همدلان کابل ناتهـ


دريچهء تماس

 

Deutsch

دروازهً کابل

 

 

 

 

 

یادداشت:

با دریغ بنابر دشواری های تخنیکی، امکان میسر نبود تا این مقاله فرهنگی و آموزشی گران ارج را کلأ در

همین برنامه، خدمت شما عزیزان تقدیم می کردم. ناگزیر آن را در سه بخش حضور شما پیشکش خواهم کرد.

اما خواننده گانی که دوست دارند، همین حالا این رهنمونی را تمامأ داشته باشند،

می توانند،  info@kabulnath.de  با من در تماس شوند، تا این نبشته عالی را برای شان ایمیل بدارم.

  باعرض سپاس و محبت، ایشور داس

 

 

 پرتو نادری

نکته هايی

درارتباط به گزارش و گزارش نويسی

 

قسمت اول

 

شايد انتظار داشته باشيد که در نخستين سطر بنویسم، گزارش چيست؟ و بعد با استفاده ازاين يا آن کتاب تعريفی بر آن ارائه کنم. درکشورما معمولاً آموزش هر چيزی را از تعريف آن آغاز می کنند.

البته شيوهء ديگری نيز وجود دارد و آن اين که بررسی و شناخت يک مسًاله را ازبررسی و شناخت اجزای آن می آغازند.

بايد بگويم در اين جا آنچه را که من می خواهم در رابطه به گزارشنويسی بنويسم متکی بر چنين شيوه يي است.

نکتهء ديگری را که نيز بايد روشن کنم اين است که اين يادداشت ها مبتنی بر آگاهی های تيوريک من از مساًله نيست؛ بلکه می خواهم يک رشته تجربه های خود را با شما  در ميان گذارم.

امروزه در رسانه های گروهی گزارش جايگاه خاصی دارد و از آن استفادهء گسترده يي درامر اطلاع رسانی صورت می گيرد. هرچند گزارش ها از نظر موضوع بر اخبار، رويدادها و حوادث استوار است، بااين حال محتوای آن صرفاً خبر نيست؛ بلکه موضوع گسترده تری نسبت به خبر دارد. در گزارش رويداد ها تفسير می شود ودر آن واقعات آن سوی خبرنيز بازتاب می يابد. در گزارش امکان نفوذ انديشه ها  و ديدگاه های شخصی نويسنده می تواند وجود داشته باشد به مفهوم ديگر روزنامه نگار در نوشتن گزارش نسبت به خبر آزادی بيشتری دارد . چنان که در گزارش شما می توانيد ديدگاههای متفاوتی را نسبت به يک رويداد بيان کنيد، در حالی که اين امر در خبر نمی تواند امکان داشته باشد. اساساً در خبر نبايد کوچکترين جلوهء ديدگاههای شخصی وجود داشته باشد. آن گونه که گفته آمديم محتوی گزارش صرفاً خبر نيست؛ ولی می توان آن را تکميل کنندهء خبر گفت .چنان که خبری پخش می شود و بعداً گزارش، جزييات آن را تکميل می کند. ادامهء حيات خبر به ميزان زيادی به گزارش وابسته گی دارد، به اين مفهوم که خبر ها با گذشت زمان می توانند به فرامشی سپرده شوند  و اما زمانی که خبر به موضوع يک گزارش تبديل می شود در آن صورت می تواند که  مدت زمان بيشتری به زنده گی خود ادامه د هد.

 

هدف از گزارش تنها اطلاع رسانی نيست؛ بلکه گزارشگر با ارائهء گزارشی، می خواهد تا به آن پرسش هايي که در ارتباط به رويدادی در ذهن خواننده يا شنونده پديد آمده است پاسخ های مناسب و بيطرفانه يي ارائه کند. چنين پاسخ هايي می توانند ذهن خواننده و شنونده را به  حقيقت يک رويداد و چگونه گی وقوع آن رهنمايي کند؛ اين امر را می توان به نوع تغيير ذهنی در آن ها تلقی کرد.  در چنين صورتی می توانيم بگويم که گزارش براساس نيازمندی ذهنی شنونده و يا خواننده آماده شده است. ايجاد  تغييرات ذهنی در حقيقت هدف نهايي هر رسانهء گروهی را تشکيل می دهد؛ اما بايد به خاطر داشت که هر گزارش نمی تواند تغيرات ذهني را در خواننده و يا شنونده در پی داشته باشد. برای رسيدن به چنين هدفی، علاوه برموضوع قابل توجه، گزارش بايد ازساختار منطقی و مناسبی نيز برخوردار باشد. هر قدر که يگ گزارش بر پايه واقع نگری و انصاف در يک ساختار مناسب و منطقی ارائه شود به همان اندازه تاثير بيشتری بر خواننده و شنونده بر جای می گذارد .

