کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ابن عظیم

 

این دل تنگ من و این دود عــــــود

در شبـستان نغمه های چنگ و رود

 

 

نگارخانه ای چنین

 آواز و ساز فرشته سما

 

 

اگر قرار باشد رسم غزل خوانی را بررسی کنیم, ناگزیربه این دسته بندی هستیم:

 

نخست: غزل خوانی بر نامه ای (Concert)

دو دگر: غزل خوانی سمعی و بصری ( Audio,Vedio,DVD)

 

من این یاد آوری را ناگزیرم که فرشته یکی از امید های موسیقی ما, ره و رسم ثابت در موسیقی بر نامه ای بیرون نداده است:

- نبود برنامه های زمانی منظم یا به زبان دگر کنسرت گذاری برنامه ای در محلات شنوده گذر.

- سرایش چندین گونه در یک کنسرت یا سی دی,نه چنانکه غزل خوان های پیش کسوت قاعده دارند.

شاید عوامل گوناگون در نبود بر نامه گذاری منظم دخیل باشد. واما رسم غزل خوانی چنان است, که باید باشد.

 

فرشته تا اکنون پنج ارایه هنری داشته است:

 

 -کست اولین او در سالهای نود که چهره استاد الفت آهنگ در آن وضاحت دارد.

ـ سی دی مشترک با استاد فتح علی خان

ـ سی دی مشترک با حشمت احسانمند

ـ سی دی مشترک با شبیر احمد خان

ـ سی دی مشترک با هنگامه و لیلا فروهر

 

  فرشته در فامیل هنر مند بزرگ شده است, شور انگیز هنرمند سینما و تیاتر و آواز خوان پدر اوست و هنگامه آواز خوان معروف خواهر او.

 

  فرشته آموزش رسمی موسیقی دیده است, آنکه "گُــــــــــــــر " گذاشته, و "پانــــــــــــــــــــــره" را بدستش بسته اند. استاد او فتح علی خان, شهنشاه غزل او را پس از رهنمایی های استاد الفت آهنگ رهنمای نخستین او با راگ, تهمری, خیال و غزل آشنا ساخته است. از این رو او را به جد مشمارم.

در این کوتا نبشته, بررسی کار های او را لازم می پندارم.

 

 فرشته با آنکه بیشتر از ده سال است آواز میخواند, هنوز همگی با او شناخت ندارند, ریشه آ ن شاید در آن باشد, که خود شهرت طلب نیست و غزل خوانی در جامعه ما خریداری چنانکه باید ندارد. او به تقریب در هیچ آهنگی شعر را اشتباه نخوانده است.

آواز گیرا پر جذبه وسوزناک او بیشتر به غزل خوانی گرایش دارد تا مثلا به موسیقی تصنیفی مدرن.

 

عدم تاثیر هنگامه خواهر او با آن ره و رسم گیرای که داشت, چه در اواز چه در انتخاب شعر , دوگانه خوانی و حتی شیوه لباس پوشیدن استقلال او را آشکار میکند. میبینیم که او در راه ناکوبیده گام میگذارد. وگرنه در خانواده هنرمندان ره ورسم فامیل معیار است.

 

سی دی مشترک با استاد فتح علی خان یکی از فراز های کار های هنری اوست, و بعد کار هنری او با غزل پاکستانی شبیر احمد خوان. که در هر دو سی دی غزل و راگ برجسته تراندهر چند در سی دی آفاق آهنگ های ضعیفی نیز وجود دارند که بیشتر به قصد بازار یابی سروده شده اند.

 

در سی دی مشترک با استاد فتح علی خوان ظرافت های آواز های او را بسیار توانا میابیم. فرشته خوب "گمک" میکند, و تان های کوتاه و ملایم میزند چنانکه در غزل خوانی قاعده است. و فضای زیبایی را به وجود می اورد. من فضای تاثیر آواز استاد را در او میابم, شاید استقلال آواز او در آینده نه چندان دور نمایان گردد.

 

فرشته از دید من باید به انسجام روش کار هنری خود یعنی غزل خوانی التزام داشته باشد. کار های سطحی از نوع "قربان سرت گردم"در مقابل کار های سنگینی از نوع "در معرکه پهلوان عشقم" اگر بسیار سطحی و بی مایه نیست, افتخاری نیز در بر ندارد. ظرفیت های آوازی او در غزل خوانی مثلا در سی دی با استاد در تنگنا های موسیقی مروج نمی گنجد. کوشش او در غزل خوانی به عنوان یک آوازخوان زن در سطعی زدایی و جدی انگاشتن موسیقی قابل قدراست.

در شعر نوع غزل ظرفیت های بی پایانی به عنوان منبه و ایجاد تحرک و پویایی نهفته است, استاد سرآهنگ در کلاسیک خوانان, ناشناس در نسل خود آموختگان و فرهاد دریا در جوانترها از این ظرفیت ها بهره ای فراوان برده است. ایجاد تفکر از طریق سرودن غزل ذهنیت ماندگار در شنونده خلق میکند.فرشته باید از این ظرفیت ها استفاده اعظمی نماید.

 

فرشته در پنج کار ارایه شده هنور به سبک کار خودش راه نیا فته است ببینیم:

نخست کار سنگین و در خور توجه با استادش فتح علی خان و بعد تر سروده هایش با شبیر احمد خان که یکی از ماندگار ترین کارهای دو دهه پسین جامعه موسیقی ما خواهد بود.و اما سی دی مشترکا او با حشمت احسانمند  با غزل خوانی او از ریشه در تضاد است؛ که بیشتر ذوقزده گی و عامی شده گی او را آشکار میکند. من فکر میکنم, با جوانان همزبان شدن و همسو شدن انگیزه آن بوده باشد, هرچند او خود جوان است.

 

من درانتظار یکدست شدن شیوه کار فرشته هستم. او  یکی از امید های موسیقی افغانی به شمار میرود

 

رویکردها:

 

من در این نبشته - از سایت فرشته سماع  www.freshtasama.blogfa.com  و سایت Afghanhit فراوان استفاده برده ام.

 

                                                                 ***********

بالا

دروازهً کابل

سال اول            شمارهً بيست و يکم           جنوری/ فبروری 2006