کابل ناتهـ، Kabulnath

 
 
 
 
 

نهمین سالگرد سیاه تخریب مجسمه های بی نظیر «بودائی»
«تراژیـدی بامیان تراژیـدی انسانیت»

 
 
 
ولی احمد نوری
 

 

 

درست نه سال قبل،  روز دوشنبه دوازهم مارچ، در یکی از شب های تار هجرت و آوارگی در دیار غیر، خبر اسفناک و جگر خراش انفجار و تخریب مجسمه های بودا های بزرگ بامیان، بزرگترین افتخار فرهنگی جهان (دوران بودائی) را که افغانستان عزیزم افتخار داشتن آنرا در آغوش اش داشت از ورای امواج رادیوی بین المللی فرانسه شنیدم. آنچنان تکان خُوردم که چشمانم سیاهی کرد و ناخود آگاه فریاد کردم : آه از برای خدا و انسانیت !!! چه می شنوم وهنوز مات ومبهوت بودم که لحظه بعد چینل های تلویزیونی فرانسه و سی ان ان امریکا هم این خبر فاجعه بار را انتشار دادند و تصویرهای این حادثۀ قرن را در برابر دیدگان متحیر مردمان جهان گذاشتند.

 

انفجار و تخریب تندیس های بودا در بامیان را میتوان یک جنایت فرهنگی نامید که در طول تاریخ اسلامی هیچ حکومتی و هیچ متجاوزی به چنین جنایتی دست نبرده بود  مردم مرتکبین این خیانت و جنایت فرهنگی را نخواهد بخشید و هر زمانیکه میسر شود  این جلادان انسان و فرهنگ انسانی را به محاکمه خواهد کشید. رویداد تراژیدی بامیان در حقیقت اوج افراطیت مذهبی را در جهان می رساند که در بستر جهالت و نا آگاهی انسان خفته است.

 

بودا های بزرگ بامیان افغانستان که  یکی آن 55 متر و دیگرش 38 متر ارتفاع داشت، از بزرگترن مجسمه های بودای جهان اند، از جملۀ آثار مهم ارکیولوژی و فرهنگی دنیا می باشند که از طرف مؤسسۀ یونسکو که بخش فرهنگی سازمان ملل متحد است،  رسماً بحیث آثار متعلق به  بشریت و ملکیت انسان و جهان شناخته شده است.

 

حکومت "اسلامی" طالبان با تخریب و انفجار این مجسمه های زیبا نه تنها بزرگترین جنایت به فرهنگ جهان و کلانترین تحقیر به هنر و خلاقیت انسان نموده است، بلکه مهمترینوسیله جذب توریسم و منبع سرشارعاید اقتصادی  افغانستان را از این مدرک ضربه زده است. به تکرار باید گفت این جنایت از آن گناهانی است که نمیتوان آنرا در جملۀ دسته بندی فجایع قرار داد. این یک جنایت منحصر به فرد است، که مردم افغانستان مسؤولیت دارند در پهلوی سایر جنایتکاران به ارزش های شان، این جنایتکاران را نیز به میز محکمه بکشانند. بی مناسبت نیست که صرف با تذکر رویداد انکار تخریب برج ایفل پاریس در آوان جنگ عمومی دوم جهانی از یک پیلوت آلمان نازی که برای انفجار آن مؤظف شده بود با درک اینکه آبدۀ ایفل ممثل آرت و هنر انسان بود از تخریب آن استنکاف کرد در حالیکه ازعمر ایفل در آنوقت از یکصد سال و اندی بیشتر نمی گذشت. و امروز مردم فرانسه و هنر دوست جهان از این پیلوت با فرهنگ به نیکوئی یاد کرده و نام او را در تاریخ فرهنگ بشریت جاودان ساخته اند. 

 

تصاویر بالا، عکس های بودای بزرگ 55 مترۀ بامیان را قبل از انفجار و بعد از انفجار نشان میدهند که هر دیدۀ بینا را متأثر و انسان هنر دوست را به تفکر وامیدارد.

