همدلان کابل ناتهـ


دريچهء تماس

 

Deutsch

دروازهً کابل

 

 

 

 

 پرتو نادری

نکته هايی

درارتباط به گزارش و گزارش نويسی

 

[برای مطالعه قسمت اول اینجا را کلیک کنید]

 

 قسمت دوم

 

Dispatch -*

 

 ظاهراً ديسپچ با گزارش ساده يا بيصدا مشابهت دارد. البته اين مشابهت بيشتر شکلی است، در حالی که ديسپچ از نظرمحتوا با گزارش ساده بسيار متفاوت است. ديسپچ بيشترجنبهء تحليلی دارد و گزارش ساده بيشتر خبری است .

مثلاً دربارهء خبرکمک به سيلاب زده گان کسی ديسپچ نمی نويسد؛ اما در بارهء اين که ناتو با گرفتن رهبری آيساف درافغانستان چه نقشی می تواند بازی کند و په تاثيری بر وضعيتی امنيتی درافغانستان خواهد داشت، می توان ديسپچ نوشت. اين جا، جای گزارش ساده نيست. چون اين مساًله به تحليل و ارزيابی نياز دارد . معمولاً ديسپچ را آن شمار از گزارشگرانی می نويسند که از قدرت بينش و تحليل  سياسی – اجتماعی بيشتری برخوردار اند . درتمام انواع گزارش ها، ديسپچ يگانه شکلی از گزارش است که امکان بازتاب انديشه ها و ديدگاه های گزارشگر در آن بيشتر وجود دارد.

از اين رو هر گزارشگر کم تجربه يی که  اطلاعات و آگاهی های خوبی در ارتباط به مسايل سياسی اجتماعی ندارد، نمی تواندکه ديسپچ بنويسد، برای آن که اين امر به قدرت تحليل و آگاهی لازم نيازدارد .ديسپچ نيز از نظر زمانی يک گزارش کوتاه است .ديسپچ را به گونهء يک هرم می نويسند. يعنی اگر بخواهيم از ديسپچ شيمايي ارائه بدهيم؛ آن شيما شکل يک هرم را دارد.

بدين معنی که گزارش با نخستين جمله های خبری آغاز می شود و اندک اندک موضوع رو به قاعده گسترده می شود و در جمله های اخرين به پسمنظرموضوع يا Back ground می رسد.

سودمندی نوشتن ديسپچ به شيوهء هرمی اين است که اگر پروديسرنشر بخشی از قسمت پاينی آن را قطع کند باز هم قسمت نشر شده می تواند هدف گزارش را به خواننده بر ساند. نکتهء اخر اين که ديسپچ معمولاً در ميان يک تا دو نيم دقيقه می نويسند.

 

* Package - (گزارش مرکب) :

 

پکيج را درفارسی می شود گزارش مرکب گفت و مشابه به گزارش ويژهء روزنامه است. از نظر زمان پگيج از دوتا هشت دقيقه وقت را دربر می گيرد. دراين نوع گزارش علاوه برصدای گزارشگر قطعاتی از چند مصاحبه، صدای محيط، موسيقی، صدای مردم و جلوه های صوتی (Sound effect) نيز وجود دارد.

به يک مفهوم پکيج يک گزارش چندين بعديست . زمانی که يک موضوع را نميتوان بااستفاده از گزارش ساده ،گزارش  تصويری و يا مصاحبه به خوبی بيان کرد ، در آن صورت از پکيج استقاده می شود .

اساساً پکيج گزارشی است که درآن يک موضوع پيچيده بررسی می شود و در پکيج صدا های مختليف ازجناحهای مختليف موضوع جا داده می شود .يک پکيج دست کم دو حد اکثر پنج تا شش صدای مختليف دارد.

راديو های جهانی بيشتر به پکيج سازی علاقه دارند. برای آن که اين گزارش  دريک جهت يک موضوع را چندين جانبه بررسی می کند و در جهت ديگر موجوديت چند صدای گوناگون از جناحهای مختليف موضوع، می تواندبرای شنونده بيشتر توجه برانگيزباشد .

به مقايسه ء گزارش های که تا کنون در ارتباط به آنها چيز های گفته آمديم پکيج ظرفيت بيشتری برای ارائه اطلاعات، بررسی و تحليل مسايل و موضوعات چند جانبه دارد .

پکيج به مقايسهء گزارش های ديگر ساختار پيچيده تری دارد که بهتر است اندکی در ارتباط به آن بحث شود..

