کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

۱

 

 

۲

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

   

ترجمه و تخلیص: غوث جانباز

    

 
اسرار دیپلوماسی
تاریخ روابط دو جانبۀ افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا (۱۹۱۹-۱۹۵۵)
مولفین:
G. P. Ezhov P. F. KIRPENKO

 

 

کشور کوهستانها (افغانستان) برای امریکایی ها کاملاْ مجهول باقی مانده بود. بر بنیاد معلومات دست داشته پس از سفر و اقامت (جوسیا هارلان) طی سالهایی ۱۸۲۷- ۱۸۳۹ حضور بعدی اتباع امریکا در افغانستان در سال ۱۹۱۰ گفته شده است. زن سالخورده به نام (میسیس اولیین) در یک کاروان با دو تبعۀ انگلستان (که از این زن دردفتر خاطرات خویش یاد آور شده اند) از کابل به سوب پیشاور مسافرت می‌کرد. اینکه (میسیس اولیین) چگونه داخل قلمرو افغانستان شده بود معلومات در دست نیست. (۳۱)
امریکایی بعدی در افغانستان در سال ۱۹۱۱ حضور یافت. شخص مذکور برای دو سال کار به افغانستان آمده بود ولی هفت سال آنجا باقی ماند. او انجینیری قرار دادیی بود بود به نام (ا. جیوویت) که برای یکی از کمپنی های انگلیسی بخاطر اعمار نخستین ستیشن برق جبل السراج که دارای دو توربین و ۷۷۰ کیلو وات برق می‌داد خدمت می‌کرد. ستیشن برق جبل السراج در سال ۱۹۲۱ به بهره برداری سپرده شد و طی چندین سال یگانه ستیشن تولید برق در کشور بود. مدت ها بعد برادرزادۀ (ا. جیوویت) برگزیده های از دفترخاطرات اقامت نامبرده را در افغانستان در مطبوعات امریکا به نشر رساند. (ا. جیوویت) به زبانهایی افغانی تکلم می‌کرد، با همکاران افغانی خود روابط نهایت دوستانه داشت و علاقمند فرهنگ افغانی بود. در عین حال در یاداشت های (ا. جیوویت) عمدتاَ از دشواری های فزیکی در افغانستان، از موانع بیوروکراتیک و تشویش های معنوی و شکستن امید ها یادآوری می‌شد. (۳۲) زوج امریکایی به نام (پاولاد) در کتاب خویش می‌نویسند که که انتشار خاطرات (ا. جیوویت) تصویر منفی را در اذهان امریکایی ها در مورد افغانستان تداعی می‌کند. (۳۳)
در اخیر قرن نزده و شروع سدۀ بیستم، الی ۱۹۱۹ حضور خارجی ها در افغانستان از نادرات بشمار می‌رفت. علت آن تعصب افغانها در برابر خارجیها نبود. انگلیسها سرحدات افغانستان را زیر کنترول خویش داشته و از سفر خارجی ها به این کشور جلوگیری می‌کردند. برای ورود تبعه ی خارجی به افغانستان باید امیر افغانستان فرمانی مخصوصی صادر می‌کرد که در آن دولت افغانستان مسؤولیت های معینی را از قبیل : همراهی مسلحانۀ خارجی، رفع هرگونه ضروریات منجمله محل اقامت تبعۀ خارجی را بدوش می‌گرفت. چون بدست آوردن همچون یک فرمانی، آنهم در خارج از کشور بسیار دشوار بود، انگلیسها آنرا بهانه ( بهانۀ که خود ایجاد کرده بودند) قرار داده، دست به شایعه پراگنی علیه افغانستان می‌زدند و به خارجی ها تلقین می‌نمودند که افغانستان کشوریست دور از تمدن. (۳۴) بنیاد این اقدامات انگلیسها را معاهدۀ " گندمک " تشکیل می‌داد که در اثر آن روابط افغانستان با جهان خارج باید از طریق انگلیسها تأمین می‌گردید.
در شروع جنگ اول جهانی ( و قبل از آن ) در ایالات متحدۀ امریکا چیزی در بارۀ افغانستان نمی دانستند. معلومات اندکی که در مورد افغانستان در مطبوعات امریکا درز می‌کرد غیر دوستانه بوده و تصویر نادرست را در ذهن خواننده در مورد افغانها خلق می‌کرد.
نشریۀ با اعتبار و معتبر امریکایی " نشنل جیوگرافیک " اولین مقاله را در مورد افغانستان در سال ۱۹۰۹ به نشر رساند. نویسندۀ مقاله (ایلسوورت هانتینگتون) حتی سری هم به افغانستان نزده بود. او از جانب روسیه به سرحدات افغانستان نزدیک شده و چند مرتبه با افسران روسی داخل منطقۀ شده بود که مورد مناقشۀ افغانستان و روسیه قرار داشت. در منطقه مذکور افغانها زندگی می‌کردند. مقالۀ (ایلسوورت هانتینگتون) شدیداْ محتوای ضد افغانی داشت. (۳۵)
مبلغین مسیحی امریکایی نیز گاه گاهی به افغانستان سفر های داشتند و معمولاً مأموریت های شانرا تحت پوشش کمک های طبی پیش می‌بردند. یکی از اینگونه موارد دقیقاً در سال ۱۹۲۳ ثبت گردیده است.

