کابل ناتهـ، استاد علی اضغر بشیر، شعر بی معنی

کابل ناتهـ   kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[١]

 

 

 

[٢]

 

 

 

[٣]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استاد علی اصغر بشیر

شعر بی معنی

از استاد گرانمایه علی اصغر بشیر، در سال اول نشراتی کابل ناتهـ، نوشته هایی نشر کرده بودم که در آن موقع عکس استاد را نداشتم، عکس حاضر از سایت ٢٤ ساعت امانت گرفته آن سلسلهء نيک را ادامه خواهم داد.

 

ز هشیاران بی معنی وجودم نفرتی دارد
شراب و شاهد و چنگ سربازار میجویم
حضرت مولانای بلخ
 

یکی از شعر ای قرن نهم که از جمله معاصرین مولینا نورالدین عبدالرحمن جامی بود ساغری تخلص میکرد و میان او و جامی بعضی از اوقات مطایباتی واقع می شد که مورد توجه دوست و دشمن قرار  میگرفت، از انجمله حکایت کرده اند که ساغری یک روز بجا می گفته بود:
ـ شعرای معاصر، معانی لطیفه را از اشعار من دزدیده در اشعار خود  میگنجانند!
و عارف جامی، در بارهء این ادعای ساغری دو بیت ذیل را سروده بود:
 

ساغری میگفت دزدان معانی برده اند
هرکجا در شعر من یک معنی خوش دیده اند

دیدم اکثر شعر هایش را یکی معنی نداشت
راست میگفت آنکه معنی هاش را دزددیده اند.

 این قطعه شایع شد و در بین مردم دست بدست میگشت و سینه بسینه نقل میشد تا اینکه بخود ساغری رسید و بقصد شکایت نزد مولانا آمده گفت:

ـ این قطعه شما مرا رسوای جهان کرد و مردم آنرا میخوانند و برمن می خندند.
مولانا در جواب گفت:

ـ من گفته ام: شاعری میگفت... ولی احتمال دارد که ظریفان شهر لفظ شاعری را بتصحیف: ساغری ساخته باشند!!!
 

**********

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ٦٠      نومبر     2007