ساختار يک پکيج :

 

* - تمام انواع گزارش ها و از جمله پکيج دارای مقدمه است. در مقدمه مهمترين نکات يک گزارش به گونهء فشرده نوشته می شود. مقدمه با جمله های خبری آغاز می شود. جمله های که درمقدمه می آيند نبايد به همانگونه درمتن گزارش دوباره تکرار شوند.

مقدمه بايد به گونه يي نوشته شود که توجه شنونده را به گزارش جلب کند. با اين حال مقدمه تمام گزارش نيست. اگر گزارشگری تمام نکات گزارش را در مقدمه جای  دهد در آن صودت او در گزارش چيزی  ديگری برای گفتن ندارد.

* - توته ها يا قطعات مصاحبه هايي را که در پکيج جای می دهند  در راديوی بی بی سی اکچوليتی (Actuality) می گويند که در فارسی دری مفهوم واقعيت را می رساند.

گزارشگر کوشش می کند که اکچوليتی خود را از پر قدرت ترين بخش مصاحبه ها انتحاب کند. اکچوليتی درحقيقت نوع مستند سازی گزارش است و بناً از اهميت بزرگی در گزارش برخوردار می باشد.

 

 Link پيوند:

 

يوند در يک پکيج درميان اکچوليتی ها قرار می گيرد تا گزارش را شکل بدهد. همانقدر که مقدمه نويسی در يک پکيج مهم است؛ پيوند نويسی نيز از اهميت خاصی بر خوردار می باشد. هرقدر که پيوند ها متحرک، پويا و زنده باشدو به همان پيمانه گزارش از پويايي بيشتری برخورداراست و می تواند شنونده را گام به گام تا آخر گزارش به پيش ببرد.

البته گاهی که اکچوليتی طولانی تر باشد شما می توانيد قسمت آن را در پيوند جای دهيد؛ بشرط آن که آن قسمت دوباره در اکچوليتی تکرار نشود. يعنی يک گزارشگر خوب هيچگاهی تمام بخش های اکچوليتی را در پيوند تکرار نمی کند. چون وقتی شما  اکچوليتی را کلاً در پيوند  بيان کنيد، ديگر اکچوليتی اهميت خود را از دست می دهد و شنيدن آن برای شنونده يک چيز تکراری خواهد بود.

پکيج را می شود با صدای گزارشگر و يا هم با يک اکچوليتی، موسيقی يا صدای مردم آغاز کرد.

در پکيج سازی بيشتر گزارشگرانی موفق بوده اند که از نوع ذوق هنری بر خوردار اند. چگونه گی جا به جايي صداها، جلوه های صوتی، موسيقی، اکچوليتی ها و نهايتاً چگونه گی آغاز و پايان بخشيدن به پکيج به نوعی ذوق هنری نياز دارد. پکيج سازی در نهايت نوعی فرم بخشيدن است به مواد پراگنده يي که شما در اختيار داريد. با پيوند نويسی بهتر شما می توانيد به گزارش خود شکل بهتر و موثر تری بدهيد.

پکيج های که با نوع نتيجه گيری (Conclusion)  پايان می يابد، به مقايسهء پکيج های که با اکچوليتی به پايان می رسد  در گوشش شنونده تاثيربيشتری دارد. معمولاً گزارشگران با تجربه می کوشند تا پکيج  خود را با جملات محکم و استواری به پايان برسانند تا شنونده را بيشتر به اهميت گزارش خودمتوجه سازد.

 

Feature (گزارش ويژه):

 

فيچر را به زبان فارسی دری گاهی گزارش ويژه می گويند . فيچر از نظر ساختارهمانند پکيج است اما تهيهء آن به مقايسهء پکيج کارو دقت و ذوق هنری بيشتری می خواهد. دشواری فيجر زمانی بيشتر چهره می نمايد که گزارشگری بخواهد درارتباط به يک مساًلهء اجتماعی، سياسی، اقتصادی و يا هم هنری – ادبی فيچر هايي بسازدتا به گونهء يک سريال راديويي انتشار يابد .فيچر معمولاً به يک مناسبت خاص تهيه می شود و با استفاده از يک بهانهء خبری به نشر می رسد. مثلاً دورهء حکومت موقت به پايان می رسد. بعد يک گزارشگر درچند فيچر بااستفاده از مصاحبه های صاحبنظران موفقيت ها و ناکامی های اين حکومت را بر رسی  می کند.

