کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

برگردان حامد علی‌پور

 
 

سخنرانی ملالی یوسفزی در سازمان ملل متحد


 

 
 

   

یادداشت مترجم:  خوانندگان این سایت با نام ملالی یوسفزی حتماً آشنایی دارند. این دختر جوان که به "جرم" دختر بودن و به "جرم بزرگتر" آموزش و پرورش رگبار گلولهٔ یک طالب قرار گرفت، بعد از مدتها تداوی بلاخره بهبودی یافت. او به دعوت ملل متحد، ‌این سخنرانی را که ترجمهٔ آنرا می خوانید، انجام داد. اتفاقاً اینروز، دوازدهم جولای، مصادف با شانزدهمین سالگرد تولدی او هم بود.

من با آن گفتهٔ مولانا که بارها آنرا تکرار کرده ام، باز می گویم که "ما برای وصل کردن آمدیم".  بدین گونه، برای کسانی که می خواهند سخنرانی را مشاهده کنند، این لینک می تواند وسیله شود. اداره کابل ناتهـ مدتها قبل یک مقاله نوشته بود که آنرا می شود در اینجا خواند.  بنده نیز در معرفی ملالی یوسفزی یک نوشته از چلسی کلنتون را از مجله تایم انجام داده بودم که در اینجا می توانید آنرا بخوانید.

حامد علی پور

 

 

به نام خداوند بخشاینده مهربان، عالیجناب رئیس کل ملل متحد، آقای بان کی مون، محترم رئیس عمومی ووک جریمیک، جناب سفیر ویژه بخش آموزش و پرورش سازمان ملل، آقای گوردن برون، بزرگسالان محترم و خواهران و برادران عزیز:

برای من کمال افتخار است که امروز بعد از مدتهای طولانی دوباره می توانم صحبت کنم. حضور در میان شما گرامیان یکی از لحظات مهم زندگی من خواهد بود و افتخار دیگر من این است که امروز شالی را به تن کرده ام که زمانی متعلق به بینظیر بوتو بوده است.

نمی دانم سخنانم را از کجا آغاز کنم. نمی دانم مردم از من چه می خواهند بگویم. ولی بگذارید نخست از همه خداوند را سپاس گویم که در پیش او ما مساوی استیم. از تمام کسانی که برای شفای من دعا فرستاده اند متشکر استم. اصلاً باورم نمی شود که چقدر انسانهای زیادی به من عطوفت و محبت فراوان نشان داده اند. من هزاران کارت و تحفه از سراسر دنیا دریافت کرده ام. از تمام شان تشکری می کنم. از تمام کودکانی که حرفهای معصومانه شان مرا مشوق بوده است تشکر می کنم. از تمام بزرگان قوم و قبیله ام تشکر می کنم که دعای شان مرا نیرو بخشیده است.

من همچنان می خواهم از پرستاران، داکتران، و تمام کارگران شفاخانه ها در پاکستان، انگلستان، و امارات متحده تشکری کنم که در تداوی و نیروبخشی من زحمات فراوان کشیده اند. من از فعالیت های دبیر کل آقای بان کی مون و نماینده ویژه آقای گوردن برون در پروژه آموزش جهانی (گلوبل ایجیکیشن) حمایت می کنم و از رهبریتی که ایشان تا به حال نشان داده  اند و همچنان نشان خواهند داد تشکری می کنم. آنها به ما الهام می بخشند تا به راه شان ادامه بدهم و به فعالیت بپردازیم.

برادران و خواهران گرامی، یک مسئله را به خاطر داشته باشید. "روز ملالی" روز من نیست. این روز  برای تمام زنان، تمام بچه ها و دخترهای که آواز شان را بلند کرده اند و از حقوق خود دفاع کرده اند، است. صدها فعال امور اجتماعی و حقوق بشر درین راه مبارزه می کنند تا به اهداف شان که آموزش و پرورش و صلح و برابری برای همگان است، برسند. تروریستان هزاران انسان را کشته اند و میلیون های دیگر را زخمی ساخته اند. من فقط یکی ازین انسانها استم.

بدینگونه است که من اینجا در مقابل شما ایستاده ام، یکی از دخترها، من فقط برای خود حرف نمی زنم، بلکه به نمایندگی از تمام دختران و پسران حرف می زنم، من آوازم را بلند می کنم، نه به خاطر اینکه فقط یک فریاد کشیده باشم. ‌نخیر، من آوازم را بلند می کنم تا صدای آنهایکه کسی به حرف شان گوش نمی دهد، شنیده شود،

آنهایکه برای گرفتن حق خود مبارزه کرده اند،

برای حق زندگی صلح آمیز مبارزه کرده اند،

برای حق رویه انسانی مبارزه کرده اند،

برای حق گرفتن حقوق مساویانه مبارزه کرده اند،

برای حق آموزش و پرورش مبارزه کرده اند.

