کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

بتول سید حیدری

    

 
از «سینگل مام های افغانستان» چه خبر ؟!

 

 



مفهوم «سینگل‌مام» در اصل به زنانی اطلاق می‌شود که خارج از دایره‌ی ازدواج از مردی تحت هرنامی بچه‌دار شده‌اند و فرزند فقط با سرپرستی این مادر پیش می‌رود. در ممالک زیادی در غرب از این دسته مادران جدا از مراقبت، بسته‌های حمایتی مادی و معنوی ویژه‌ای برای شان تدارک دیده شده است.


اما در افغانستان مفهوم «سینگل‌مام» را می‌توانیم وسیع‌تر کنیم. تمام مادرانی که بعد از طلاق یا ترک‌کردن خانه توسط خودشان یا همسرشان به تنهایی زندگی و امرار معاش می‌کنند و یا زنانی که به دلایلی همسران خود را از دست داده‌اند، می‌توان شامل کرد ، مادرانی که به هر دلیلی توان ازدواج دوباره ندارند و یا شرایط و موقعیت مناسب برای دوباره متاهل‌شدن نمی‌بینند.
مادران مجرد افغانستان، با مشکلات و موانع بسیاری در زندگی روبه‌رو هستند. سختی نگهداری و تربیت فرزندان سالم، زندگی در تنهایی و همراه با افسردگی و ناامیدی، نبودن وظیفه‌ی دائمی و معاش ثابت ماهانه و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها حاکمیت نگرش غلط جامعه نسبت به این گروه از مادران، ازجمله مشکلاتی است که اینان را در روابط اجتماعی و حضور در اجتماع با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو می‌کند؛ تا جایی که مجبور می‌شوند با توجه به توانمندی‌هایی که برخی از آن‌ها دارند، خود واقعی ‌شان را پنهان کنند و به وظایفی روی بیاورند که شاید شایسته‌ی آن توانمندی و یا حتی سوادشان نباشد.


اغلب این مادران به دلیل همان نگاهی که جامعه نسبت به این زنان و این‌که با نبود همسر چطور زندگی را گذران می‌کنند؛ ناخودآگاه خود را از جمع‌ها بایکوت می‌کنند چراکه نمی‌توانند ساده‌ترین مسایلی که تمام زنان درگیر آن به شکل طبیعی هستند را برای خودشان یا حتی خلوت خود به راحتی داشته باشند. به‌طور مثال کالاهای موردعلاقه‌ی خود را بپوشند و یا در جمعی، بلند و بدون تشویش از قضاوتی بخندندو یاحتی آرایش شادتری را داشته باشند.


بیش‌تر وقت‌ها این مادران احساس می‌کنند که رفت‌وآمدهای شان مرتب توسط اطرافیان‌ کنترل می‌شود و یا بدترین قضاوت‌ها را درباره‌ی خودشان حتی از دوستانی که به آن‌ها روزی به خاطر شرایط بدروزگار پناه آورده‌اند هم می‌شنوند.
هیچ مرهمی برای قلب‌های شکسته‌ی این مادران جوان که می‌خواهند عفیف باشند، نمی‌توان یافت. چالشِ مهم دیگری که پیش روی بسیاری از این مادران مجرد است، همین جبهه گرفتن فامیل و اطرافیان است. متأسفانه به‌واسطه‌ی پیش‌فرض‌های غلط ذهنیِ که از این دسته زنان داده شده، به این مادران بیش‌تر از زنانی که در شرایط مشابه به سر می‌برند و همسران مردانی بیکار، معتاد، درسفررفته یا غیره هستند و مجبور به گذران چرخه‌های زندگی خودشان باوجود همسری هستند توسط اجتماع قید وبند گرفته می‌شود و زندگی‌های شان مستقیم یا غیرمستقیم دنبال می‌شود، ان دسته از زنان همسردار اگر خطایی را هم انجام دهند جامعه سخت نمی‌گیرد؛ اما درباره‌ی اشتباهات «سینگل‌مام» ها که سوژه‌ی این نوشته است، گذشت و همدلیِ کم‌تری صورت می‌گیرد.


برای همین بی رحمی هاست که اغلب این زنان در خانه، خود را حبس می‌کنند و یا به کارهایی که در خانه‌ها باید مصروف باشند تمایل نشان می دهند آنهم به دلیل نداشتن مهارت‌های فنی و شغلی و یا نداشتن پشتوانه‌ی مالی بیش‌تر و دوری از برچسب ها و قضاوت .


پدیده‌ی مادران مجرد آن‌ها را در مقام مدیریت خانواده به‌جای مردان قرار داده که درواقع نوعی سرمایه‌ی اجتماعی محسوب می‌شود. این دسته مادران باید تقویت شوند و برای استقلال مالی، تامین و تشویق آن‌ها جهت استفاده از استعدادها و شایستگی‌های‌شان تلاش شود تابه بدنه‌ی اصلی جامعه برگردند تا از آسیب‌هایی که تهدیدکننده‌ی آن‌ها است، جلوگیری شود
واقعیت تلخ دیگر در جامعه‌ی امروز افغانستان این است که تعداد زیادی از این مادران با نگاه جنسیتی از ناحیه‌ی مردان به لحاظ روحی و جسمی آسیب می‌بینند و اغلب شغل‌های خوبی را هم از دست می‌دهند؛ چون نمی‌خواهند برچسب‌هایی که همیشه به این مادران می‌زنند را مسبب شوند و اغلب هم در فرمه‌هایی که برای گرفتن وظیفه‌ای به نهادی مراجعه می‌کنند خود را متاهل قید می‌کنند تا بتوانند از شر مزاحمت‌ها در طول کار پاسبانی کنند و از تیرس مردانی که به خود حق تجاوز به حریم خصوصی این زنان بدلیل تنهایی شان می دهند دور شوند.


چه خوب است که حکومت افغانستان و نهادهای فعال در راستای حقوق زنان با تدوین قوانین مناسب و داشتن ضمانت اجرایی و از طرفی پیش‌بینی بسته‌های حمایتی برای سیاست اصلی و رویکرد دولت در حوزه‌ی این دسته مادران به توان‌افزایی آن‌ها و اشتغال‌آفرینی ‌شان در محیط امن همت کنند. چرا که بسیاری از این مادران با کوشش فردی وارد فعالیت های اجتماعی و اقتصادی شده وبا تحمل سختی ها امرار معاش می کنند وبخاطر تک سرپرستی خانواده و مسولیت پذیری در بیرون؛ خودزنانه اشان را به قیمت تداوم زندگی و حفظ شادی فرزندان شان فراموش می کنند در حالیکه این زنان به حمایت های روانی و اجتماعی قابل توجهی خصوص از سوی همجنسان خودشان نیاز دارند که باید این نیاز تامین شود.

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۳۶      سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم             ثور/ جوزا    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی     شانزدهم  مَی  ۲۰۱۹