کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

۱

 
 

   

غلام حیدر یگانه

    

 

پنج پاییزانه (۲)
 

 

 

 

(۱)
درختک، درگرفته برگ و بارش
کلاغک، درگرفته «قارقار»ش
کسی پی می‌برد از حال پاییز
که روزی درگرفته روزگارش
(۲)
کسی آتش گرفته استخوانش
بنفش و بور و زرد و سرخ، جانش
چه خیامی‌ست این آشفته پاییز
که لب‌پر می زند قوغ از دهانش
(۳)
به کوچه درگرفت اوصاف پاییز
پلنگ افتاد چار اطراف پاییز
پلنگ و قوغ و جوهر را به هم زد
عجب، استاد قالیباف پاییز
(۴)
مگر نقاش خود را زد در آتش
که باغ و کوچه درآمد در آتش
گپِ درد‌ست، اگرنه هیچ پاییز
چنین رنگین، نمی افتد در آتش
(۵)
«الا داد؛ ای الا داد؛ ای الا داد» (۱)
خزان از دست و پا و پرپر افتاد
تو همزاد منی ای تک مسافر
مسافر را همیشه می برد باد
ـــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) برگرفته از فرهنگ مردم غور

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل       ۲۷۶    سال  دوازدهم       عقرب/قوس     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی   شانزدهم  نومبر   ۲۰۱۶