کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

باقی  سمندر

 

بیستم نوامبر 2005

 

ظلم ای آشکارو اخراج اجباری

خانم کپور از آلمان

 

پولیس شهر هامبورگ ساعت نه وسی دقیقه صبح امروز {یکشنبه بیستم ماه نوامبر} خانم کپور رادر حالیکه در روی چوکی متحرک مریض ها نشسته بود و اشک میریخت، از اتاق شفاخانه بسوی میدان هوائی فرانکفورت برد تا از آلمان خارج نماید و به کابل بفرستد، همانطوریکه دو هفته پیش شوهرش راجندر کپور را به کابل فرستادند. این ظلم ای آشکار است. خبر امروز اینست که خانم کپور را با یک نفر داکتر، یک نفر پولیس و یک نفر ترجمان به کابل روان میکنند.

گرچه از طرف وکیل ای مدافع ای خانم کپور نه تنها تقاضای مجدد پناهنده گی به مراجع مربوطه هامبورگ سپرده شده بود، بلکه از وضع صحی وی هم نگرانی وجود داشت و  درخواست پناهنده گی اش پذیرفته نشد و امشب خانم کپور را به شکل بسیار ظالمانه و آشکار از المان اخراج مینمایند و بکابل میفرستند.

پولیس میدان هوائی فرانکفورت روز چهارشنبه شانزدهم ماه نوامبر خانم کپور را از میدان هوائی سرانجام به هامبورگ فرستاد و در اینجا خانم کپور زیر نظارت شدید پولیس در شفاخانه قرار داشت. وکیل مدافع وی اجازه نداشت تا با دکتر مستقل و غیر دولتی به دیدن و عیادت خانم کپور رفته و گزارش مستقل از وضع صحی وی تهیه نموده و در اختیار محکمه قراردهد.  دفتر امور خارجی ها هر نوع تماس دکتور مستقل غیر دولتی را با خانم کپور رد نموده بود. اگر دکتور مستقلی اجازه میداشت خانم کپور را معاینه صحی مینمود و گزارشی تهیه کرده و به محکمه توسط وکیل مدافع خانم کپور ارایه میگردید، وضع طوردیگری میبود و از اخراج اجباری خانم کپور میتوانستند جلوگیری نمایند.

اقای وید سونیل برادر خانم کپور گفت که:

خانم کپور را تا حال دو مرتبه دیگر نیزپولیس از هامبورگ به فرانکفورت برده است تا از آلمان اخراج نما ید. روز چهار شنبه شانزدهم ماه نوامبر سخن پولیس مبنی بر این بود که خانم کپور برای مدت چهار هفته در هامبورگ خواهد ماند و وقتی صحت اش اعاده گردید، آنوقت در موردش تصمیم دوباره گرفته خواهد شد. برخورد پولیس به خانم کپور مانند برخورد به افراد جنایی است حالانکه خانم کپور پناهنده سیاسی بود و است و بازهم مجددا تقاضای پناهنده گی نموده است. امروز یکشنبه بیستم ماه نوامبر بساعت نه و سی دقیقه صبح در حالیکه خواهرم گریه مینمود و روی چوکی متحرک مریض ها نشسته بود و توانائی راه رفتن و ایستادن را نداشت، بزور پولیس به طرف فرانکفورت برده شد تا بسوی کابل و بی سر نوشتی روان گردد همانطوریکه شوهرش راجندر کپور را فرستادند. آقای کپور از دو هفته پیش از امروزبه کابل روان شده است و فعلا بدون داکتر، دوا و بدون خانه در کابل است. این بی سرنوشتی منتظر خواهرم خانم کپور نیز است.

آقای وید گفت که :

وقتی پولیس هامبورگ خانم کپور را زیر نظارت قرار داد، ما هیچ نوع اجازه ای برقرار نمودن ارتباط با وی را نداشتیم. اورا در شفاخانه زیر نظارت قرار دادند و وقتی در شفاخانه برایش لباس روان کردیم حتی به خانم کپور اجازه ندادند تا لباسهائی را که روان کرده ایم ، بدست بیاورد.

مادرم در خانه مریض شده و وضع صحی او بد تر شده می رود. ما بیشتر ازچهار هزار امضاء جمع آوری نمودیم  و همه خواهان اقامت خانم کپور در هامبورگ اند.  بیشتر از هفتاد و پنج درصد امضا کننده ها المانی ها اند و همه بر این باور اند که اخراج خانم کپور کار و عمل ضد انسانی است.

