کابل ناتهـ، Kabulnath






































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 

نصیر مهرین

 

M.Nasir@web.de

رابعه بلخی، مادر شعر فارسی
 

( متن فشرده )

 

عشق او باز اندر آوردم به بند

کوشش بسیار نامد سودمند

توسنی کردم ندانستم همی

کز کشیدن سخت تر گرددکمند

عشق دریایی کرانه ناپدید

کی توان کردن شنا ای مستمند

عاشقی خواهی که تا پایان بری

پس ببیادساخت با هرناپسند

زشت باید دید وانگارید خوب

زهر بایدخوردوپنداریدقند

                                                                    رابعه بلخی

  

  در حوزه پرداختها وکارکردهای پژوهشی، سخنی هم ازنخستین ها حضور دارد. چه در گونۀ حاشیه وار و جانبی ویا درموضوع مستقل و مرکزی، سخن بحث ومکث پیرامون نخستین شخصی آمده است که ابتکار آفرینند گی را به عهده داشته است. اگرتنها شعر فارسی را در نظر آوریم؛ سوال طرف ضرورت این است که چه کسی نخستین شعر فارسی را سرود...

و از آن جایی که سرایندگان اشعار فارسی تنها مردان نبوده و نیستند، وبا نام های گرامی زنان بیشماری آشنایی داریم، سوال پاسخ جوی مبنی برنشان دادن نام نخستین زنی که شعر فارسی را سرود، مطرح می گردد.

البته درین رابطه آگاه هستیم که بحث دریافت نخستین شعر و شاعر فارسی  بدلیل استدلال موجهی حکم قاطع وجودندارد. استدلالی که ازنبود مدارک لازم و کافی ناشی شده است. از ینرو با رعایت احتیاط، احتمال این ویا آن شعر را بعنوان شعر نخست  و شاعری را بعنوان نخستین و آغازگر نامیده اند. ومیدانیم که بنابر همین ضرورت است که تاهنوزهم نمی شود دامن چنین بحثی را جمع کرد و وسوسه یی را بخود راه نداد. به گفته "جی. جی مک آوری" نویسنده تاریخ تمدن لوکاس،" جست وجوی در سرچشمۀ چیزها همواره برای انسان وسوسه انگیز بوده است "...

هنگامی که رودکی بعنوان پدر و استاد شعر فارسی ویا بقولی آدم شعر فارسی نامیده می شود، همانگونه که قابل درک است  که اشعار و شاعران پیشتر از او فراموش نشده اند، بلکه؛ شیوه بیان، تشبیهات، حضور اندیشه وتخیل اوست که شعر و مقام اش را با سرو کردن بالاتری معرفی کرده است...

در چنین حوزه یی، همان کنجکاوی برای دریافت نخستین یابی ها به سوی دریافت نخستین زنی نیز راه می برد که شعر فارسی را سروده است.

در  پاسخ به این سوال چشم و ذهن ما نام شهیدی داغ بردل، رابعه بلخی را فراز میاورد. اما درین زمینه نیز نمی شود گفت که رابعه بلخی نخستین شاعره بوده است. با آنکه از داریدخت زن پادشاه تخارستان ویا از زبیده زن پاسی گوی هارون الرشید نیز نام برده اند، و شاید زنانی دیگری شعر سروده اند که از منزل بیرون نرفته و اشعارشان ازبین رفته اند؛ اما واضح تواند بود که رابعه را نخستین زن شاعری میابیم که همانند رودکی، با چکامه های از سخن پخته، نو آوری وایجاد گری در حوزه شعرفارسی معرفی می شود. واین است که مقام او را بعنوان سرتاج ومادر شعر فارسی می شناسیم...

 نگاه ژرفتر به شعر او، مانند هر بررسی یی که از سطح بسوی عمق وبقیه جوانب فاصله می گیرد ؛ به زیبایی های دلنشین شعرش بسنده نمی کند. بل، محتاج است زمینه های رویش گل شعرشرا باز یابد. ودرینصورت، همچو نیتی، وظیفه بازشناسی اوضاع واحوال زمانه یی را مطالبه میکند که رابعه بلخی در دل آن رشد ونمو یافته بود. واز آنجایی که درین زمینه به بررسی شکل گیری ذهنیت شاعرانه وحاصل کارکرد مرد ویا انسانی از جنس مذکر مواجه نیستیم واز اشعار شرین سخنانه، دل انگیزانه وعاشقانه ( عطشانه به مهر بکتاش) وبا انسانی از جنس محرومان دیداری داریم، عطف بدان زمانه شناسی اهمیت بیشتر میابد. اهمیت شناخت شرایط زندگی انسانی از جنس محرومان که در سطح رودکی با بیان خوش ورسابه اصطلاح متقدمان ما، فصیح وبلیغ سخن سروده است درین نکتۀ تعجب آورنخستین نهفته است که شاعران مرد را در دوران سامانیان وهمه دوره های دیگر، از امکانات متفاوت تری بهره مند میابیم.

شاعران دربار سامانیان مانند همه شاعران جنس مذکر، درهوا وفضای لزوم دیدهای دربار بعنوان یکی از امکانات موثر زمینه رشد داشته اند. شاعران مرد، از امکان تماس با هم، رفت و آمد ها باهمدیگر به منظور خوانش اشعار،  بحث وجدل شاعرانه در دربار شاه، امکان مسافرت ودریک جمله ازهمه آزادی های که چنان  شاعران نیاز داشتند، بهره مند بودند. در حالی که شاعری مانند رابعه بلخی با ویژه گی محرومیت از آن فضاواز پرده نشینی  سخنگوی میشود.

درهمین جا ضمن اشاره به آن محدودیت، گفتنی است که امکانات موجوده ونسبی زمانه کنونی راکه برای شاعران زن میسر است، از نظر دور باید داشت. ودرعوض آن محدودیت های هزارسال پیشین را مجسم کرد.

اکنون شاعره های ما ( صرفنظر از محدودیت های فرهنگی تاریخی همواره موجود )، امکان مسافرت، فراگیری رموز شعراز زن ویا مرد، مراجعه به کتابخانه ها، ارسال شعر به استادان به منظور دریافت رهنمایی وانتشار شعر را درمجله ها، جراید و رادیو و تلویزیون و وبسایت های انترنیتی دارند، این زمینه ها و امکانات فضای مناسبی رابرای نقد و صیقل و در نهایت رشد شعر فراهم میاورند.

اما رابعه شهید  در زمانه دیگر و درمیان حصارهای زندان گونه شاعرشده و فریادهای شاعرانه خویش را بلند نموده است...

ادامه دارد...

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٦٨                          سال چهـــــــــارم                       مارچ 2008