 

اخبار در مورد عبور ریل حامل هیأت افغانی تحت ریاست محمود طرزی از شهر لاهور، میان اهالی آن مناطق غوغا برپا کرده بود. حین رسیدن ریل حامل افغانها صدها هندوستانی در ایستگاه ها به استقبال آن می‌ شتافتند. انگلیسها که از تکرار قیامها و شورشهایی ضد برتانیه که در اخیر جنگ دوم جهانی هندوستان را در بر گرفته بود هراس داشتند ریل حامل افغانها را در ایستگاه های دور دست و خلوت برای تعبیۀ مواد سوخت و مواد خوراکه متوقف می‌ساختند.
کابل در زمان مورد بحث به مرکز مبارزین هندوستانی که بخاطر استقلال می‌ رزمی‌دند مبدل گردیده بود. مبارزین مذکور در کابل "حکومت مؤقت هندوستان را در تبعید" بنیان گذاشتند. (۲۰)
حین مذاکرات در ماسوری، برتانیۀ کبیر یک بار دیگر حق افغانستان را برای پیشبرد مستقل روابط خارجی به رسمیت شناخت. در عین حال بین طرفین مناقشه در مورد حقوق پشتونهایی آنسوی خط "دیورند" عرض اندام نمود. جانب افغان اصرار می‌ورزید تا استقلال مساوی برای پشتونهایی هر دو طرف خط " دیورند " از طرف انگلیسها به رسمیت شناخته شود، اما با عدم موافقت شدید برتانوی ها روبرو می‌گردید.
دور بعدی مذاکرات در جنوری ۱۹۲۱ در کابل به راه افتید. مذاکرات به سختی پیش می‌رفتند. انگلیسها چند بار تهدید کردند که مذاکرات را قطع خواهند کرد. منابع افغانی تأکید می‌کنند که اعلیحضرت امان الله خان و وزیر خارجۀ دولت افغانستان محمود طرزی شکار فشارهایی انگلیسها نشده و به خدمه ها هدایت داده بودند تا بکس های اعضای هیأت انگلستان را بیرون ببرند. انگلیسها به نوبۀ خویش خاطر نشان می‌سازند که افغانها صرف زمانی به ادامۀ مذاکرات تن دادند که آنها قصد ترک کابل را کردند. (۲۱)
پس از مذاکرات طویل و دلگیر به تأریخ ۲۲نوامبر ۱۹۲۱ معاهدۀ " تأمین روابط همسایگی میان افغانستان و برتانیه " در شهر کابل به امضاء رسید. هنگام مذاکرات جانب افغانی سعی می‌کرد تا مناطق پشتون نشین در قلمرو هند برتانوی خود مختاری کسب نموده و موقف مذکور از طرف برتانوی ها به رسمیت شناخته شود. در عین حال جانب افغان تأکید می‌کرد تا در خصوص تعیین سرنوشت پشتونهایی هند برتانوی حق تعیین موقف آنها یا حداقل صلاحیت حل و فصل امور قضایی و دینی به امیر افغان سچرده شود. جانب انگلستان با تقاضاهای افغانستان مخالفت کرد. در نتیجه انگلیسها "بزرگوارانه نیت نیک خویش را " در برابر پشتونها مشروط به اجتناب از حملات خصمانه نمودند. (۲۲) بدینترتیب افغانستان نتوانست حمایت خود را از پشتونهایی ماورای سرحد با هند برتانوی تأمین نماید. در عین حال استقلال افغانستان به صورت قطع و با تمام صراحت در معاهده تسجیل یافت و این یک پیروزی عظیم بود. لارد کرزون، وزیر امور خارجۀ برتانیۀ کبیر مخالف سرسخت استقلال افغانستان بود. افغانستان منبعد دیگر ساحۀ نفوذ برتانوی ها نبود.
معاهدۀ مذکور یک سلسله موارد منفی دیگر را نیز برای افغانستان در قبال داشت. بطور مثال حکومت افغانستان برخلاف مواد معاهدۀ ۱۹۲۱ با اتحاد شوروی، مکلف می‌گردید تا از افتتاح دفاتر قنسولی روسیه در قندهار و غزنی خودداری نماید.
انگلستان در بدل وعده می‌داد که در انتقال مواد ساختمانی و دیگر اجناس و کالاها برای توسعۀ افغانستان همکاری می‌کند و حق ترانزیت انتقال اسلحه را به افغانستان از طریق قلمروی هند برتانوی می‌ پذیرد. البته این موارد را می‌توان برای افغانستان مثبت ارزیابی نمود. در عین حال مطابق مفاد معادۀ دو جانبه، تادیۀ سبسایدی، ارسال اسلحه و مهمات به افغانستان متوقف می‌گردید. (۲۳)
نحوۀ برخورد اعلیحضرت امان الله خان را با برتانیۀ کبیر پس از انعقاد معاهدۀ ۱۹۲۱ نمی‌توان همگون نامید. امان الله خان در شروع، قیام های پشتونها را علیه هند برتانوی تشویق و حمایت میکرد، به آنها اسلحه می‌فرستاد و به دسته های قیام کنندگان اجازه می‌داد تا در افغانستان جابجا شوند.
به مرور زمان هراس و عدم اعتماد بالای روسیۀ شوروی و سپس اتحاد شوروی بر موضعگیری شاه امان الله را تغییر می‌داد. انصافاً عدم اعتماد اعلیحضرت امان الله بی بنیاد نبود. سیاست خارجی روسیه در مورد افغانستان فاقد تسلسل بود. در دسمبر ۱۹۱۹ سفیر روسیۀ شوروی یاکف سوریڅ به کابل آمد. مقامات روسیه حین تعیین سوریڅ به حیث سفیر هدایت داده بودند تا "مانع انعقاد معاهدۀ صلح میان افغانستان و برتانیۀ کبیر گردد" و از " هرگونه وسایل " کار بگیرد تا تصادم جدید نظامی بین این دو کشور رخ بدهد.
به تاریخ ۲۲ اکتوبر ۱۹۱۹ دو روز قبل از سفر سوریڅ به کابل، جنرال فرونزی، قوماندان عمومی جبهات ترکستان از مسکو به تاشکند برگشت.