خانم سیما کپور و آقای راجندر کپور سه و نیم سال پیش از کابل فرار کردند ، زیر در جنگ های میان احزاب و تنظیم ها در کابل از سال 1992 تا بعد تعداد زیادی از اعضای خانوداه کپور در تایمنی کابل کشته شدند و در زمان زمامداری طالبان ظلم آشکار به همه مردم کابل به خصوص بر هندوها و سکهـ ها روا داشته شد. از اینرو خانم کپور و اقای کپور به خاطر نجات جان خود کابل را ترک نمودند و در المان پناهنده شدند .

رام چند  چبرا که یک تن از فعالین عبادت گاه یا هندو تیمپل است گفت که :

«در تمام اخبار هایی آلمانی در هامبورگ نوشته اند که :

«یک زن افغان را اخراج میکنند »

بلی زن افغان را اخراج میکنند و این زن افغان خانم کپور نام دارد، کابل زاد گاه اش است و اعتتقاد به مذهب خود بنام یک فرد هندو دارد و این خانم در افغانستان با وضع بد تری از زن های دیگر مواجه خواهد شد، زیرا او هندو است و در افغانستان تبعیض برضد هندوان  وجود دارد. وکیل هندوها وجود ندارد،  قاضی هندو وجود ندارد و عدالت برای اکثریت مردم وجود ندارد برای مردم ایکه اعتقاد به دین هندوئی دارند  که هیج عدالت موجود نیست.

ما در افغانستان شنیده بودیم که در آلمان از حقوق بشر، حقوق زن و انسان دفاع صورت میگیرد . در مذهب ما هندو ها بسیار احترام  به زن ها وجود دارد و زن مادر است .

حالا در همین آلمانی که خود را مدافع حقوق بشر و حقوق زن می گوید یک زن مریض را به زور از المان اخراج میکنند و به افغانستان روان مینمایند. اورا در بندی خانه انداختند و مدت سه هفته با خانم کپور کسی گپ زده نمیتوانست. مثل اینکه او کدام آدم جنایی بوده باشد یا کسی را کشته باشد، حالانکه او یک پناهنده سیاسی بود. او مریض است. او هندو است. مندر یا عبارت گاه ما از او دفاع کرد و ما گفتیم که اگر خانم کپور را به افغانستان روان کنند کی از او دفاع میکند؟ او مریض است، چگونه تداوی میشود ؟ در افغانستان نه وکیل از او دفاع میکند و نه قاضی از او دفاع میکند بخاطریکه مذهب او مذهب هندوئی است. این زن یا خانم کپور در افغانستان بد ترین روز ها را سپری کرد و فکر میکرد که در المان می اید و در المان  از حقوق زن و حقوق انسان دفاع صورت میگیرد. در المانی که در همین شب و روز صدر اعظم ان هم یک نفر زن میگردد ، در همین المان تقاضای پناهندگی او رد شد.

ما برای وزیر داخله هامبورگ او دو ناگل نامه نوشتیم و ضمانت کردیم که تمام مصارف و خرچ زنده گی خانم کپور را معبد ما بدوش میگیرد و ما ضامن خانم کپور شدیم و همه مشکلات اورا به دوش گرفتیم . اما به نامه و تقاضای ما هیچ اعتنایی صورت نگرفت. حالا اورا مانند یک فرد جنایی از المان اخراج میکنند و به افغانستان روان مینمایند .

ما کل ما مردم غریب استیم. خانه ، دکان و جواهر و زیورات خود را فروختیم و اینجا آمدیم و در اینجا هم سیما کپور به زندان افگنده شد. او نه توانست لباس های خود را جمع کند .نه توانست با مادر و خواهر و برادر خود خدا حافظی کند. این چه نوع دفاع از حقوق بشر است؟ با این وضع خانم را با یک داکتر، یک پولیس و یک ترجمان به افغانستان روان میکنند و وقتی این خانم از طیاره در کابل پیاده شود، معلوم میشود که این خانم از اروپا آمده است.

