کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[بخش اول]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهداء به ايشور داس که ميگويد:

"الحمدلله هندوي افغانستان استم"

 

 

 

نيرنگهاي گناه در بيگناهي رنگها

 

 

صبورالله سياه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

(بخش دوم)

 

پيشگويي بودايي

 

آدم هر اندازه مدرن يا حتا سوپر مدرن باشد، گاه چيزهايي ميشنود که شايد خفته ترين و کهنترين شور خرافاتي بودن در روانش زنده شود. از خداوند نهان نباشد، از خواننده چه پنهان، اين شور چندين بار در من بيدار شده، (و اگر رسواتر از "محمد علي رسوا" نشوم، ميتوام بيفزايم: هنوز بيدار مانده) است.

 

مانند ديروز يادم است. اعلاميهء رهبري طالبان در پيرامون فروپاشاندن بوداهاي باميان در شمارهء ٤٦٦ روزنامهء "هيواد" (چهارم ذوالحجة الحرام سنه چهارده بيست و يک/ نهم حوت سال سيزده هفتادونه/ 26 فبروري 2001) چاپ شد.

 

نيم_هفته از آن گزارش کوتاه نگذشته بود. کمتر کسي باور ميکرد که تا پانزده روز ديگر باميان بي بودا خواهد شد.

 

آريانا يفتلي و من که در بخش بخش آگاهي/پيوندهاي فرهنگي سازمان ملل افغانستان (در اسلام آباد، پاکستان) کار ميکرديم، خواستيم هرآنچه در اين زمينه چاپ ميشود، گردآوري گردد.

 

در سازمان ملل، يک همکار تايلندي نيز داشتيم. نميدانم چرا او را جاپاني ميگفتند. شايد براي آنکه چهره اش به بروس لي ميماند. خودش ميدانست که نام بلندش خيلي دشوار است. او به شوخي ميگفت: پدر و مادرم بايد از مردمان برون از تايلند پوزش بخواهند! مرا "سون" بناميد.

 

هنگامي که سون دانست گزارشها در بارهء بوداهاي باميان را گرد مي آوريم، روزنامه يي را به ما داد و گفت: بگيريد. شايد اينهم به درد تان بخورد.

 

در پايان ستون چهارم برگ نخست آن روزنامه، عکس موسپيدي که رويش را به پاي بودا چسپانده بود، به چشم ميخورد و در زير آن يادداشت زيرين:

 

"آسـياييها اندوهزدهء نقشهء ويراني بودا اند: Lim Long پيشـواي بوداييان و گردانندهء نيايشگاه بزرگ Wat Ounalom Pagoda در فنوم پن، پايتخت کمبوديا گفت: سالها پيش، خمرهاي سرخ چندين نيايشکده و پيکرهء بودا را به خاک يکسان کردند. آنها به سزاي کردار خود رسيدند و تخت و بخت شان سرنگون شد. اينک طالبان ميخواهند چنان کنند. اينها نيز به سرنوشت مرگباري دچار خواهند شد." (Bangkok Daily, Thailand AP, 27.02.2001)

 

شگفت اينکه، درست هشت ماه پس از نابودساختن بوداي باميان، دستگاه طالبان نيز برچيده شد. گرچه در رويداد هفت تا يازدهم نوامبر 2001 و پس از آن، يورش زميني و هوايي ارتش ايالات متحده به افغانستان و به سخن ديگر نقش پسا_سپتمبري سردمداران کاخ سپيد بيش از کيفر بودايي به زيان طالبان افتاد، ولي پيشگويي پيرمرد هم خرافه نبود و اگر خرافه بود، بي پايه نبود.

 

خوانندهء کنجکاو و ناشکيبا در گام نخست خواهد پرسيد و سپس خواهد ديد که گفته هاي بالا را با "علامهء فارقه" چه کار.

 

سخن از ناشکيبايي آمد، بيجا نخواهد بود بدانيم که Elise Labotte کارمند دفتر واشنگتن نيرومندترين و به گفتهء خود شان "بااعتمادترين" رسانهء جهاني (CNN)، پنج روز پيش از پخش نخستين گزارش "علامهء فارقه"، نوشته بود: "ايالات متحده چهل و سه مليون دالر به افغانستان داده است."

 

همانگونه که شايد خوانندهء کنجکاو نداند، چکهاي چند ميلون دالري امروزي کجا ميروند و چه ميشوند، من نيز از سرنوشت و پانوشت چکهاي آن روزي چيزي نميدانم.

