مطلوب ریالیست ها در خارج وجود دارد؟ یا در ذهن ما. آیا واقعیت گمشده در
بیرون چهار دیوار جمجمه ما قرار دارد یا در داخل این گنبد استخوانی اسرار
آمیز؟
این حقایق مسلم ذاتی است که ذهن مار می سازد؟ یا ذهن ما است که آن واقعیات
قراردادی را خلق میکند.
چون در عالم فلسفه این مشکل حل نشده است در جهان ادب که یک چهره روبنای
کلتور انسانی است و بر بنیاد فلسفه در کنار سایر علوم و فنون استوار است و
هرگونه تحول و جنبشی که در فلسفه بوجود می آید در آن اثر میگذارد بطریق
اولی کلیدی برای حل آن پیدا نشده است زیرا رویهمرفته تحولاتی که در ادب
بوجود می اید ارتباطی تردید ناپذیر با فلسفه دارد و از این رو اگر عقده در
ادبیات ظهور میکند عمدتاً سایهٔ گرهی است که در کار حکمت افتاده است پس
بدینترتیب ریالسم نمی تواند مسٔلهٔ مورد نظر را بصورت بنیادی و عمیق حل کند
بلکه در عوض با یک اجتهاد جسورانه راه حل موقت برای آن یافته این راه حل
تقریباً به صورت قراردادی قبول شده است و آن این است که نویسنده ریالیست با
درک حقایق خارج از مغز و با استفاده از تخیل خویش باید اثر ریالیک بوجود
بیاورد. اما باید با عجله اضافه کرد که تخیلی باید تنها وسیله نقل یادداشت
افتاده بهتر از موضوع باشد و در آن افراط به عمل نیاید والا کار به
رمانتیسم و ایدیالیسم لجام گسیخته می کند.
پس با استناد این آخرین راه حل موجود نویسنده ورزیده پنجره در حینیکه نگاهش
بر واقعیت متمرکز است با استفاده از تخیلی و با استعمال سمبول آن را
ماهرانه تشریح میکند و این را عنصردخیل یعنی (تخیل) و (مظهر) نه تنها مفهوم
عینی را مختل نمی سازد بلکه در انتقال آن به خواننده کمال سهولت را ایجاد
می نماید و جنبه معروف الکنایهٔ ابنخ من النصریح را پیاده می
آورد.
من در لای اوراق این کتاب شبح زندگی را دیدم و در روی صفحات آن تصویر روشن
اجتماعی را دیدم که در میان آن زندگی میکنیم و بسیاری از چین و چروک های
چهره آن را نمی بینیم تا وقتیکه چنین آئینه در برابر ما قرار بگیرد و ما
خود و اجتماع احاطه کننده خود را در آن یاد بیگریم و یکبار
دیگر بنگریم و ساده گی رسایی نثر و و شیوه نگارش دل انگیز پنجره نیز
در خور ستایش است. یکی از عوامل اصلی حذابیت و فریبندگی داستان را
تشکیل میدهد.
پایان
|