ترافیک باز اعلان می‌نمایند.

ختم مأموریت:

در جریان ماه جون 1936 رونی دولو یادداشتی مبنی بر تقررش به حیث مدیر آرشیف دیپلوماتیک وزارت امور خارجه دریافت می‌نماید.

او در اواخر ماه آگست طی ملاقاتی با محمد‌ظاهر شاه مکتوب برگشت خود را به او تقدیم می‌نماید و در ختم ملاقات پادشاه نشان سردار اعلی را برایش تفویض می‌کند. آیا این یک رسم و رواج عادی بود که پادشاه در ختم مأموریت رؤسای هیأت‌های سیاسی چنین نشانی برای شان تفویض نماید؟ در هر صورت چنان می‌نماید که طرز ایفای ماموریت رونی دولو مورد پسند مقامات افغانی قرار گرفته بود که علایم آن در مکتوبی که شاه‌ولی خان به تاریخ 2 جنوری 1936 برای او نوشته بود مشاهده میشود. او نوشته بود: دلچسپی شما به همه ای امور مربوط به افغانستان برای من از خلال مکاتیبی که از کابل برایم میرسند آشکار است. برای من جای خوشبختی است که مؤفقیت شایان شما را در اجرای وظیفه ‌ی عالی‌ تان مبنی بر تحکیم روابط بین کشور‌های مان تبریک بگویم".

رونی دولو در کل 21 ماه در کابل سپری نمود که مدت نسبتاً کوتاهی است چه عادتاً چنین ماموریت‌های دوردست چهار سال یا کمی کمتر از آن دوام می‌کنند. با آن‌هم او مؤفق گردید که در همین مدت کوتاه مقدار زیاد معلومات جمع‌آوری نماید که به او اجازه داد تا یک اثر بزرگ هم از نگاه حجم (سه صد صفحه) و هم از نگاه کیفیت و اعتبار تألیف و نشر نماید. این چشم دید‌ها به خاطری خیلی با ارزش اند که چشم دید‌ اولین وزیر‌مختار فرانسه در افغانستان که از داخل کشور دیدن نمود می‌باشند ولو که او مؤفق به رفتن به سیستان و هرات نشد.

باب نهم پیر شامی در شماره‌ی آینده می خوانید


 

[1] - این جریده‌ غیر رسمی تحت عنوان "L’ami du peuple" در کابل به آدرس خارجیان مقیم این کشور نشر می‌شد.

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل           ۳۷۱    سال  شانـــــــــــــــــــزدهم       عقرب ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                         اول نومبر  ۲۰۲۰