گاهی گزارشگران در ارتباط به يک موضوع خوب و به کلمهء ديگر يک موضوع بد هيجان زده می شوند  و به ساختار گزارش توجهی نمی کنند . چنين گزارشگرانی اشتباهاً باور دارند که تنها موضوع کافی است تا آنها را به موفقيت برساند.

من فکر می کنم که گاهی اهميت ساختاردرگزارش کمترازاهميت ساختار در يک پديدهء ادبی - هنری نيست. توجه به ساختارگاهی می تواند کار يک گزارشگر را خيليها بر جسته و قابل توجه سازد.

مسالهء ديگر اين که گزارش نويسی و مقاله نويسی دو امر جداگانه است. به اين نکتهء روشن از آن جهت اشاره کردم که گاهی ديده می شود، گزارشگری در ميان مقاله  و گزارش سر گردان است  و يا هم  دقيقاً تفاوت در ميان زبان مقاله و گزارش را  در نيافته است.

در هم آميزی زبان گزارش و مقاله بيشتر در کار شماری از گزارشگرانی ديده می شود که اساساً شاعر و يا هم نويسنده اند. چنين گزارشگرانی با ذهن تصوير پردازی که دارند، آگاهانه و يا هم نا آگاهانه زبان گزارش خود را به زبان شاعرانه نزديک می سازند و شايد گاهی هم کلاً از يک زبان شاعرانه کار بگيرند.

شايد در يک گزارش ادبی – هنری بتوان به ميزان زيادی ازيک چنين زبانی کار گرفت؛ ولی زبان شاعرانه در يک گزارش می تواند توجهء خواننده را از هدف و پيام اصلی گزارش منحرف نموده و بيشتر به سوی خويش متوجه سازد.

غير از اين يکی ازعمده ترين تفاوت در امر مقاله نويسی و گزارش نويسی اين است که در يک مقاله، نويسنده می خواهد ديدگاه ها، نظريات، انديشه ها و پيشنهاد های خود را مطرح کند. او برای مطرح کردن ديدگاهای خود به منابعی رو می آورد و يا هم به گرد آوری واقعيت ها می پردازد و بدينگونه به استدلال و مناظره ء خود پايه ء علمی و واقعی می بخشد. هدف نويسنده از اين کاراين است که ذهن خواننده را چنان آماده سازد تا انديشه ها و ديدگاه های او را بپذيرد.

حالا امکان دارد انديشه های يک نويسنده در جامعه با نظريات مخالفی نيز رو به رو شود وکسانی آن را نپذيرد؛ ولی در هر حال نويسند  در جهت تغيير ذهنيت خواننده گان خود تلاش می کند؛ البته او اين تغير را بر بنياد نظريات و انديشه های خود می خواهد .

يک گزارشگر نيز جهت نوشتن گزارش از يک رويداد نا گزير از آن است تا به گرد آوری واقعيت ها و دريافت عوامل و دلايل چگونه گی پيدايی رويداد بپردازد .

البته او از اين کار اين هدف را دنبال نمی کند تا برای انديشه های خود پايه های استدلال جستجو کند؛ بلکه او به واقعيت ها و به آن همه دلايل و عوامل وقوع رويداد ازآن جهت نياز دارد تا گزارش او بتواند  شنونده و خواننده را با چگونه گی  رويداد رهنمايي کند و به پرسشهای که دراين زمينه در ذهن خواننده و شنونده وجود پاسخ های مناسب و بيطرفانه يي داشته باشد.

در گزارش جايی برای بيان انديشه های شخصی گزارشگر وجود ندارد، اشتباهی که شماری از گزارشگران راديو ها و روزنامه ها هرازگاهی تکرار می کنند و گزارش را با علايق و پيشداوری های شخصی خود می آميزند.

