عوامل اجتماعی واقتصادی
مرگ مادر
عامل مرگ مادر،حیات کودک را نیز درمعرض دشواری ها وحتا مرگ قرار داده است. زیرا با مرگ مادر، کودک منبع مهم تغذیه خویش را که شیرمادراست، از دست میدهد. در بعضی موارداستثنایی ونادر، زنان دیگرحاضر به دادن شیر برای کودکان مادر مرده، یا یتیم وبی مادر میشوند. اما چون خود دارندۀ کودک شیرخوار هستند، نمی توانند همزمان با تغــذیۀ طفل خویش ، طفل دیگری را نیز شیربدهند.
نبود منابع پرورش چنان کودکان، نبود مواد مورد ضرورت کودک ایام نو ولادی، در اکثر موارد موجبات مرگ کودکان مادر مرده را فراهم نموده اند. ازینرومی شود گفت که اگرمادرهنگام ولادت بمیرد وطفل او زنده به دنیا بیاید،در اکثر موارد مرگ او، مرگ زودرس کودک را نیز با خود دارد. سوکمندانه با توجه به وضع ناهنجار ومشکلات اقتصادی، صحی و اجتماعی در افغانستان، این مصیبت از خانواده ها، از مادران وکودکان دست نبرداشته ورقم آن اندک نیست. پیشتردیدیم که از صد هزار، در حدود 1600- تا 1900 هنگام ولادت میمیرند. طی چند سال اخیر این رقم کاهش اندک دیده است . زیرا بخش قابل ملاحظۀ دشواری های مرگ آورمادران هنور وجود دارند. مثلا ً 85 در صد زنان در تحت نظر دایه های محلی کم تجربه ولادت میکنند. 11
اگرگزارش سال 1997 را به گونۀ مقایسه یی بنگریم، تصویری ازتداوم دشواری ها به دست خواهیم داشت:
" امراض ساری قابل جلوگیری ازجملۀ مهمترین علت مرگ ومیر اطفال به شمار میاید.182 کودک از هر هزار نوزاد تلف شده و 275 تن کودک از هر هزار کودک قبل از سن 5 سالگی می میمرند. از جملۀ 100.000 مادر 1700 تن آن هنگام زایمان تلف می شوند.صرف 12% زنان شهری حامله، قابلیت دسترسی به خدمات اولیه طبی را دارند"12
طی چند سال پسین به رغم ایجاد شفاخانه ها ویا کلینیک ها،به دلیل عامل جنگ و ویرانگری،احتمال انفجار درشفاخانه ها،تهدید داکتران،وهراس آنها ازبی امنی، محدودیت درین زمینه ادامه یافته است.
کودکـــان یتیم
با آنکه در تعریف یتیم گفته شده است که " یتیم به کودکانی گفته می شود که پدرو مادر خود را از دست داده اند" 13
اما در افغانستان نبود یک تن از والدین معرف موجودیت کلیه اوصاف یتیمی کودک است زیرا یتیمی، که اوصاف آن چون داغ شناخته شده وتأثرباری درجبین تعدادی از کودکان به چشم می خورد؛ درچند دهۀ پسین، جوانب مختلف اندوه هایش را بیشترنشان داده است. درگذشته ها، هر وقت از یتیمی یاد می شد، بیشتر سخن ازکودکی درمیان بود، که از محبت ها و نوازش های مادرانه ویا پدرانه به دلیل مرگ آنهامحروم می گردید. درسالهای بعد از کودتای 7 ثور،1357 ( اپریل 1978) بیشترین کودکان یتیم، آنانی بودند، که پدران شان ازدست رفته بود. بررسی وضعیت صدها هزار انسانی که اعدام ویا درجنگ ها کشته شدند،محتاج گشایش صفحۀ جداگانه یی است. این یتیمان، فرزندان مقتولینی را نیز شامل میشد که درصف دولت بودند ویا به گونۀ اجباری به جنگ فرستاده شده وبه قتل رسیدند. دشوای ها و محرومیت هایی که فرزندان آنها
دیدند،با توجه به وضع وموقف پدرانشان متفاوت است. تعدادی ازفرزندان مقتولین که درصف دولت جنگیده بودند، یک اندازه از امکانات را درسالهای حضور اتحاد شوروی به دست میاوردند. مانند گرفتن خانه ویا بهره مندی ازبورس های تحصیلی به شوروی ویا کشورهای اروپایی.