 

من دو خاطره را در مورد این تراژیدی قرن، همیش بیاد خواهم داشت.

یکی سروده ای درعزای تندیس های بامیان از قریحۀ ملکوتی شاعر افغان "رازق فانی" است که یادش همیشه جاویدان باد، و شما را با مطالعۀ سوگوارانۀ آن در ذیل این نوشته سهیم می سازم.

و خاطرۀ دومی سخنان اعلیحضرت مرحوم محمد ظاهر شاه است که بعد از فاجعه و تراژیدی تخریب مجسمۀ بودای بامیان با ژورنالیستی اظهار نموده بودند. در حالیکه چشمانشان از این اندوه بزرگ مرطوب بودند ، گفتند :

 >>من در مرگ پسرم «داود پشتون» نگریستم و درهیچ واقعه ای چنین تکان نخورده بودم و اشک نریخته بودم، ولی در تخریب تندیس های بودا گریستم. 

من دردی را که برای تخریب بودا ها احساس کردم مشابه درد بیوطنی ام بود.  وقتی مجسمه های بودا را این ظالمان منفجر ساختند بمن احساس رنج عمیقی روی داد و آنگاه فکر کردم وطن، هستی  و هویت فرهنگی ام را ویران کردند .

من دردی را که از آن ناحیه احساس کردم  برای از دست دادن سلطنت افغانستان احساس نکرده بودم.  نه برای اینکه این مجسمه ها صبغۀ مذهبی داشتند، نه!  هرگز نه ! ،  برای اینکه اینها آثار هنر انسان بودند ؛ اینها آثار بزرگی و ثبوت خلاقیت دست هنر آفرین انسان بودند و افتخار بی نظیر و بی بدیل کشور عزیز ما بودند. بس.<<

 

بعداً از حواریون ایشان شنیدم که برای یک شبانه روز از خوردن غذا و نوشیدن آب هم دریغ کردند.

 

 

تاثیرمنفی دیگر این جنایت فرهنگی طالبان  بر بعضی مسلمانان وطن ما چنان منفی بود که باورکردنی نیست.  دوستی برایم حکایت میکرد که با شنیدن خبر انفجار بت های بامیان توسط طالبان،  چنان متاثر شدم که از مسلمانی و از شصت ساله عبادت و نماز کردن خود  بیزار و پشیمان شدم  و از آن روز تا امروز که نه سال از آن تاریخ می گذرد من با نمازهای  اسلامی وداع گفته ام  و گناه آنرا فقط بگردن  ملا محمد عمر آخوند انداخته ام.

اینست تاثیرات مخرب جنایت فرهنگی طالبان که بجای جلب و جذب مردم  به اسلام  و اسلامیت، حتی برخی افغانان را از اسلامیت شان بیزار ساخته است.

 

 

و اینک سوگنامۀ رازق فانی در ماتم بودا :

 

خــون سنگ !

بهار آمـد  دریغا  ماتمی  در گلشن  است  امروز       به برگ هردرختی مرغکی درشیون است امروز

گریبان  بایـد از غم  پاره  سازیم ای وطن داران       گریبان  وطن  در پـنجـۀ  اهـریـمـن است امـروز

به میهن بایدش می ریختم،  فریاد از این غربت         زخون خویش می شرمم که جاری درتن است امروز

نه جسم  نا تــوانــم  را مجـال جان فشانــی هـــا         نه چشم  بی  فـروغـم  را تـوان دیدن است امروز

نگـیـنی را کـه  بـر تاج غـرور شرق می تابـیـد         چسان بـیـنم که  پا مال  جنون دشمن است امروز

به گـوش قـاتـل مـردم  شـنـیـدم روح بــودا گفت         که خون سنگ هم اینک ترا درگردن است امروز

تـبـر در دست کور افـتاده  کشور می شود ویران

خدایا گردنش بشکن که بشکن بشکن است امروز

 

15/03/2010

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل    116            سال شـشم       حوت  ۱۳۸۸  هجری خورشیدی       مارچ  2010