چنين امری نه تنها سببب بی اعتباری گزارش می شود؛ بلکه اعتبار گزارشگر را  نيز زير سوال برده و او را در ميان مردم گزارشگر جانبدار و غير بيطرف  نشان می دهد. گاهی شماری از گزارشگران به کار خود اهميت چندانی نمی دهند و به ژورناليسم تنها به مثابه ء شغلی نگاه می کنند که می توانند بدينوسيله چرخ زنده گی خود را اداره کنند .

اين در حاليست که گفته می شود، يک ژورناليست هدفمند و با مسؤوليت تنها رويداد ها و حوادث روزمره را گزارش نمی دهد؛ بلکه ا و به نوعی در تدوين تاريخ روزانهء کشور خود نيز سهم می گيرد. هرچند امروزه بسيار دشوار به نظر می آيد که از يک گزارشگر انتطار داشته باشيم تا او در گزارش های خويش به نگارش تاريخ روزانه نير بپردازد؛ ولی ا ز اين جا دست کم می توان به اهميت ژورناليسم و مسؤوليت گزارشگر درامر گزارش نويسی متوجه بود.

 

آن گونه که گفته شد امروزه در امر اطلاع رسانی در رسانه های گروهی، گزارش جايگاه بلند و کار برد گسترده يی دارد. چنين است که گزارش روزتا روز ا شکال تازه تری پيدا می کند بااين حال با در نظر داشت نوعيت رسانه ها می توان گزارش را اين گونه دسته بندی کرد:

 

* - گزارش مطبوعاتی

* - گزارش راديويي

* - گزارش  تلويزيونی

* - گرازش مطبوعات برقی (نشريه های  شبکهء انترنيت )

 

در رسانه های گوناگون يکی از ويژه گی های که گزارش ها را می تواند ازهم تقکيک کند؛ مساًله ء زبان است .

مثلاًزبان گزارش در نشريه ها تا زبان گزارش در راديو و تلويزيون ازهم فرق می کند.

گاهی گفته می شود که گزارش در نشريه ها برای چشم و در راديو برای گوش نوشته می شود. البته در تلویزيون چشم و گوش هر دو مطرح است .

در نشريه ها اگر خواننده مطلبی را نفهميد اين امکان را دارد که دوباره بر گردد و آن مطلب را تکرار کند. در حالی که چنين امکانی در راديو  و تلوزيون برای او وجود ندارد .ساده نويسی برای يک گزارشگر ازاهميت بزرگی برخوردار است. با  دريغ که ساده نويسی خود کار ساده يي نيست و بسيار ديده شده است که بعضی از گزارشگران راديو پس از چند سال کار هنوز توانايي آن را پيدا نکرده اند که در گزارش خود از زبان ساده استفاده کنند .

البته ساده نويسی  در نشريه ها نيز اهميت خود را دارد، ولی دراين جا دست کم خواننده  امکان مرور دوباره ء گزارش را دارد.

چيز ديگری که گزارش گر راديو را بيشتر درتنگنا قرار می دهد، مسآلهء زمان است. مثلاً او بايد گزارشی را در يک يا دو و نهايتاً در سه دقيقه تهيه کند. در روزنامه گزارشگر کمتر با يک چنين محدويتی رو به رو است. گذشته از اين در نشريه گزارشگر مجال بيشتری برای تصميم گيری و نوشتن دارد در حالی که راديو کمتر چنين مجالی را در اختيارگزارشگر قرار می دهد.

در گزارش تلويزيونی هرچند مو جوديت تصوير به موثريت گزارش می افزايد؛ ولی هميشه تهيهء تصوير کار ساده يي نيست و تصاوير بايد به گونهء تهيه شود که تکميل کننده مفهوم گزارش در ذهن بيننده باشد. اين در حاليست که تصوير خود گاهی می تواند سر چشمهء مشکلاتی برای گزارشگر نيز بوده باشد .

مثلاً فروشگاهی دزدی شده است و ياهم  تجاری به قتل رسيده است. پوليس کسی يا کسانی را به اتهام دزدی يا قتل بازداشت کرده و به گزارشگران نيز اجازه داده است تا ازانها تصوير برداری کنند. حال گزارشگر اين گزارش را ازتلويزيون پخش می کند و تصاوير متهمان نيز روی پرده ظاهر می شوند . بعداً در محکمه حکم می شود که متهمان گناهی نداشته اند وآن ها رها می شوند.

