کابل ناتهـ، Kabulnath
|
دوست جوان و با احساس دکتور بیژن آهنگی از سیاووش قمیشی هنرمند ایرانی را برایم ارسال کرد که آن را با حسرت و اشک دیدم و شنیدم. اشک به خاطر درد مشترک انسان و حسرت به خاطر این که چرا در موسیقی افغانستان همواره جای همچو آهنگ ها باید خالی باشد؟ متاسفانه اکثرهنرمندان ما از دیروز تا امروز نتوانسته اند از حلقه خط و خال، وصف شوق و حال، وفا وجفای معشوق رهایی یابند. هر چه خوانده اند یا در حسرت روزهای "طلایی" گذشته بوده است ویا هم با زبان شکسته در محدودهء کوچک منطقه، محل ، زبان و ذو ق بازارموسیقی مبتذل اسیر مانده اند. . آیا امروز زمان آن فرا نرسیده است تا وسیع تر بیندیشیم و انسانی تر بیافرینیم !؟
هژبر شینواری 2006-01-08
*********** |
بالا
سال اول شمارهً بيستم جنوری 2006