نخست از همه بايد گزارشگر دراين ارتباط اطلاعات کافی داشته باشد، به اصطلاح بر موضوع حاکم باشد. درگام ديگر او بايدبرای هر فيچری که می سازد موضوع را مشخص کند. مثلاً در همين مورد خاص اوشايد موضوعات بازسازی، امنيت، حقوق بشر رفاه اجتماعی، سياست خارجی و مسايل  ديگری را برای هريک از  فيچر های خود درنظر بگيرد. بايد ياد آوری کرد که  مشخص کردن موضوعات در امر ساحتن فيچر بسيار بااهميت است.

فيچر معمولاً در ميان ده تا بيست دقيقه تهيه می شود. درآن به مانند پکيج علاوه از پاره هايي گقتگوهای افراد درگير در موضوع و صاحبنظران، صدای محيط، صدای مردم، موسيقی، جلوه های صوتی نيز جا داده می شود.

دريک فيچر بيست  دقيقه يي می شود از شش تا ده اکچوليتی و گاهی هم بيشتر از اين را جای داد.

 

گزارش از کانفرانس خبری :

 

گاهی يک گزارشگر تازه کار در می ماند که از يک کانفرانس خبری يک ساعته يا بيشتر چگونه يک گزارش کوتاه برای راديو و يا هم برای نشريه يي تهيه کند.

مشکل گزارش دهی از کانفرانس های خبری دراين است که ممکن خبر نگاردربارهء موضوع کانفرانس اطلاعات و آگاهی چندانی نداشته باشد. در چنين صورتی خبرنگار بايد پيش از رفتن به کانفرانس به کمک همکاران ويا هم  موادی اطلاعاتی که می تواند در زمينه وجود داشته باشد؛ آگاهی لازم را  در بارهء موضوع کانفرانس به دست آورد.

اگر گزارشگر زود تر به محل کانفرانس برود اين امکان را هم می تواند به دست آوردکه اگر موادی در ارتباط به موضوع کانفرانس پحش شده باشد به دست آورد و از آن در جهت آگاهی ازموضوع کانفرانس استفاده کند.

نکته يي را که بايد بر آن تاکيد کرد اين است که معمولاً کانفرانس دهنده گان علاقه دارند مسايلی را به خبر نگاران بگويند که به نفع آن هاست و در اين صورت می خواهند از بيان بعضی مسايل کنار بروند. بايد متوجه بود که آن ها از بيان چه مسايلی خود را کنار می کشند؛ شما می توانيد تا پرسش های خود را در همين زمينه ها مطرح کنيد تا کانفرانس دهنده ناگزير از آن شود که در ارتباط به جنبه هاي ديگرموضوع تماس بگيرد و ديدگا ههای خود را بيان کند.

بايد متوجه بود که عمده ترين هدف و عمده ترين نقطه نظر های کانفرانس دهنده چيست؟ کانفرانس چقدر در حيات سياسی – اجتماعی مردم اهميت دارد؟ گفته های کانفرانس دهنده را ضبط کنيد و يا هم با دقت بنوسيد. بايد جداً متوجه کاربرد کلمه ها بود که گاهی کاربرد نا به جا و غير دقيق  يک کلمه می تواند مشکلاتی را برای گزارشگر در پی داشته باشد.

حالا که دريافته ايم کانفرانس چه اهميتی دارد، عمده ترين هدف کانفرانس چيست و به همين گونه به عمده ترين نقطه نظر های کانفرانس  دهنده پی برده ايم و دريافته ايم که او از گفتن چه چيز هايي طفره می رود؛ آن گاه می توانيم گزارش کوتاهی از  يک کانفرانس خبری طويل آماده کنيم.

 

Portrait:

 

اگر از ساده ترين زبان کار گرفته شود، می توان گفت که پورتريت در مفهوم ژورناليستی خويش بيانگر همان گفتهء معرف «مشت نمونه ء خروار » است. همانگونه که با مشتی از گندم می توان کيفيت چنيدن خروار گندم را قياس کرد به همان گونه يک گزارشگر با ارائهء يک پورتريت می تواند وضعيت گروه يا يک صنف اجتماعی را بيان کند.

 

اساساً پورتريت در زبان انگليسی به معنای پيکر، تمثال، توصيف روشن و شرح روشن، معنی می دهد و اما  در عرصهء روزنامه نگاری گزارشی را گويند که گزارشگر فردی مشخص و يا خانوادهء مشخصی را از يکی از رده های اجتماعی جامعه  انتخاب نموده و با تشريح چگونه گی زنده گی آن ها می خواهد چگونه گی زنده گی ياموقعيت اجتماعی بخشی از جامعه را بيان کند.