 

 

 

یکی ازقطعات اردوی افغانستان که در ناحیۀ خوست متمرکز گردیده بود به استقامت پیشاور به پیشروی ادامه داد. در مسیر راه حمایت قبایل از قطعۀ متذکره چندان چشمگیر نبود و پس از نبردها با انگلیسها متواری گردید. قطعه ی مرکزی اردوی افغانستان تحت قوماندانی جنرال نادر خان (نادر خان چند سال بعد به کرسی پادشاه افغانستان می‌رسد)، از کوتل خیبر عبور نمود. در آغاز عملیات نظامی، لشکر جنرال نادر خان موفقانه پیش می‌رفت و پیروزی های را تصاحب گردید. برخی از پشتونهایی محلی به شمول ملیشه های که قبلاً در خدمت هند برتانوی قرار داشتند به لشکر نادر خان پیوستند. قطعۀ نادر خان شهر تل را به محاصرۀ درآورد. اما اندکی بعدتر قوای کُمکی انگلیسها تحت قوماندانی جنرال دائیر (همان قوماندانی که در ماه اپریل ۱۹۱۹ مظاهرۀ مسالمت آمیز باشندگان شهر امرتسر را تیرباران نموده بود) فرارسید. افغانها پس از مقاومت در برابر قوای انگلیس متواری گردیدند. لشکر سومی اردوی افغانستان اصلاً خط دیورند را عبور نکرد. انگلیسها متعاقباً به قلمرو افغانستان حمله برده و منطقۀ سپین بولدک را به تصرف خویش درآوردند. (۱۵)
در کُل افغانستان برای جنگ آمادگی نداشت. با آنکه اردوی افغانستان از کمیت کافی برخوردار بود و متشکل از۵۰ هزار عسکر بود اما از دیدگاه ساختار های اساسی نظامی ظرفیت آن در سطح نهایت پائین قرار داشت. تسلیحات کهنه و مهمات جنګی بیشتر برای خود عساکر خطرناک بودند تا برای دشمن. علم نظامی و انظباط اصلاً به نظر نمی‌خورد (۱۶) در جنگ سوم افغان- انگلیس، نقش بزرگ را نوع جدید تسلیحات، یعنی قوای هوایی بازی کرد. بمباری های قوای هوایی دشمن افغانها را وحشت زده ساخت. برتانیۀ کبیر صرف نظر از موفقیت در نبردها آرزو نداشت به پیروزیی نهایی دست یازد. انگلیسها هراس داشتند که ادامۀ جنگ با افغانستان می‌تواند باعث بروز قیام های جدید در قلمرو هندوستان گردد. اوضاع داخلی و بین المللی برتانیه در زمان مورد بحث دلخواه نبود: اغتشاشات در مصر و آیرلند، اشتراک در جنگ علیه جمهوری جوان فدراسیون روسیه، تأثیرات منفی جنگ اول جهانی و بالاخره تهی بودن خزانۀ دولتی، دشواری های بودند که انگلستان با آنها مواجه بود. اردوی انگلستان از جنگ های متداوم خسته شده بود و در چنین یک وضعیتی نمی‌خواست داخل یک جنگ فرسایشی با افغانستان گردد.
پس از بمباریی کابل و جلال آباد طرفین متخاصم مذاکرات صلح آمیز را شروع کردند. به تاریخ ۸ اگست ۱۹۱۹ در ناحیۀ راولپیندی معاهدۀ مقدماتی صلح میان دو دولت به امضاء رسید. در اثر معاهدۀ متذکره استراداد استقلال افغانستان به رسمیت شناخته می‌شد و متعقباً در نتیجۀ انعقاد معاهدۀ قطعی مورخ ۲۲ نوامبر ۱۹۲۱ تأئید گردید. (۱۸) با اینهمه انگلیسهای مکار توانستند افغانها را فریب بدهند. در متن معاهده، موضوع به رسمیت شناختن استقلال افغانستان غیر روشن منعکس گردیده بود. در معاهده صرف درج شده بود که افغانستان در پیشبرد ارتباطات خارجی خویش آزاد است. (۱۹)
مذاکرات بعدی در مورد انعقاد معاهدۀ دایمی بین افغانستان و انگلستان از تاریخ ۱۷ اپریل الی۱۸ جولایی ۱۹۲۰ در شهرک ماسوری در قلمرو هند برتانوی در شرایط که مبارزۀ افغانستان بخاطر استقلال حمایت وسیعی در هندوستان کسب کرده و بالای جنبش ملی و آزادیخواهانۀ آن کشور اثر گذاشته بود تداوم پیدا کرد.

 

