کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

۱

 

 
 

   

 

    

 
 خود سانسوری، می‌تواند خود فریبی باشد

 

 

2
در افشأ صاحبان زر و زور
درکنارچشم پوشی اشتباه آمیز از طرح وتحلیل مسائل قومی وملی کشور، چهرۀ دیگری از خود سانسوری را در پیوند با مسائل دینی، مذهبی و در رابطه شخصیت ها ونهاد های سیاسی- مذهبی مینگریم.
تردیدی نتواند باشد که از کودکی در محیط خانه وخانواده، مکتب وبه ویژه محیط مسجد وملا، آنچه در گوش کودک و نوجوان وجوانان گفته شده و یا برای مطالعۀ آنها داده شده است؛ گونۀ آموزش دستوری و با انگیزۀ فقط فراگیری طوطی وار وعاری از حق چرا گفتن و تفکر وابراز تردید ویا مباحثه ومناقشۀ سازنده است. این است که آموزگار مسائل وموضوعات دینی، اگر ملا است ویا معلم و یا بزرگ خانواده، خود با چنان عادت با کودک وجوان رفتار می نماید. از شاگرد میخواهد که خطوط روی کاغذ را بخواند وبهتر وخوبتر بخواند، اما زمینۀ فراگیری رشد یابنده را از او سلب میکند. در نتیجه، بخش وسیعی با رشد سن وسال ویا حتا اندک دسترسی به مطالعات درحوزۀ علوم متعدد، آن یادگرفته ها را نمی پذیرد.
نبود فضای دیموکراتیک در جامعه، سبب ساز آن می شود که ابراز شک وتردید، موقع نیابد. بهتر است بگویم که:
در جامعۀ ما، نبود چنان فضایی که تعاطی افکار واندیشه را از نظر قانونی نیز ضمانت کند، سبب سازعمر چنان تابو و سد رشد فرهنگی جامعه شد. معمول بوده است که اندک اعتراض وانتقاد ویا شکوه وشکایت از آنانی که از راه مشغولیت با دین ومذهب زنده گی می نمایند ونیازهای مادی خویش را از آن راه رفع میکنند؛ با این واکنش همراه شده که پای تحریک نمودن مردم بی خبر وبیچاره و زور حکومتی را در میان مــی آورنــد. سرنوشتی را که میرحسین مهدوی و محقق نسب، سالها پیش دیدند، اندک نمونۀ از چنان اعمال جفا آمیز در حق متفکرین است.
در اینجا است که وارد آنگوشه از موضعگیری حتمی کسانی می شویم که ادعای مخالفت با سؤ استفاده گران از دین ومذهب را دارند. میدانیم که افراد ونهادهای مشغول با سلاح دین ومذهب، آنانی که از این راه، در مقام "رهبری" و "امیری" رسیدند، امروز دارندۀ پول، خانه ها، موتر های رنگارنگ و امتیاز های بیبشماری استند. می بینیم که درتمامی مفاسد موجود نیز در افغانستان سهم دارند، همه روزه آگاهی می یابیم که در برابر هر آنچه جلوۀ از تحرک، پویایی، پیشرفت، رشد وتعالی انسانها است، ایجاد مانع میکنند. دیده می شود که در زیر سایۀّ نیرومندترین ومؤثرترین قدرت(ایالات متحدۀ امریکا) و امکاناتی را که در اختیار ایشان گذاشته است، در افغانستان دارندۀ امنیت وصلاحیت امر ونهی استند، اما همیشه از "غرور"، "سرافرازی"، "جهاد"، "صلۀ رحم" واسلام با تعبیر خودشان دم میزنند. در کشوری دارندۀ همه امتیازها استند که ملیون ها انسان آن از داشتن لقمه نان خشک نیز محروم میباشند. اما همین قماش انسانها از عدالت و رحمدلی و کمک به مسکینان وفقیران صحبت میکنند.
همواره در پی ساختن مدرسه ومسجد استند. اگر گفته شود از مدتی به اینطرف افغانستان با اضافه مسجد مواجه است، شاگردان مدارس شما که از پول حرام مؤسسات جنجال بر انگیز تمویل میشود، با نیازهای انسان مظلوم و فقر زدۀ کشور آشنایی نمی یابند. طفیلی ها تربیه می شوند. جامعه به واحد های صحی نیازدارد، به ساختن پل وپلچک نیاز دارد، به مؤسسات تولیدی و افراد آشنا شده با رموز ونیاز های این مؤسسات نیاز دارد؛ هیاهو به راه می اندازند، مردم بی خبر بیچاره را تحریک میکنند، و بدبختی بیشتر که حکومتگران نا آشنا به دین ومذهب را که حتا خواندن کلمۀ شهادت را بلد نیستند ونمی دانند که حسین وحسن نباید فرزندان و نواسه های خداوند باشند، به طرفداری خویش دارند.
اگر به آنچه در برابر زن در پیش گرفته اند، توجه شود، لکۀ ننگی را با وضاحت در جبین اشان می بینیم.
اینها همه نشان میدهند که این خطر روبه گسترش را نباید نا دیده گرفت.
با آنهم، برخی از قلمزنان وفعالان روی این موضوعات مکث وتأملی ندارند. و در نتیجه با تناقضی عمر خویش را سپری می نمایند. از یکسو ادعای مبارزه با زشتی ها وپلشتی های دیرینه وموجود را دارندذ واز سوی دیگر، نمی خواهند با اهداف سزاوار اهمیت مواجه شوند. زیرا می ترسند که مبادا با درد سری روبرو شوند. اگر از پرزه های ماشین حکومتی شده است وبا این تناقض شب و روز افتضاح آمیز را سپری میکند، جای شکایتی نیست، شکایت از آنانی است که میدانند روشنفکر بودن یعنی چی. اگر عزیزانی که در داخل کشور و در دل صدها ناگواری ها قرار دارند، لبخندی بر لبان خویش بیاورند و معترض نشسته در خارج را درک نمایند، بازهم روی سخن به ویژه با آنانی است که با دشواری های داخل کشور مواجه نیستند.
حیف است که چنین خودسانسوری، در واقع خود فریبی، انرژی وتوان بخشی از آگاهان افغانستان را می بلعد.
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۳۰۱    سال  سیـــــــــزدهم                     قوس   ۱۳۹۶                       هجری  خورشیدی     اول دسمبر  ۲۰۱۷