دراين صورت چنين افرادی می توانند از گزارشگر در محکمه شکايت کنند و او را با يک مشکل بزرگ حقوقی رو به رو سازند.

در چنين مواردی شايد بهتر باشد که گزارشگر تنها با نشان داده دستان بسته ء متهم اکتفا کند غير از اين بهتر آن خواهد بود که گزارشگر بگويد هرچند پوليسی دو تن را به اتهام اين قتل باز داشت کرده است؛ ولی هنوز مدارک و دلايل لازم که بتواند جرم آن ها را ثابت کند به دست نيامده است.

مساًلهء ديگری که بايد گزارشگر در گزارش نويسی برای نشريه ها و راديو در نظر داشته باشد، مساًلهء نقل و قول است. در گزارش برای نشريه ها شما به راحتی می توانيد گفتار کسی را در ناخنک بگيريد .در حالی که در راديو و تلوزيون چنين امکانی وجود ندارد.

بناً در راديو و تلويزيون نبايد  نقل قول ها را به گونه ء مستقيم نوشت.

مثلاً اگر شما در يک گزارش راديوِِيي از قول کسی بنويسيد که من در افغانستان طرفدار يک نظام سيکولار هستم، شايد شنونده دستخوش اشتباه شود که اين گزارشگراست که طرفدارنظام سيکولار درافغانستان می باشد . پس بهتر است که اين نقل و قول را به اين گونه يعنی به گونهء غير مستقيم نوشته کنيم که، احمد يا محمود می گويد که او طرفدار يک نظام سيکولار درافغانستان است.

امر ديگری که کار گزارشگری در مطبوعات و راديو تلويزيون را از هم جدا می کند اين است که در راديو  و تلويزيون شما ناگزير هستيد تا گزارش خود را  ضبط و ارائه  کنيد. اهميت ارائهء گزارش به هيچ صورت کمتر ازاهميت نوشتن آن نيست. در روزنامه ها همين که گزارش نوشته شد و يک بار از نظر نقطه گذاری و دستور زبان و زبان نگارشی بررسی گرديد، ديگرکار گزارشگر تمام است. در حالی که در راديو و تلويزيو  نوشتن گزارش تنها يک بخش کار است. اين جا گزارشی بايد  ضبط و ارائه گردد.

درارائهء گزارش صدای گزارشگر، چگونه گی ادای کلمه ها مساًلهء  وصل و فصل، فشار لازم در بخشی از جمله ها و. از اهميت بزرگی بر خورداراست. اگر گزارشگر نتواند يک چنين مسايلی را  در ارائهء گزارش خود مراعات کند بدون ترديد گزارش او نخواهد توانست که توجهء شنونده را به خود جلب کند.

مساًلهء آخراين که در گزارش برای نشريه ها اگر اشتباه املايي و کاربرد نادرست اصول نقطه گذاری می تواند سبب شرمساری گزارشگر بوده باشد به همان گونه نادرست خواندن کلمه ها برای گزارشگر راديو و تلويزيون  سبب بی اعتباری و سر افگنده گی اوخواهد بود.

وقتی در گزارشی اشتباهات املايي وجود دارد و يا گزارشگر راديو و تلويزيون کلمه ها را نادرست می خواند، بدون ترديد چنين گزارشگرانی درجامعه به حيث افراد کم سويه يي شناخته می شوند ومسلماً هيچ کسی علاقه ندارد تا به گزارش يک گزارشگر کمسويه که حتی درنوشتن و خواندن کلمه ها مشکل دارد، اهميتی بدهد .

