همدلان کابل ناتهـ


دریچهء تماس

 

Deutsch

دروازهً کابل

 

 

 

 

دوست عزيز ايشر داس سلام،

در آغاز كلمه بود، يا رويا و يا هر دو من نميدانم. به قول داكتر رنگين دادفر سپنتا كه شايد در آغاز شعر بوده. پس اين نوشته را به او اهدا ميكنم.

 بشير سخاورز

 در آغاز رويا بود

واکنش انجيل در برابر رويا

 

برای مطالعه [بخش اول] اینجا کلیک کنید!

 

بخش دوم

 

تاريخ اسراييل همان طوريکه در کتب تاريخ و هم در انجيل عصر عتيق ثبت شده است، اين نکته را روشن ميسازد که يهوه (خداوند) حضور خود را در روياهای پيامبران نشان ميدهد و از آن طريق است که ارادۀ خود را به گوش مردم ميرساند. "اگر پيامبری در ميان شما است من خودم را در رويا برايش ظاهر ميکنم و با او حرف خواهم زد." اين ظهور خداوند از راه رويا بوده و خداوند گاهی به طور مستقيم و روشن و گاهی به طور غير مستقيم و مبهم پيامبرش را خطاب ميکرده.

الف:ـ به طور مستقيم و روشن، مانند ظاهر شدن خداوند در خواب يعقوب:  "در اين سرزمينی که شما بر آن زندگی ميکنيد، به شما و به کسانی که بعد از شما خواهند آمد... من خداوند، خداوند ابراهيم، پدرشما، خداوند اسحق هستم".

ب:ـ به طور غير مستقيم و مبهم، ظاهر شدن ارادۀ خداوند در رويای يوسف. يوسف شبی خواب ميبيند و فردای آن رويايش را برای برادرانش بازگو ميکند. همانطوريکه می بينيم رويای يوسف با رويای يعقوب فرق دارد زيرا که اولی مستقيم وروشن است در حاليکه دومی غير مستقيم و مبهم ميباشد و احتياج به تفسير پيدا ميکند.

پس پيامبران وگاهی پادشاهان نيک کردار، پل واسط ميان خداوند و مردم عادی بوده اند و خداوند از طريق پيامبران و شاهان پيام و اراده اش را به مردم اسراييل ميرسانده. اين پيام ها وقتی ساطع ميشدند که اهميت تاريخی در زندگی مردم اسراييل داشتند و گاهی باعث تغيير در روند زندگی آنها ميشده.

دستگاه فکری عيسويان با اثر پذيری از رويداد های تاريخی که در مذهب شان رخ داده، طوری است که در طول اعصار ارتباط گرفتن خداوند با مردم عادی را از طريق راهب و يا مرد روحانی دانسته است. وجود اينگونه سينت ها (Saint) و يا راهبان گاهی باعث بزرگترين تحولات در زندگی مردم اروپا ميشده، مثلا سِنت جورج مدعی بود که خداوند از طريق مکاشفه (Revelation) با وی تماس گرفته و به او فرمان داده است تا خاک اسراييل را از وجود مور ها (اعراب) پاک سازد و چون سِنت جورج اثر عميقی بر پيروانش داشت، او به جنگ های بی نتيجه اما برباد کنندۀ صليبی پرداخت. حتی تا امروز هم پيروان مسيحيت فکر می کنند که خداوند اراده اش را از طريق اسقف های بزرگ (Bishops)، به گوش شان می رساند و اعتراف کردن گناهان نزد بزرگان کليسا و بعد طلب آمرزش، چنين مسأله را واضح ميسازد که عيسويان بيشتر از ديگران به اين معتقد اند که خداوند از طريق مکاشفه که ممکن رويا باشد با سِنت ها و اسقف ها تماس ميگيرد و آنها (سنت ها و اسقف ها) وظيفه دارند تا پيام خداوند را به مردمان عادی برسانند.

به عقيده مسيحيان تکامل روحی بيشتر در شب صورت ميگيرد، يعنی هنگامی که ما خوابيم و رويا داريم، زيرا در آن موقع انسان خارج از ارادهء خود است. برای کسانيکه قادر نيستند پرهيب خداوند را در روز ببينند، در شب ميتوانند که ارادۀ او را دررويای شان بيابند. اگر به انجيل عصر جديد رجوع کنيم، ظهور مسيح در خواب يوسف بشارت داده ميشود در حاليکه اين پيام بصورت مستقيم و در روز به مريم ميرسد. اين پيام مستقيم و غير مستقيم شب و روز يک مسأله را اشکار ميسازد و آن اينکه پيامبران و مقربان خداوند هر کدام شان مرتبۀ خاص خود شان را داشته اند، چنانکه در انجيل آمده است که خداوند ميگويد: "من با پيامبران از طريق رويا مکالمه ميکنم، اما با خادمم موسی زبان به زبان حرف ميزنم". اين خود مرتبت موسی را در برابر پيامبران ديگر نشان ميدهد و اين پيام خداوند در حقيقت پيام ديگری را در بطن خود دارد يعنی اينکه خداوند با يک فرد عادی در روز تماس نميگيرد و تنها در شب و هنگام روياست که اراده اش را بيان ميدارد.

 

ادامه دارد

 

دروازهً کابل

سال اول                   شمارهً دهم              اگست   2005