اين گونه گزارش ها  درگام نخست به نوعی تمثيل سازی شباهت نشان می دهد به اين مفهوم که گزارشگرمی کوشد تا نکات و مشخصه هايی را در زنده گی يک فرد پيدا نموده و آن نکات و مشخصه ها را شامل حال آن گروه يا رده ءاحتماعی نمايد که آن فرد مشخص به آن تعلق دارد. او از اين تمثيل سازی چنين نتيجه می گيرد که تنها اين فرد و اين خانواده نيست که اين گونه زنده گی می کنن ؛ بلکه افراد و خانواده های ديگری که به اين رده ء اجتماعی تعلق دارند نيز در يک چنين وضعيتی به سر می برند. به گونهء مشخص می توان گفت که درتمثيل بر اساس شباهت هايی که در ميان دو پديده يا دو شی وجود دارد، چنين نتيجه می گيرند که آن دو پديده در جهات ديگر نيز همگون يکديگر اند . گزارشگر که  بدينگونه موضوع و موقعيتی را روشن ساخته است، گويي نور افگنی در دست دارد و با استفاده از آن به سوی  هدف های  گسترده تری به نورپراگنی می پردازد. در پروسهء شناخت،  شيوه يي را که بر اساس شباهت ها حرکتی از معلوم به سوی نامعلوم صورت می گيرد، قياس می گويند.

می شود گفت که پورتريت را می توان نوعی قياس درژورناليسم خواند . چنان که گزاشگر فردی را از يک قشر و طبقهء معين اجتماعی الگو قرار می دهد و در ارتباط به ابعاد گوناگون زنده گی اجتماعی او اطلاعاتی به دست می آورد و بعد وضعيت ديگران را بر اساس وضعيت او سنجش می کند و نها يتاَ حکم صادر می کند  اين طبقهء اجتماعی يا قشر اجتماعی در چنين وضعيتی قرار دارد. چنان که گاهی  با در يافت چگونه گی يک مشت گندم چگونه گی يک خروار آن را قياس می کنند. مثلی که می گويد: مشت نمونهء خروار،  درست بيانگر چنين شناختی است

مثلاً گزارشگری می خواهد از وضعيت معتادان به موادمخدر گزارشی تهيه کند، اگر گزارشگر بخواهد که اين گزارش را در شکل پورتريت ارائه کند در آن صورت او زنده گی يک روزهء يکی از معتادان را موضوع گزارش خود می سازد و بعد براساس قياس اين پيام را به شنونده گان و خوانده گان می فرستد که معتادان ديگر نير در چنين وضعی زنده گی می کنند.

دراين گزارش بايد عمده ترين بخشهای زنده گی يک روزهء اين معتاد توجه شود. مثلاً بامداد برای او چه مفهوم و پيامی دارد و او بامدادان چه زمانی از خواب بر می خيزد و به چه فعاليت های آغاز می کند؟ به دنبال چه کاری می رود؟ با معتادان ديگر چه گونه  رابطه يی دارد؟ نان روزانهء خود را چگونه پيدا می کند؟ مردم با اوچگونه رفتار می کند؟ آيا کار ها و فعاليت های روزانهء او بر اساس تصادف صورت می گيرد ويا هم او برای خود بر نامه يي دارد؟ او در بارهء مردم چگونه می انديشد؟ او آيا آرزويي در دل دارد و آينده را می شناسد ويا اين که تمام آرزويش يافتن مواد مخدر است ؟ آيا گاهی هم تصميم داشته است که خود را ازمواد مخدر نجات دهد يانه ؟ او چگونه و چه زمانی به اعتياد روی آورده است  و از چه زمانی بدينسو خانواده را تر ک کرده و ياهم رانده شده است و چيز های ديگر ... اين که گزارشگر چه جزيياتی را می تواند در اين گزارش جای دهد وابسته به درجه ء اهميت آن در زنده گی  روزانهء  معتاد است. بايد کوشيد تا مهمترين جزييات را در زنده گی  او پيدا کرد .

البته هدف نهايي از پورتريت به هيچ وجهه تنها تشريح زنده گی يک فرد مشخص نيست؛ بلکه هدف نهايي آن است تا ازاين طريق بر زنده گی  يک کتلهء اجتماعی روشنی انداخته شود.