اما بقیه با توجه به مشکلات اقتصادی و یا از دست دادن نان آورخانه، مشکل ترین اوضاع دوران کودکی را در آغوش مادرسپری نموده اند.
آن عده از یتیمان که با مادرهایشان روانۀ کشورهای پاکستان ویا ایران شدند،با مشکلات مهاجرت نیزدست وگریبان بودند.
پس از آن هم در ،در چهرۀ درد آمیز یتیمی، تبسمی نه نشست. یتیمان بیشماری با دشواری ها به سر بردند. و دراثر جنگهای خانمانسور به تعداد یتیمان افزوده شد. ده سال اخیر هرچند زمینۀ تبارز دشواری های آنها مساعد شد و نهادهای مشغول توجه وکاهش مشکلات آنها شدند، اما مطابق گزارش های متعدد نتیجۀ مطلوب حاصل نشده است.
با وجودیکه چند تن از هموطنان بشردوست ویا مؤسسات خارجی ویا با کمک هم، یتیم خانه هایی را تأسیس نموده اند؛ وبا وجودی که دولت نیز یتیم خانه هایی را ایجاد کرده است،اما مشکل یتیم ها به اندازه یی است که هنور به عنوان یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی دامنگیر کودکان کشور میباشد. برخی ازگزارش ها حاکی از آن است که کودکان در یتیم خانه های دولتی از امکانات لازم بهره مند نبوده، ازمراقبت وغمخواری های لازم محروم هستند. درین پیوند گزارش هایی را میاوریم که شایان توجه اند:
" یتیمان پرورشگاه غزنی آب گل آلود می نوشند."
خبرنگارمی افزاید که "سراج " یکی از یتیمان پرورشکاه غزنی است. این کودک قبل از پاسخ به پرسش من در مورد مشکلاتش در پرورشگاه، به سوی مدیر ومعلمش نگریست،سپس سر به زیر انداخت و با ترس و نگرانی گفت : « کدام مشکلی نداریم.»
محمد موسی یکی از دیگر از اطفال این پرورشگاه، به خبر گزاری بست بامیان گفت:« خورد بودم که درین جا مرا آورده اند.»
این کودک افزود: « از دولت می خواهیم که برای ما میدان سپورتی بسازد. چاه آب ما را جور کند. چند وقت پیش امریکایی ها به ما گفته بودند که دیگه ازاین چاه آب نخورید که شماره مریض میسازه .»
با این حال برخی از مسئولان در ولایت غزتی مشکلات یتیمان در پرورشگاه غزنی را با جدیت مطرح میکنند.
ژولینا فیضی وکیل شورای ولایتی غزنی وعضو شورای دفاع از ازحقوق اطفال در این ولایت می گوید:
" درپرورشگاه دولتی غزنی از ایتام به خوبی مراقبت نمی شود."
وی می افزاید:" به طور نمونه چندی پیش یکی از یتیمان این پرورشگاه به طور خود سرانه دوا خورده بود که کارش به شفاخانه کشید."
به گفتۀ او، ایتام در پرورشگاه غزنی با مشکلات زیادی ومواجه اند.از جمله کمبود کتاب درسی،ونبود معلم،طوری که برای شش صنف درسی،سه معلم وجود دارد.
خانم فیضی اظهار می دارد که:" موقعیت فعلی پرورشگاه غزنی مناسب نیست. وازمرکز شهردور می باشد که این موضوع باعث شده است تابه خوبی از آن نظارت صورت نگیرد وعلی رغم دوربودن آن از مرکزشهر، محافظ امنیتی نیز ندارد.
عبدالمتین مشکی وال، مدیر این پرورشگاه نیز از مشکلات موجود شکایت دارد.