 

دستگاه ABC

 

بانو Leela Jacinto کارمند دستگاه راديو تلويزيون American Broadcasting Company (ABC) نخستين گزارش "علامهء فارقه" را شام 22 مي 2001 چنين پخش کرد:

 

« هندوها شايد در افغانستان نشانه گذاري شوند: طالبان که يکي از رانده ترين و جنجال برانگيزترين رژيمهاست، پيشنهاد پياده کردن علامهء فارقه بر اقليت هندوي افغان براي بازشناسايي آنها از اکثريت مسلمانان اين کشور را رويدست دارند.

 

اين رژيم تندرو که برداشت و بازگويي سختگيرانه از اسلام دارد، به خاطر برخورد با زنان و نيز ويران کردن بوداهاي باميان، تا کنون بارها خود را آماج انتقادات و گوشه گزيني جهاني قرار داده است.

 

يک تن از مقامات وزارت امور خارجه به گزارشگر ABC گفت که طالبان سياست تازه يي را در نظر دارند. پاليسي نو هندوان [افغان] را وادار خواهد ساخت تا علامهء فارقه را رعايت کنند. البته زنان هندو نيز بايد به جاي چادرکهاي کوتاه، مانند زنان افغان چادري بزرگ داشته باشند.

 

سيد رحمت الله هاشمي [سخنگوي طالبان] تلفوني گفت: اين طرح هنوز در مرحلهء پيشنهاد است و تا کنون جنبهء رسمي/ قانوني نيافته است.

 

براي آنکه پاليسي رسميت بيابد، بايد توسط ملا محمدعمر ، پيشواي طالبان، تصويب شود. هاشمي افزود: از جزييات اينکه علامهء فارقه چه و چگونه خواهند بود، و سر از کدام روز بايد پياده شود، آگاهي بيشتري در دست نيست.

 

اين پيشنهاد به گونهء گسترده از سوي گروههاي هندو و يهود که به فرمان نازيها عين حالت را داشتند، محکوم گرديده است.

 

با آنکه مسلمانان بيشترين بخش نفوس افغانستان را ميسازند، چندين هزار هندو و کمتر از آن اقليت سيکهـ در اين کشور ديده ميشوند. بسياري از اقليتها سوداگران اند و ميخواهند در زيستگاههاي همگذر در آسياي ميانه زندگي کنند.

 

گرچه مردهاي سيکهـ با داشتن دستار ويژه به آساني شناخته ميشوند؛ هاشمي گفت که اگر پاليسي جديد پياده شود، مجتمع سيکهـ را نيز در بر خواهد گرفت. نامبرده افزود: بازشناسايي هندوها پيشنهادي بود به هدف حمايت هندو و مسلمان افغان.

 

هاشمي سخنانش را چنين دنبال کرد: "... [اين موضوع] مطرح شد زيرا موارد زيادي چون تراشيدن ريش، تماشا کردن تلويزيون، و داشتن بت در ميان خانه وجود دارند. يکايک اينها براي مسلمانان غيرمجاز، ولي براي اهل هنود مجاز اند. اگر طالبان از آنها ميخواهند علامهء فارقه داشته باشند، براي رعايت مصونيت شان است تا در پرتو آن بازشناخته شوند. اين نه تبعيض در برابر برادران هندوي ما، بلکه براي پاسداري از هويت آنها است."

 

طالبان که برداشت تنگ_نگرانه تري از اسلام دارند و ميخواهند به گفتهء خودشان "نابترين حاکميت اسلامي" را به ميان آورند، آميزه يي اند از افغانهاي آموزشديده در کانونهاي مذهبي در کشور همسايه پاکستان و جنگندگان اسلامي يا مجاهدين که در برابر يورش شوروي به نبرد پرداختند. اما بسياري از مدرسين اسلامي طالبان را به ناکارگيري خودسرانهء رسم اسلامي "آزاد گذاشتن ديگران در باورهاي شان" متهم ميسازند.

 

همينکه گزارش پيشنهادهاي يادشده پخش شدند، اعتراض کنندگان خشمگين هندو در شهر بهوپال در دل هندوستان، کشوري که هندوباوران در آن چيره اند، به سرکها ريختند و آدمک ريشدار طالبان_نما را اينسو و آنسو برده، فرياد زدند: "طالبان مرده باد!"

 

در دهلي نو نيز سخنگوي شيو سينا، گروه تندرو هندو، گفت که پاليسي تازه طالبان واکنشهاي خشني را در سراسر نيمقاره برخواهد انگيخت.