طی سالهایی حکومت امیر عبدالرحمن خان (۱۸۸۰-۱۹۰۱) و پسرش امیر حبیب الله خان (۱۹۰۱- ۱۹۱۹) دولت افغانستان کمافی السابق تحت نظارت انګلیسها قرار داشت. حین جنگ اول جهانی افغانستان موقف بی طرفی را اختیار کرد. این موقف برای انگلیسها زیاد اهمیت داشت زیرا آنها می‌توانستند با خاطر آسوده قوای خویش را که بیشتر شان از هندوستانی ها تشکیل یافته بود در سرحدات با افغانستان متمرکز نساخته به جبهات غرب، به فلسطین و بین النهرین اعزام نمایند. برتانوی ها مطمین بودند که افغانستان به قطار متحدین آلمان نمی‌ پیوندد. امیر حبیب الله خان بخاطر موقف بی طرفی خود انتظار داشت تا از انگلیسها امتیازات سیاسی بدست بیاورد و در فبروری ۱۹۱۹ نامۀ عنوانی نائب الحکومۀ هند برتانوی چیلمسفورد نوشت. در پیام امیر از نائب الحکومه هندوستان تقاضا میکرد تا استقلال و خود ارادیت افغانستان را به رسمیت بشناسد. چیلمسفورد در جواب به امیر یادآور شد که از وفاداری موصوف مشکور است و ختم. انگلیسها از ارایۀ جواب به خواهش اصلی امیر افغانستان طفره رفتند.(۱۴)
شب ۲۰ فبروری ۱۹۱۹ امیر حبیب الله خان هنگام اقامتش به منظور شکار در ناحیۀ کله گوش مشرقی به شکل مرموزی به قتل میرسد. برادر امیر، نصرالله خان که در این سفر او را همراهی میکرد خود را امیر افغانستان اعلام کرد. اما اردو از نصرالله خان حمایت نکرد و پس از زد و بند کوتاهی پسر امیر حبیب الله خان، امان الله، امیر افغانستان اعلام میگردد. اولین اقدام امیر جدید افغانستان، اعلام استقلال کشور بود، چیزیکه انگلیسها نمی توانستند با آن موافقت کنند.
امیر جوان کوشش کرد از اوضاع پیچیدۀ که حاکمان استعمارگر برتانوی پس از تیرباران تظاهرکنندگان هندوستانی درشهر امرتسر ( اپریل ۱۹۱۹) حکمفرما گردیده بود و مردم دست به قیام مسلحانه به ضد انگلیسها زده بودند بهره برداری نماید. در ماه می همان سال افغانستان جنگ سوم را علیه انگلستان به راه انداخت. در عین حال جنگ مذکور جهاد بخاطر آزادی اقوام پشتون از زیر یوغ استعمار انگلیس در هندوستان نیز نامیده شد. اعلام جنگ علیه هیولای که در آن زمان امپراتوری برتانیه محسوب میشد بدون شک جرئت و شجاعت میخواست. اردوی افغانستان قرار بود از سه استقامت بر هند برتانوی یورش ببرد. نظامیان و سیاسیون افغان از بابت قیام هایی هندوستانی ها علیه برتانیه خوشبین بودند و تصور میکردند که بمجردی رسیدن نیروهای افغان به آنطرف خط دیورند در قدم اول اقوام پشتون با آنها یکجا خواهند شد.