می خواهم به نمونهء ديگری نيز اشاره کنم :

يک خانواده برگشت کننده را در يکی از گوشه های  شهرکابل در نظر بگيرد که از يک سال بدينسو ازيکی از ارودگاه های پشاور مثلاً از اردوگاه جلوزی برگشته است واما در کشور خود نيز در زير خيمه زنده گی می کند. کودکانش گرسنه و بيمار اند و نمی توانند به مکتب بروند و پدر خانواده نتوانسته است کاری برای خود دست و پا کند . وزارتخانه های عودت کننده گان و شهر سازی و به همينگونه  شهر داری کابل هيچگونه برنامه يي  در جهت تهيهء سر پناه برای آنان ندارند و اگر هم  دارند تا هنوز از گفتگوهايي راديويی و مطبوعاتی آن سو تر نرفته است و مسايل ديگر.

گزارشگر می خواهد با تهيهء يک پورتريت از اين خانواده در حقيقت مشکل اجتماعی هزاران خانوادهء برگشت کننده ديگر را مطرح نموده و اطلاعاتی را در ارتباط به زنده گی آنها ارائه کند.

به نظر من تهيهء گزارش به شيوهء پورتريت  ذوق و سليقهء هنری بيشتری می خواهد. به هيج وجه نمی خواهم بگويم که پورتريت خود نوعی کار هنری است؛ می خواهم بگويم موثريت چنين گزارش هايي بيشتر به چگونه گی ساختار و ظرافت های هنريی بر می گردد که در چنين گزارش هايی به کار گرفته می شود.

يکی از عمده ترين دشواری ها در پورتريت اين است که گزارشگر چقدر می تواند به آسانی خانواده و يا هم فردی را پيدا کند که با او همکاری نمايند و جزييات زنده گی روزانهء خود را  در اختيار او بگذارند. شايد يک معتاد، يک خانوادهء عودت کننده، يک زن بيوه و ياهم يک جوان پاگريز از مکتب نخواهند که جرييات زنده گی آن ها از طرق رسانه پخش شود. بايد در نظرداشت که خالت در زنده گی خصوصی افراد بدون رضايت آنان امر نا پسنديده يي است. در صورتی کسی نخواهد در اين زمينه یا گزارشگری همکاری کند، او نبايد  بر اين امر پا فشاری کند و اصرار ورزد و يا هم با وعده های دروغين کسی را آماده به گفتگو سازد؛ بلکه بايد  در جستجوی منبع  ديگری بر آيد. شايد اين جستجو چند روزی دوام کند. او بايد بهترين منبع را پيدا کند. شايد هم يک گزارشگربی تجربه  نتواند به چنين منبعی دست رسی پيدا کند .

گاهی گزارشگری درمواردی که با منافع ملی و اجتماعی کشور مربوط می شود تمامی ترفند ها و کوشش های خود را به خرچ می دهد تا  اطلاعات و عکس هايي را که لازم دارد تهيه کند؛ ولی در مورد  تهيهء  يک پورتريت او اين حق راندارد که  بدون رضايت خانواده   آن فرد مشخصی که می خواهد که انها را در تهيهء پورتريت خود به حيث الگو انتخاب کرده است، دست به تهيهء عکس ها و گرد آوری اطلاعات زده  و بعداً آن مواد و اطلاعات را در راديو يا نشريه يی انتشار دهد.

مثلاً او نبايد بدون اجازهء خانواده با کودکان خانواده در ارتباط به وضعيت رنده گی خانواده گفگويی انجام دهد و يا هم ازاعضای خانواده به گونهء پنهانی عکس بر داری کند .

نکتهء آخراين که بادريغ  در رسانه های گروهی افغانستان از پورتريت که يکی از موثر ترين و دلجسب ترين نوع گزارش است کمتر استفاده می شود. شايد هم به دليل آن که به کار بيشتری نياز دارد و گزارشگران ما حوصلهء پرداخت به آن را ندارند. در حالی که امروزه پورتريت  در مطبوعات، راديو و تلويزيون کشور های  ديگر کار برد گسترده يي دارد که از خواننده گان، شنونده گان و بيننده گان زيادی بر خوردار است.

 

قسمت فرجامین در برنامهء آینده تقدیم میگردد.

 

 

 

دروازهً کابل

سال اول          شمارهً یازدهُم             اگست/ سپتمبر   2005