مردم افغانستان فعلا هیچ چیز ندارد. در افغانستان کل مردم غریب اند. وضع این خانم بدتر میشود و عده ای فکر میکنند که چون از المان آمده است، شاید پول داشته باشد. حالانکه پناهنده گی او هم قبول نشده بود. دزد ها و جنایت کار به امید اینکه او از المان آمده است شاید اورا تهدید کنند و یا حتی به مرگ مواجه شود.

اگر بدانند که پول ندارد شاید او را مجبور بسازند و برایش بگویند چون چیزی نداری پس مسلمان شو و بیا در دین اسلام .

من سه سند دارم که در افغانستان سه زن  را به زور مسلمان ساخته اند . انها را پیش قاضی برده اند و قاضی برایشان قران شریف را تحفه داده است که تو شکر مسلمان شده ای و بعدا ان زن ها را بزور نکاح کرده اند.

حالانکه در هرات یک مرد مسلمان یک زن مسلمان بنام نادیا انجمن را زیر مشت و لگد کشته است، پس چه سرنوشتی منتظر خانم کپور خواهد بود؟

ما از طرف مندر یا عبادت گاه خود ما، صدای خود را به خاطر حمایت از خانم کپور بلند کردیم ولی فریاد ما را کسی نشنید. ما تاحالا سه دفعه مظاهره نمودیم ولی تاحالا هیچ سازمان مدافع حقوق زن از خانم کپور دفاع نکرد و حمایت ننمود .

 در افغانستان عزت خانم کپور در خطر است. ما مردم با عزت هستیم و اگر خانم کپور را وقتی روان میکردند که صحت اش خوب میبود، عزت او هم حفظ میشد.

من خودم نامه ای به دست او دو ناگل وزیر داخله هامبورگ سپردم و از مشکلات هندوها در افغانستان نوشته بودیم، ما فکر میکردیم که شاید او دو ناگل نامه مارا بخواند و در باره خانم کپور تجدید نظر کند، اما تجدید نظر نکرد و اورا از المان اخراج میکنند و همین امشب روان میکنند.

خانم کپور نه تنها عضو اتحادیه عبادتگاه ما بود، بلکه معلم اولاد های ما هم بود و بچه های ما را درس میداد. ما این مشکلات را برای حکومت هامبورگ واضح ساختیم که زنده گی خانم کپور در افغانستان به خطر مواجه است و میخواستیم که راهی پیدا شود و این خانم در المان بماند و صحت اش خوب گردد.

مندر مسئولیت داشت تا به حکومت هامبورگ بفهماند که وضع خانم کپور چگونه است و آینده او در افغانستان به چه منوال خواهد بود، حالا مسوول صحت و زنده گی او اودو ناگل و وزیر داخله هامبورگ است. خانم کپور را امشب بزور به کابل روان میکنند و این ظلم آشکار است.

من در المان زنده گی مینمایم . شهروند المانم. زادگاه ام افغانستان است و دین ام هندویی است. من در المان کار میکنم و مالیه می پردازم. من حیرانم که برای روان کردن خانم کپور از المان به افغانستان یک نفر داکتر، یک نفر ترجمان و یک نفر محافظ و یک نفر هم از دفتر خارجی ها را همرایش تا کابل روان میکنند. من از دولت آلمان می پرسم که این همه مصارف گزاف را دولت المان از کجا میپردازد غیر از اینکه پول مالیه ماها را بیجای مصرف میکند. در آینده باز مالیه ما چند فیصد زیاد تر میگردد؟ مصارف این روان کردن ها و اخراج های اجباری را از مالیه ما مالیه دهندگان می گیرند.

من برخلاف میل خودم مصارف وزراء، وکلا، پولیس، قاضی و زندان را هم می پردازم، چونکه این دولت و سیاست مدار ها از پول مالیه ما زنده گی میکنند . پول مصارف پولیس در هر سه مظاهره راهم ما مالیه دهنده گان می پردازیم.  در اخیر متوجه میشویم که در اینجا هم بی عدالتی وجود دارد

وخانم سیما کپور را به زور از المان اخراج میکنند و میگویند که عدالت اجتماعی اسـت؟»

این گزارش بسیار عاجل / ساعت ده شب روز یکشنبه بیستم ماه نوامبر.2005 نوشته شد.

                                                               ***********

بالا

 

دروازهً کابل

سال اول            شمارهً شانزده               نومبر  2005