حضور ویتکوویچ در کابل حاکمان استعمارگر هند برتانوی را در هندوستان عصبانی ساخته بود. به تاریخ ۲۰جنوری ۱۸۳۸ نائب الحکومۀ هند برتانوی اوکلاند، نامۀ اخطاریۀ را عنوانی دوست محمد خان فرستاده تقاضا نمود تا موصوف بدون دریافت مجوز حکومت برتانوی از تماس با روسها خودداری نماید، در غیر آن از قدرت برطرف خواهد شد. در عکس العمل به اخطاریه های تحقیر آمیز انگلیسها، دوست محمد خان قصداً همراه با نمایندۀ روسیه ویتکوویچ در کوچه های شهر کابل به گردش پرداخت. (۱۲)
انگلیسها پس از دور ساختن روسها از صحنه، در خزان ۱۸۳۸ امیر دوست محمد خان را متهم به دشمنی در مقابل برتانیه نموده و برای سقوط دادن حکومت وی علیه وی به جنگ شروع کردند. بدینترتیب جنگ اول افغان- انگلستان آغاز و میان سالهایی ۱۸۳۸- ۱۸۴۰ دوام پیدا کرد. طی جنگ مذکور انگلیسها نتوانستند افغانستان را به زانو درآورند. طوریکه مشاهده میشود حکومت تزاری روسیه نخست به افغانستان نزدیکی کرد ولی سپس آنرا بدون هرگونه حمایت رها کرد. در حقیقت این یک خیانت در برابر افغانستان بود.
انکشاف حوادث حین جنگ دوم افغان- انگلیس طوری دیگر بود. در ماه می ۱۸۷۹ امیر جدید افغانستان یعقوب خان معاهدۀ فریبکارانۀ و ضد منافع افغانستان را در ناحیۀ " گندمک " با انګلیسها به امضاء رساند. بر بنیاد مفاد معاهدۀ مذکور امیر یعقوب تحت نظارت دایمی نمایندۀ انگستان در کابل قرار میګرفت و از تأمین روابط با کشورهای خارجی محروم ساخته میشد. تامین ارتباطات بین المللی افغانستان صرف پس از کسب اجازه و تحت نظر انگیسها میتوانستند صورت بگیرند. انگلیسها در عرصۀ تجارت امتیازات خاص بدست میآوردند. اتباع برتانیۀ کبیر حق داشتن بدون هر گونه محدویتی در داخل قلمرو افغانستان اقامت داشته باشند، به امور تجارتی بپردازند... در عین حال امیر مکلف ساخته شده بود در مراودات تجاراتی از اتباع هند برتانوی با افغانستان و آسیای میانه حمایت نماید. در بدل آن امیر سالانه از حکومت هند برتانوی سوبسایدی معین پولی بدست میآورد.
در عکس العمل به معاهدۀ مکارانۀ " گندمک " مردم افغانستان به جنگ آزادی خواهانه که نقش بزرگ را در آن دسته های قبابل بازی کردند شروع کردند. معادلۀ مذکور برای افغانستان تازه نمود. معمولاٌ وقتی قوای حکومتی افغانستان در جنگ مغلوب میشدند، بلافاصله قیام و مقاومت مردمی سر بلند میکرد و نهایتاً به پیروزی می انجامید. جنگ دوم افغان – انگلیس پس از قیام کابل در اگست ۱۸۷۹ آغاز یافت. تمام انگلیسهائیکه در کابل اقامت داشتند به قتل رسیدند. اندکی بعدتر، در اکتوبر همان سال زمانیکه لشکر جنرال انگلیس روبرتس به نزدیکی های کابل رسید، امیر یعقوب خان از ترس انتقام مردم خود را به انگلیسها تسلیم نمود. کابل به تصرف انگلیسها در آمده و مورد چور و چپاول قرار گرفت.