به گفتۀ وی ؛ پرورشگاه غزنی ازخود تعمیر ندارد، ساختمان فعلی پرورشگاه از ریاست مخابرات می باشد که اطاق هایش برای نگهداری یتیمان چندان مناسب نیست. وی افزود : مدتی است که پمپ چاه آب خراب شده است، کودکان پرورشگاه مجبوراند از آب گل آلود وغیر صحی استفاده نمایند." 14
با آنکه در بعضی از ولایات ساختمان های مورد نیاز یتیمان نیزآباد شده است،اما با توجه به مشکل بروکراسی وفقدان فرهنگ غمخوارانۀ لازم برای کودکان یتیم،تصور می شود که در پهلوی نیاز به ساختمان های ویژه برای آنها، به رفع ناهنجاری زادۀ بروکراسی وبی امنی های که در جامعه سیطره دارد ،توجه شود. از نمونۀ اعمار پرورشگاه یتیمان از ولایت پکتیکا می توان نام برد. یتیم خانۀ اطفال در شهر شرنه مرکز پکتیکا در ساحۀ 680 متر مکعب زمین به کمک مالی تیم بازسازی ولایتی با مصرف 378 هزار دالر امریکاییساخته شده است.15
بی دوایی
خانواده های بیشماری هستند که توان خریدن دوا را برای کودک بیمار خویش ندارند. چه بسا که توان تهیۀ پولی را ندارند که به داکتر بپردازند. به این دو مشکل این را هم بیفزاییم که در بسا از مناطق کشور هنوز داکتر و دواخانه وجود ندارد. این وضع بخش قابل ملاحظۀ مردم شهر نشین با عاید ناچیز و روستائیان کشوررافراگرفته است. کارمندان دولتی که دارای چندین فرزندهستند ودرخانۀ کرایی زندگی میکنند،با وجود داشتن معاش ماهوار، هنگام بیماری فرزندان همواره دچار برخورد با چنین مشکلی بوده اند. حال می توان وضع دشوارکسانی رادریافت که ازداشتن معاش نیزمحروم هستند .دکتوران نامدار،"پوهاند"( پروفیسور) درمعاینه خانه 200 افغانی حق معاینه میگیرند. اما تعدادی از دکتوران ( پزشکان ) 150افغانی حق معاینه ازمریض میگیرد. برخی از پزشکان دریک نسخه چندین قلم دوا را می نویسند. مواردی
دیده شد که نسخۀ پزشک باید به دواخانۀ معینی برده شود. پس ازگرفتن نسخۀ داکتر،خریدن دوامشکل دیگریست که به عنوان ناتوانی پیش روی خانواده های کم بضاعت قرار میگیرد.
کودکان این بخش از مردم از دسترسی به حداقل غذای مورد نیاز و خوردن میوه محروم اند. موارد متعدد حکایت از آن دارند، که اگر یک عضو خانواده ازبیماری دوامدار دررنج است، دومین ویا سومین کودک بیمار، راهی ندارد جز اینکه به استقبال سرنوشت برود.پاره یی از یادداشت های چندی سالۀ نگارنده نشان داده اند که بسیاری ازجوانان، هنگامی که درسن سی ساله گی رسیده اند،درحدود چهارفرزند دارند. بنابرآن، مشکل بیماری وناتوانی برای دسترسی به دوا و داکتراکثریت عظیم کودکان خانواده ها راتهدید می نماید.
برای آنکه ازموضوع اصلی به دورنشویم، به مشکل دیگری یا سپری شدن موعد استفاده از دوا نیزدرینجا به گونۀ حاشیه وار اشاره می نماییم .همچنان بعضی ها عقیده دارند، که دواهای تقلبی ونامؤثراز خارج نیز داخل افغانستان شده اند.
اگرازوجود سؤتغذی درهمین جا به عنوان بیماری آوری یاد کنیم ، خبری درین زمینه می گوید که :" از هر 5 طفل یک طفل قبل از رسیدن به سن 5 سالگی" مرده است.
گزارش دیگری میگوید که: " از هر ده طفل افغان یکی از آنها دچارسؤتغذی است " 16
ویا،" سالانه حدود 85000 طفل از اسهالات جان خود را از دست میدهند."17
ادامه دارد
منابع:
11- ( وضعیت اطفال افغانستان در سال 2005 سایت کمیسیون مستقل حقوق بشر.)
12 - UN.Consolitated. for Afghanistan in 1997 فراخوان توحیدی ملل متحد برای افغانستان .طی سال 1997
13- ویکپیدیا
14- ( خبرگزاری بست باستان . 7/06/11)
15- ( منبع پیشین )
16- ( گزارش انجمن خیریه ایتام افغان) . و یادداشت های نگارنده.
17- ( سایت کمیسیون مستقل حقوق بشر 31/12/05
|