 

موکوند مودي بنيانگذار هواداران برونمرزي بهارتيا جنتا پارتي گفت: اينها مردمان بنيادگرا اند. هشداريد! من اين را تبعيض نميخوانم، اين قساوت است."

 

براي بسياري از غربيها، تصويرهاي مردمان در حال اقليت که بايد علامهء فارقه بر جامه ها شان داشته باشند، يادآور برنامهء نازي در برابر يهودهاست.

 

آقـاي ابراهـام فاکسـمن گردانندهء "انجمــن ضد آبروريزي" و يکي از بازماندگان روزگار يهـودکشـي گفت: آه خداي من! از تاريخ حرفي نياموخته ايم. اين نکته ما را واپس به روزهايي که يهودها از ديگران با داشتن ستاره [حضرت داوود] جدا ساخته ميشدند، ميکشاند. شش مليون کشته شدند. با اين اميد که ايکاش از تاريخ مي آموختيم."

 

مودي از جهانيان خواست تا پاليسي تازه را محکوم کنند. او گفت: "جهان در پاسخ دادن در برابر نازيها کندي کردند، اين بار واکنش حتا کندتر است، زيرا اين آدمهاي بدبخت از نيمکرهء ديگر استند. پاسخ گرفتن از غربيها هميشه دشوار است، مگر اينکه آتش در دهليزهاي خود شان زبانه بکشد." (به گمان زياد، نام مودي در اينجا نادرست آمده است. درونمايهء گفتاورد بالا نشان ميدهد که بايد گوينده اش ابراهام فاکسمن باشد نه موکوند مودي. س س)

 

وادار ساختن اقليتها به داشتن نشانهء بازشناسايي ريشه دارد در قرون وسطا، همان سالهايي که يهودها در چندين کشور اروپايي وادار ميشدند تا براي جدا شدن از باشندگان ديگر نوار بناگوشي و پارچه هاي ديگر بر جامه داشته باشند. اين کار آرام آرام در دوران نازي جرمني به فرازاي خود رسيد و در نقش پاليسي آهسته آهسته به يهودکشي گروهي رهنمون شد.

 

براي فاکسمن بازتاب اين گزارش بسيار ناآرام کننده بود. او گفت: "آنگاه، همچو نشانه گذاري براي کشتار بود. اميدوارم جهان از خواب برخيزد. کار از ساختمانهاي يادگاري آغاز شد، به نشانه گذاشتن بر آدمها رسيد، گام ديگر چه ميتواند باشد؟"

 

اشارهء فاکسمن به نابود ساختن دو پيکرهء بوداي باميان به دست طالبان در مارچ [2001] است. طالبان با ويرانگري آن يادگارها که يکي از آنها بلندترين بوداي ايستاده در جهان بود، تندترين انتقادها از سوي جامعهء جهاني را به جان خريدند.

 

آن پيکره ها هم نمادهاي مذهبي بودند و هم سرمايهء [با ارزش] باستانشناسي به شمار ميرفتند."

 

دستگاه CNN

 

دومين گزارش با سرنامهء "طالبان ميخواهند هندوهاي افغان را نشانه گذاري کنند" که شام همان روز (22 مي 2001) از سوي CNN پخش گرديد، کمترين دگرگوني با گفته هاي رسانهء نخست داشت. ميتوان گفت %95 هر دو نوشته يکي است.

 

پنج در صد ناهمگوني که به موضعگيري منور حسن، پيشواي جماعت اسلامي پاکستان، گفته هاي سخنگوي وزارت امور خارجهء طالبان در قندهار، گزارش کمال حيدر از گفت و شنودهايش با چند تن هندوي افغان، و سخناني از يک هندوي باشندهء کابل به نام انار ميپردازد، چنين است: ...

 

در شمارهء آینده دنبال میگردد...

 

[][]

کانادا، 22 مي 2006

 

اشاره ها

 

آنچه در شمارهء آينده خواهيد خواند: (1) بازتاب فتواي "علامهء فارقه" در رسانه ها، (2) سخنان مولوي محمد ولي، عبدالحي مطمين، ملا عبدالحنان همت، محمد شاهين، کمال حيدر، احمد رشيد و راميندر سنگهـ جسل در پيرامون اين فتوا، (3) ديدگاههاي چند تن از هندوهاي جلال آباد و کابل در بارهء سود و زيانهاي علامهء فارقه، (4) نقش چند نماينده و چند نهاد ديگر در اين راستا، و ...

 

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٢۹                           سال دوم                                   جون ٢٠٠٦