اما مبارزۀ مسلحانۀ مردم افغانستان ادامه یافت. در تابستان ۱۸۸۰ قوای انگلیس در ناحیۀ " میوند " (امروز یکی از ولسوالی ها ولایت قندهار ) شکست فاحشی خوردند.
به همکاری حکومت روسیه یکی از اعضای خانوادۀ حاکم در افغانستان، عبدالرحمن خان پسر محمد افضل خان ( سال های حکومت: ۱۸۶۶- ۱۸۶۷) و نواسۀ امیر دوست محمد خان که در مهاجرت در تاشکند (پایتخت کشور ازبکستان) به سر میبرد به طرف افغانستان حرکت کرد. عبدالرحمن خان که میان افغانها از محبوبیت معینی برخوردار بود پس از رسیدن به وطن مقاومت وسیعی را علیه انگلیسها در مناطق شمالی افغانستان به راه انداخت.
پیروزی های پی در پی عبدالرحمن خان سبب تشویش هر چه بیشتر حاکمان انگلیسی میگردید. وقتی در بهار ۱۸۸۰ لشکر عبدالرحمن خان به نزدیکی های شهر کابل رسید انگلیسها توانستند با او به مفاهمه برسند. برتانوی ها تاج و تخت دولت افغانستان را به وی تفویض نموده و یعقوب خان را به هندوستان تبعید کردند. اما قبل از سپردن پایتخت به وی عبدالرحمن خان را واداشتند تا موافقت نامۀ جدیدی را با انگلیسها به امضاء برساند.
حکومت انگلستان عبدالرحمن خان را به حیث امیر افغانستان به رسمیت شناخت و به وی مبالغ قابل ملاحضۀ تحت عنوان تلافی عدم رسیدن مالیات به خزانۀ دولت هنگام جنگ میپرداختند. به امیر مبلغ دوازده هزار روپیه سوبسایدی تادیه میشد. این رقم بخشی از مصارف دربار و معاش محافظین وی را تحت پوشش قرار میداد.
در عین زمان افغانستان کمافی السابق از حق تأمین روابط با سایر دول محروم بود. با اینهمه انگلیسها مقداری از فشارهای خویش کاستند. در تفاوت با معاهدۀ " گندمک " انگلیسها از تقاضای حضور نمایندۀ دایمی خویش همراه با محافظین مسلح اباء ورزیدند. طرفین توافق نمودند که نمایندۀ دایمی برتانیه در کابل از جمله ی مسلمانان هندوستان برگزیده شود و وظیفۀ او تأمین و تعمیق روابط افغانستان با حکومت هند برتانوی خواهد بود. (۱۳)

ادامه دارد

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۲۱۹                             سال دهم                             سرطان            ۱۳۹۳  خورشیدی              اول جولای  ۲۰۱۴