کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

۱

 

 

 

۲

 
 

   

نصیر مهرین

    

 
محمد داؤود خان وبقیه لقب هایش
 بخش سوم

 

 
سردار دیوانه
از زبان یک شکنجه گر:
"اينجا صدارتِ داؤود ديوانه صدراعظم ...است"





پس از توطئه علیه عبدالملک خان عبدالرحیم زی ویک تعداد بیگناهان دیگر، داؤود خان نقشۀ زندانی نمودن، منشی نورمحمد خان کهگدای و عبدالرحیم پنجشیری وچند تن دیگر را کشیده بود. برای این توطئه، مامور عبدالقیوم خان، انسان مظلومی در نظر گرفته شده بود که گواهی بدهد. این شرح را از زبان آن مظلوم بخوانیم:
"روز جمعه ۲۳ جدي ۱۳۳۹ – ۲۶ رجب‌المرجب ۱۳۸۰ – ۱۳ جنوري ۱۹۶۱

حوالى ساعت شش صبح، عسكری آمد وپرسید: بندى نو كيست؟ به شعبه خواسته شده است. پهره ‌دار قلف (قفل) دروازه را باز نموده گفت:
اين بيچاره درين اطاق از خنك هلاك ميشود.
پاها‌يم از شدت سردى هوا كرخت و شل بوده قدرت گشتن و ايستاد شدن را نداشتم. دو نفر عسكر از هردو قولم گرفته و مرا از اطاق كشيدند، چيلم را پر نموده به من دادند. درد سرم مانند ديروز دوام داشت. درد پايم نسبتاً كم بود. تمام اعضا‌يم درد ميكرد. همراه عسكر آهسته آهسته رفتم به همان اطاقى كه بيگاه مرا برده بودند. فضل محمد خان نشسته بود گفت: آمدى. گفتم: بلى.
به فضل محمد خان گفتم:
برادر، مقصد و مرام شما چيست؟ چرا و براى چى همراه من خلاف قانون آسمانى و زمينى رفتار مي‌كنيد؟ اصل موضوع چيست و اين جست و خيز و فحش گفتن شما براى چيست، اصل موضوع را به من دانسته كنيد تا به شما جواب قناعت بخش بگويم.
فضل محمد خان:
شما نميدانيد. ما شما را بزور چوب و شلاق دانسته مي‌كنيم.
خودم:
جناب ضابط صاحب، حاجت چوب و شلاق نيست. اصل موضوع را به من دانسته كنيد تا جواب تحرير كنم.
فضل محمد خان:
گپ نزن من جوان هستم. چوب زدن بسيار خوشم مي‌آيد. تا وقتى شما را چوب مي‌زنم كه هلاك شويد و يا راست بگوييد.
خودم:
ضابط صاحب كدام چيز را راست بگويم؟ شما به من دانسته كنيد تا من از موضوع دانسته گرديده و بشما جواب بگويم.
فضل محمد خان در حالیکه سگرت خود را دَر داده و دود آنرا طرف بالا پف ميكرد. گفت: ميدانى يا نى، اينجا صدارتِ داؤود ديوانه صدراعظم و رسول خان رئيس ضبط احوالات است، مثل تو صدها نفر زير چوب مايان هلاك شده تا كه حقيقت را نگوييد رهائى نداريد. (۷)
*
۱- ۷- عبدالقيوم خان، مأمور دارالتحريرشاهى. شكنجه گاه. يادداشت ها. به اهتمام بهاول ملک عبدالرحیم زی. تارنمای کابل ناتهـ. ثور وجورای ۱۳۸۹خورشیدی. می ۲۰۱۰. شمارۀ مسلسل ۱۲۰.
یادداشت های مفصل مامور عبدالقیوم خان زیرعنوان شکنجه گاه در کتابی به اهتمام جناب بهاول ملک عبدالرحیم زی با مقدمۀ نصیرمهرین، درسال ۱۳۹۲ خورشیدی از طرف انتشارات میوند در کابل انتشار یافته است.

 


" در این کتاب اقسام شکنجه ها، ونام های تعدادی از مستنطقین، شکنجه گران، مامورین آزار رسانی ودروغ بافی، به چشم می خورند. البته نویسنده از عساکر ویا مامورینی که خاطره های خوش هم دارد تذکر می دهد." (معرفی کتاب بالا از طرف سایت کابل ناتهـ. اول نوامبر۲۰۱۳)
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۶     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        اسد ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی              شانزدهم  اگست  ۲۰۲۰