|
یکسال پس از خاموشی لیلا صراحت روشنی
هرکه آمد سیر یأسی
زین گلســــتان کرد و رفت
گرهمه گل بود، خون خود به دامان کرد و رفت
فرصتی کوتاهء کی فیـــض برد، زین انجـــــمن
کاغذ آتش زده، باری چـــــراغان کـــرد و
رفت
یک سال از خاموشی لیلا صراحت روشنی گذشت.
لیلا، ستاره یی بود در آسمان شعر که با
جانگذاری به خاموشی گرائید.
اواخر ماه مارچ 2004
بود که آخرین اشعاری را به خوانیش گرفت. حضار محفل با میل و علاقه به شعر او گوش
دادند. لحظاتی گریست، بعد گفت: ببخشید که من مریض هستم.
وچنانکه می دانیم چند ماه بعد در
لیلا صراحت روشنی، نمونه ای بود از تلاش و
رشد. در عمر کوتاه اش با پشت کار و زحمت و شکیبایی، از ادبیات پربار فارسی خوب بهره
گرفت و شعر خوب و با خوبی و زیبایی سرود. در شعرهایش فریاد انسان دردمند به گوش
میرسد. غنچه های فریادش ناشگفته نخواهد ماند، علاقهمندان بسیاری دارد که کار او را
دنبال کنند.
از او همواره می خوانیم:
موج صدات می کشدم باز نازنین
بر جلـــگه های آبی آغاز نازنین
اینک صدای توست که فریاد میشود
هرجلــــــــگه های آبی آغاز نازنین
روانش شاد، شعرش سایه گستر.
به نام همدلان «کابل ناتهـ» نصــــرین مهرین
|
سال اول شمارهً نهم جولای / اگست 2005