کابل ناتهـ، Kabulnath









بخش اول














Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 

نصیر مهرین

 

M.Nasir@web.de

رابعه بلخی، مادر شعر فارسی
 

بخش دوم

 

        . . . رابعه بلخی در زمانی چشم به جهان گشود که سلسله سامانی ها در خراسان وماورالنهر حکمروایی داشتند . خانوداۀ ساما نی  با اتخاذ تدابیراداری ، نظامی ، فرهنگی واقتصادی سنگ دیگری برتهداب پیشین رشدونموی ادبیات فارسی دری نهادتند که طاهریان وصفارایان در آن سهیم بودند . سهم سامانیان در حدی است که حتااگر از رشد وتکامل ادبیات فارسی در عصر غزنویان چشم بپوشیم ، میشود گفت در عهد آنان چنان تهدابی نهاده شد که کاخ زبان فارسی را از  گزند باد وباران وتوفان های نامناسب گوناگون تاهنوز استوار نگه  داشته است .

 این موضوع گونه یی از اهمیت نقش شخصیت در تاریخ و در یافت جوانب اثر گزار آن رامطرح می کند . در واقع ویژه گی یی که برخی قابل ملاحظه امیران سامانی  از آن بهره مند بودند ، وعصر رونق وجوانی آن خاندان معرف آن است ، حکایت از آن دارد که امیر وشاه با فرهنگ واگر وزیرکاردان وبا فرهنگی هم در کنار او بوده است ، در گشایش فضای فرهنگی ورشد ونموی آن مؤثرتمام شده است .

دوره مورد نظر ما به تنهایی از نگاه رشد ادبیات معرفی نمی شود . بل ؛ در گستره اقتصادی ، داد وستد تجارتی ، رفت وآمد وبهره مندی از افکار وعقاید یونانیان ، رشد ونموی طب ،  نجوم  ، معماری ، وموسیقی  . . .  شاهد دستاوردهای جالب بود . این همه دست به دست هم داده بودند . وجود فضای صلح آمیز و امنیت مورد ضرورت ، هر چه بیشتر به مساعدت اسباب وعوامل رشد عمومی و زمینه های بالا تمام می شد .

 چنان بود که شهر های بخارا وبلخ وسمرقندو . . . دارنده رشته های مختلف صنعت دستی  ورونق آن بود . و آن همه تماس ورفت و آمد وداد وستد تأثیر نکویی بر اندیشیدن ورشد ابزار آن برجای می نهاد .

 می  دانیم ،هنگامی که دولتمردان تا حدودی درین راستا همیاری داشته باشند ، آهنگ رشد ، سریعتر است .  امیران سامانی  ، آن خصلت را داشتند . بازمانده گان  و وارثان سامان خدات ، نه تنها تحجر و سختگیری شناخته شدۀ بسیاری از امیران وشاهان را نداشتند بلکه گونه یی از فرهنگ  تسامح و مدارارا رعایت نموده بودند . این مزیت فرهنگی ، دلگرمی های نسبی را برای متفکر وشاعر با خود داشت ، کتبخوانی وکتابخانه داشتن را بار آورد .  . .

 درنتیجه بعد علاقه به زبان فارسی وشعروادب آن ، موجد رشد ونموی شعر وادب فارسی شد . وهر اندازه به  فراهم آوری زمینه ها در دربار موقع میدادند ، به همان اندازه در رشد کمی وکیفی شعراوشعر افزوده می شد . چنان بود که در همان دوره به ویژه در نیمۀ دوم سده چارم ، زبان فارسی دری رشد بی سابقه یی را پیمود . نو آوری های مختلف و تعداد شاعران وکتاب های  که در گستره شعر ونثر انتشار یافته ، موید این ادعا میتواند باشد . . .

مجموعه آن هوا وفضا ، مجالی رابرای تنفس فرهنگی ورشد ونموی دوشیزۀ نامبردار همراه داشت . آن فضا ، از روزنه  امکانات خانوادۀ از اشراف عرب ومقیم شده در بلخ امکان دسترسی به شعر وادب را برای رابعه بلخی  مهیا کرد .  . .

رابعه بلخی  عطوفت ومهربانی مادری را دیری ندید . مادرش بمرد .  اما پدری دلسوز ومهربان ، پرورش او را چنان به نکویی در دست گرفت که سخن اش اعتبار والایی در حوزه شعر فارسی یافت .

پیرامون زنده گی رابعه بلخی، معلومات بسیاروجود ندارد . آنچه در دست است به معلوماتی محدود می شود که از سده ها پیش گرد آمده ودرکتاب ها وسفینه های پسین کم ویا بیش  به تکرار نشسته است . . .

معلوم است که سرچشمه پژوهشگران سده پسین ، لباب الباب عوفی ومجموع الفصأ رضا قلی خان میباشند . (1).

کاررضا قلی خان هدایت که به نوبه متوجه رابعه ونقش او شد ، محل استشهاد همه کسانی گردید که در مقاله ها وکتاب ها ی خووردویا نسبتا بزرک به رابعه معطوف بوده اند .

درین مورد برتلس مستشرق معروف می نویسد :

ادامه دارد......

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٦٩                سال چهـــــــــارم                     نوروز    ١٣٨۷                   مارچ/اپریل 2008