کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

بخش های پیشینِ
این شعر بلند:

 

 

[١]

 

[٢]

 

[٣]

 

[٤]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همه روزنها را فرو بندید
دیوار ها چرا کوتوله اند؟
آنها باید تا ایوان کیوان
قامت برافرازند.ا
بسته باد پنجره ها و حنجره ها!ا
پهناورتر باد زندانها!ا
مرگ بر شادی و شادخواری!ا
مرگ بر آذین بندانها!ا
جغرافیاها باید دگرگون شوند
لعنت بر جغرافیایی که تاریخ دارد!ا
نفرین بر خاربنهای هرزۀ تاریخ
که در متن و حاشیۀ جغرافیا روییده اند!ا
سردابها و شبستانها
آراستن جهان را بسنده اند.ا
ازان رو
سیلاب آتش خشم ما تشنۀ دبستانهاست!ا
دیگر نباید هیچکسی گهواره بتراشد
به پا بر خیزیم
برای گرامیداشت تابوت سازان!ا


پهنۀ زمین را هیچ چیزی زشت نمینماید
مگر گیاه و درخت
زیرا گیاه را
با تصحیف
میتوان "گناه" خواند.ا
و برگ اگر زیبا بود
شنودن نام آن
مرگ را بیاد نمی آورد.ا
سلام بر بیابانهای یخزده و کرخت!ا


تاک را از پا دراندازید
این "مایۀ شر" چرا خود را با پاک قافیه ساخته است!ا
نفرین بر شاعرانی که تاک را ستوده اند!ا
سر فرود آرید در برابر رادمردانی که تاکبُن را دروده اند.ا
بیفزاییم که اگر دیگران را
با "پاک" یک تعلق خاطر است
مارا دوست
و سخت نیکوست.ا
که باید ولی نعمت را سپاس داشت
و از نمک ناشناسی هراس.ا


ازین سخن ما بروشنی میتوان دریافت
ای عوام کالانعام
که به کوری چشم شاعران دون
که آنان را بخت باد وارون!ا
ما را در صنعت ایهام و توریه
دستی قویست

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٤٣                          سال دوم                               اگست/ سپتامبر ٢٠٠٦