 

در ارتباط به گزارش نويسی در مطبوعات برقی ( شبکه ء انترنيت ) تصور من چنين است که اين نوع گزارش بيشتر شباهت به گزارش نويسی مطبوعاتی دارد تا گزارش نويسی راديويي يا تلويزيونی. با آن که از چند سال بدينسو شماری از فرهنگيان و نهاد های فرهنگی – اجتماعی افغانهای پناهنده  در کشور های غربی به انتشار نشريه های برقی دست زده اند؛ ولی چنين تجربه يي در داخل کشور تا هنوز بسيار اندک به نظر می آيد. حتی می توان گفت ما در اين زمينه با هيچستانی رو به رو هستيم  از اين جهت می توان گفت که شگرد های گزارش نويسی  برای مطبوعات برقی در افغانستان هنوزنا شناخته است و شخصاً من وقوف چندانی بر ويژه گی های آن ندارم؛ اما بی آن که بتوانم دلايلی مشخصی ارائه ارائه کنم می پندارم که گزارش نويسی مطبوعات برقی کاملاً نمی تواند با گزارش نويسی مطبوعاتی همگون بوده باشد. شايد بهتر باشد که کارشناسان اين عرصه درارتباط به چگونه گی گزارش نويسی در مطبوعات برقی بررسی ها و ديد گاهای خود را در ميان بگذارند. به هر صورت امروزه مطبوعات برقی از اهميت بزرگی برخوردار است که يک بخش قابل توجهء اطلاع رسانی در جهان به وسيلهء آن صورت می گيرد.

هرچند گزارش ها در انواع گوناگون خود ويژه گيهايي خود را دارند؛ ولی در کليت معيار ها و موازينی وجود دارد که شامل تمام انواع گزارش می شود . مثلاً گزارشگر ب  يک رشته معيار های اخلاقی مانند امانت داری، انصاف، بيطرفی و ديگر اصول پذيرفته شدهء جهانی ژورناليزم بايد جداً پای بندی نشان دهد .

 

اشکال عمدهء گزارش:

همان گونه که پيش از اين گفته شد نه تنها دامنهء کار برد گزارش در رسانه های جهان روز تا روز افزايش می يابد؛ بلکه اشکال تازه و تازه تری نيز پيدا می کند که عمدتاً می توان آن را به گونهء زيرين دسته بندی کرد.

 

*- گزارش ساده يا گزارش بيصدا :

دراين نوع گزارش، گزارشگر حقايق و اطلاعاتی را از يک منبع قابل اعتماد به دست می آورد و گزارش می دهد  و يا هم خود از محل رويداد گزارش تهيه می کند.

درحقيقت اين ساده ترين و آسان ترين گزارش راديوييست. شايد بتوان اين نوع گزارش را گزارش تک بعدی گفت .

مثلاً برنامهء خوراکی جهان کمکهای خوراکی خود را به يک هزار خانواده ء سيلاب زده در يکی از مناطق افغانستان آغازکرده است . وقتی جزييات اين خبر را از يکی از منابع مسوول برنامهء خوراکی جهان دريافت می کنيم، می توانيم اطلاعات خود را با پسمنظرحادثه به گو نهء يک گزارش ساده يا بيصدا ارائه کنيم

 

*- گزارش مصور

(Illustrated report)

 

در گزارش های تصويری علاوه بر صدای گزارشگر صدای منبع خبر نيز وجود دارد. مثلاً درهمين گزارش کمک به سيلاب زده گان وقتی از صدای سخنگو ويا کدام منبع مسؤول برنامه ء خوراکی جهان استفاده کنيم در آن صورت ما يک گزارش مصور داريم .

گذاشتن و يا نگذاشتن  صدای منبع در گزارش به هيچ صورت يک امرذوقی نيست؛ بلکه وابسته به ميزان حساسيت خبر است . يعنی همين خبر کمک به سيلاب زده گان را می توانيم بدون گذاشتن صدای منبع، گزارش بدهيم؛ ولی اگر سازمان صحی جهان بگويدکه ظرف يک ماه گذشته به اثر شيوع يک نوع بيماری نا شناخته اضافه از صد تن دريکی از ولايات افغانستان جان داده اند؛ دراين صورت لازم به نظر می آيد که صدای منبع خبر در گزارش گذاشته شود. گزارش های تصويری يا مصورمعمولاً يک صدا و گاهی  دو صدا دارد. البته هردو صدا بايد از يک تن باشد. اگر ما در گزارش صدا های مختليف ازمنابع مختليف را به کار ببريم در آن صورت پکيج ساخته شده ا ست.

 قسمت دوم در برنامهء آینده مطالعه خواهید کرد.

 

 

دروازهً کابل

سال اول                   شمارهً دهم              اگست   2005