کابل ناتهـ، Kabulnath
از همین شاعر:
|
خالده فروغ
آواره گان زمین
ملت من در عشق جوانمرگ است گلوگاه درخت آزادی قطره قطره خون میشود نمی گریم مشعلی میدرخشانم از انگشتانم که گشوده استند تا گیسوان شرق را آشفته کنند ملت من فرامش نمشود هرگز و چشمهای سیاهش در قلب فرهنگهای سپید جا می گیرد برنمی گردم هزاران هزار ستاره را در می نوردم اما ای زادگاه آواره گان زمین ترا با خود آواره میسازم.
*********** |
بالا
شمارهء مسلسل ٣٠ سال دوم جون/جولای ٢٠٠٦