 

دوستان گرامی، در روز ۹ اکتوبر سال ۲۰۱۲ یک طالب گوشه چپ پیشانی مرا به گلوله بست. دوستان مرا رگبار گلوله کردند. طالبان می اندیشیدند که این گلوله ها ما را به خاموشی خواهد کشانید، ولی ناکام شدند. بدینگونه بود که از عمق آن خاموشی که حکمرا بود، هزاران آواز دیگر برخاست. تروریست ها می پنداشتند که آنها اهداف و آرزوهای مرا نابود می کنند ولی در زندگی من هیچ تغیری نیامد جز اینکه تمام ضعف و ترس و ناامیدی ها در من از بین رفت و به جای آن قدرت و شهامت به وجود آمد. من همان ملالی اصلی استم. آروزهایم مانند گذشته است، آرمان ها و خواهش هایم عین گذشته است.

 

خواهران و برادران گرامی، من دشمن هیچکسی نیستم. من درینجا نیامده ام که انتقام شخصی خود را از طالبان یا هر گروه تروریستی دیگر بگیرم. من اینجا آمده ام تا در مورد حق تعلیم و تربیه تمام کودکان حرف بزنم. من می خواهم بچه ها و دخترهای تمام افراطیان، مخصوصاً طالبان، حق تعلیم و تربیه را داشته باشند.

 

من حتی در مقابل آن طالبی که مرا با گلوله زد نفرت ندارم. اگر به دست من یک تفنگ باشد و آن طالب در مقابلم باشد، من او را با گلوله نخواهم زد. این شفقت و مهربانی را من از محمد، پیامبر مهر و محبت، آموخته ام، از عیسی مسیح و از بودا. این میراثی است که از مارتن لوتر کنگ، نیلسون ماندیلا و محمد علی جناح به من مانده است. این فلسفه ضد خشونت را از گاندی جی، پاچا خان و مادر تریسا آموخته ام.  این مدارا و بخشش را از مادر و پدرم آموخته ام. اینرا وجدانم به من می گوید که: مصلح باش و تمام مردم دنیا را دوست بدار.

 

خواهران و برادران گرامی، ما وقتی اهمیت روشنایی را می دانیم که تاریکی را تجربه کرده باشیم. وقتی اهمیت آزادی بیان را درک می کنیم که کسانی بخواهند ما را خاموش بسازند. به همین صورت، ما وقتی در صوات، ناحیهٔ در شمال پاکستان، بودیم، اهمیت قلم و کتاب را وقتی دانستیم که تفنگ را دیدیم.

 

گفته معروف "قدرت قلم بیشتر از قدرت شمشیر است" سخت حقیقت دارد. افراطیان از کتاب و قلم می ترسند. قدرت آموزش و پرورش آنها را می ترساند. آنها از زنان می ترسند و از نیرویی که در صدای زنان است.  به همین خاطر است که آنها در آخرین حمله شان در کویته چهارده شاگرد بیگناه فاکولته طب را کشتند. به همین سبب است که آنها هر روز مکاتب را منفجر می سازند. به خاطریکه آنها همیشه از تغیر اوضاع ترسیده اند و هنوز هم می ترسند.  ما می خواهیم در جامعه خود برای همه تساوی حقوق داشته باشیم. طالبان از این ایده هراس دارند.

 

به خاطرم است که زمانی یک خبرنگار از یک پسر در مکتب ما پرسید، "چرا طالبان ضد تعلیم و تربیه استند؟" این پسر به کتاب خود اشاره کرد و به سادگی جواب داد، "یک طالب نمی داند که در این کتاب چه نوشته شده است." طالبان فکر می کنند که خدا یک موجود کوچک و محافظه کار است که دختران را صرف به خاطر رفتن به مکتب به دوزخ می فرستد. تروریستان از نام اسلام و جامعه پشتون برای منافع شخصی خود سو استفاده می کنند.  پاکستان یک کشور صلح دوست و دموکراتیک است. پشتونها برای دختران و پسران خود حق تعلیم و تربیه را خواهان اند و اسلام دین صلح و انسانیت و برادری است. اسلام می گوید که تعلیم نه تنها حق یک کودک است بلکه وظیفه و تکلیف او است.  

