یک تن از خواهران فرهنگی که
خوشبختی داشتن استعداد سرودن شعر را نیز دارد، در مجلس و محفلی که برای
هشتم مارچ دایر می شود، شرکت نمی کند. سالها قبل دلیل خود را این طورگفت :
« مجلس وطنداران ما برای تجلیل
روز زن بکلی آماتوری است. گپ های مقبول و زیبا را قطار می کنند که تمام آنها
فقط برای چند لحظه است. در عمل ذره ای ازآن گپ ها رعایت نشده است. به این
خاطر گوشم حوصله شنیدن همچو گپ ها را ندارد.»
خواهر دیگری میگوید، یک گپ درست
را که شنیدم از آقای لطیف ناظمی در یک سخنرانی بود که گفت وقتی مرد را
پرسان می کنند خانم تان چه کار می کنند در جواب می گوید بیکار و درخانه است! یعنی کاری که در خانه است، گویا از طرف مردان کار نیست !
این دو نظر را که می شنویم، به
این نتیجه میرسیم که گپ و سخن از زن در هرمجلس مانند هشتم مارچ یک زمینه
بوجود میاورد. درین زمینه از درد ها و مشکلات هر کسی میتواند مقداری بگوید.
و چقدر خوب خواهد بود اگر در پایان مجلس ومحفل نتیجه گیری های بدست بیاید تا
جنبه آموزش دادن را داشته باشند. و حرف آن خواهر فرهنگی ما هم در نظر باشد
که هشتم مارچ را از شکل آماتوری اش بیرون بیاوریم. برعلاوه نمی شود که تمام
سخنان ونظرات خوب را انتظار داشت تا مردان بگویند. کار های عملی برای خدمت
به زن نیز وجود دارد.
امروز در افغانستان رنجی را که زن می بیند، شاید دور
از باور باشد. این رنج در مقایسه با گذشته ها بسیار زیاد شده است. چون
تعداد زیاد مرد های فامیل ها از بین رفتند، زن ها ناچار غم نان اولادها را
می خوردند. اما در کجا وچطور؟
در یک قسمت از دهات زن ها به کمک خویش وقوم
وهمسایه ها توانسته اند، در کار زراعتی در روز زمین ها قسمتی از کار مرد
خانواده را پیش ببرند، ولی در شهر ها بخاطر نبودن کار، ده ها هزار زن و طفل
وقت های زیادی با شکم های گرسنه شب و روز را گذشتانده اند. طلب کمک از دوست
وخویش وهمسایه به گفته خود یکی از زنان رنج کشیده اندازه دارد.
گدایی تا کی
وتا چه اندازه ؟ روان کردن اولادهای نوجوان برای پیدا کرد نان برای مادر
وخودشان در ایران که مدت ها یک فکر چاره چاره جویی بود، چه مشکلی را کم
کرده است ؟
رسیدن به شفاخانه و داکتر وخریدن
دوا برای مردم بسیاری امکان نداشته و ندارد. حال فکر کنیم که داشتن لباس
نو و یا خوردن میوه را فقط در خواب اگر ببینند.
وقتی این حال را در وطن می
بینیم، این را هم گفته می توانیم که کار های خیریه برای آن فامیل ها بی
تاثیر نیست. یعنی در همین روز و مناسبت هشتم مارچ آدم میتواند که این
پیشنهاد خود را برای دیگران بگوید. نظرموسسات خارجی با کار صمیمانه که در
آن سؤاستفاده ها نباشد، جلب خواهد شد.
حال گریان آوری را که زن در وطن ما دارد، بهتر در مطبوعات غرب انعکاس خواهد یافت.
به این ترتیب نه انتظار سخنان
آماتوری کشیده می شود ونه دست زیر الاشه ماندن زنان و دور بودن شان از
فعالیت اجتماعی وخیریه دوامدار می شود.
مگر در قسمت طلب حق مساوی و
اصلاح شدن مردن جامعه شاید کسی قهر نشود اگر یادآوری گردد که وقت زیادی را
کار دارد.
همان ترتیبی که اصلاح مشکلات وطن وقت زیادی کار خواهد داشت. |