 

جلالتمعاب دبیر کل سازمان ملل، برای تعلیم و تربیه ما به صلح نیاز داریم. در بیشتر مناطق دنیا، به ویژه پاکستان و افغانستان، تروریزم و جنگ و جدال کودکان را از حق تعلیم و تربیه محروم می سازد. ما ازین جنگها خسته شده ایم. زنان و دختران در این جنگها بسیار رنج کشیده اند. در هند کودکان معصوم و غریب مجبورند به کارهای شاقه بپردازند. در نایجریا بیشتر مکاتب نابود شده است. مردم افغانستان چندین دهه است که در زیر نظامهای افراطی زجر کشیده اند. دختران خوردسال مجبور شده اند که در خانه به کار بپردازند و در نوجوانی مجبور به ازدواج شده اند. فقر، جهالت، بی عدالتی، نژادپرستی، و سلب حقوق عادی و اساسی، مشکلاتی اند که مردان و زنان این کشورها با آن سردچار اند.  

 

دوستان گرامی، من روی حقوق زنان و تعلیم و تربیه دختران توجه بیشتر می کنم زیرا اینها بیشتر زجر را متحمل شده اند.  زمانی بود که زنهای فعال در امور اجتماعی از مردان می خواستند که در راه حقوق زنان با آنها همگام باشند. اما امروز ما این کار را خودمان می کنیم. من نمی گویم که مردان دیگر نباید به خاطر حقوق زنان فعالیت کنند. من فقط از زنان می خواهم که خودمختار باشند و برای گرفتن حق خود مبارزه کنند.

خواهران و برادران، زمان آن رسیده است که ما باید صدای خود را بلند کنیم.

ما امروز از تمام رهبران جهان می خواهیم که سیاست های خود را به نفع صلح و موفقیت تمام مردم جهان به کار گیرند.

ما از رهبران جهان می خواهیم که در تمام معامله های صلح که امضا می کنند، حقوق زنان و کودکان را محافظت کنند. هر گونه معامله که بر ضد مقام زن و حقوق آنها باشد قابل قبول نیست.

 

ما از تمام دولت های جهان می خواهیم که تعلیم و تربیه اجباری هر کودک در تمام جهان را جز از سیاست های شان بسازند.

ما از تمام دولت های جهان می خواهیم که برضد تروریزم و خشونت مبارزه کنند و کودکان را در مقابل بیرحمی و تجاوز محافظت کنند.

ما از کشورهای پیشرفته می خواهیم که از حقوق دختران برای کسب تعلیم در کشورهای در حال رشد حمایت کنند.

ما از کشورهای جهان می خواهیم که آزادمنش باشند و از تبعیض برمبنای طبقه اجتماعی، عقیده، دین و جنس پرهیز کنند. از آنها می خواهیم که برابری زنان در پهلوی مردان را حمایت کنند تا زنان نیز در جامعه جلوه داشته باشتند.

ما به خواهران خود در سراسر جهان می گوییم که شجاع باشید، به آن قدرتی که در نهاد شما است متوسل شوید و به ظرفیت کامل خود بیاندیشید.

برادران و خواهران گرامی، ما برای اینکه هر کودک آینده درخشان داشته باشد، فرصت تعلیم و تربیه برای تمام کودکان جهان را خواهان استیم. ما برای رسیدن به صلح و آموزش و پرورش برای تمام انسانها به راه خود ادامه می دهیم. هیچ کسی نمی تواند مانع ما شود. ما برای گرفتن حقوق خود آواز خود را بلند خواهیم کرد و با این صدای خود در جامعه تغیراتی خواهیم آورد. ما باید به قدرت آواز خود معتقد باشیم. حرفهای ما دنیا را تغیر خواهد داد.

ما در راه هدف تعلیم و تربیه برای همگان متحد استیم و اگر می خواهیم به هدف خود برسیم، باید خود را با نیروی دانش و معرفت مسلح بسازیم و همدیگر را در پناه اتحاد و همبستگی محافظت کنیم.

 

برادران و خواهران، ما باید میلیون ها انسان را که از فقر و بی عدالتی و جهالت رنج می برند فراموش نکنیم. ما باید میلیون ها کودکی را که حق رفتن به مکاتب را ندارند از یاد نبریم. ما باید خواهران و برادران ما را که چشم انتظار یک آینده درخشان و صلح آمیز اند از یاد نبریم.

 

بیایید تا در مقابل بیسوادی، فقر و تروریزم به یک مبارزه جهانی بپردازیم و کتاب و قلم خود را بلند کنیم. کتاب و قلم قویترین اسلحه های ما است.

یک کودک، یک معلم، یک قلم و یک کتاب می تواند دنیا را تغیر بدهد.

تعلیم و آموزش یگانه راه حل است. تعلیم و آموزش اولین حق بشر است.

 

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۱۹۷            سال نهــــــــــم                      اسد    ۱۳۹۲                اول اگست   ۲۰۱۳